سوپرمن نام فیلمی ابرقهرمانانه به کارگردانی ریچارد دانر است که در سال ۱۹۷۸ بر اساس داستانهای مصور سوپرمن ساخته شده است. اسطوره سازان در این مقاله مطالب جالبی در مورد فیلم سوپرمن برای شا عزیزان تهیه کرده است که در ادامه می خوانید.
بودجه هنگفت، فروش چشمگیر
ساخت فیلم سوپرمن ۵۵ میلیون دلار هزینه در بر داشت که در سال ساخت فیلم، بودجه هنگفتی برای یک فیلم به حساب میآمد اما فروش فوقالعاده سوپرمن (بیش از ۳۰۰ میلیون دلار) راه را برای ساخت دنبالههای فیلم، هموار ساخت.
سوپرمن ۲ (۱۹۸۰)، سوپرمن ۳ (۱۹۸۳)، سوپرمن ۴ در جستجوی صلح (۱۹۸۷) و بازگشت سوپرمن (۲۰۰۶) دنبالههای این فیلم به حساب میآیند. لازم است ذکر شود که فیلم بازگشت سوپرمن ادامهای بر ماجراهای قسمت اول و دوم فیلم است و قسمتهای سوم و چهارم را نادیده گرفته است.
مارتین گودمن با راهاندازی مجله «مارول کمیک» از اولین ابرقهرمانها رونمایی کرد که این شخصیتها بعدها وارد سینما شده و دنیایی جدید در این هنر گشودند. صنعت سینما در طول بیش از یک قرن از عمر خود، فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته است. در دوره های گوناگون آثار سینمایی با تاثیر از شرایط زمانه، همواره بازتابی از آمال و آرزوهای جوامع مختلف بوده است. در حقیقت بسیاری از بزنگاه های تاریخ معاصر جهان را می توان با مرور فیلم های سینمایی یک صد سال اخیر از منظر روانکاوی و جامعه شناسی تحلیل کرد. در این نظریه، بازیگران واسط ضمیر ناخودآگاه تماشاچیانی هستند که در سالن های تاریک سینما تجربه های نیمه تمام و بعضا دست نیافتنی زندگی شخصی خود را را در قالب قهرمانان سینمایی فرافکنی می کنند. از همینرو در ادوار گوناگون، ژانرهای سینمایی مختلفی بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد؛ گاه قهرمانان عاشق پیشه محبوب تماشاچیان هستند و گاه گانگسترهای هفت تیرکش. بعضی وقت ها رشادت سربازان فیلم های جنگی عزت نفس می بخشند و گاهی آن شخصیت مرموز و ساکت فیلم های نوآر.
در این بین اما ژانری وجود دارد که در آن توانایی قهرمان فیلم از حد نوع بشر فراتر می رود. شخصیت هایی مجهز به سلاح هایی شگفت انگیز که جور ما آدم معمولی ها را به دوش می کشند و یک تنه به جنگ هر آن چه بدی هست می روند؛ آنها ابرقهرمان هستند!
مورد شگفتانگیز فراانسان ها
واژه «ابرقهرمان» در اواخر دهه ۱۰ میلادی به ادبیات جهان وارد شد. شخصیت هایی چون رابین هود که افسانه هایش چندین قرن سینه به سینه و شفاهی نقل شد و یا زورو که اولین بار در ۱۹۱۹ پدید آمد از اولین قهرمانان غیرعادی جهان بودند، اما شکوفایی این ژانر تازه از راه رسیده، یکی دو دهه جلوتر و همزمان با آغاز عصر طلایی کتاب های کمیک استریپ در آمریکا رخ داد. گویا تنها این شخصیت های غیر عادی می توانستند مرهم دردهای مردم خسته از جنگ خانماسوز جهانی باشند. کمی بعدتر این ابرقهرمانان راه خود را از لا به لای صفحات کتاب ها به پرده های سینما کج کردند تا عصر جدیدی از فیلمسازی در تاریخ سینما آغاز شود.
