یکی از فیلمهایی که در اسکار ۲۰۱۶ در بخش فیلمهای خارجی زبان کاندیدای دریافت اسکار بود، فیلمی در گونه ضد جنگ بود که با پرداختی درست به خوبی توانست، گویای ویژگیهای این گونه باشد...
گونه (ژانر) سینمایی، یکی از موضوعاتی است که همواره برای بسیاری از مخاطبین حرفهای سینما جذابیت داشته است. یکی از گونههای سینمایی که به واسطه قدمت و سابقه تاریخی از دیگر گونهها پیشی گرفته است، گونه سینمای جنگی است.
سینمای جنگی قدمتی تقریباً برابر با خود سینما دارد. گونهای که قبل از آغاز جنگ جهانی اول شاید به صورت مستقل مفهومی نداشت؛ اما پس از آغاز جنگ جهانی اول و ورود آمریکا به آن و ساخته شدن فیلمهای خبری و مستندهای تصویری از وقایای آن طی سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ رنگ جدی به خود گرفت. در سالهای بعد از جنگ جهانی اول تا آغاز جنگ جهانی دوم فیلمهای زیادی در این گونه ساخته شدند و به بررسی ابعاد مختلف آن پرداختند. در طول سالهای جنگ جهانی دوم نیز سینما و علیالخصوص گونه جنگی نقش خود را به خوبی انجام داد، نقشی که بر اساس آن، سینما خود را موظف میدانست که به بیان علل وقوع جنگ بپردازد و جوانان برای شرکت در آن تشویق کند. نقشی که حتی موجب میشد تا ستارگان آن سالهای هالیوود برای تشویق سربازان راهی مناطق جنگی بشوند؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم اتفاقات جدیدی افتاد.
سیل سربازانی که به خاطر فشارهای جنگ و خاطرات تلخش، اغلب گوشهگیر و افسرده و روانپریش شده بودند، وارد جامعه شدند و به بیان تلخیهای جنگ پرداختند. از اینجا بود که شاخهای در گونه جنگی روییدن گرفت؛ گونه ضد جنگ. این گونه رسالت خود را در این میدید که تنها به بیان زوایای تاریک جنگ بپردازد. زوایایی که موجب شد تا میلیونها نفر کشته شوند، زوایایی که موجب شد تا فشارهای اقتصادی بسیاری بر میلیونها نفر بیاید و زوایایی که موجب شد تا انسانیت از جهان رنگ بیاندازد.
ماهیت فیلمهای ضدجنگ حول محوریت مصائب و گرفتاریهای جنگ، مشکلات جامعه پس از جنگ، مشکلات روانی و روحی انسانهای جنگ زده، فقر، فحشاء و فساد ناشی از جنگ میچرخید. البته اینها بدین معنا نبود که کل سینما دیگر ضد جنگ را شیوه روایت خود گرفته بود، بلکه از همان سالها تا الان فیلمهای متعددی ساخته شدند که هدفشان روایت جنگ، به معنای صحیحش بود. جنگی که به خاطر آرمانی بود که آن از بین برنده همه سختیها بود.