
طغیان خشم و بیعدالتی در فرانسه
طغیان خشم و بیعدالتی در فرانسه
بالاخره بعد از گمانه زنیهای بسیار در رسانهها درباره دریافت نخل طلا، جایزه مثلا «مهمترین» جشنواره سینمایی اروپایی به فیلم «تیتان» از کشور میزبان رسید. ژولیا دوکورنو، کارگردان زن فرانسوی در حالی جایزه اصلی این رقابت را دریافت کرد که در اتفاقی بیسابقه، در ابتدای مراسم اهدای جوایز، اسپایک لی، کارگردان آفریقاییتبار معروف هالیوود در همان ابتدای مراسم، ناخواسته برنده را لو داد.
جشنواره فیلم کن فرانسه از امروز (سهشنبه ۱۴ تیر/ ۷ ژوئیه) کار خود را آغاز میکند؛ لغو این رویداد سینمایی در سال گذشته بهدلیل همه گیری کرونا سبب شد امروز سینمادوستان بیصبرانه هفتادوچهارمین دوره آن را با فهرستی از فیلمهای مطرح جهان چون «قهرمان» اصغر فرهادی انتظار بکشند.
به گزارش ایرنا، جشنواره فیلم کن در شهری به همین نام در جنوب فرانسه از فردا به مدت ۱۱ روز (۱۷ ژوئیه) میزبان فیلمهایی از چهار گوشه جهان است. انتظار برای برگزاری رویدادهای سینمایی بزرگ همیشه با گمانهزنیهایی از موفقیت احتمالی فیلمها همراه است و از چندی پیش اخبار اکران تازهترین فیلم اصغر فرهادی در این رویداد گوش رسانههای ایرانی را تیز کرده است.
اگر از دنیای ساختههای آمریکایی و هالیوودی در سبک ابرقهرمانی بیرون آمده و به دیگر نقاط دنیا نگاه کنیم، چندین اثر خوب وجود دارند که حتی ممکن است نسبت به ساختههای هالیوودی جذاب بیشتر داشته باشند و از جنبههای متفاوتی به یک ابرقهرمان نگاه کنند.
فیلمهایی که اگر قرار باشد از نظر بودجه، بازیگر و جلوههای ویژه با اکثر آثار هالیوودی مقایسه شوند، بیشتر شبیه به ساختههایی مستقل و کمبودجه به نظر میآیند. با این وجود، فیلمهای ابرقهرمانی غیر هالیوودی توانستهاند با چنین محدودیتهایی نیز روایتهای جذاب و متفاوتی را به تصویر بکشند.
در ادامه قصد داریم شما را با ۱۵ مورد از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی غیر هالیوودی آشنا کنیم.
15. Dredd (درد)
نشریه ورایتی در پیش بینی زودهنگام خود از برندگان اسکار ۲۰۲۲، «قهرمان» فرهادی را شانس اصلی شاخه بهترین فیلم بین المللی معرفی کرد.
به گزارش ایسنا، فیلم «قهرمان» جدیدترین ساخته اصغر فرهادی که اخیرا حق پخش آن را در آمریکا کمپانی آمازون در اختیار گرفته، در پیش بینی زودهنگام نشریه ورایتی درباره برندگان اسکار ۲۰۲۲ به عنوان بخت اصلی کسب اسکار بهترین فیلم بین المللی (غیرانگلیسی زبان) معرفی شده است.
این فیلم که در شیراز فیلمبرداری شده و هماکنون در مرحله پس از تولید قرار دارد از گزینه های اصلی حضور در جشنواره کن امسال است از سوی کمپانی آمازون در فصل جوایز سینمایی ۲۰۲۲ رقابت میکند.
فرهادی پیش از این و در سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ به ترتیب با فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» موفق به کسب اسکار بهترین فیلم بین المللی شده است.
در فیلم «قهرمان» امیر جدیدی، محسن تنابنده، رعنا آزادیور، فرشته صدرعرفایی، سارینا فرهادی و جمعی دیگر از بازیگران که اغلب آنان چهرههای جدید هستند مقابل دوربین فرهادی رفتهاند و هایده صفییاری نیز تدوین فیلم را بر عهده دارد.
