تسلط رهبری به نظریه های رسانه ای، راهکار نقض مارپیچ سکوت رسانه های غرب
تسلط رهبری به نظریه های رسانه ای، راهکار نقض مارپیچ سکوت رسانه های غرب
حجتالاسلام و المسلمین دکتر محسن الویری، کارشناس دینی و عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام، قبل از هر مطلبی تأکید میکند که به عنوان شهروندی در لباس روحانیت کم و بیش برنامههای سیما را رصد میکند و ضمن بیان نکاتی تأملبرانگیز در باره برنامهها، درباره آنها داوری نهایی نمیکند. حجت الاسلام الویری در گفت وگویی به کندوکاو درباره جایگاه زن در سیما و نحوه به تصویر کشیدن زن در این رسانه پرداخته است. این استاد حوزه و دانشگاه مطالب را به طور دستهبندی شده ارائه میدهد و پرسشهایی را در برابر دستاندرکاران رسانه ملی قرار میدهد.
این کارشناس مسائل دینی و اخلاقی معتقد است: اگرچه روابط جنسی آشکار که در بعضی تبلیغات بازرگانی غربی وجود دارد در برنامههای تلویزیونی ما دیده نمیشود، اما به طور محسوسی همان روابط و استفاده ابزاری از زن به صورت پنهان در تبلیغات بازرگانی موج میزند:
رحیم پورازغدی: در عصر حاضر قهرمان ها نه در هنر و نه در جامعه حذف نشده اند بلکه با جابه جایی آنها روبرو ایم
به گزارش «روابط عمومی جشنواره عمار»، سالن شماره ۳ سینما فلسطین در ششمین روز جشنواره مردمی فیلم عمار میزبان استاد رحیم پور ازغدی است تا از قهرمان و هنرمند قهرمان برایمان بگوید ” سینمای امروز باید ارزش های اسلامی را مبنای قهرمان سازی قرار دهد”.
آیا هنر قهرمان محور با هنر توحیدی منافات دارد؟ این سوال آغاز بحثی است که قرار است با حضور آقای رحیم پور ازغدی به کندوکاو ابعادش بپردازیم.
رحیم پورازغدی در پاسخ به این سوال گفت: در گذشته عده ای درباره وجود قهرمان دو اظهار نظر داشتند برخی می گفتند بیچاره ملتی که احتیاج به قهرمان دارد! . . . عده ای دیگر هم می گفتند بیچاره ملتی که قهرمان دارد! به نظر من هر دو نظر می تواند درست باشد اگر در جای درست استفاده شودچراکه ملتی که الگو ندارد هیچ الگویی هم ندارد پس اعتماد سازی هم نمی تواند در این جا صورت بگیرد و همه راه ها برایش مساوی است ، همچنین با قهرمان سازی یا قهرمان تراشی از کسانی که قهرمان نیستند نوعی سراب برای فریب جامعه ساخته می شود تا سراب را با آب اشتباه بگیرد در حقیقیت در این جامعه قهرمان سازی بهانه ای است برای گریز از مسولیت واز آن برای تزریق آرلامش به وجدان نداشته اش استفاده می کند ملتی که خودش قهرمان نیست و نمی خواهد هم باشد.
قهرمان کیست؟
وی ادامه داد: به نظر شما قهرمان کیست؟ در قهرمان شناسی ما به دنبال الگویابی هستیم تا جهت شناسی صورت بگیرد و در مقابل آن قهرمان تراشی را داریم که اصطلاحا نوعی قالب کردن بدل به جای اصل به مخاطبین و جامعه است، بخشی از مفهوم قهرمان برمی گردد به مفهوم اسطوره و اسطوره سازی که اتفاقا مقالات خوبی هم راجع به اسطوره سازی در سینما نوشته شده است.
حجت الاسلام والمسلمین رفعتی با بیان این که رواج مدگرایی در جامعه از پیامدهای منفی پیام رسانه است، نسبت به پیامدهای ترویج فرهنگ غربی در جامعه هشدار داد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام والمسلمین عباس رفعتی نائینی، استاد حوزه علمیه قم، امروز در درس خارج فقهرسانه که در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد، با مروری بر مصادیق قسم سوم محرمات پیام رسانه، اظهار داشت: در این قسم از محرمات پیام رسانه، اصل پیام حرام نبوده بلکه پیامدهای منفی آن پیام منجر به حرمتش میشود.
