در آمریکا، سینما اصلی ترین عاملی است که جهت چنین توجیهاتی فعالیت میکند و البته در کنار آن سینمای ضد جنگ هم همیشه فعال بوده است
آمریکا میخواهد آخرالزمان را نجات دهد
شمایل منجی آخرالزمان که بر اسبی سفید سوار است و صورتش را با نقابی پارچهای پوشیده، در اکثر فرهنگهای کهن دنیا ترسیم شده است. از شرق دور تا اروپای غربی و حتی در مناطقی از قاره های تازه کشف شده، این تصویر را در معابد مختلف رسم کرده اند و هر فرهنگی به فراخور عقاید خودش، کاراکتر موعود نجات بخش بشر را یک جور وصف کرده است، اما بعضی چیزها در تمام توصیفات و تأویلها یکی هستند. منجی هنگامی میاید که زمینه ی به قدرت رسیدنش توسط اجتماع انسانها فراهم شده ب سفیدی که او بر رکـ باشد و به همین دلیل در علم اسطوره شناسی، م آن سوار است را به عنوان نمادی از جامعه بشریت شناخته اند. در عصر جدید هم مکتبهای مختلف فکری و فلسفی هر کدام سعی داشتند ترسیم مشخصی از پایان دنیا بدهند تا پیروانشان در حال انگیزه باقی نمانند؛ اینطور شد که در زمانه نو، هر سوداگری از راه میرسید، به نوعی خود را موعود بشریت جا میزد. هیتلر پایان دنیا را در سلطه نژاد ژرمن دید و استالین میگفت آرمانشهر انسانها، عصر دیکتاتوری پرولتاریاست...