هرچه به روزهای اعلام شده برای برگزاری هفتاد و چهارمین دوره جشنواره کن یعنی ششم ژوییه نزدیک میشویم، مطبوعات فرانسه بیشتر کنجکاوی میکنند تا بدانند که آیا واقعا امسال این فستیوال برپا خواهد شد؟
در این مورد دبیرکل جشنواره، تییری فرمو بسیار خوشبین است او حتی گفته که فیلمهای «گزارش فرانسوی» ساخته وس اندرسون و «بندتا» اثر پل ورهوون و «سه طبقه» اثر نانی مورتی از همان سال قبل برای بخش مسابقه کن امسال انتخاب شدهاند.
درعین حال هفته پیش نیز فیلم افتتاحیه «انت» ساخته لیو کاراکس همانطور که پیشتر مطبوعات فرانسه هم پیشبینی کرده بودند در مسابقه قرار کرفت و فیلم افتتاحیه جشنواره شد.
این که کلینت ایستوود در ۹۰ سالگی فیلم میسازد، شگفت انگیز است اما او با رسیدن به رکورد مسنترین فیلمسازان تاریخ سینما خیلی فاصله دارد
برای بعضیها سن تنها یک عدد است. هیچ گاه بازنشسته نمیشوند و تا زنده هستند دست از کار نمیکشند. یافتن این دست افراد در دنیای هنر دشوارتر است چرا که اینجا کار بدون خلاقیت پیش نمیرود و معمولا در کهنسالی خلاقیت کمتر میشود. شاید به همین دلیل است که خیلی هنرمندان در کهنسالی وقتی دست به خلق اثری میزنند دیگر حتی تکرار آثار معمولی قدیمی هم برایشان میسر نیست.
به گزارش راسخون به نقل از ایسنا، منتقدین بخش سینما در دو روزنامه گاردین و "آبزرور" در گزارشی اقدام به معرفی 10 اثر برتر تاریخ سینما در ژانر جنگ کردهاند که به عقیده آنها، به بهترین شکل ممکن این پدیده ناخوشایند را به تصویر کشیدهاند.
فیلم های آخرالزمانی به دلیل نمایش دنیای پادآرمان شهری که آشوب گریبانگیر آن شده و بشریت در آستانه نابودی است، محبوبیت دارند. اغلب فیلم های آخرالزمانی داستانی را دنبال می کنند که گروهی از نجات یافتگان باید در میان انسان هایی که به زامبی تبدیل شده و فجایع دیگری که رخ می دهد، زندگی خود را ادامه دهند. با این حال، فیلمسازان معمولا از داستان های مهیج و بدیع استفاده می کنند که با کمک فضاهای متفاوت داستان را جذاب تر می کند. برخی از فیلم های استیون اسپیلبرگ و جرج میلر آخرالزمانی هستند.
چه باور کنید چه نکنید، در میان این فیلم های آخرالزمانی شاهد فیلم های ترسناک و داستان های عاشقانه جذاب نیز بوده ایم. گرچه چنین فیلم هایی جنبه های علمی تخیلی هم دارند، اما تباهی آینده بشریت جنبه مورد علاقه این کارگردان هاست. با توجه به فروش این فیلم ها در گیشه و میزان محبوبیت شان، باید بگوییم این آثار در دسته بندی فیلم های ابرقهرمانی، اکشن، ترسناک یا تریلر جای می گیرند. همچنین بنا به دلایل نامشخصی، بازیگران معروف در این ژانر حضور ندارند، البته به جز نام هایی چون برد پیت، ویل اسمیت، تام کروز و غیره. با این حال، زمان آن رسیده که فیلمسازان در این ژانر فرعی عمیق تر شده و غیر از فیلم های زامبی فیلم های دیگری هم بسازند.
بنابراین، باوجود تمام چیزهایی که گفته شد، بهتر است به برترین فیلم های آخر الزمانی ساخته شده نگاهی بیندازیم. با پروشات همراه باشید.
