کشور مراکش برای عالم سینما پیشینهای دراز دارد. تا کنون صدها فیلم، با پسزمینه داستانی شرقی، در این کشور ساخته شده که برخی از آنها شهرت فراوان دارند.
سینما در کشور مراکش قدمتی طولانی دارد،اما نمیتوان به طور مشخص گفت سینما در چه سالی وارد این کشور شده است.
سینما از زمان پیداشش در مراکش ، اوج و فرود زیادی را پشت سر گذاشته است که میتوان حکومت دولتهای مختلف و جنگ را از دلایل آن نام برد.
از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۵۶ فرانسویها این کشور آفریقایی را زیر سلطه خود داشتند که قوانین و سانسور خاصی را برای سینما وضع کرده بودند و این قوانین تا سال ۱۹۷۰ وجود داشت، به طوری که تولید داخلی بسیار کم بود و سینمای این کشور در مقایسه با کشور های فرانسوی زبان تولیدات بسیار اندکی در این زمینه داشت .
همزمان با ادامه تصویربرداری سریال تاریخی «مستوران» به کارگردانی مسعود آبپرور در شهرک سینمایی نور، تدوین این اثر به نیمه رسید.
به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی سازمان هنری رسانهای اوج، بیش از ۷۰ درصد از تصویربرداری سریال «مستوران» به کارگردانی مسعود آبپرور و تهیهکنندگی عطا پناهی سپری شد و حسن حسندوست تدوین این سریال را به نیمه رساند.
براساس این گزارش، با پایان مراحل تولید و آغاز صداگذاری و ساخت موسیقی، «مستوران» برای پخش از رسانه ملی آماده خواهد شد.
حمیدرضا آذرنگ، نازنین فراهانی، رویا میرعلمی، بیژن بنفشه خواه، علی دهکردی، الهام جعفرنژاد، عیسی یوسفی پور، رابعه اسکویی، صفا آقاجانی، مزدک رستمی، رسول نقوی، حامد محمودی و جواد انصافی از جمله بازیگرانی هستند که مقابل دوربین «مستوران» قرار گرفتهاند.
فصل اول سریال «مستوران» که برگرفته از قصههای کهن ایرانی است در ۲۶ قسمت تولید خواهد شد و مجری طرح این مجموعه «استودیو بادبان» است.
سازمان هنری رسانهای اوج سریال «مستوران» را برای پخش از رسانه ملی میسازد.
طی چند سال اخیر پلهای منحصر به فردی در سراسر دنیا ساخته شدهاند که باعث هیجان بیشتر برای گردشگران و افراد محلی شده است. به این مجموعه پلهای جالب میتوان پل کائو وانگ یا پل طلایی ویتنام را اضافه کرد که در کوهستان قرار دارد و به نظر میرسد دو دست سنگی بزرگ آن را نگه داشتهاند. به همین علت این پل، به پل دستان خدا هم معروف شده است.
بالاخره بعد از گمانه زنیهای بسیار در رسانهها درباره دریافت نخل طلا، جایزه مثلا «مهمترین» جشنواره سینمایی اروپایی به فیلم «تیتان» از کشور میزبان رسید. ژولیا دوکورنو، کارگردان زن فرانسوی در حالی جایزه اصلی این رقابت را دریافت کرد که در اتفاقی بیسابقه، در ابتدای مراسم اهدای جوایز، اسپایک لی، کارگردان آفریقاییتبار معروف هالیوود در همان ابتدای مراسم، ناخواسته برنده را لو داد.
داستان فیلم
یکی از اهالی شهرکی در حاشیه تهران، تحت تاثیر شرایط خاصی که از سوی رئیس کارخانهای برایش رقم خورده است. طغیان کرده. در جستجوی رهایی خانوادهاش برمی آید و...
کارگردان: محمدحسین مهدویان
نویسنده: امیرمهدی ژوله
تهیه کننده: محمدرضا منصوری
بازیگرها: رضا عطاران، ژاله صامتی، پژمان جمشیدی، جمشید هاشم پور، عباس جمشیدی فر، وحید رهبانی، مه لقا باقری
والت دیزنی، دیزنیلند و اماکن عمومی کمپانی یونیورسال به دلیل گسترش کرونا تعطیل شدند.
به گزارش ایلنا به نقل از هالیوود ریپورتر، مدیران کمپانی یونیورسال و مسئولان والت دیزنی و دیزنیلند اعلام کردند براساس راهنماییهای آژانسهای بهداشتی و مقامات دولتی برای مبارزه به کرونا رفتار خواهند کرد و از روز چهارشنبه ۲۵ مارس تمامی اماکن عمومی برای بازدید و حضور تماشاگران تعطیل است و این تعطیلی تا ۱۹ آوریل ادامه دارد.