فیلم مصائب مسیح داستان ۱۲ ساعت پایان زندگی حصرت عیسی را روایت می کند. زمانی در حدود ۳۰ سال بعد از میلاد مسیح یک نجار گمنام یهودی با نام عیسی اعلام می کند که از طرف خداوند آمده و شروع به تعلیم مردم می کند. مردم یهود نیز از قرن ها پیش منتظر ظهور پیامبری مشهور به مسیح بودند کسی که مقام گذشته شان را به آنها بازگرداند و میهن مقدس شان را از دست شیاطین آزاد کند. یک گروه ۱۲ نفره از پیروانش گرد او می ایند و حضرت مسیح از مردم عادی شهرهای جلیل و یهودیه می خواهد که به دینش ایمان بیاورند. دشمنان مسیح برای کشتن او در شورای عالی دولتی متشکل از رهبران یهودی هم پیمان می شوند، در نتیجه این فتنه ها از جانب کاهنان یهودی مسیح در دادگاه به مصلوب شدن و مرگ محکوم می شود. سپس به طرز دلخراشی شکنجه می شود. بر سر مسیح خار می گذارند و سرش را زخمی می کنند؛ سپس با وسایل و شلاق هایی او را آنقدر می زنند که جای جای بدنش مملوء از زخم ها می شود. و بعد او را به صلیب می کشند و وی می میرد. آسمان بر حال وی قطره اشکی می ریزد و در پی این آه و اندوه آسمانی، طوفانی بپا می خیزد و معابد یهود تخریب می شوند . چندی بعد مسیح را در دخمه ای به خاک می سپارند، زمانی که می گذرد متوجه می شوند که جسم مسیح در دخمه نیست، مسیح از قبر برخواسته است و بر برخی از حواریون ظاهر شده است. اینجا فیلم به پایان می رسد.
یکی از جذابیتهای ژانرهای مختلف هنری این است که خود را وقف یکی از مضمونهای اساطیری خاص میکنند. برای مثال، ژانر ورزش به داستان قهرمانانی میپردازد که مهارت جسمیشان افسانهای میشود. همچنین این داستانها شیوه پیروزی این قهرمانان را در برابر ناملایمات و سختیها، شورانگیز جلوه میدهند؛ پیروزی در مسائل مختلف به لطف شجاعت و قدرت اراده. برای مثال، فیلم مرد سیندرلایی، نمایشی از زندگی مشتزنی است به نام جیمز جی. براداک1 (با بازی راسل کرو).2 در جریان رکود بزرگ اقتصادی، براداک با کسب عنوان قهرمانی سنگینوزن جهان، به نماد امید بدل گشت. براداک که به واسطه آسیبهای متعدد از پا درآمده بود، مجبور بود از خانوادهاش حمایت کند. بازگشت براداک به رینگ مسابقات، مضمون انسانی بازنده را در ذهن تداعی میسازد که در مسیر رسیدن به قهرمانی، از ارادهای راسخ و حمایت خانوادهاش بهره میبرد.
لطفاً برای مشاهده عکس به فایل پی دی اف مراجعه کنید
بسیاری از برنامههای رسانهای، مظهری از پیرنگهای اساطیری هستند و این موضوع، جذابیت آنها را توجیه میکند. برای نمونه، پیرنگ مرگ و رستاخیز را وقتی شاهد هستیم که قهرمانِ داستان دچار مرگی ظاهری میشود تا در ادامه داستان بازگردد. این مسیر داستانی، یادآور چرخه زندگی است: زندگی، مرگ و رستاخیز. گونهای از این پیرنگ را در داستانِ بازگشت موفقیتآمیز در فیلمهایی نظیر مرد سیندرلایی (2005) میتوان مشاهده کرد. در این فیلم، مشتزنی به نامِ جیمز براداک با وجودِ شکست در مراحل نخست، به مسابقه برمیگردد و مقام قهرمانی سنگینوزن را کسب میکند
بسیاری از برنامههای رسانهای عصر حاضر را میتوان نسخه دگرگون شده، تغییریافته یا بسطیافته اساطیر سنتی قلمداد کرد. برای نمونه، در سال 2000، برادران کوئن1 با اقتباس از حماسه اودیسه هومر، فیلمی با عنوان ای برادر، کجایی؟2 تولید کردند. در سال 2004 نیز فیلمی دیگر با عنوان تروی،3 با اقتباس از حماسههای هومر تولید شد که براد پیت در آن به ایفای نقش پرداخته بود. در واقع، داستان این برنامهها با نمایش اسطورهها، مطالبی را درباره خودِ ما، به ما ارائه میدهند و این عامل یکی از دلایلی است که به تماشای برنامههای رسانهای کلیشهای مینشینیم.