حجت الاسلام والمسلمین رفعتی اظهار داشت: بازیگران و هنرپیشههای فیلمهای تلویزیونی به واسطه قدرت رسانه در جامعه تبدیل به الگو میشوند و جوانان و نوجوانان از نوع موی سر، آرایش و لباس آنها تقلید میکنند.
وی با بیان این که رواج مدگرایی در جامعه از پیامدهای منفی پیام رسانه است، ابراز داشت: اصل پوشیدن لباس جدید برای بازیگران، مجریان و هنرپیشهها فینفسه حرام نیست، اما زمانی که آن مد با فرهنگ و سنت اسلامی کشور مغایرت داشته و زمینه ورود فرهنگ غرب به جامعه اسلامی ایران را مهیا کند، حرام خواهد بود.
شبکه انگلیسی زبان جمهوری اسلامی ایران ۱۰ سال پیش با نام پرس تیوی presstv آغاز به کار کرد و همزمان با آغاز این فعالیت رسانههای غربی واکنش های متفاوتی به آن داشتند. حال با گذشت ۱۰ سال از فعالیت آن تأثیرات شبکه قابل بررسی است.
«چالش برای بیبیسی و پادزهر برای فاکسنیوز» این توصیفی است که روزنامه گاردین یک دهه پیش در واکنش به آغاز به کار شبکه خبری انگلیسی زبان«پرس تیوی» به کار برده بود که نشان دهنده عمق استراتژیک چنین اقدامی است. شبکهای خبری که 24 ساعته نسبت به پوشش اخبار منطقه و جهان اقدام میکند و اکنون پس از ده سال به جایگاه تثبیت شدهای در میان رسانههای خبری جهان بویژه شبکه هایی با زبان های فراگیر چون انگلیسی دست یافته است. راهاندازی این شبکه نویدبخش ختم روزگار مونوپل رسانهای غرب بر جهان بود و خبر از پایان تکصدایی در عرصه رسانههای جهان میداد. با نگاهی به تحلیلها و تعابیری که رسانههای ریز و درشت غربی در واکنش به راهاندازی این شبکه به کار برده بودند میتوان به اهمیت این رسانه در میان رسانههای جهان پی برد زیرا اگر نبود چنین اهمیتی بیشک چنین واکنشهایی را هم بر نمیانگیخت.
حجت الاسلام والمسلمین رفعتی گفت: رسانه با پخش فیلمها و برنامههایی که محتوای تجملگرایی، اسراف و تبذیر دارند، الگویی نامناسب به مردم معرفی و عرضه میکند که نتیجه آن بیتفاوتی جامعه نسبت به اعمال حرام خواهد بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام والمسلمین عباس رفعتی نائینی، دستیار مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور در امور رسانه، در درس خارج فقهرسانه که در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد، بیان داشت: موضوع محرمات پیام رسانه در سه بخش قابل بحث است.
حجت الاسلام والمسلمین رفعتی اظهار داشت: محتوای حرام همچون نشر اکاذیب، اشاعه فحشا، منکر و...، محتوایی که حرمتی در اصل آن وجود ندارد اما همراه و مقارن با فعل حرام باشد مانند مسابقهای که همراه با موسیقی حرام باشد و محتوایی که اصل آن پیام حرمتی نداشته باشد اما نتیجه و پیامدهای حرامی داشته باشد، سه بخش محرمات پیام رسانه شمرده میشود.
وی با اشاره به دیگر مصادیق بخش دوم محرمات پیام رسانه، ابراز داشت: پخش برنامهای از رسانه که در آن اسراف، تبذیر و تجملگرایی تبلیغ شود، حرام خواهد بود.
رییس شبکه جهانی ولایت تصریح کرد: هر چند ممکن است اصل برنامهای در رسانه صحیح و بدون مشکل شرعی باشد اما هنگامی که با فعل حرامی همچون تبلیغِ اسراف و تبذیر مقارن شود، اصل برنامه را تحت شعاع قرار داده و حرام میشود.
مراسم بزرگداشت هفته پژوهش پیش از ظهر امروز از سوی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد.
