مارتین گودمن با راهاندازی مجله «مارول کمیک» از اولین ابرقهرمانها رونمایی کرد که این شخصیتها بعدها وارد سینما شده و دنیایی جدید در این هنر گشودند. صنعت سینما در طول بیش از یک قرن از عمر خود، فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته است. در دوره های گوناگون آثار سینمایی با تاثیر از شرایط زمانه، همواره بازتابی از آمال و آرزوهای جوامع مختلف بوده است. در حقیقت بسیاری از بزنگاه های تاریخ معاصر جهان را می توان با مرور فیلم های سینمایی یک صد سال اخیر از منظر روانکاوی و جامعه شناسی تحلیل کرد. در این نظریه، بازیگران واسط ضمیر ناخودآگاه تماشاچیانی هستند که در سالن های تاریک سینما تجربه های نیمه تمام و بعضا دست نیافتنی زندگی شخصی خود را را در قالب قهرمانان سینمایی فرافکنی می کنند. از همینرو در ادوار گوناگون، ژانرهای سینمایی مختلفی بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد؛ گاه قهرمانان عاشق پیشه محبوب تماشاچیان هستند و گاه گانگسترهای هفت تیرکش. بعضی وقت ها رشادت سربازان فیلم های جنگی عزت نفس می بخشند و گاهی آن شخصیت مرموز و ساکت فیلم های نوآر.
در این بین اما ژانری وجود دارد که در آن توانایی قهرمان فیلم از حد نوع بشر فراتر می رود. شخصیت هایی مجهز به سلاح هایی شگفت انگیز که جور ما آدم معمولی ها را به دوش می کشند و یک تنه به جنگ هر آن چه بدی هست می روند؛ آنها ابرقهرمان هستند!
مورد شگفتانگیز فراانسان ها
واژه «ابرقهرمان» در اواخر دهه ۱۰ میلادی به ادبیات جهان وارد شد. شخصیت هایی چون رابین هود که افسانه هایش چندین قرن سینه به سینه و شفاهی نقل شد و یا زورو که اولین بار در ۱۹۱۹ پدید آمد از اولین قهرمانان غیرعادی جهان بودند، اما شکوفایی این ژانر تازه از راه رسیده، یکی دو دهه جلوتر و همزمان با آغاز عصر طلایی کتاب های کمیک استریپ در آمریکا رخ داد. گویا تنها این شخصیت های غیر عادی می توانستند مرهم دردهای مردم خسته از جنگ خانماسوز جهانی باشند. کمی بعدتر این ابرقهرمانان راه خود را از لا به لای صفحات کتاب ها به پرده های سینما کج کردند تا عصر جدیدی از فیلمسازی در تاریخ سینما آغاز شود.