دومین فیلم بتمن از سهگانه کریستوفر نولان، کارگردان محبوب و تحسینشده فیلمهای عظیم و پرهزینه هالیوودی، اثری بود که هر فیلم ابرقهرمانی تا به آن لحظه را تحتتأثیر خود قرار داده بود و البته یک سر و گردن از تمامی آنها بالاتر بود. وجود بازیگران بسیار پخته و کاربلد مانند کریستین بیل در نقش بتمن، گری اُلدمن در نقش جیمز گُردن، مرگان فریمن در نقش فاکس و هیث لجر در نقش جوکر، کاری بود که نولان انجام داد و در کنار ایجاد جوی تاریک، داستانی عالی و اکشنهای درخور و شایسته نام بتمن این فیلم را به نهایت خود رساند.
بسان هر فیلم موفق دیگری اما شانس هم در مراحلی به یاری نولان آمد؛ مثل ماجرای دردناک مرگ هیث لجر که در عین تاریکی و ناراحتکنندگی، بعدی دیگر نیز به ابعاد مختلف افسانه شوالیه تاریکی افزود...درباره این فیلم گفتهاند که نولان برای ساخت فیلم از کتابهای مصور جوکر در سال ۱۹۴۰، شوخی کشنده در سال ۱۹۸۸ و هالووین طولانی در سال ۱۹۹۶ الهام گرفت. جالب است بدانید که نام شوالیه تاریکی در نخستین شماره بتمن در سال ۱۹۴۰ توسط بیل فینگر استفاده شده است. بودجه ۱۸۵ میلیونی این فیلم نتیجه فروش بیش از یکمیلیارد دلاری را به همراه داشت و در ۸رشته مراسم جوایز اسکار نامزد شد تا کاملا پروژهای رویایی ارزیابی شود؛ هم برای سرمایهگذارها و هم برای کارگردان و عواملی که این فیلم کارنامهشان را کیلومترها ارتقا داد...
پسر جهنمی ٢: ارتش طلایی
یکی دیگر از آثار شاخص گی یرمو دلتورو، درباره هیولایی قرمز رنگ به نام پسر جهنمی است. این فیلم براساس داستان مصور مایک میگنولا یکی از کارهای اصیل و خوشساخت دل تورو محسوب میشود؛ یک فیلم اصیل از دل تورو که شامل صحنههای اکشن ناب و موجودات رنگارنگ و عجیب است. در قسمت دوم پسر جهنمی، او به همراه دوستانش سعی دارند تا جلوی شاهزاده نوادا که قصد بیدارکردن ارتشی خفته را دارد، بگیرند. این تنها پسر جهنمی است که میتواند جلوی شاهزاده را بگیرد. مثل تمام ابرقهرمانان با داستانها و موجودات و آدمهای عجیبوغریبشان که در موارد مربوط به فیلمهای دل تورو رنگوبوی افسانههای آمریکای لاتین هم دارند...
بتمن: نقاب
این ورسیون انیمیشن بتمن که توسط اریک رادُمسکی و بروس تیم در سال ١٩٩٣ ساخته شده، به کل از دیگر بتمنها متفاوت است. باید گفت هنگامی که هنوز لایواکشنها پا به دنیای سینما نگذاشته بودند، انیمههای بتمن که توسط کمپانی برادران وارنر عرضه میشدند، قدرتنمایی میکردند. در این انیمه که داستانش در سال ۱۹۴۰ رخ میدهد، بتمن به دنبال شخص مرموزی است که خلافکاران خطرناک گاتهام را یکییکی از میان برمیدارد. البته در این داستان اتفاق دیگری نیز رخ میدهد و بتمن مشغله ذهنی دیگری نیز دارد: ازدواج!