با مقایسه شیوه سازگاری و انطباق جوامع مختلف با اساطیر سنتی، به تفاوتهای موجود میان فرهنگهای گوناگون میتوان پی برد. برای نمونه، اساطیر مربوط به خلقت تقریباً در تمام فرهنگها یکسان است. با وجود این، خداوند در اندیشه یهودی ـ مسیحی، موجودی برتر و متعالی است که قبل از پیدایش جهان نیز وجود داشته است. در کتاب مقدس چنین آمده است که خداوند، آسمان و زمین را در شش روز آفرید و سپس استراحت کرد. در مقابل، در اساطیر بابل با مفهومی متفاوت از الوهیت روبهرو میشویم. در این فرهنگ، آفرینش جهان بر وجود خدایان مقدّم است. بنا بر روایات موجود در اساطیر بابل، خدایان از ادغام آب شیرین (آپسو)4 با آب شور (تیامات)5 متولد شدند. با توجه به وضعیت خشک آب و هوایی در بابل، چندان جای تعجّب نیست که در اساطیر این سرزمین، آب ریشه همه چیز را تشکیل میدهد.
در اساطیر اسکاندیناوی با روایتی دیگر از افسانه خلقت روبهرو میشویم. اساطیر اسکاندیناوی، جهانی انسانمحور و بسیار تاریک را ترسیم میکنند که پایان آن پیشتر پیشبینی شده است. به استناد اساطیر اسکاندیناوی، یمیر6 ـ غول یخی ـ از ادغام دو عنصر متضاد یعنی آتش و یخ خلق شد؛ موجودی در هیبت انسان. سپس غولها، نسل جدید خدایان را شکل دادند. بعد، خدایان برای قتل نیای خود توطئه چیدند تا با استفاده از جسم وی، زمین و دریاها را بسازند. به طور مشخص در این اسطوره از قدرتی مقتدر سخن به میان نمیآید؛ در عوض، به جای آنکه خدایان، غولها را خلق کنند، این موجودات فناپذیر (غولها) خدایان را خلق میکنند. برخلاف دو نسخه قبلی از افسانه آفرینش، خدایان اسکاندیناوی فناناپذیر نبودند؛ پیشگوییها از آن حکایت دارند که با شورش غولها و دیوها علیه خدایان، آنها (خدایان) خواهند مُرد.
در واقع، تغییراتی که در اساطیر کلاسیک رخ میدهد، به شناخت یک فرهنگ کمک میکند. برای مثال، به اعتقاد فاستر آر. مککورلی،7 افسانه آدم در هیئت یکی از اساطیر فرهنگی امریکایی درآمده است:
عناصر اساطیری نظیر پیرنگ، مضمون، شخصیتها، نقشمایهها و تصاویر اسطورهای، غالباً در نمایشرسانهای ظاهر میشوند. مخاطب با شناخت این عناصر اساطیری به رمزهایی دست مییابد که در درک معنای غنی متن به وی کمک شایانی میکنند. موری معتقد است که «معمولاً [عناصر اساطیری] برای بازیابی کامل رویدادهای اسطورهای در ضمیر خودآگاه شخصی که با آنها آشنایی دارد، کافی هستند».(26) از این روی، تشخیص این عناصر اسطورهای در نمایشهای رسانهای برای واکاوی معنا در بازنماییهای رسانهای، روشی کارآمد به شمار میآید.
