شاید عاشق شدن آخرین فرصت هرکسی برای آدم بودن است. شما هم موافقید؟ احیل یک پزشک جراح است، او برای انجام تنها خواسته همسرش با مرد مرموزی ملاقات میکند که سرنوشتش را برای همیشه تغییر میدهد.
شاید عاشق شدن آخرین فرصت هرکسی برای آدم بودن است. شما هم موافقید؟ احیل یک پزشک جراح است، او برای انجام تنها خواسته همسرش با مرد مرموزی ملاقات میکند که سرنوشتش را برای همیشه تغییر میدهد.
دکتر سید محمد صادق مرکبی طی حکمی از طرف دکتر شهاب اسفندیاری به عنوان رییس دانشکده تولید رادیو و تلویزیون دانشگاه صدا و سیما منصوب شد.
دکتر مرکبی پیش از این در سمت هایی چون: رئیس مرکز آموزش سازمان صدا و سیما، مدیرکل اجرا و پشتیبانی آموزش صدا و سیما، قائم مقام مدیرکل صدا و سیمای خراسان رضوی،ر ئیس مرکز علمیکاربردی رسانه و مدیر گروه علمی آموزشی تلویزیون در دانشکدة تولید دانشگاه صدا و سیما مشغول فعالیت بوده و در زمینه تولیدات رادیو و تلویزیون نیز نقش داشته است.
منبع: سایت دانشگاه صدا و سیما
سینما به نسبت بقیه صنعتهای غربی خیلی دیر وارد ایران نشد. ایرانیها خیلی زود آموختند که چطور از صنعت سینما بهره ببرند. اولین فیلم ناطق ایرانی یعنی «دختر لر» سال ۱۳۱۲ شمسی یعنی ۱۹۳۳ میلادی ساخته شد. اولین فیلم ناطق جهان فقط ۳۳ سال قبلتر از آن در پاریس به نمایش درآمده بود. در طول این سالها سینمای ایران همیشه یکی از افتخارآمیزترین ارکان فرهنگ و هنر کشورمان بوده است. انتخاب بهترین فیلمهای سینمای ایران حتی در ۴۰ سال اخیر هم کار سختی است. بنابراین نمیتوان فهرست بهترین فیلمهای ایرانی پس از انقلاب را به ۱۰ یا ۲۰ فیلم محدود کرد.
با مرور بهترین فیلمهای ایرانی بعد از انقلاب به چند نکته پی میبریم: اول اینکه علیرغم همه غر زدنهای درباره سینمای گلخانهای دهه شصت در همان چند سالی که سینمای ایران پا گرفته فیلمهایی تولید شده که حتی تصور ساخته شدن آثاری شبیه آنها امروز کار سختی است. بخشی از آن به بودجه برمیگردد و برخی به خلاقیت هنری و بلندپروازی و آرمانخواهی سازندگانشان. دوم اینکه احتمالا دهه ۸۰ راکدترین و بدترین دوران سینمای ایران بوده است. فقط اصغر فرهادی است که در دهه ۸۰ جریانساز ظاهر میشود. در این هفت سالی که از دهه ۹۰ گذشته هم وضعمان چندان بهتر نیست. تنها سال خوب این دهه سال ۹۴ بوده است که سینمای ایران با فیلمهایی از ژانرهای مختلف برای سلایق متفاوت تکان خورد.
در آخر اینکه شاید بهتر بود از هر کارگردان یک فیلم انتخاب میشد اما واقعیت این است که حاتمی، مهرجویی، کیمیایی و بیضایی را با کارنامههای درخشانشان یا فرهادی را با دو اسکاری که برای سینمای ایران به ارمغان آورده نمیشد به یک فیلم محدود کرد. درنهایت کمی سلیقه شخصی هم در هر انتخابی وجود دارد که نمیشود از آن عبور کرد. بخصوص وقتی تنها یک منتقد انتخابکننده باشد. با این حال تلاش کردم سلیقه شخصیام درصدی از انتخابها را دربربگیرد و بخش بزرگترش برآیند نظراتی باشد که در طول تاریخ سینمای ایران درباره این فیلمها داده شدهاند.
کارگردان: بهرام بیضایی
نباید از ظرفیت بی نظیر و استثنایی خلیج فارس در سینما مغفول بمانیم و خوب است در این آشفته بازار تعارضات تبلیغاتی و فشارهای روانی، با تمرکز بیشتری تصاویر بکرتری از خلیج همیشه فارس را ثبت کنیم.