کشور تونس یکی از لوکیشنهای ساخت فیلمهای هالیوودی است ولی تعداد فیلمسازان مطرح این کشور هم کم نیستند؛ افرادی که بیشتر درسخوانده فرانسه و وامدار فرهنگ این کشور هستند.
به گزارش مرور نیوز، تونِس نام کشوری در شمال آفریقا و جنوب دریای مدیترانه است که از غرب با الجزایر و از شرق و جنوب با لیبی هممرز و پایتخت آن شهر تونس است که در ادامه بررسی سینمای کشورهای مختلف اینبار سراغ تونس رفته ایم.
سینمای تونس در خاک مستعدی متولد شده و سینمادوستان واقعی دارد. در سال 1919 اولین فیلم بلند در قاره آفریقا با نام «پنج جنتلمن نفرینشده» توسط یک کارگردان خارجی در تونس فیلمبرداری شد. سال 1922 آلبرت شمامه شیکلی پیشگام سینمای تونس و یک آماتور نخستین عکس های زیردریایی و بالن را در تونس گرفت و فیلم کوتاهی به نام «زهره» ساخت. او در سال 1924 فیلمی نیمه بلند به نام «عین الغزال» با بازی دخترش هایده ساخت. بدین ترتیب شیکلی یکی از نخستین کارگردانان قاره آفریقا لقب گرفت. همچنین اولین شرکت پخش فیلم در تونس نیز سال 1927 با نام «تونس فیلم» فعالیتش را آغاز کرد.
در سال 1949 هفت سال پیش از استقلال سیاسی کشور، تونس یکی از معدود کشورهای قاره آفریقا با صنعت سینمای فعال بود. طاهر شریعه رییس فدراسیون انجمن های سینما که بعدها مسئول بخش سینمای وزارت فرهنگ تونس شد ملقب به پدر نخستین فیلم بلند تونس (تهیه کننده فیلم سپیده دم) و بنیانگذار نخستین جشنواره پن-آفریقا و پن-عرب به نام فستیوال «روزهای سینماتوگراف کارتاژ» است. این جشنواره در سال 1966 همانقدر شهرت پیدا کرد که در حال حاضر دارد. فستیوال «روزهای سینماتوگراف کارتاژ» نام قدیمی جشنواره بین المللی فیلم کارتاژ فعلی است.
نخستین فیلم بلند تونس به نام «سپیده دم» (L'Aube) به کارگردانی عمر خلیفه و به طریقه سیاه و سفید در سال 1966 ساخته شد. یک سال بعد حبیب مسروخی نخستین فیلم رنگی را ساخت.
چینهچیتا یا شهر سینمایی ایتالیا در 1937 و به دستور مستقیم موسولینی نزدیک رم ساخته شد تا با تقویت توان تولید داخلی، بستری برای پروپاگاندای سینمایی فاشیسم باشد، اما با ظهور نئورئالیسم و فعالیت سینماگرانی مثل زاواتینی، آنتونیونی، روسلینی و به ویژه فلینی در دهههای 40، 50 و 60 به قلب سینمای هنری اروپا و همچنین محل ساخت بسیاری از فیلمهای عظیم تاریخی هالیوود تبدیل شد. چینه چیتا بعد از یک دوره رکود، در دهههای اخیر چندبار نوسازی و تجهیز شد تا بتواند پذیرای پروژههای بزرگ بینالمللی باشد امروز بزرگترین استودیوی فیلمسازی اروپاست و شعبهای هم در مراکش دارد.
سایت رسمی استودیو چینه چیتا در معرفی این مکان سینمایی اینگونه نوشته است که استودیوه چینه چیتا در ماه آوریل سال ۱۹۳۷ توسط بنیتو موسیلینی با هدف تبلیغ ایتالیا و ترویج ایده های فاشیستی از طریق فیلم های سینمایی در جنوب شرقی شهر رم افتتاح شد.