سید حسین شرف الدین عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در این مراسم با بیان این فرهنگ مثل همه مصنوعات اسلامی دچار آسیب می شود، ابراز داشت: عصر ما عصر انحطاط فرهنگ است و به ویژه فرهنگ هایی که دارای صبغه الهی داشته باشند مهجوریت بیشتری را احساس می کنند.
وی تأکید کرد: احساس تأخر از زمان یکی از آسیب های جدی ملموس است؛ انسان مؤمن حس می کند که اگر بخواهد مؤمنانه زندگی کند ارتباط با دنیای بیرون برای او سخت است و از آن طرف بخواهد اگر با دنیا زندگی کند باید دین را در بخش هایی به کنار بگذارد.
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، هنر را می توان عنصری حیاتی برای زیست انسان دانست؛ عنصری که از فطرت بشر می جوشد و زیبایی ها را رقم می زند.
عالم صنع، هنرمندانه خلق شده و خدا که خود اولین هنرمند است؛ ظرافت را در خلقت بشر به ودیعت نهاده تا او ترجمان «إن الله جمیل یحب الجمال» شود.
اسلام؛ این آخرین هدیه الهی به کامل ترین مخلوق هستی، در اوج هنر و ظرافت از سوی خالق فرستاده شده تا بشریت هنر زیستن و سعادت و کمال را آموخته و هنرمندانه در راه حق گام بردارد.
هنر رسا ترین زبان تبلیغ دین الهی است؛ از آن جهت که با طینت انسان عجین است و به زبان هنر است که می توان با انسان های مختلف ارتباط برقرار کرد؛ فطرت بشر را برانگیخت؛ زبان مفاهمه را به کار بست؛ در اعماق ذهن و جان مخاطب نفوذ کرد بی آنکه خستگی به بار آورد.
اهمیت هنر تا بدانجاست که ذوق و قریحه انسان را به جوشش درآورده؛ ظرافت و زیبایی را در درون او می آفریند و اعجازگونه بر رفتار انسان سایه می افکند تا از هنر خلقت درس توحید گرفته و مسیر بندگی را بپیماید.
رهبر انقلاب نیز هنر را از لوازم وجودی انسان دانسته و می فرمایند:« مسألهى هنر، خیلى مسأله مهمّى است. هنر جزو زندگى انسان است؛ در ذات خود، هنر یکى از لوازم وجود انسان است مثل خیلى از چیزهاى دیگر. همه شعبههاى هنر همینجور است؛ آدمهایش مختلفند و الّا این وجه مشترک در همه هنرها وجود دارد که زاییده ذوق و تخیّل است؛ تخیّل قوى و ذوق وافى، هنر را بهوجود مىآورد. البتّه مهارتها، تجربهها، کارشناسىها، همه اینها در کنارش وجود دارد، [امّا] مایه اصلى عبارت است از ذوق؛ لذا شما همینطور که ملاحظه می کنید در بین فقهاى ما در حوزههاى علمیّه بااینکه بحث هنر بهمعناى هنر هیچ مطرح نبوده، هنرمندان بزرگى در خود حوزه حضور پیدا کردهاند.»
آری! رمز ماندگاری هنر؛ ارتباطی تنگاتنگ است که با وجود و فطرت انسان دارد و چه چیز ماندگارتر از فطرت؛ و هنر ذوق می آفریند تا نوع بشر به فطرت رجوع کرده و خود را بازیابد و در مسیر حقیقت گام بردارد.
هنر ظرافتی است الهی که شوق آفرین است؛ شوری وصف ناشدنی در وجود انسان می آفریند و اگر تبلیغ دین در ظرف هنر ریخته شود؛ از در اعجاز وارد شده و بشر را به سوی کشتی نجات و ساحل امن الهی رهنمون می سازد.
اهمیت هنر و نقش آن در تبلیغ دین و جایگاه هنر در حوزه های علمیه، ما را بر آن داشت تا با یکی از چهره های هنری حوزه های علمیه به سخن بنشینیم.