خلیج فارس (شاخاب پارس یا دریای پارس)، نام آبراهی پراهمیت در آسیای غربی و منطقه خاورمیانه است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبهجزیره عربستان قرار دارد. خلیج فارس به عنوان شاهراه حیاتی و استراتژیکی فرهنگی در خاورمیانه همیشه از دیرباز تاکنون مورد توجه نه تنها سیاستمداران بلکه مورخان، سفرنامه نویسان و نقاشان بوده و نقشه خلیج فارس یکی از کهن ترین و ماندگارترین تصاویر قدیمی ترین اطلس های جهان است. خلیج فارس با همین نام همیشگی در هر دوره ای نقطه عطفی در روابط بین المللی این منطقه با سایر دنیا بوده و به لحاظ وجود منابع غنی به عنوان یکی از ذخایر ثروت جهان محسوب می شود که به حق، طمع برانگیز است و بسیاری از دولت های جهان به راحتی نمی توانند از آن بگذرند و وسوسه داشتن و به نام کردنش، مدام قلقلکشان می دهد.
کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در کناره خلیج فارس هستند. در این میان سواحل شمالی خلیج فارس تماماً در جغرافیای سیاسی ایران قرار دارند و مهم تر از اینکه در بین همه این کشورها فقط ایران است که صاحب رسانه ای چند وجهی به نام سینماست.
انتشار بیانیه تند احمدرضا درویش نسبت به انتشار غیرقانونی نسخه ای از فیلم در محاق «رستاخیز» کافی بود تا بنیاد فارابی نیز پس از چند روز از خبر شکایت خود از عاملان این اتفاق پرده بردارد. شکایتی که به معاون دادستان و سرپرست دادسرای امور بینالملل ارائه شده است.
روزنامه بریتانیایی گاردین فهرستی از یکصد فیلم برتر تاریخ سینما را در قرن ۲۱ منتشر کرده که در این فهرست دو فیلم ساخته سینماگران ایران دیده می شود.
به نوشته بی بی سی، فیلم «ده» به کارگردانی عباس کیارستمی و فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی از جمله این فیلم ها هستند.
«پرسپولیس» به کارگردانی مرجان ساتراپی، فیلمساز فرانسوی -ایرانی هم در این فهرست قرار دارد.
اعضای شورای سیاست گذاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر منصوب شدند.
به گزارش «پایگاه خبری فیلم کوتاه» به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، طی احکامی از سوی حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی ابراهیم داروغه زاده، علیرضا رضاداد، سید محمد مهدی طباطبایی نژاد، نرگس آبیار، حسن خجسته ،محمد بزرگ نیا و مهرزاد دانش به عنوان اعضا شورای سیاستگذاری این دوره جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.
سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر همزمان با گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به دبیری ابراهیم داروغه زاده برگزار میشود.
به گزارش سلام سینما علی فروغی، مدیر شبکه 3 صدا و سیما، با کنایه به پرویز پرستویی نوشت: «سلبریتی پرمدعا که تلویزیون را تحریم میکند ولی پای آن اشک میریزد». پرویز پرستویی نیز در جواب طعنه مدیر شبکه 3، یادداشتی را منتشر کرد که در آن نوشته است: «مگه صداو سیما ملک شخصی یا ارث پدری شماست؟»
علی فروغی با تکذیب شایعهی ریاستش بر صداوسیما در بخشهایی از یادداشت خود با طعنه به پرویز پرستویی نوشت:
"این روزها آنهایی که باد در گلو انداخته و آروغ روشنفکری نشخوار میکردند که «مگر کسی هم دیگر این تلویزیون را میبیند؟» به جرگه معترضین بالا تا پائین برنامههای رسانهی ملی از نخستین دقایق بامدادی تا واپسین ثانیههای شامگاه پیوستهاند و همچنان با ژست«ندیدن»، گاه در مورد فلان میان برنامه یک دقیقهای در فلان برنامه در فلان شبکهی نوپا و تخصصی مقالهها مینویسند و توئیتها میزنند و جیغهای بنفش میکشند.
شاهد مثال، همان سلبریتی پرمدعا و منتقدی که با کلی سروصدا در صفحه اینستاگرامش شب عیدی به بهانهای نسخه تحریم صداوسیما و شبکه «رادیکالِ سه» را میپیچد و به فاصله یک ماه و نیم، در همان صفحه اینستاگرام طاقت نمیآورد و میگوید هر شب ماه مبارک رمضان پای سریال همان شبکه رادیکال و همان صداوسیما اشک میریزد!"