جشنواره کن چگونه راهاندازی شد/ اولین تجربه میان جنگ و التهاب
جشنواره بین المللی فیلم کن به ابتکار فیلیپ ارلانژه و وزیر آموزش و هنرهای که تمایل داشتند رویدادی بین المللی هنری را در فرانسه پایهگذاری کنند و در رقابت با جشنواره فیلم ونیز بنیانگذاری شد.
نخستین دوره جشنواره فیلم کن قرار بود در سال ۱۹۳۹ در شهر ساحلی کن به ریاست لوئی لومییر برگزار شود که البته به دلیل جنگ در اروپا تنها با یک نمایش خصوصی افتتاح شد و سپس برگزاری جشنواره تا سال ۱۹۴۹ به تاخیر افتاد. بعد از آن نخستین دوره ۱۰ روزه این جشنواره در سپتامبر سال ۱۹۴۶ در شهر کن برگزار شد. در زیر به تاریخچه افتتاح این جشنواره و اینکه چگونه جنگ های اروپا مانع از برگزاری آن شد اشاره می شود.
فیلم «هکسا ریج» (Hacksaw Ridge) ساخته ی مل گیبسون و یکی از نامزدهای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم سال ۲۰۱۷ آخرین فیلم معروفی است که به پیچیدگی های جنگ در جوامع انسانی پرداخته اگر چه در نهایت نتوانست جایزه ی اسکار این بخش را به دست آورد. در ادامه به فهرستی به ترتیب زمانی از بهترین فیلم های جنگی که در تاریخ سینما ساخته شده اند اشاره کرده و اطلاعاتی در مورد آن ها در اختیار شما قرار خواهیم داد.
پوستر شصتونهمین جشنواره فیلم کن رونمایی شد و برخلاف دورههای قبل که تصویری از ستارگان سینمای جهان به عنوان عکس پوستر انتخاب میشد، پوستر این دوره به فیلمی از ژان لوک گدار به نام «تحقیر» اختصاص یافت.
تحقیر یک فیلم فرانسوی است که در سال ۱۹۶۳ توسط گدار و براساس یک رمان ایتالیایی به نام «شبهی در نیمروز» نوشته آلبرتو موراویا ساخته شده است. براساس بیانیه فستیوال کن این فیلم تغییری در قوانین سینمای آن روز ایجاد کرد و تمرکز را به ستاره سینما معطوف کرد. با این انتخاب مسئولان جشنواره کن قصد دارند بگویند که از شیوههای جدید ساخت فیلم و دیدن فیلم حمایت میکنند. در این پوستر مردی درحال بالا رفتن از پله به سمت آرزوها و رویاهایش و روبه دریای مدیترانه است که در پس زمینه طلایی رنگ به تصویر کشیده شده است.
انسانِ گذشته با برگزاری آیین هایی سعی در جلب نظر و رضایت خدایان داشته و از دل همین آیین ها و تصورات، داستان های اسطوره ای شکل گرفته و ثبت شده است. از سوی دیگر زمانی که انسان به عصر خردباوری میرسد با وجود اعتقاد نسل به نسل، وجود خدایان و اساطیر را به مرز انکار میکشاند و خود را موجودی دارای توان مبارزه با قدرت های گاه ظالمانه خدایان متعدد میبیند و در همین نقطه است که قهرمانی انسانی متولد میشود. انسان داستان پرداز برای قدرتمند شدن این قهرمان یا او را از نسل خدایان (نیمه خدا) میپندارد و یا قدرتهایی فرازمینی را به وی نسبت میدهد و البته همواره بر جنبهی انسانی قدرتمند او تاکید دارد. انسانها با وجود گرایش پیشینیان خود به داستانها، اسطوره و تمایل به باور آنها با دخالت علم در دوراهی باور یا عدم باورپذیری قرار میگیرند و شاید به همین سبب این فیلمها دارای جذابیت بالایی هستند. اگرچه در این دوره نیز شاهد هستیم که گاهی علم از توضیح بعضی مسایل ماوراءالطبیعه باز میماند و اساطیر، قهرمانان و یا حتی جادو، همچنان جایی در میان مردم دارند، با این وجود گویی مردم دیگر حاضر به پذیرش سلطه نیروهای مافوق طبیعی نیستند و وجود آنها را نفی میکنند.
