سوره سینما  احسان زیورعالم:در سال‌های گذشته نسبت به جهان سینمای ایران انتقادات زیادی وارد شده است. نقدهایی که اساساً از دل مقایسه سینمای ایران با سینمای هالیوود پدید آمده است. اقبال عمومی فیلم‌های هالیوودی و در نهایت تأثیرگذاری آن،‌ موجب می‌شود سیاستگذاران سینمای به‌دنبال نقطه‌‌ای همسان با هالیوود باشند. در این نقطه دو فاکتور بیش از دیگر عناصر خودنمایی می‌کنند. نخست فاکتور اقتباس از متون ادبی و غیرادبی است. جایی‌که هالیوود حتی از دل یک کتاب گزارش‌گونه با موضوع تاریخ یک جنگ، دست به تولید فیلم می‌زند. برای مثال فیلم مشهور «سقوط شاهین سیاه» برمبنای یک کتاب سیاسی ساخته شده است و چندان وابسته به بار دراماتیک یک رمان نیست. این همان‌جایی است که سینمای ایران نسبتی برای خودش قائل نیست.

در سوی دیگر مسأله سینمای استراتژیک است. اگر به فیلم «سقوط شاهین سیاه» بازگردیم،‌ منهای بازنمایی شکست آمریکا در سومالی؛ اما راهبرد سیاسی و نظامی آمریکا در شاخ آفریقا تقویت می‌شود. توده بی‌شکل مردمان شورشی،‌ در برابر قهرمان آمریکایی درگیر تراژدی،‌ موجودی می‌شود مستحق مرگ و فقر. شما هیچ همدردی با قربانی خشونت در سومالی کسب نمی‌کنید و هالیوود شما را یار خود می‌کند. سینمای ایران در این مورد نیز آرزو به دل است.