حجت الاسلام محمدحسین نواب، مدیر مدرسه اسلامی هنر؛ طلبه ای هنرمند که سالهاست در سرزمین هنر گام می زند و با ظرافت ها و زیبایی های آن خو گرفته، با رویی گشاده و آغوشی باز دعوت ما را می پذیرد تا از هنر سخن بگوید؛ از این گوهر درخشان الهی؛ از روزهایی که هنر در حوزه های علمیه در کنج غربت به سر می برده و همچون طفلی نوپا قد برافراشته، تا امروز که آن به آن بر طراوت و زیبایی عهد نوجوانی و جوانی آن افزوده می شود.
این مصاحبه جذاب و خواندنی تقدیم مخاطبان خبرگزاری رسا می شود.
هنر اسلامی؛ ظرفیتی مغفول
رسا- در ابتدا اشاره ای اجمالی به اهمیت هنر اسلامی داشته باشید.
پیش درآمد اسطوره مادر
مادر در تمام فرهنگها، مقدس و محترم است. در فیلمهای هالیوودی که تحت تأثیر تفکریهودی – صهیونیستی ساخته میشوند، با نظر به کتاب مقدس و فرهنگ سنتی یهود، نقش ویژهای به مادر داده میشود. این نگرش، سبب تحکیم حضور مادری فداکار و حکیم در این آثار میشود که از دو جهت در متون یهودی قابل بررسی است.
تأملی در باب بازتولید فرهنگی اسطوره به بهانه پخش سریال جومونگ
دکتر ابراهیم فیاض: اساطیر هر بار با سر و صدا باز میگردند. گویا مایلند پیروزی بعدی خود را به یاد انسان معاصر بیاورند. انسانی که تا همین چند دهه پیش فکر میکرد اسطورهها را کشته و به دور انداخته است. اسطورهها خیلی دور و در عین حال خیلی نزدیک هستند. ما آنها را مخصوصاً وقتی به سینما میرویم، تلویزیون را روشن میکنیم و یا کتابی را بازمینماییم در نزدیکی خود احساس میکنیم، شاید حتی بیشتر از «در نزدیک خود» .
از میان همه تمدنها تنها مدرنیته، کمر به زدودن اسطوره بست .مثلاً «وبر» (به نمایندگی از بسیاری متفکران مدرن قبل و بعد از خود) فکر میکرد با استیلای عقلانیت، اسطوره از میان رفته و جای خود را با علم تجربی تعویض کرده است. در افسانهها و اساساً جهان افسانهای فاصلهای بین انسان و طبیعت وجود نداشت بلکه این دو به صورت بنیادین یکی بودند. ولی در جهان علم تجربی، رابطه انسان و طبیعت، متضاد، متقابل و حتی متخاصم است. شاید به همین خاطر انسان مدرن، طبیعت را سرکوب میکند.
هنگامیکه RAI (رادیو و تلویزیون ایتالیا) انتشار برنامه تلویزیونی خود را در ۳ ژانویه ۱۹۵۴ آغاز کرد، سینمای ایتالیا در اوج شکوفایی خود بود. بسیاری معتقد بودند که اگر تصاویر در خانه قابل ارائه باشد، مردم دلیلی برای بیرون رفتن نداشته و بنابراین حضور در سینما به زودی کاهش خواهد یافت. با اینحال، باگذشت زمان شاهد این بودیم که این دو رسانه به طور همزمان در رقابت با یکدیگر بوده و همچنین یکدیگر را تکمیل کرده و بر هم تأثیرگذار بودند.
از همان ابتدای راهاندازی تلویزیون در ایتالیا، فیلمها معمولاً دوبار در هفته، مرتبه اول دوشنبهها و مرتبه دوم در آخر هفته پخش میشدند. حضور در سینما تاحدی در روز دوشنبه کم بود و به همین دلیل بسیاری از سینماها در این روز تعطیل شده تا پخش فیلم موجب ضرر مالکین نشود. باید به یادداشت که در دهه ۱۹۵۰، تصاویر آمریکایی محبوب جایی غیر از سینماها پخش نمیشد. مهمترین زمان برای سینما عصر شنبه و ظهر یکشنبه بود.