سینما برای نمایش مضامین کهن در قالب انگاره های نیرومند معاصر از الگوهای زمینی کمک میگیرد؛ خدایان را به شکلی زمینی و گاه حتی با لباسهای امروزی نشان میدهد. البته نکته جالب توجه این است که در فیلم هایی با مضامین اسطورهای خدایان، به خصوص خدایان یونانی، با پوشش مخصوص دوران کهن، با زره، شنل و غیره نشان داده میشوند و فرقی نمیکند که بروز این اسطوره در زمان گذشته یا در زمان معاصر باشد.
سینما برای نشان دادن ابهت خدایان و تمایز آنها از انسانها، دست به دامان استفاده از جلوه های ویژه بصری و همینطور دکورهای عظیم و با شکوه شده است؛ مانند شکوه سرزمین اَسگارد در فیلم ثور. همچنین سینما بر طبق عادت خود به نمادپردازی اهتمام میورزد که این نمادپردازی را در اشکال مختلف دکور و وسایل سرزمینهای اسطوره ای تا رنگهای لباسهای شخصیتها میتوان دید. به عنوان مثال، استفاده مبرم از رنگهای طلایی، سرخ و نقرهای که به نوعی رنگهای سلطنتی به شمار میروند، برای قهرمانان مثبت فیلم ثور و غالب فیلمهای اسطورهای و رنگهای سرد، تیره و اشکال تیز و خشن برای مردم و سرزمینهایی که قرار است نقشی منفی را به عهده داشته باشند.
سینما تاثیر اسطوره را بر زندگی انسان اجتناب ناپذیر عنوان میکند و سعی دارد اتفاقات اساطیری را با زندگی امروزی پیوند بزند؛ در این فیلم نحوه حضور شخصیت ثور در زمین برای محققین به عنوان نوعی اتفاق جوی قلمداد شد که این موضوع در ذهن مخاطب جستجوگر و خلاق باعث ایجاد جرقهای میشود: هر اتفاق جوی در پشت خود نوعی اسطوره به همراه دارد که شاید عقلانی و منطقی نباشد، اما از آنجا که انسان همواره به داستان پردازی تمایل دارد، سبب میشود که حتی برای لحظهای این باور در ذهن مخاطب پرورانده شود.
استفاده از ابزار به عنوان عامل برتری و نیز جادویی در اساطیر همواره حضوری پررنگ دارد. این ابزار خاص است که به اسطوره جدید «اسپایدرمن» اعتباری قهرمانانه میبخشد. در داستان ثور، ابزار، چکشی است که مانند بومرنگ عمل میکند و قدرت تخریبی بسیار بالایی دارد. در اساطیر، قهرمانان دارای چنین ابزاری بوده اند. چکشِ میولِنِر از آنجا که به قهرمان باز میگردد، نشانه ای برای قدرت تحلیل نرفتنی محسوب میشود.
از طرفی دیگر میتوان مشاهده کرد که پیشرفت تکنولوژی به فیلمسازان امکان میدهد تا بتوانند هرآنچه را در اساطیر مییابند، به راحتی ساخته و تصورات خود را روی پرده بیاورند. در واقع سینما بهترین رسانه برای به تصویر کشیدن مقولاتی است که قرنها و نسلها در تصور مردمان جا خوش کرده است.
در این نوشتار تلاش شد تا به علل زنده نگه داشتن اسطوره و تلاش برای بازنمایی آن به شکلی گسترده، پرداخته شود. همانگونه که گفته شد اساطیر میراثی از گذشتگان هستند و پرداختن به آنها و شناسایی و باز نمایی آنها به نحوی که مخاطب را جذب کند، در این زمان شاید فقط از عهده رسانه ای مانند سینما برآید.
