مرثیه سازی برای تقابل با دین!! | فقط یک مزدور ارتشی میتونه این جنایت رو انجام بده!
قتل مشکوک بابک خرمدین کارگردان 40 ساله سینما توسط پدر ارتشی اش!!
فقط کسی که توی پادگان های نظامی مورد آموزش های سخت و دیونه کننده قرارگرفته میتونه این کار رو بکنه! این کار در توان آدم عادی نیست
این قتل در 25 اردیبهشت، دقیقا سالروز#بزرگداشت_فردوسی کسی که در سده اخیر تلاش شد که فردوسی رو نماد دادخواهی #ایرانیان از اعراب معرفی کنند. و دکتر زرین کوب کتاب #دو_قرن_سکوت را تحت تاثیر اساتید فرنگی مدرسه دارالفنون نوشت که بعدها با مراوده با استاد مطهری که کتاب های #خدمات_متقابل_اسلام_و_ایران را بخاطر زرین کوب نوشت و به ایشان اهدا کرد، در اواخر عمر خود در چاپ نهم کتاب دکتر زرین کوب مقدمه ای بر کتابش نوشت و برخی موارد را اصلاح کرد و کتاب جدیدی هم نوشت اما همچنان آن نسخه اولیه دارد پخش می شود!
در قضیه قتل فجیع این کارگردان هم دو نکته قابل تامل وجود دارد.
1- اعتراف پدرش که از روز قبل سالگرد فردوسی تصمیم کشتن پسرشون رو داشتند!! اما موفق نشدن و دقیقا روز بزرگداشت فردوسی دست به این اقدام فجیع میزنند، میتونه تحریک شده این دو پیرمرد و پیره زن قسی القلب توسط عوامل بیرونی و خارجی باشه!
2- برای بابک خرمدین اگه یک جستجو در اینترنت بزنیم متوجه می شویم سالها تلاش شده مثلا فداکاری ایشان در دفاع از ایران را در مقابل شهادت شهدای کربلا و نعوذ بالله امام حسین (ع) قرار بدن که موفق نشدن برای مثلا تقابل و زنده کردن افسانه #بابک_خرمدین معروف که اونم در تاریخ داره دست و پاش قطع میشه!!!!
تگ های که سالها تلاش کردن جاش بندازند توسط این پدر و مادر دیونه داغ شده
- چرا هیچ کس بیاد بدن تیکه شده تو هیچ روز سال اشک نریخت
- حماسه ای که نمی خواهند دیده شود
و...
چرا دو قرن سکوت؟
همانطور که اشاره شد، کتاب بررسی و تحقیقی است درباره وقایع سیاسی و اجتماعی ایران از ورود اسلام به ایران تا تشکیل حکومت طاهریان. ما میدانیم خلاف نامی که برای کتاب انتخاب شده است، این دوران، دورانی حساس و بسیار پر تنش همراه با قیام ها و ایستادگی های ایرانیان در برابر خلفای بنی امیه و عباسیان بوده است. زرین کوب خود معتقد است، سکوت مورد نظر او نه سکون و خاموشی مردمان بلکه خاموشی خواسته یا ناخواسته زبان فارسی و سکوت محققان درباره حقایق این بازه زمانی است .
گفتار خود استاد این است: چرا نام کتاب را دو قرن سکوت گذاشتم و نه دو قرن آشوب و غوغا؟… چون در طی این دو قرن زبان ایرانی خاموشی گزیده بود و سخن خویش جز بر زبان شمشیر نمی گفت.
تفکر و اندیشه استاد درباره نام کتاب هر چه بود، این عنوان موضوع مجادلت ها و جبهه گیری های بسیار در میان مورخان و اندیشمندان شد.
دو قرن سکوت ؛ کتابی نایاب و دردسرهای آن
در سال 1330 پاورقی که پیش از آن در نشریه مهرگان و در اوج تفکرات ملی گرایانه به چاپ رسیده بود، در قالب کتابی مستقل تحت عنوان دو قرن سکوت، به چاپ رسید. کتاب بسیار سریع نایاب شد و چاپ اول آن به پایان رسید. درخواست ناشر برای چاپ دوم با مخالفت استاد همراه بود. وی تصمیم گرفته بود تحقیقی دوباره بر آنچه نوشته بود انجام دهد. 5 سال وقت صرف تحقیق شد. بالاخره در اردیبهشت 1336 کتاب بار دیگر از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر می شود. او در مقدمه جدید نگاه خود به تاریخ . برداشتهایش در چاپ اول را مورد انتقاد قرار می دهد و می نویسد در چاپ اول « هر آنچه سخن شناسان و خرده گیران در باب چاپ سابق گفته بودند هر چه را وارد دیدم به منت پذیرفتم و در آن نظر کردم. در جایی که سخن از حقیقت جویی است چه ضرورت دارد من بیهوده از آنچه سابق به خطا پنداشته ام، دفاع کنم.»
او صراحتا اعلام می کند که تحت تاثیر جریانات سیاسی زمانه و خامی جوانی و احساسات میهن پرستانه، نتوانسته حقایق حمله اعراب و شکست ایرانیان را نشان دهد. از جمله مباحثی که زرین کوب در چاپ اول بدان اشاره کرده و موجبات اعتراض قرار گرفته بود، داستان کتاب سوزی توسط مسلمانان بود.