شک و تردیدهای زیادی بر عصر ورود تلویزیون در ایتالیا حاکم بود؛ حدود ۶۰۰ نفر برای RAI۲ کار میکردند و هماهنگی فعالیتها و برنامههای آنان کار آسانی نبود. با اینحال، یک مسئله قطعی بود؛ هیچکس نه قصد تقلید از سینما و نه رقابت با آن را داشت؛ همه بر سر این موضوع اتفاق نظر داشتند که تلویزیون بیشتر باید ابزاری اطلاعاتی باشد تا وسیله سرگرمی و باید برای نزدیک کردن مردم ایتالیا به یکدیگر تلاش کند. بااینحال بازهم ارتباط بین سینما و رسانه جدید به نام تلویزیون وجود داشت. تمامی مجریان از استودیوهای سینما آمده بودند. این مجریان که مجبور به سازگاری با شیوههای نورپردازی و تصویربرداری بودند، برخی از سبکهای کار سینمایی را با خود به تلویزیون آوردند، برای مثال استفاده از نورپردازی اصلی، تصویرهای ثابت در ابتدای هر برنامه، معکوس تصویر به جای تصاویر میانجی در مصاحبهها و گفتگوها.
استفاده از تکنیکهای سینمایی با افتتاح کانال دوم در سال ۱۹۵۹ آسانتر شد. RAI۱ به پخش مسابقه، گزارش، سریال و گفتگوها پرداخت درحالیکه RAI۲ بیشتر گرایش به فعالیتهای آزمایشی داشت. کارگردانها و مدیران برای کار در تلویزیون دعوت شدند، دوربین های ویدئویی سبک برای تصویربرداری در لوکیشن و تولید مستند یا اخبار زنده به کار رفتند و تعداد اندکی فیلم با مشارکت مالی شرکتهای تولیدی تهیه شد. RAI از فیلمها به عنوان کالای مصرفی باهدف پر کردن بخشهای خالی در برنامه استفاده مینمود.
دو دهه مشارکت نزدیک با سینما به شدت بر تلویزیون ایتالیا تأثیر گذاشت. شبکه RAI پیوسته مجموعههای آمریکایی را پخش میکرد که مخاطبین مشتاق به طور منظم آنها را دنبال میکردند، اما چندین سریال نیز تولید کرد که هیچگاه بیشتر از چهار یا پنج اپیزود نشدند. دلیل این بود که مردم در RAI داستانهایی خودبسنده، منسجم و در اندازه فیلم را ترجیح میدادند که در پایان، ادامه نداشته باشد. در مطالعه رابطه بین سینما و تلویزیون، عوامل بسیار دیگری در تکامل شبکه RAI از زمان نیمه دهه ۱۹۶۰ نقش داشتند. افتتاح شبکه سوم، به نام RAI۳ در سال ۱۹۷۴ به تنوع برنامههای تلویزیونی کمک کرد و همین باعث شد تا مخاطبین تلویزیونی با چنان سرعتی گسترش بیابند که تقریباً تمامی شرکتهای فیلمهای خبری مجبور به تعطیلی شدند. (در سال ۱۹۶۵ مهم ترین شرکتها تعطیل شدند اما برخی تا سال ۱۹۷۲ دوام آوردند). با توجه به افزایش درخواستهای مردم، RAI۱ یکی از برنامههای متنوع خود را برای روز شنبه عصر تعیین کرد که البته به ضرر سینما بود.
«شکل شناسی و گونه شناسی فیلم مستند» کتابی به قلم احمد ضابطی جهرمی است که در آن شکل، ساختار، روشها و مضامین مربوط به فیلم مستند در آن آموزش داده شده است.
دکتر احمد ضابطی جهرمی یکی از مدرسان و مستندسازان سینمای ایران است که سعی کرده با نگارش کتابهایی در زمینه گونهشناسی فیلمهای مستند در بخش تئوری پردازی سینما و تلویزیون نیز قدمهایی بردارد. یکی از مهمترین کتابهای او در این موضوع «شکل شناسی و گونه شناسی فیلم مستند» نام دارد که در سال ۱۳۹۳ به مناسبت برگزاری هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» منتشر شد.
مطالب کتاب «شکل شناسی و گونه شناسی فیلم مستند» بخش مرکزی و عمدهای از مباحث مربوط به طرح نظریهای درباب «شناخت شکل فیلم مستند» را دربر میگیرد. بخش اصلی این نظریه مفاهیمی چون شکل، ساختار، روشها و مضامین مربوط به زیرگونههای فیلم مستند را شامل میشود.
