
میتوان فیلمهای کوتاه ۵۰ هزار یورویی ساخت و یا حتی میشود با پرداخت هیچ هزینهای یک فیلم کوتاه خوب ساخت، شانس درخشش برای هر دوی آنها یکسان است: برای تماشاگر، داستان و چگونه پرداختن به آن، بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت دارد.
یک ایده باید خلاقانه، ساده و همگام با زمان خود باشد. در اغلب موارد، آنهایی که سوق به ساختن فیلم کوتاه دارند، در سر ایدهی فیلمهای بلند را میپرورانند و به داستانهایی فکر میکنند که بیشتر به کار فیلمهای بلند میآیند. بهترین همدست برای پیدا کردن یک ایده مناسب در وحله نخست پیدا کردن مکانی مشترک است. یک مکان مشترک بر همه چیز سایه میاندازد: خواه همه موارد با آن در ارتباط مستقیم باشند و خواه نه. مکان مشترک را میتوان به سرعت شناسایی کرد و همچنین میتواند نیاز ما به اختصار را برآورده سازد، چرا که به ما امکان ترکیب کردن میدهد. هیچ نیازی نیست تا برای مخاطب از دنیا و چگونگی آن یا درباره داستان ما که چطور وارد این دنیا شده است، پیشگفتاری تعریف کرد. مخاطب از پیش با آن مبحث آشناست و یا حتی به آن تعلق دارد. کاری که ایده ما میبایستی انجام دهد این است: باید بر خلاف انتظارات عمل کند، بنابراین خود را در مقابل مکان مشترک قرار میدهد.
قبل از هر چیز باید بدانیم هر اتفاقی که برایمان رخ می دهد و یا تمام آنچه که در زندگی می بینیم می توانند منابع الهامات ما باشند: از رویدادهای مهیج گرفته تا غمانگیزترین آنها. اما باید بدانیم تعریف کردن داستان چیزی نیست جز نظم بخشیدن به رویدادها طوری که از لحاظ احساسی قابل فهم باشند.
فیلم کوتاه با توجه به دقایق کمی که در اختیار دارد، به ما فقط اجازه متمرکز شدن در یک دوره زمانی محدود را میدهد.