سینما به نسبت بقیه صنعتهای غربی خیلی دیر وارد ایران نشد. ایرانیها خیلی زود آموختند که چطور از صنعت سینما بهره ببرند. اولین فیلم ناطق ایرانی یعنی «دختر لر» سال ۱۳۱۲ شمسی یعنی ۱۹۳۳ میلادی ساخته شد. اولین فیلم ناطق جهان فقط ۳۳ سال قبلتر از آن در پاریس به نمایش درآمده بود. در طول این سالها سینمای ایران همیشه یکی از افتخارآمیزترین ارکان فرهنگ و هنر کشورمان بوده است. انتخاب بهترین فیلمهای سینمای ایران حتی در ۴۰ سال اخیر هم کار سختی است. بنابراین نمیتوان فهرست بهترین فیلمهای ایرانی پس از انقلاب را به ۱۰ یا ۲۰ فیلم محدود کرد.
با مرور بهترین فیلمهای ایرانی بعد از انقلاب به چند نکته پی میبریم: اول اینکه علیرغم همه غر زدنهای درباره سینمای گلخانهای دهه شصت در همان چند سالی که سینمای ایران پا گرفته فیلمهایی تولید شده که حتی تصور ساخته شدن آثاری شبیه آنها امروز کار سختی است. بخشی از آن به بودجه برمیگردد و برخی به خلاقیت هنری و بلندپروازی و آرمانخواهی سازندگانشان. دوم اینکه احتمالا دهه ۸۰ راکدترین و بدترین دوران سینمای ایران بوده است. فقط اصغر فرهادی است که در دهه ۸۰ جریانساز ظاهر میشود. در این هفت سالی که از دهه ۹۰ گذشته هم وضعمان چندان بهتر نیست. تنها سال خوب این دهه سال ۹۴ بوده است که سینمای ایران با فیلمهایی از ژانرهای مختلف برای سلایق متفاوت تکان خورد.
در آخر اینکه شاید بهتر بود از هر کارگردان یک فیلم انتخاب میشد اما واقعیت این است که حاتمی، مهرجویی، کیمیایی و بیضایی را با کارنامههای درخشانشان یا فرهادی را با دو اسکاری که برای سینمای ایران به ارمغان آورده نمیشد به یک فیلم محدود کرد. درنهایت کمی سلیقه شخصی هم در هر انتخابی وجود دارد که نمیشود از آن عبور کرد. بخصوص وقتی تنها یک منتقد انتخابکننده باشد. با این حال تلاش کردم سلیقه شخصیام درصدی از انتخابها را دربربگیرد و بخش بزرگترش برآیند نظراتی باشد که در طول تاریخ سینمای ایران درباره این فیلمها داده شدهاند.
کارگردان: بهرام بیضایی
یک کارگردان زن عربستانی ظاهرا اعلام کرده که هیچ مانعی برای کار با همکاران صهیونیستی از طریق کانالهای رسمی وجود ندارد.
به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه فرامنطقهای القدس العربی، هیفا منصور، کارگردان عربستانی طی گفتوگو با سایت صهیونیستی “واینت” اظهار کرد که وی بعید نمیداند که در آینده فیلمهایی را با همکاران اسرائیلیاش بسازد.
این سایت در ادامه آورد که فیلم جدید این کارگردان سعودی به زودی در قدس پخش خواهد شد.
این در حالی است که هیفا منصور به اظهارات نسبت داده شده به او در یک سایت صهیونیستی واکنش نشان داده و گفته است، ولیعهد عربستان تلاش میکند عربستان را به سمت لیبرالیسم ببرد و به جامعه جهانی نزدیک کند.
او در صفحه رسمی خود در توییتر اخبار رسانه اسرائیلی را در مورد خودش تکذیب کرده و نوشته است: من در مرحله تبلیغ فیلمهای آمریکایی هستم و با خبرنگاران بسیاری از سراسر جهان مصاحبه میکنم و همواره از من سوال میکنند میتوانی با اسرائیلیها کار کنی و پاسخ من همواره این است که من فقط با کشورهایی کار میکنم رسما همکاری با آنها مجاز باشد.
این سایت عبری زبان همچنین به نقل از منصور آورده، او ضمن قدردانی از محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به خاطر اقدامات اخیرش گفته که ولیعهد “فرد شگفتانگیزی” است و بن سلمان اتفاق بسیار خوبی برای عربستان است.