مضمونهای اساطیری
مضمون همان ایده اصلی مطرح شده در یک روایت است. حال ممکن است این ایده به طور ضمنی بیان شده باشد یا با بیانی صریح. مضمونهای اساطیری، موضوعاتی درباره شرایط انسانی و رابطه منحصر به فرد انسان با جهان هستی برمیانگیزند. رابطه نزدیکی میان پیرنگ و مضمون وجود دارد. مضمون، ایدهای ذهنی است که بیان شده یا به وسیله یک شخصیت یا پیرنگ بازنمایی شده است. از این روی، در افسانه اودیسه، ساختار نظاممند کنشها، حولِ محور تلاش قهرمان برای بازگشت به خانه، شکل میگیرد. تلاش قهرمان برای یافتن هویت، مضمون این افسانه است؛ قهرمان تنها زمانی آماده بازگشت به خانه میشود که به طور کامل، خود را بازمیشناسد.(35)
مضمونهای اساطیری با آنچه رولومی، مجموعه بحرانهای اصالت وجودِ مرتبط با مراحل تکامل بشری مینامد، مطابقت دارند. برنامههای رسانهای غالباً آن دسته از مضمونهای اسطورهای را به تصویر میکشند که به بحرانهای اصالت وجود مربوط هستند.
همه ساله در دنیای سینما تعداد زیادی فیلمهای علمی- تخیلی روی پرده میآیند. فیلمهایی که شمار زیاد آنها در قیاس با ژانرهای دیگر میتواند مبین پرطرفداربودن آنها باشد. این پرطرفداربودن هم باعث شده تا این فیلمها بیشترشان با فروشهای باورنکردنی و مافوق تصور روبهرو شوند، بهخصوص گونه ابرقهرمانی این نوع سینما؛ از آنها که تماشاگران را در لذت تماشای نیروهای مافوق طبیعی قهرمانانی چون سوپرمن، بتمن، اسپایدرمن و... شریک میکنند.
رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران گفت: هنر به همراه حماسه باعث سازندگی می شود و بدون حماسه به سمت ابتذال و دنیا طلبی پیش خواهد رفت.
به گزارش ایرنا، عبدالعلی علی عسکری، پنجشنبه شب در آیین اختتامیه پانزدهمین اجلاس بین المللی تجلیل از خادمان و پیرغلامان حسینی در میدان نقش جهان اصفهان اظهار کرد: روحیه حماسه طلبی باید در جامعه گسترش یابد و نقش ذاکران و خادمان اهل بیت عصمت و طهارت در بسط و گسترش این روحیه، بسیار پررنگ و حیاتی است.
به گفته رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، اجلاس پیر غلامان، ضرب آهنگی برای محرم بود زیرا امروز همه بخش های فرهنگی در حال فعالیت برای زنده نگه داشتن نام سید الشهدا است.
کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا
سال تولید: 1377
موضوع: اجتماعی / عاشقانه / دفاع مقدس
بازیگران: پرویز پرستویی، رضا کیانیان، آزیتا حاجیان
خلاصه داستان فیلم روبان قرمز:
محبوبه دختر جنگ زده ی جنوبی که خانواده اش را در جنگ از دست داده، پس از مدت ها به خانه ی پدری که اکنون بیش تر به ویرانه ای شبیه است بازمی گردد تا آنجا زندگی کند. او در بدو ورودش به منطقه، با مردی به نام داوود روبرو می شود که از پایان جنگ تاکنون مشغول پاکسازی منطقه از مین های زمین است. محبوبه به طور تصادفی در خانه اش تانکی را زیر آوار پیدا می کند و تصمیم می گیرد آن را بفروشد. او به مردی افغانی و تنها به نام جمعه که نگهبان گورستان تانک است پیشنهاد فروش تانک خود را می دهد…
………………………….
خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی مفصل به حضور حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب بر سر پیکر شهید حججی پرداخت و مهمترین اظهارات ایشان در ستایش این شهید را پوشش داد. رهبر فرزانه ایران اسلامی پس از حضور بر سر پیکر مطهر این شهید فرمودند: همه شهدای ما عزیز هستند ولی خصوصیتی در این جوان وجود دارد که خداوند نام وی را بلند کرده است.
این خبرگزاری همچنین به جمعیت انبوهی که برای تشییع پیکر شهید حججی به مرکز تهران آمده بودند و حضور شخصیت های سیاسی و سخنرانان مذهبی در این مراسم اشاره کرد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت شهید حججی مثل یک "نماد" تشییع شد.
خبرگزاری فرانسه نیز با جزئیات کامل مراسم وادع با شهید مدافع حرم، محسن حججی را پوشش داد. این خبرگزاری با اشاره به سخنان حضرت آیت الله خامنه ای، شهید حججی را یک اسطوره برای مردم ایران معرفی کرد.