کتاب شامل ۱۰ بخش است که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «چشمانداز نظری»، «مستند شناسی»، «گفتمان شکل و ساختار در سینمای مستند»، «شکل شناسی و گونه شناسی فیلم مستند»، «شیوه شناسی و بازنمایی واقعیت در سینمای مستند»، «سبکهای کهن و نوین مستند»، «مستندهای دورگه»، «محتوا و پژوهش در سینمای مستند»، «مقدمه سازی برای فیلم مستند» و «انسان شناسی تصویری و سینمای مستند».
ضابطی جهرمی در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب نوشته است: «نظریه شناخت شکل به طور کلی به مطالعه، بررسی و معرفی گونهها و زیرگونههای فیلم همچنین به ساختارهای فنی (بصری ــ تدوینی) و خصوصیات زیبایی شناسی آثار سینمایی میپردازد. این کار عمدتا از طریق ترکیب نتایج پژوهشهای علمی و نظری چندگانه و مطالعات متنوع بینرشتهای انجام میشود.
سعید مستغاثی رئیس پیشین انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران همزمان با با دهه اول ماه محرم در رابطه با چگونگی نحوه روایت آثار تاریخی و مذهبی گفت: حوزه علمیه باید به عنوان یک عامل اصلی اختیار سینمای دینی و ارزشی را در دست بگیرد؛ من نمی دانم چرا علمای اعلام و بزرگان دین خود را به طورکل از عرصه سینما و تلویزیون کنار کشانده اند و به صورت جدی اداره امور تولید آثار دینی و ارزشی در این رسانه ها را به عهده نمی گیرند؟
قائم مقام مرکز پژوهشهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، گفت: فعالیت هزاران شبکه ماهوارهیی علیه مذهب تشیع دلیلی متقن بر حقانیت این مذهب الهی است.
دکتر احمد پهلوانیان در نشست تخصصی "بررسی تهاجمات رسانهیی ضداسلام، راهکارهای مقابله و جایگاه مبلغان و نخبگان جهان اسلام" که در سالن آمفی تئاتر جامعه المصطفی العالمیه مشهد مقدس با حضور طلاب ایرانی و غیر ایرانی برگزار شد، با تاکید بر اینکه در شبکههای ماهوارهیی علیه هیچ مذهب و دینی فعالیت نمیشود، جز اسلام ناب محمدی(ص)، این مهم را دلیلی بر حقانیت مذهب حقه تشیع برشمرد.
وی به سپهر رسانهیی غرب بر علیه اسلام و به خصوص مذهب حقه تشیع اشاره و یادآور شد: از آغاز تاریخ بشر تاکنون شیطان با تمام قدرت خود قصد داشته است تا نور الهی را در قلوب مومنان خاموش کند و هر روز که سپری میشود این دشمنی بیشتر نمایان میشود.
بعضی از رسانهها تابلو و ویترین ابلیس علیه تفکر توحیدی هستند
اکران فیلم خارجی حداقل سرگرمی است که زیباییشناسیمان را تربیت میکند٬ ما را به یاد سینما میاندازد و پردهی عریضش٬ که با فیلمهای سینمای ایران به بوتهی فراموشی سپرده شده.
مسعود فراستی منتقد سرشناس سینمای ایران به اتفاقات و رویدادهای اخیر سینما و تصمیم مدیران سینمایی برای اکران فیلم خارجی واکنش نشان داد. او در تازهترین پست اینستاگرامش نوشت :
قطعاً این حرف که این سینما -دولتی٬ نیمهدولتی- از قماش تابستان داغ٬ پنج عصر٬ رگ خواب٬ مالاریا و ... فرسنگها با سینما فاصله دارد و در شأن این ملت نیست٬ حرف درستی است. و باید آرامآرام -و اگر به من باشد بسرعت- فکری جدی کرد در حذف سوبسید -و رانتخوران- سینمای ایران٬ و حرکت در جهت سینمای غیردولتی. اکران فیلم خارجی اولین قدم در این مسیر است. چراکه زیباییشناسی آسیبدیدهی مخاطب توسط این سینمای باسمهای دولتی٬ احتیاج به ترمیم دارد. اکران فیلم خارجی روز٬ که حداقل سرگرمی است؛ و اکران محدودتر فیلمهای کلاسیک جهان٬ که زیباییشناسیمان را تربیت میکند٬ ما را به یاد سینما میاندازد و پردهی عریضش٬ که با فیلمهای سینمای ایران به بوتهی فراموشی سپرده شده.