نیجریه با نام رسمی «جمهوری فدرال نیجریه» با جمعیتی بالغ بر ۱۸۵ میلیون نفر در غرب قاره آفریقا پرجمعیتترین کشور قاره سیاه به حساب می آید. زبان رسمی مردم نیجریه انگلیسی است و بیش از ۸۰ میلیون نفر از مردم این کشور با وجود آن که کشورشان بزرگترین صادرکننده نفت در آفریقاست با درآمد روزانه کمتر از ۲ دلار در فقر زندگی را می گذرانند، اما نکته جالب در مورد این کشور صنعت فیلمسازی آن است که شاید بسیاری از دوستداران سینما آشنایی چندانی با آن نداشته باشند. این صنعت فیلمسازی طبق آمار یونسکو در جایگاه دومین تولیدکننده بزرگ فیلم در جهان پس از بالیوود (هند) و بالاتر از هالیوود (آمریکا) قرار دارد.
شهاب حسینی در صفحه اینستاگرامش درباره فیلم «آشغال های دوست داشتنی» که این روزها درباره آن و حضورش در جشنواره فیلم فجر صحبت زیاد است، نوشت.
در سال 1394، شهاب حسینی به دلیل موضع گیری دبیر جشنواره نسبت به فیلم «آشغال های دوست داشتنی« از سمت مشاور جشنواره فیلم فجر سی و چهارم استعفا داد و در نامه استعفا خود نوشت:
اینجانب، سید شهاب الدین حسینی به عنوان بازیگر فیلم مذکور در جهت کاهش معضلات دبیر محترم جشنواره فیلم فجر، بدین وسیله از سمت مشاور جشنواره ی سی و چهارم، اعلام انصراف و کناره گیری می نمایم.
یادداشت شهاب حسینی برای فیلم «اشغال های دوست داشتنی»:
در نزدیکی یک کوه آتشفشانی در جنوب کشور زلزله خیز ژاپن، مجتمعی از 450 خانه گنبدی شکل مقاوم در برابر زلزله احداث شده که پذیرای بسیاری از گردشگران آسیایی سرزمین آفتاب تابان است.
استان کوماموتو که در جزیره کیوشو قرار دارد از مناطق بشدت زلزله خیز ژاپن محسوب میشود. به همین دلیل ژاپنی ها که میدانند زلزله مهمان همیشگی آنهاست سعی کردهاند از آن فرار نکرده و راه و رسم زندگی را با آن بیاموزند. اینگونه است که امروزه کشور ژاپن بیشترین ابداعات را در زمینه کنار آمدن با این پدیده طبیعی به خود اختصاص داده است.
سایت جدید موسسه فرهنگی سینمایی اسطوره سازان که در حال طراحی است بزودی رونمایی می شود.
موسسه فرهنگی سینمایی اسطوره سازان براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است ...بیشتر بدانید
آدرس اینترنتی: http://ostoorehsazan.ir
فیلمسینمایی «بازمانده» به عنوان یکی از بهترین آثار ساخته شده درباره جنایات رژیم صهیونیستی، ادای دینی است که سینمای ایران به این وقایع دلخراش داشته است.
فیلمی که زندهیاد سیفالله داد آن را به یادگار گذاشت و با گذشت سالها و ساخت فیلمهای دیگری درباره موضوع مظلومیت مردم فلسطین، هنوز به عنوان تأثیرگذارترین اثر محسوب میشود.
کارگردان: سیفالله داد
تهیهکننده: منوچهر محمدی، منوچهر عسگرینسب، سیفالله داد
کشور تونس یکی از لوکیشنهای ساخت فیلمهای هالیوودی است ولی تعداد فیلمسازان مطرح این کشور هم کم نیستند؛ افرادی که بیشتر درسخوانده فرانسه و وامدار فرهنگ این کشور هستند.
به گزارش مرور نیوز، تونِس نام کشوری در شمال آفریقا و جنوب دریای مدیترانه است که از غرب با الجزایر و از شرق و جنوب با لیبی هممرز و پایتخت آن شهر تونس است که در ادامه بررسی سینمای کشورهای مختلف اینبار سراغ تونس رفته ایم.
سینمای تونس در خاک مستعدی متولد شده و سینمادوستان واقعی دارد. در سال 1919 اولین فیلم بلند در قاره آفریقا با نام «پنج جنتلمن نفرینشده» توسط یک کارگردان خارجی در تونس فیلمبرداری شد. سال 1922 آلبرت شمامه شیکلی پیشگام سینمای تونس و یک آماتور نخستین عکس های زیردریایی و بالن را در تونس گرفت و فیلم کوتاهی به نام «زهره» ساخت. او در سال 1924 فیلمی نیمه بلند به نام «عین الغزال» با بازی دخترش هایده ساخت. بدین ترتیب شیکلی یکی از نخستین کارگردانان قاره آفریقا لقب گرفت. همچنین اولین شرکت پخش فیلم در تونس نیز سال 1927 با نام «تونس فیلم» فعالیتش را آغاز کرد.