به گزارش اسطوره سازان از روابط عمومی شبکه یک همزمان با تشییع پیکر مطهر شهید حججی این شبکه از ساخت سریال زندگی شهید حججی و معرفی شخصیت والای این شهید خبر داد.
سریال شهید حججی که فیلمنامه آن بهزودی تصویب و وارد پیشتولید میشود کاری از گروه فیلم و سریال شبکه یک سیماست که احتمالاً در سالروز شهادت این شهید از شبکه یک سیما پخش میشود.
محسن حججی در سال 1370 در شهر نجفآباد اصفهان به دنیا آمد و از جمله رزمندگان دلاور مدافع حرم بود که در خاک سوریه به شهادت رسید. وی از جهادگران و اعضای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی بود که در عملیاتی مستشاری نزدیک مرز سوریه با عراق به اسارت گروه تروریستی داعش درآمد و پس از دو روز بهدست تروریستهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید.
این جهادگر فرهنگی از فعالان ترویج و تبلیغ کتاب بود و اقدامات جهادی را در اردوهای سازندگی برای خدمت به مناطق محروم انجام داده و از خادمین راهیان نور در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس بود. شهید محسن حججی در سال 1391 ازدواج کرد، ثمر ازدواج وی پسری بهنام علی است. وی روز دوشنبه 16 مرداد 1396 به اسارت دشمن درآمد و در روز چهارشنبه 18 مرداد 1396 در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل شد.
رئیس سازمان سینمایی گفت که اولویت اصلی سازمان سینمایی حمایت از آثاری است که درباره ارزشهای انقلاب اسلامی سخن به میان میآورند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مراسم تقدیر از هنرمندان عرصه مقاومت و ایثار با عنوان «و آن دقایق آبی» عصر امروز (شنبه اول مهرماه) با حضور جمعی از هنرمندان در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.
احسان محمد حسنی مسئول بنیاد روایت در این مراسم گفت: بسیار خوشحالم که در این مراسم خانواده شهدای دفاع مقدس نیز حضور دارند. هنرمندان کشورمان در یک سال گذشته آثار مناسبی در عرصه دفاع مقدس تولید کردند. نیازی نیست که در این مراسم از مظلومت فرهنگ و هنر در طی سالهای پس از انقلاب سخن به میان آورم. جمع حاضر هنرمندان ثابت کردند که میشود با دستان خالی در عرصه فرهنگ، هنر و ایثار آثار مناسبی تولید کنند. خوشبختانه عزیزانی مثل سردار غریبپور کارهای بسیار خوبی در عرصه مدیریت فرهنگ و هنر انجام دادند. امیدوارم که این لگوی سینمای دفاع مقدس بار دیگر جایگاه خود را به دست آورد.
وزیر خارجه کشورمان به سنگ یادبودی که به پاس تقدیر از میزبانی ایران از بیش از ۱۰۰ هزار مهاجر لهستانی در جریان جنگ جهانی دوم در پایتخت لهستان احداث شده، ادای احترام کرد.
محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران 10 خرداد 95 که وارد ورشو پایتخت لهستان شده بود. به سنگ یادبود تقدیر از ملت ایران در ورشو ادای احترام و تاج گل نثار کرد.
ظریف صبح امروز با چند تن از مقامات دولتی لهستان دیدار و درباره گسترش روابط دوجانبه گفتگو کرد.
وزیر خارجه کشورمان همچنین ظهر امروز در همایش مشترک اقتصادی ایران و لهستان حضور یافت.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشور همچنین به سنگ یادبود تقدیر از ملت ایران در ورشو ادای احترام و تاج گل نثار کرد.
این سنگ یادبود به پاس تقدیر از میزبانی بیش از 100 هزار مهاجر لهستانی از سوی ایران در جریان جنگ دوم جهانی در شهر ورشو احداث شده است.