شفقنا– مدیر حوزه های علمیه ایران با تاکید بر اینکه تحرکات ضد فرهنگی دشمن مشکلاتی را برای جامعه اسلامی به دنبال داشته است، افزود: بررسی مشکلات فرهنگی جامعه باید به صورت ویژه مورد توجه صدا و سیما قرار گیرد تا این مجموعه بتواند راهکارهای لازم را در راستای رفع این مشکلات دنبال کند.
به گزارش خبرنگار شفقنا در قم، آیت الله علیرضا اعرافی شامگاه دوشنبه در دیدار رئیس ومعاونین مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما اظهارداشت: اگر بخواهیم خیلی کلان به بحث حوزه و رسانه نگاه کنیم هنوز به آن ایده و افق کلان اندیشه دینی و حوزوی در صدا و سیما دست پیدا نکرده ایم.
او ادامه داد: در خصوص بحث حوزه و رسانه، آن ایده و چشم انداز کلانی که باید دنبال کرد اینست که ما حوزه را به عنوان متصدی اندیشه دینی در فضای رسانه، هنر و مجاز تجلّی ببخشیم و در حقیقت نگاه کلان هنری -رسانه ای به معنای عام آن بتواند در شالوده حوزه تجلی پیدا کند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: اگر این افق را مدنظر قرار دهیم، خیلی فاصله داریم یعنی اندیشه دینی با حوزه در حقیقت به رغم کارهای زیادی که انجام شده خیلی فاصله دارد.
او با اشاره به حضور متعدد خود در سیمنارهای و همایش های بین المللی یادآور شد: من بارها در خارج از کشور در نشست های مختلف که یکی از آنها در مالزی بود که بحث هنر قدسی و جایگاه ایران در یک پنل تخصصی مطرح می شد، حضور یافتم.
در جهان امروز بسیاری از قدرتها در تلاش هستند با استفاده از ابزارهای رسانه ای که در اختیار دارند نهایت استفاده را در راستای جهت دهی به افکار عمومی دنیا صورت دهند و در این مسیر به دنبال آن هستند که با دست گذاشتن روی اعتقادات و تفکرات دینی ملت ها ، حقایق را در نزد ملل مختلف سبک شمارند و از هر طریقی که شده است افکار عمومی این کشورها را به آن چیزی که مدنظرشان است سوق دهند.
با توجه به منابع معرفتی در دین اسلام می توان دریافت که آخرالزمان صحنه نبرد میان جبهه خیر و جبهه شر است و آماج فتنه ها به حساب می آید. در عصر کنونی بهترین روش جنگ و ضربه به دشمن در جنگ نرم و اصول عملیات روانی است که بهترین و اثرگذارترین سلاح و ابزار آن رسانه است و امروزه بدون اغراق شاهد آماج فیلم ها و سریال هایی از سمت غرب هستیم که تفکر و مفهوم مهدویت را هدف گرفتند و آن را به هر شکل ممکن تخریب و تحریف می کنند.
در این میان پرورش نسل منتظر با اعتقادات ناب و خالص کاری مهم و به مراتب مشکل است که به عهده مومنان منتظر در هر عصر قرار دارد. از سمتی دیگر دشمن با حمله به ذهن کودکان با استفاده از رسانه، فیلم، انیمیشن، بازی، اسباب بازی و... در تلاش است تا ذهن پاک این کودکان را نسبت به مفاهیم اصیل آخرالزمان و مهدویت، مهندسی و به سمت و سویی خاص بکشاند، لذا بررسی تفکرات سازنده محصولات رسانه ای در پیشگیری و واکسینه کردن جامعه به ما کمک شایان توجهی خواهد کرد.
اهمیت رسانه
نیل پستمن در کتاب زندگی در عیش ، مردن در خوشی می گوید:
انتقال معلومات سه دوره دارد: ۱- گفتار ۲-نوشتار ۳-تصویر که دشمن برای انتقال و فرهنگ خود با استفاده از تمام امکانات از این ابزارها استفاده کرده است. امروزه آثار فرهنگی، رسانه ای و هنری متعدد عهده دار مباحث آخرالزمان شده اند. نگاه به این آثار بیان گر تلاش غرب در قالب ارائه محتوایی با ظاهری متفاوت و جذاب است که صحبت از پایان تاریخ و خطراتی دارد که بشریت را تهدید می کند.