درپایان اینگونه میتوان نتیجه گرفت که اسطوره های اروپایی و اسکاندیناوی به دلیل بیشتر شناخته شدن به عنوان منابع پایان ناپذیری مورد استفادهی نویسنگان و سازندگان فیلم ها قرار گرفت تا اساطیر تبدیل به منابعی سرگرم کننده شوند که انسانها را برای لختی از زندگی روزمره دور کنند و در دنیای پر پیچ و خم خود غرق کند. اسطوره میتواند در لایه ای از حسی خوشایند و قهرمانپرور انسانها را به مفاهیم والای انسانیت از قبیل امید، عشق، خانواده، وطن و صلح که روز به روز در حال کمرنگ و فراموش شدن است، نزدیک کند و یادآور شود که انسانها برای چه هدف والایی به دنیا آمده اند و تنها راه جلوگیری از نابودی بشر، زنده نگه داشتن مفاهیم انسانی است.
اساطیر اروپایی
اساطیر اروپایی شاملِ اساطیر مناطقِ یونان، اسکاندیناوی، روم، دریای بالتیک، ژرمنها، فنلاندیها، اسلاویها و سِلتیها می شود که دارای ریشه های مشترک فراوانی هستند. با توجه به ضرورتِ موضوعِ پژوهش و نمونه های موردی، به توضیحی دربارهی اساطیر اسکاندیناوی اکتفا میشود.
اساطیر اسکاندیناوی
در این اساطیر، خدایان در دو گروه «ایزیرها » و «ونرها » جای دارند. شناخته شده ترین خدایان، متعلق به نژاد ایزیر تعلق هستند که در رأس آنها «اُدین »، نیای پادشاهان اسکاندیناوی، قرار دارد و سایر خدایان معمولاً فرزندان وی هستند. نخستین آنها «ثور »، خدایی جنگجو و پشتیبان ایزیر در مقابل دشمنان طبیعی آنها، غولها است. چهره رازآلودی به نام «هایمدال » نیز وجود دارد که مراقب و منادی نیروی نهایی است و به زندگی خدایان در این جهان پایان میدهد. او نگهبان ایزدان است و در روز آخر در شاخ خود خواهد دمید تا رسیدن نیروهای دشمن را خبر دهد. هایمدال دشمن ابدی لوکی نیز هست و در پایان جهان با یکدیگر مبارزه میکنند. «لوکی » شخصیتی گیج کننده دارد؛ نیمی خدا و نیمی شیطان است، او را فرزند غولی به نام فاربائوتی میدانند (پیج، ۱۳۸۷، ۲). مشخص نیست که لوکی به کدام نژاد از خدایان تعلق دارد.
در کنار ایزیرها ، خدایان نژاد وِنر زندگی میکنند که به خدایان باروری و ثروت معروف هستند. به اعتقاد دومزیل ، پژوهشگر فرانسوی، وِنرها خدایانی کم منزلت و ارمغان آور سلامتی، جوانی، باروری و خوشبختی بودند. این خدایان عبارت هستند از: «نیورد » خدای دریانوردی، ماهیگیری، داد و ستد و ثروت که با غولی به نام «اِسکادی» ازدواج میکند و صاحب فرزندانی دوقلو به نام «فریر» و «فریا» میشود. فریر خدای هوای خوب، محصول، صلح و رونق است و با غولی به نام «گِرد» ازدواج میکند. فریا پایه و اساس آوازهای عاشقانه و مسایل مربوط به دلدادگی است. افزون بر ایزدان، گروهی از باشندگانِ فرا طبیعیِ کهتری نیز در کوهها، صخره ها، باتلاقها و جنگلها ساکن بودند که به آدمیان کمک کرده و صدمه نیز میزدند. این موجودات شامل: کوتوله ها، نورنها ، جادوگران، والکیریها هستند که بزرگترین آنها ایکتونها (غولها) بودند.