در سال 1949 هفت سال پیش از استقلال سیاسی کشور، تونس یکی از معدود کشورهای قاره آفریقا با صنعت سینمای فعال بود. طاهر شریعه رییس فدراسیون انجمن های سینما که بعدها مسئول بخش سینمای وزارت فرهنگ تونس شد ملقب به پدر نخستین فیلم بلند تونس (تهیه کننده فیلم سپیده دم) و بنیانگذار نخستین جشنواره پن-آفریقا و پن-عرب به نام فستیوال «روزهای سینماتوگراف کارتاژ» است. این جشنواره در سال 1966 همانقدر شهرت پیدا کرد که در حال حاضر دارد. فستیوال «روزهای سینماتوگراف کارتاژ» نام قدیمی جشنواره بین المللی فیلم کارتاژ فعلی است.
نخستین فیلم بلند تونس به نام «سپیده دم» (L'Aube) به کارگردانی عمر خلیفه و به طریقه سیاه و سفید در سال 1966 ساخته شد. یک سال بعد حبیب مسروخی نخستین فیلم رنگی را ساخت.
اگر بخواهیم مروری بر تاریخ سینما در کشور الجزایر داشته باشیم آنچه بیشتر به چشم میخورد سینمایی متاثر از استعمار و جنگ است که درنهایت سعی کرده استقلال یابد ولی هنوز نتوانسته قدرت پیدا کند.
برای دستیابی به شناخت بهتر از سینمای کشور الجزایر که همواره متاثر از وضعیت سیاسی بوده ابتدا موقعیت جغرافیایی و سیاسی این کشور را مرور میکنیم. الجَزایر کشوری است در شمال قاره آفریقا، میان مراکش و تونس که پایتختش الجزیره نام دارد. مردم الجزایر عرب و بربر هستند و دین رسمیشان اسلام و مذهبشان سنی است. زبان رسمی الجزایر عربی است ولی به زبان فرانسوی و بربر نیز صحبت میکنند. در ژوئیه سال ۱۹۶۲ الجزایر پس از ۱۳۲ سال، استقلال خود را اعلام کرد و از استعمار فرانسه رها شد. پیشدرآمد این رهایی هشت سال جنگ بود با صدها هزار کشته و سایه این گذشته همچنان بر مناسبات فرانسه و الجزایر سنگینی میکند.
ساختمان منحصر به فرد با ترکیب استفاده زیبا هنر در معماری دانشگاه هنر سنگاپور،یا همان دانشگاه هنر سبز بام شگفت انگیز را بوجود آورده است.
در حالی که روسیه قصد دارد با ساخت فیلمهای مشترک با سوریه، روایت خود را از وقایع سوریه و مبارزه با داعش داشته باشد، سینمای ایران خود را به ساخت «به وقت شام» دلخوش کرده و حتی سریال« پایتخت ۵» که به موضوع سوریه پرداخته، قرار است نزدیک به پنج ماه دیگر دیده شود!
اوایل امسال روسیه اعلام کرد که اولین فیلم سینمایی مشترکش را با سوریه به نام «پالمیرا» خواهد ساخت؛ فیلمی که در خلاصه داستان منتشر شده در آن آمده است: «داستان یک پزشک را در جمهوری داغستان روسیه روایت خواهد کرد، زمانی که همسرش به همراه دو دختر کوچکشان به طور مخفیانه به سوریه فرار میکنند، زندگیاش ناگهان نابود میشود.»
گویا این فیلم تنها بخشی از پروژههای گسترده سینمایی است که روسها قصد دارند در سوریه دنبال کنند. شنیدههای «جوان» حکایت از آن دارد که روسیه تدارک ویژهای برای ساخت فیلم و سریال در سوریه بعد از داعش دارد، به نحوی که سه فیلم سینمایی و پنج سریال تلویزیونی با مشارکت روسها قرار است در سوریه ساخته شود. روح حاکم بر همه این آثار نیز در راستای نشان دادن این موضوع است که روسیه بازیگر اصلی و پیروز نهایی جنگ در سوریه است. نوعی پروپاگاندا برای نشان دادن قدرت ارتش روسیه و جنبه نجات بخشبودن سیاستهای روسیه در کشور سوریه؛ سیاستی که پیش از این نیز از سوی قدرتهای مختلف در سینما اجرایی شده و جواب نیز داده است! اینجا بحث بر سر روسیه نیست، بحث بر سر ایران است که چه تلاشی برای اثبات جانفشانیهای مستشاران نظامیاش در سوریه و نجات سوریه از چنگ داعش داشته است.
