سال 1376 بود و کشتی گیران ایرانی برای مسابقات بینالمللی کشتی فرنگی به قاهره آمده بودند. من هم که معاون نمایندگی بودم به همراه تعدادی از همکاران سفارت و خانوادههایمان برای تشویق کشتی گیران کشورمان در سالن حضور داشتیم.
کشتی گیران رژیم صهیونیستی نیز در این مسابقه حضور داشتند. در مسابقه نهایی و کسب مدال طلا در وزن 85 کیلو، کشتی گیررژیم صهیونیستی حریف کشتی گیر ایرانی شد.
چند مصری که فهمیده بودند ما قصد مبارزه نداریم؛ نزد من آمدند و سعی داشتند ما را متقاعد کنند که مسابقه را انجام دهیم.
منطق آنها این بود که شما در مسابقه پیروز خواهید شد و موجبات خفت این رژیم خواهد شد. آنها که دلاوری کشتی گیران ایرانی را دیده بودند، با هیجان زیادی میگفتند، کشتی گیر شما باید این سگ را بلند کند و به زمین بزند. به آنها توضیحاتی دادم؛ ولی متقاعد نشدند.
در این بین متوجه شدم که یک غریبه به محل نشست ما آمده و با یکی از همکاران نمایندگی سرگرم گفتوگوست.