در دههی پنجاه میلادی، ادبیات فانتزی حماسی با یک معجزه روبهرو میشود: «ارباب حلقهها». یک سهگانه بسیار قدرتمند از یکی از نوابغ ادبی جهان: جی. آر. آر. تالکین. خیلی زود این سهگانه در بین مخاطبان جوان و نوجوان ادبیات فانتزی به شهرت و محبوبیت میرسد. قدرت تالکین در تصویرسازی یک دنیای مشابه ولی متفاوت با دنیای واقعی، دانش بیاندازه او در زمینه اساطیر جهان و نبوغ او در خلق یک زبان تازه باعث شد که کتاب خیلی زود تبدیل به یکی از قلههای ادبیات جهان، و یکی از پرفروشترین رمانهای تاریخ (با حدود ۱۵۰ میلیون فروخته شده) بشود.
تصویرگری معصومین در رسانه در فرهنگ و ادبیات دینی ما از جایگاهی متفاوت با فرهنگ و سینمای غرب برخوردار است. تاکنون سه پایان نامه ارشد در دانشکده صدا و سیما قم با این موضوع دفاع شده است.
دکتر سیدحمیدر رضا قادری در یاداشت"بگذار سقا پس پرده آرام بگیرد" نوشت: "واقعیت آن است که هر دین و فرقهای برای خود حیاط خلوتی دارد که تلاش میکند آن حیاط خلوت دستنخورده و رازآلود باقی بماند. تلاش میکند برخی گزارهها و رازهایش نامکشوف بمانند" از جدی ترین های مباحث نظری مرتبط با فیلم رستاخیز است.
نمایش چهره بزرگان حاضر در واقعه عاشورا به ویژه حضرت عباس (ع) اصلی ترین دلیل معترضان برای جلوگیری از اکران این فیلم بود، اعتراضاتی که برخی نقدها به روایت های تاریخی و مستندات فیلم هم بعدها به آنها افزوده شد.
پس از ایجاد حاشیه ها احمدرضا درویش کارگردان فیلم برای کم کردن حاشیه ها به اعمال اصلاحات فیلم و افزودن افکت نوری رضایت داده تا شاید این پایانی بر «توقیف» اکران فیلمش باشد. اما مهمترین حاشیه این فیلم حفظ ادب در برابر منتقدین که مراجع عظام تقلید هم بینشان بودند بود.
ادب و سکوت احمدرضا درویش دربرابر انتقدها ستودنی است:
فیلم روز واقعه، داستان عبدالله جوانی مسیحی است که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله دختر زید دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی میشنود که او را به یاری فرا میخواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا میتازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا میرسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه میبیند..
روز واقعه فیلمی سینمایی به کارگردانی شهرام اسدی و تهیهکنندگی مرتضی شایسته است که سال ۱۳۷۳ از روی فیلمنامه روز واقعه بهرام بیضایی ساخته شده. این فیلم توانست از سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کند.
او نیز مانند صدها زن و مرد و پیر و جوان، دسته گلی در دست داشت و منتظر مسافری غریب بود. نیم ساعتی انتظار کشید. تک تک مسافران که پیاده می شدند یک حلقه گل به گردنشان آویخته میشد و به روی شانه های مردم از ایستگاه دور می شدند.
زن جوان اما، ... انتظارش به ثمر نرسید. یعنی وقتی همه اسرای آزاد شده همراه خانواده شان رفتند، او باز هم مثل همه ی ۵ سال گذشته تنها و ناامید به سوی خانه راه افتاد تا دوباره منتظر بماند...
ـ رعنا...
ابتدا فکر کرد دچار توهم شده. اما نه، واقعا کسی او را صدا میزد. وقتی رو برگرداند مردش را دید که پشت سرش قرار داشت. زن از فرط هیجان نمی توانست حرف بزند. مرد اما گفت:" گفتم بهتره در تنهایی منو ببینی که اگر پشیمان شدی، جلوی مردم خجالت نکشی." مرد آزاده این ها را در حالی که روی ویلچر نشسته بود و دو پایش را سالها قبل از اسارت، در میدان مین جا گذاشته بود گفت.
زن اما... مرد را که دید و حرفش را شنید، اشکهایش را پاک کرد و صدایش را انداخت ته گلو و رو به مردمی که جلوتر از او ایستگاه را ترک کرده بودند فریاد زد:" آهای مردم، بایستید...قهرمان من هم آمده!"...