تسلط رهبری به نظریه های رسانه ای، راهکار نقض مارپیچ سکوت رسانه های غرب
در آن روزگاری که دشمن بر مناطق مختلفی از کشورمان تسلط پیدا کرده بود، مردان شجاعی پیدا شدند که به حکم دین، جهاد را بر خودشان واجب دانستند و فکر نکردند که با دست خالی نمیشود کاری را انجام داد؛ یکی از این افراد، رئیسعلی است. مردی جوان، در سنین جوانىِ شما جوانان، در مقابل انگلیسیها ایستادگی کرد. اگر «رئیسعلیها» در غربت به شهادت نمیرسیدند، امروز ملت ایران به این عظمت نمیرسید.
کشور افغانستان به سبب مخاطرات سیاسی و فرهنگی و جنگهایی که از سر گذرانیده و همچنین منازعات داخلی هرگز نتوانسته سبب ساز پدیدههای فرهنگی ذاتی خود باشد.
در تمام این سالها اگر جرقه ای در پهنهی فرهنگی این کشور روی داده به سبب فعالیتهای هنرمندان این کشور خارج از مرزهای افعانستان بوده است.
با اینهمه سینمای افغانستان بین سالهای 1965 تا 1970 در حالیکه میتوانست به ظهور و حتی به بلوغ برسد، بدلیل منازعات سیاسی به یکباره بیفروغ شد. جنگ با شوروی سابق و پس از آن درگیریهای داخلی و همچنین پیدایش طالبان همگی باعث شد سینما در افغانستان هیچ رشدی نداشته باشد.
برای اولین بار در سال 1302 شاه امان الله یک پروژکتور شخصی وارد این کشور کرد که سرمنشا ایجاد یک سینمای کوچک گردید. این سینما که در سال 1313 و با نام بهزاد تاسیس شده بود سرانجام تعطیل گردید؛چون شرایط فرهنگی به گونهای بود که قاطبه ی مردم با این پدیده مخالفت نشان میدادند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در ابتدای این برنامه، تعدادی از پیشکسوتان جنگ تحمیلی، خاطراتی از «ایستادگی و مقاومت»، «شجاعت و ایمان» و «ایثار و شهادت» دوران دفاع مقدس بیان کردند.
در ادامهی این مراسم رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی، ضمن قدردانی صمیمانه از همهی کسانی که متعهدانه پرچم احیای خاطرات و ارزشهای دفاع مقدس را برافراشته نگه داشتهاند، تأکید کردند: باید با ایجاد یک نهضت ترجمه، آثار مکتوب و صدور آثار هنری و فیلمهای دفاع مقدس، پیام روح ایمان و مجاهدت و پیام شکستناپذیری ملت ایران را به جهانیان برسانیم.
جمعی از سینماگران، منتقدان و روزنامهنگاران دربارهی واگذاری ماهنامهی «24» و تصمیمات حاشیهساز مؤسسهی همشهری نامهای منتشر کردند. همشهری مدیریت و سردبیری هشت مجله گروه مجلات خود را به یک فرد واگذار کرده و این مجلهها فقط تا پایان شهریور با سردبیری و حضور تحریریه فعلی منتشر میشوند.
در این نامه که سینماگران و منتقدان فیلم منتشر کردهاند، آمده است:
«ماهنامهی «24» بعد از نُه سال انتشار بدون تردید یکی از نشریات سینمایی جریان اصلی و قابل اعتنای کشور با کارنامهای قابل دفاع است؛ مجلهای که در آستانهی صد و سومین شمارهی خود توانسته استاندارد نشریات سینمایی را در ایران ارتقا بدهد و از نظر محتوایی و گرافیکی به معیارهای جهانی نزدیک شود. جایگاه ویژهی این نشریه بین سینمادوستان و سینماگران و اقبال به مطالب متنوع آن از ویژگیهای بارزش است. حفظ کیفیت چنین نشریهای نتیجهی بهکارگیری روزنامهنگارانی کاربلد است که ضمن آشنایی با اصول حرفهای، راه و رسم ارتباط صحیح با مخاطب را بلد باشند و بتوانند بهدور از روشهای منسوخ و غیراخلاقی، در زمینهی ارتقای فرهنگی کشور گام بردارند و خوشبختانه این سرمایهی ارزشمند در کنار سنت مجلهنگاری همشهری توانست به این جایگاه دست پیدا کند.اگرچه تصمیمات جدید اتخاذشده در مؤسسهی همشهری و واگذاری سردبیری همهی مجلات به یک نفر که ظاهرا بار مالی مجلات را بناست از روی دوش همشهری بردارد جای نگرانی بسیار دارد، اما امیدواریم از تلاش مدیران همشهری برای حفظ و ارتقای کیفیت ماهنامهی «24» کاسته نشود و با کنار رفتن نیروهایی که بیش از صد شماره برای کیفیت و بقای این مجله کوشیدهاند لطمهی جبرانناپذیری به این نهاد مطبوعاتی نخورد. از سر دلسوزی برای فرهنگ و سینما مایلیم یادآوری کنیم که تصمیمات اتخاذشده نباید سایهی سنگین سیاست بر فرهنگ را که مشکل همیشگی اهالی قلم و هنرمندان در این کشور بوده است تشدید کند و به موج ناامیدی که این روزها به شکل عجیبی در حال افزایش است بیفزاید. نباید فراموش کرد که کیفیت و اعتبار همیشه بهسختی به دست میآید، اما بهراحتی از بین میرود.»