بتمن
این ساخته عجیب تیم برتون در سال ١٩٨٩ نگاهها را به ابرقهرمانانی از این جنس تغییر داد. درواقع اگرچه این نخستین فیلم ابرقهرمانی سینما نبود و پیش از این فیلم سوپرمن بهعنوان نخستین فیلم مدرن ابرقهرمانی جلوی دوربین رفته بود، اما این فیلم تیم برتون بود که نگاهها را نسبت به قهرمانان عوض کرد. جالب است بدانید که اگر تیم برتون در ساخت فیلم بیتل جوس در سال ۱۹۸۸ موفق نمیشد، شاید هیچگاه فیلم بتمن چراغ سبز را برای ساخت دریافت نمیکرد. تعداد بیشماری از بازیگران نیز در لیست ایفای نقش بتمن قبل از کیتون در لیست حضور داشتند، اما هنگامی که مشخص شد او قرار است نقش بتمن را بازی کند، همین موضوع بهخودیخود باعث بحث و ستیزهای بسیار فراوانی شد، زیرا او تا آن لحظه تنها با ایفای نقشهای کمدی معروف شده بود و بسیاری از مردم نگران این بودند که او نمیتواند بهعنوان یک شخص بسیار جدی ایفای نقش کند.
به این منظور بیش از ۵۰هزار نامه از سوی طرفداران داستانهای مصور بتمن ضد انتخاب مایکل کیتون در نقش بتمن نوشته شد. جک نیکلسون نیز ایفای نقش بهعنوان جوکر را تحتشرایط سخت حقوقی پذیرفت؛ به جز دستمزد فیلمبرداری، او خواهان درصدی از فروش فیلم بود. این فیلم به مدت یکسال در استودیو پاینوود با بودجه ۴۸میلیون دلاری ساخته شد. اما در نهایت، نخستین فیلم بتمن توانست به فروش عالی ۴۰۰میلیون دلار در آن زمان برسد که بهعنوان پنجمین فیلم پرفروش تاریخ در زمان خودش محسوب میشود. بتمن جوایز بسیاری را در مراسم اسکار و گلدنگلوب از آن خود کرد.
انتقامجویان
جاش ویدان این فیلم را در سال ۲۰۱۳ عرضه کرد. فیلمی که دربارهاش گفتهاند با انتشار آن، موج نخست سری فیلمهای ابرقهرمانی مارول به سرانجامی درخور رسیده است. با اینکه علاقهمندان از دیدن مرد آهنی، تور، کاپیتان آمریکا و... در فیلمهای منحصربهفرد این قهرمانان اسطورهای لذت میبردند، اما جاش ویدان همه آنها را گرد هم آورد و در یک موقعیت ویژه قرار داد تا کاری کند که علاقهمندان ابرقهرمانان کتب مصور مارول بیش از پیش هیجانزده شوند.
در این فیلم درواقع با کلکسیونی از صفات و ویژگیهای ابرقهرمانان ژانر سروکار داریم. داستانش هم همان داستان همیشگی نبرد خیر و شر است در قالبی دیگر: قدرتطلبی لوکی، برادر ثور بیپایان است و اینبار به زمین میآید تا همهچیز را نابود کند. جمعی از قهرمانان مارول تحت نام گروه انتقامجویان برای جلوگیری از نابودی زمین به دست لوکی با یکدیگر متحد میشوند. فیلم به واسطه این نبرد همهجانبه خیر با شر بسیار موفق شد و البته دلیل دیگر بزرگی این فیلم نیز جمع بازیگران عالی آن بود. در حقیقت گفته شده که بازی رابرت داونی، کریس ایوانس، اسکارلت یوهانسون و جرمی رانر در کنار هم چیزی نیست که هر سال و در هر فیلمی شاهدش باشیم. فروش ۱.۵میلیارد دلاری فیلم هم در نتیجه هزینه ساخت ۲۲۰میلیون دلاری آن را بهراحتی جبران کرد تا سفر پرماجرای سازندگان به دنیای این ابرقهرمانان بسیار سودآور باشد.