از آن زمان به بعد نویسنده دیگر تغییری در محتوای کتاب نداد. در آغاز انقلاب انتشارات جاویدان همان نسخه تصحیح شده را به چاپ رساند. این بار کتاب تنها یک هفته در کتابفروشی ها دیده شد، چرا که تمامی نسخه آن جمع آوری و خمیر گشت. اما این صورت ماجرا بود و کتاب به صورت زیراکس و افست و البته در خفا به وسیله افراد مختلف چاپ و در بازار کتاب های ممنوعه، کتاب 40 تومانی تا 7 هزارتومان به فروش رسید.
دو قرن و ده دهه
این کتاب پر ماجرا که در ابتدای چاپ برخی آن را تبلیغی به نفع ایران باستان و پر رنگ نشان دادن تاریخ قبل از اسلام می دانستند، پس از انقلاب سکوتی برای 2 دهه را تجربه کرد و در نهایت 20 سال پس از انقلاب مجوز قانونی برای چاپ کتاب صادر شد. نشر سخن که متولی این کار شده بود، چاپ نهم کتاب را با تفاوتی قابل تامل منتشر کرد.
نقد استاد مطهری بر کتاب
از جمله معروفترین آثار استاد مطهری که همچنان مورد استناد و بحث قرار دارد، کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام است. دکتر مطهری در بخشی از کتاب نقدی دارد بر مطالب دو قرن سکوت. نقدی که بیشتر نگاه زرین کوب به چگونگی ورود اسلام به ایران را در برمی گیرد. در آن زمان و پس آن بسیاری تلاش کردند تا این دو متفکر بزرگ را در مقابل یکدیگر قرار دهند و تضاد آنها را در برخی مطالب کتاب را به مخالفتی گسترده تر بکشانند، اما شواهد نشان دهنده آن است که این نقد تنها گفتگوی و بحث دو عالم تاریخ و فلسفه با یکدیگر بوده است. دکتر روزبه زرین کوب در نزدیکی این اساتید با یکدیگر می گوید:
به نظر من تقابلی در نظر گاه این دو استاد وجود ندارد، آنها از دوستان نزدیک یکدیگر بودند و تا یک هفته قبل از شهادت آیتالله مطهری، ایشان در منزل مرحوم زرینکوب بودند و با هم مجالست داشتند. این اختلاف سلیقه هیچگاه آنها را در تقابل با یکدیگر قرار نداد و حسن همنشینی آنها را زیر سوال نبرد.
این نقد همان تفاوت چاپ نهم کتاب توسط نشر سخن بود با چاپ های قبلی. نقدی که با اجازه دکتر زرین کوب در ابتدای کتاب به چاپ رسید.
چرا باید کتاب دو قرن سکوت را خواند؟
هر چه بود کتاب دو قرن سکوت، اثری بود پر مناقشه و حواشی بسیار. کتابی که شاید امروزه نیز همچنان نیازمند تحقیق و بررسی است. بی تردید مطالعه دو قرن سکوت با ما همان می کند که شاید هدف اصلی زرین کوب. یعنی نگاهی دوباره به ایران و حوادث و وقایع آن از آغاز شکل گیری تا زمان حاضر. کتاب ما را وادار می کند که خود دست به تحقیق زده تلاش کنیم تا حقایق بشناسیم و ایران اسلامی مان را بهتر درک کنیم.
منبع: طاقچه
خواهر #بابک_خرمدین/با آبروی ما بازی نکنید
دختر دیگر خانواده خرمدین که هنوز از جنایت هولناکی که پدر و مادرش رقم زدهاند شوکه است ، در تحقیقات گفت: من اصلا از قتلها اطلاعی نداشتم. اما تا جایی که میدانستم بابک رفتار خوبی با پدر و مادرم نداشت. همیشه آنها را اذیت و به آنها بیاحترامی میکرد. بارها از مادرم شنیده بودم که بابک او را اذیت کرده و احترام سن بالای او را نگه نمیداشت.
وی در ادامه گفت: پدر و مادرم کمی حالتهای عصبی داشتند، بابک هم کمی داشت و البته این عصبی بودن آنها ارثی است اما به این حد نبود که بخواهند چنین جنایات هولناکی را رقم بزنند و من هنوز در شوک این ماجرا هستم.
خواهش میکنم با آبروی ما بازی نکنید
وی درخصوص اظهارنظرهای مطرحشده در فضای مجازی نیز گفت: من نمیدانم افرادی که اظهارنظرهای بیمورد میکنند چرا به فکر آبروی افراد نیستند. خواهش میکنم با آبروی ما بازی نکنید. خواهرم به هیچ عنوان درخصوص این که پدرم او را آزار میداده صحبتی با من که خواهرش بودم نکرده بود و من واقعا اطلاعی در این خصوص ندارم. بعید میدانم چنین موضوعی صحت داشته باشد. وی گفت: رابطه خانوادگی ما خوب بود و مشکلی نداشتیم.
او درخصوص ناپدید شدن ناگهانی خواهرش نیز گفت: پدرم ۳ سال قبل به من گفت خواهرم به شیراز رفته و در آنجا ازدواج کرده است. بعد که بیشتر پیگیر شدم گفت به ترکیه رفته است. اما از خواهرم بیخبر بودم و چون خیلی نگرانش بودم چند ماه قبل گزارش مفقود شدنش را اعلام کردم. چون تصور میکردم در ترکیه بلایی سرش آمده است. اصلا فکر نمیکردم پدر و مادرم او را به قتل رساندهاند.