فهرست امضا کنندگان این نامه:
داستان سینمادار قدیمی کابل:
داستان فیلم گلچهره در مورد اشرف خان (مسعود رایگان) سینمادار قدیمی کابل است که بعد از سقوط دولت کمونیستی نجیب الله و تسلط مجاهدین بر افغانستان می خواهد سینمای خود را که «گلچهره» نام دارد بازسازی کند. اشرف خان برای بازسازی سینمای قدیمی خود با وزیر فرهنگ وقت و سالار (افشین هاشمی)، و مسئول فیلمخانه ملی افغانستان وارد مذاکره می شود و هر یک از آن ها به نوبه خود برای بازسازی سینما «گلچهره» به اشرف خان یاری می رسانند، اما یکپارچگی دولت با سر بر آوردن شورشیان طالبان از بین می رود و دوباره آشوب و جنگ داخلی در افغانستان به راه می افتد. اشرف خان در این میانه از وزیر فرهنگ افغانستان می خواهد تنها از او حمایت کنند. در این میانه عبدالقادر (حسین محب اهری) که یکی از رهبران متعصب افغان است نزد اشرف خان آمده و به او اعلام می کند که هرگز اجازه نمی دهد او با راه انداختن سینما «فساد» را در میان جوانان جامعه تبلیغ کند. اما اشرف خان از این گونه حرف ها هیچ هراسی به دل خود را نمی دهد و با مدد و همراهی سالار و دکتر (لادن مستوفی) تصمیم می گیرد تا آپارات قدیمی سینما را تعمیر کند. رخساره آدرس یکی از دوستانش به نام گودرز (هدایت هاشمی) که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشهد کار می کند و متخصص تعمیر انواع آپارات سینما است را به اشرف خان می دهد و اشرف خان برای یافتن گودرز راهی مشهد می شود. او در مشهد گودرز را راضی می کند که برای تعمیر آپارات کهنه سینمایش به کابل برود و بعد از توافق گودرز آن ها راهی کابل می شوند.
دولت فعلی چین سالهاست که دیگر کمونیست نیست، هرچند نام آن را بهطور تزئینی همچنان برای خودش نگاه داشته است. چین وقتی که کمونیستی بود، با هنرمندان خودش برخوردهای مهربانانهای نداشت و بسیاری از آنها را به سرزمینهای مجاور فراری داد. در آن دوره جزیره هنگکنگ که یک دولتشهر نیمهمستقل بود و تا چند سال پیش که اجاره ۹۹ ساله آن به انگلستان تمام نشده بود، پاتوق سینماگرانی شد که در چین نمیتوانستند فعالیت کنند.
خلاصه داستان:
هشتک فیلمی اجتماعی است با رگه های کمدی
کارگردان و نویسنده: رحیم بهبودی فر
تهیهکننده : محمدعلی کیانی, مقصود جباری
بازیگرها: نیوشا ضیغمی, بهاره رهنما, بیژن بنفشه خواه, حدیث فولادوند, محمدعلی کیانی, مهرداد فلاحتگر, ارسلان قاسمی, امید روحانی, محسن ملکی, جواد هاشمی, امیرعلی نیازی, محمدمهدی احمدی, آرتین پشنگ, ثنا کیانی
خلاصه داستان:
کاوه نریمان یکی از پزشکانِ پزشکی قانونی در محل کارش با جسدی مواجه میشود که وی را پیش از این میشناختهاست