مرد تاریکی
سام ریمی این فیلم را ٢٧سال پیش ساخت. در سال ١٩٩٠؛ مدتها قبل از اینکه این کارگردان سهگانه مرد عنکبوتی را ساخته باشد. ریمی در مرد تاریکی قهرمان ذهنی خودش را داشت. دانشمندی با بازی لیام نیسون که به دنبال درمانی برای آسیبدیدگان حوادث سوختگی و اسیدی است، شبی در آزمایشگاه خود مورد هجوم افرادی ناشناس قرار میگیرد و علاوهبر اینکه همکارش کشته میشود، صورت و بدن خود او هم بشدت دچار سوختگی میشود. همه فکر میکنند او مرده است، تا اینکه دانشمند داستان با چهرهای متفاوت و البته ترسناک به دنبال شخصی است که صورت او را با آتش به شکلی وحشتناکی درآورده است. مرد تاریکی همانند فیلمهای دیگر سام ریمی، یک اثر خوشساخت و قابلستایش است؛ با همان داستان آدمهای دوچهره به دنبال اجرای عدالت شخصی در دنیای تا عمق جان فاسد. فرمول سودآوری است. نه؟
تیغ ٢
فیلمی از یکی از بزرگترین کارگردانان دنیای سینما گی یرمو دل تورو که همین چند روز پیش هم با فیلم جدیدش، شیر طلای ونیز را به دست آورد. درباره این فیلم که تاریخ ساخت و عرضه آن به سال ۲۰۰۲ میرسد، باید گفت که قهرمانش یک خونآشام با بازی ویزلی اسنایپز است که برخلاف دیگر نژادهای خود قصد دارد به انسانها در مقابل اهریمنان و خونآشامها کمک کند و برای آنها بجنگد.
درواقع این فیلم مربوط به روزهای پیش از اقتدار مارول است؛ به روزهایی که قبل از اینکه غوغای ابرقهرمانان مارول به شکل امروزی و منسجم آغاز شود، این کمپانی سهگانه شکارچی خونآشام را داشت. فیلم در همان روزهای نخست عرضهاش هم موفق بود، اما وقتی چندی بعد دل تورو قسمت دوم آن را ساخت، این نسخه دوم را یک آدرنالین خالص به همراه موسیقیهای عالی با گردبادی از خون، آتش و گلوله به شمار آوردند که با این چیزها نسبت به دیگر قسمتهای خود کاملا بالاتر قرار میگرفت.
مرد آهنی ٣
در سال ٢٠١٣ و به کارگردانی شِین بلک این فیلم بهعنوان هفتمین فیلم مارول در سینما و بهعنوان نخستین فیلم از مرحله دوم فیلمهای ابرقهرمانی این کمپانی، باید سروسامانی به همه چیز میداد که البته این کار را نیز به خوبی انجام داد. شین بلک از همه بهتر میدانست که مرد شماره یک او یعنی رابرت داونی جونیور نمایش بهتری بدون لباس فلزی خود دارد. به این دلیل هم بود که در قسمت سوم مرد آهنین شما تونی استارک باهوش و میلیاردر را بیش از پیش خارج از لباس پرقدرتش میبینید و با زندگی شخصی و عواطف او آشنا میشوید. این اتفاق هم او را خوشتیپتر و با قدرت مانور بیشتری جلوه میداد و هم در موضعی نزدیکتر با تماشاگری که حتی در چنین فیلمی هم دنبال موقعیتهای دراماتیک خالهزنکی میگردد...
مردان ایکس ٢
برایان سینگر این فیلم را در سال ٢٠٠٣ ساخت؛ با این توضیح که سنگینی انتظارات را زمان ساخت این فیلم بر دوشش احساس میکرد. درواقع شروع مجموعه مردان ایکس از سوی برایان سینگر اگرچه واقعا تحسینبرانگیز بود، اما ادامه این فیلم در سال ۲۰۰۳ به چیزی فراتر از شروع طوفانی خود نیاز داشت که سینگر نیز در عمل به آن رسید و فیلم را ارتقا داد. این نسخه با کارگردانی برایان سینگر گروهی از قهرمانان کامیکهای مردان ایکس مارول را دور هم جمع کرد. بازیگرانی نظیر پاتریک استوارت، هیو جکمن و سر لن مکلن و با الهامگیری از داستان مصور God Loves Man Kills موجب موفقیت فیلم شدند. ساخت مردان ایکس٢ مدتزمان کوتاهی پس از به نمایش درآمدن نخستین نسخه فیلم شروع شد و در سال ۲۰۰۳ با فروش ۴۰۷میلیون دلاری به نتیجهای پر از موفقیت رسید.