در پایان عصر وایکینگها ایزدان در مکانی به نام «اَسگارد » تحت فرمانروایی اُدین سکونت داشتند. در کنار اَسگارد دو ناحیه دیگر به نام «جوتونهایم »، منزلگاه غولان و «هِل»، قلمرو مردگان وجود داشت. این سه قلمرو زیر سه ریشه درخت کیهانی به نام «یگدراسیل» قرار داشت که خود در مرز کیهان روییده بود. زمین میانی یا منزلگاه انسان با پُلی از رنگینکمان به نام «بیفروست» به قلمرو ایزدان وصل میشد . اَسگارد را میتوان با عظمتِ اُلمپ در یونان مقایسه کرد.
بررسی فیلم ثور۱و۲
فیلمهای ثور ۱ و ۲، محصول سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ میلادی، اثر کمپانی مارول است که به نوعی به ساخت فیلمهای قهرمان محور و اسطورهای شهره شده است.
در این فیلم دنیای معاصر خردگرا و ماشینی که با دیدی داستانی و افسانه گون به اساطیر مینگرد، در ارتباط تنگاتنگ با خدایان و اساطیر کهن قرار میگیرد.(تصویر ۵-۱) باور جزمی و عقل محور انسان معاصر دچار تزلزل شده و دستخوش تغییر میشود. اساطیر از ورای کتابها و نمادها به زندگی روزمره آورده میشوند و خاطراتی کهن را زنده میکنند. فاصله بین انسان و خدایان برداشته میشود، و انسان به عصری باز میگردد که خدایان هنوز انتزاعی نشده و ملموس، باورپذیر و دارای برخی ویژگیهایی انسانی هستند. انسان دیگر موجودی جدا و فاصله گرفته از خدایان نیست. عقل، محوریت خود را از دست داده و احساس، خیال و نیروهایی ماورایی با زندگی خشک و عقلانی انسان معاصر ترکیب می شود و رنگ و جلایی جدید و در حقیقت کهن به آن میدهد.
در فیلم ثور ۱، داستان با زندگی عادی قهرمان که فیلم نیز به نام او است، آغاز میشود . ثور، فردی مغرور با سودای پادشاهی است که در سرزمین باشکوه اَسگارد، یکی از نه سرزمین اسطوره ای و قدرتمند، زندگی میکند. وی به دلیل غرور و نافرمانی، به خواست پدرش اُدین، فرمانروای بزرگ اسگارد، به زمین تبعید میشود. تمام قدرتهای ثور که در فیلم با اسلحهی شخصی وی که چکشی به نام مولینر است، نشانه گذاری شده از او گرفته میشود و از اینجا سفر قهرمان آغاز میشود. آشنایی وی با دختری دانشمند و رخدادهایی که پیش میآید، سبب پختگی او میشود. از سوی دیگر در زادگاه او، نابرادری ثور، لوکی، با رخ دادن وقایعی تبدیل به دشمن برادر خود و ضدقهرمان میشود. لوکی، اهریمنی را برای از بین بردن برادرش به زمین میفرستد تا بتواند جایگاه پادشاهی پدر بیمار خود را تصاحب کند. ولی متحدان ثور به یاری وی میشتابند و فداکاری او برای مردم زمین باعث میشود که به نوعی تطهیر شده، قدرت از دست رفته خود را بازیابد و اهریمن را نابود کند. حال نوبت فداکاری بزرگتر، دل کندن از دختری است که باعث همه این تغییرات درونی شده است. ثور به سرزمین خود بازگشته و با برادرش به نبرد برمیخیزد. لوکی قصد از بین بردن یکی از سرزمینهای نه گانه را دارد، ولی ثور مانع میشود و آخرین فداکاری قهرمان در این مرحله صورت میگیرد، چرا که ممانعت از نابودی سرزمین باعث از بین رفتن تنها پل بین سرزمینها و راه بازگشت ثور به زمین میشود. در پایان این جدال، لوکی در ظاهر کشته شده و شادی و امنیت به سرزمین اسطورهای باز میگردد. اما قهرمان شادی خود را از دست داده است و فیلم در حالی به پایان میرسد که ثور در انتظار روزی است که بار دیگر به زمین بازگردد و دلداده اش را ببیند.
بررسی فیلمهای ثور 1و2 به قلم سلاله خیری نیا بانی فیلم (بخش اول)