اغلب در پایان این آثار، نجات بخشی یا منجی گرایی از دل غرب بر می خیزد و بشریت و جهان را نجات می دهد؛ با یک نگاه اجمالی در می یابیم که حجم فیلم های سینمایی و برنامه های تولیدی در شبکه های رسانه ای غربی در این سال ها در موضوع مهدویت و آخرالزمان شیعی با قبل از آن قابل مقایسه نیست، البته نگاه همه ی این برنامه ها و هدف آن ها تخریب و تحریف این اندیشه نجات بخش را دارند و جهان غرب با استفاده از این رسانه ها تلاش می کند تا بعد از تخریب و تحریف، مفاهیم مورد نظرخود را در جهت بهره برداری خاص به مخاطبش القا کند.
دو استراتژی صهیونیسم رو در رو با مهدویت
غرب و به ویژه صهیونیسم در خصوص جریان رسانی آخرالزمانی دو استراتژی را دنبال می کند؛ این دو استراتژی خط مشی مهم برنامه های آن ها برای جهان را دنبال می کند که اگر این دو استراتژی به طور دقیق تبیین شود می توان آنتی دکترین هایی طراحی و ارائه کرد که بی تردید توطئه های آن ها را خنثی خواهد کرد.
استراتژی اول: اسطوره سازی
صهیونیسم برای مشروعیت بخشیدن به کارهای شیطانی خود و همچنین ایجاد خط قرمز و تشکیل تفکرات تهاجمی از سال ها قبل با توجه به تاریخ بنی اسرائیل اسطوره هایی را برای خود قرار داده است که در فیلم ها به طور مستقیم و غیرمستقیم از آن ها دفاع می شود و ذهن مخاطبان را با استفاده از تکنیک های رسانه ای و فنون عملیات روانی مهندسی و مسموم می سازند تا چهره ای مطلوب و نجات بخش از خود به جهان معرفی کنند.
استراتژی دوم: بدل مباحث مهدویت
همزمان با استراتژی اول یعنی معرفی اسطوره ها، در استراتژی دوم بدل زدن مباحث مهدویت را پیش می برن؛ در آثار موجود بطور مثال تحریف و خدشه دار کردن مسائلی مانند:رجعت، ظهور، پساظهور و پسا آخرالزمان ، چهره منجی و توهین و افترا به انبیا و ائمه(علیهما السلام) قابل مشاهده است و متاسفانه برای تمامی سنین این کارها ساخته شده است.
می توان گفت اکثر انیمیشن های تولید شده دارای مفاهیم آخرالزمانی هستند که در این مقاله به سه گانه ی پاندای کونگ فو کار خواهیم پرداخت.
به گزارش خبرگزاری فارس، جمعی از مدیران و مسئولین سازمان هنری رسانه ای اوج با حضور در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با آیت الله جوادی آملی دیدار و گفتگو کردند.
آیت الله جوادی آملی در این دیدار با تسلیت درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی نشان داد انسان می تواند یک عمر درست زندگی کند و در راه هدف بلند خود، هر آسیب و رنجی که به او رسید را تحمل کند.
وی در ادامه اولین قدم انسان در مسیر هنرمند شدن را شناخت خود عنوان کرد و بیان داشت: اولین قدم در هنرمند شدن این است که انسانِ هنرمند، خود را بشناسد تا بعد بتواند خوابیده ها و افراد ساکن را بیدار و پویا کند. هنرمند باید خود را بشناسد که موجودی ابدی است، چرا که دین می گوید شما تنها یک دشمن دارید و آن مرگ است که در مصاف با آن پیروز هستید و شما مرگ را می میرانید نه اینکه بمیرید.
این مرجع تاکید کرد: بهترین هنر آن است که هنرمند ابتدا خود را بشناسد چرا که اگر خود را نشناسد هنری نخواهد داشت، هنر باید بوی ابدیت بدهد و نشان دهد که انسان ثابت است و نه ساکن! اگر چنین ایمانی در هنرمند بود فکر ابدی و خروجی ابدی نیز خواهد داشت.