روسیه و تجربه سینمای آلمان شرقی
خاطره ای از علی میری، تصویرگر و دیجیتال پینتر
در یکی از سفرهایی که توفیق هم رکابی با زوار پیاده امام حسین (علیهالسلام) را داشتم، بعد از یک روز پیاده روی، برای خواب شب داخل یکی از موکبها شدم که برای زوار تشک و پتو پهن کرده بود. بعد از مدت کوتاهی چند کودک قد و نیم قد عراقی پر شر و شور هم آمدند و به نظر نمیآمد که به این زودیها قصد خواب داشته باشند!
من هم که از ارتباط با بچهها لذت میبرم فرصت را غنیمت شمرده و وارد دنیایشان شدم!
من عربی بلد نبودم و آنها فارسی یا انگلیسی! لذا بسته کاغذ a4 سفید و قلمم را از کوله درآوردم و شروع کردم به ارتباط تصویری. مدتی به این گذشت که برخی اشیاء یا حیوانات و... را ترسیم کنم و آنها که از نقاشی من خوششون اومده بود، با اشتیاق نام عربی آن را با شور زیادی اعلام کنند!
دوستی اهوازی وارد موکب شد و با ما به فارسی و با بقیه به عربی سلام و احوال پرسی کرد. از پانتومیم و ادابازی نجات پیدا کردم!
از ایشان خواستم از بچهها سوال کند که هرچه دوست دارن برایشان نقاشی کنم و یادگاری به آنها بدهم. پسر بچه حدود ۷ یا ۸ ساله که بزرگترینشان بود و تقریبا حکم ریاست بچهها را داشت با شنیدن این حرف چشمایش در فضای نسبتا تاریک موکب برقی زد و گفت «هر چی؟» (با ترجمه متقابل) گفتم: «هرچی که دوست داری». حقیقتش با توجه به تجربیاتم با پسربچهها، توی ذهنم چیزهایی مثل مرد عنکبوتی و مرد آهنی و امثال اینها دور میزد.. که دیدم پسر با یک مکث کوتاه و نگاهی خیس در جوابم گفت: «بین الحرمین»
موهای تنم سیخ شده بود... در تمام مدتی که بین الحرمین را برایش نقاشی میکردم صورتش را تا میتوانست به کاغذ نزدیک کرده بود و با وجدی وصف نشدنی نگاه میکرد و اشک میریخت.
لحظه عجیبی بود... تجربه چنین چیزی نداشتم و بالاتر از درک من بود.
نقاشی را تمام کردم و به او دادم... خیره شده بود و در حالی که لبش میخندید ولی چشمهایش گریه میکرد، بارها و بارها آن را بوسید.
صاحب موکب آمد و چیزی گفت و تنها نور کم سوی موکب را خاموش کرد و گویا همه را دعوت به خواب کرد.
تا موقعی که بیدار بودم، در تاریکی شاهد بودم که پسر بچه، مرتباً کاغذ را از زیر بالشش برمیداشت، نگاه میکرد، میبوسید و دوباره زیر بالشش میگذاشت...
چینهچیتا یا شهر سینمایی ایتالیا در 1937 و به دستور مستقیم موسولینی نزدیک رم ساخته شد تا با تقویت توان تولید داخلی، بستری برای پروپاگاندای سینمایی فاشیسم باشد، اما با ظهور نئورئالیسم و فعالیت سینماگرانی مثل زاواتینی، آنتونیونی، روسلینی و به ویژه فلینی در دهههای 40، 50 و 60 به قلب سینمای هنری اروپا و همچنین محل ساخت بسیاری از فیلمهای عظیم تاریخی هالیوود تبدیل شد. چینه چیتا بعد از یک دوره رکود، در دهههای اخیر چندبار نوسازی و تجهیز شد تا بتواند پذیرای پروژههای بزرگ بینالمللی باشد امروز بزرگترین استودیوی فیلمسازی اروپاست و شعبهای هم در مراکش دارد.
سایت رسمی استودیو چینه چیتا در معرفی این مکان سینمایی اینگونه نوشته است که استودیوه چینه چیتا در ماه آوریل سال ۱۹۳۷ توسط بنیتو موسیلینی با هدف تبلیغ ایتالیا و ترویج ایده های فاشیستی از طریق فیلم های سینمایی در جنوب شرقی شهر رم افتتاح شد.