اسطوره سازان تمدن ایرانی

مرکز رسانه ای اسطوره سازان تمدن ایرانی براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است
همچنین در حوزه توزیع و پخش آثار سینمایی و سینما مارکتینگ فعال است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

چهل فیلم برتر بهترین سینمای ایران پس از انقلاب

دوشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۱۳ ق.ظ

سینما به نسبت بقیه صنعت‌های غربی خیلی دیر وارد ایران نشد. ایرانی‌ها خیلی زود آموختند که چطور از صنعت سینما بهره ببرند. اولین فیلم ناطق ایرانی یعنی «دختر لر» سال ۱۳۱۲ شمسی یعنی ۱۹۳۳ میلادی ساخته شد. اولین فیلم ناطق جهان فقط ۳۳ سال قبل‌تر از آن در پاریس به نمایش درآمده بود. در طول این سال‌ها سینمای ایران همیشه یکی از افتخارآمیزترین ارکان فرهنگ و هنر کشورمان بوده است. انتخاب بهترین فیلم‌های سینمای ایران حتی در ۴۰ سال اخیر هم کار سختی است. بنابراین نمی‌توان فهرست بهترین فیلم‌های ایرانی پس از انقلاب را به ۱۰ یا ۲۰ فیلم محدود کرد.

با مرور بهترین فیلم‌های ایرانی بعد از انقلاب به چند نکته پی می‌بریم: اول اینکه علیرغم همه غر زدن‌های درباره سینمای گلخانه‌ای دهه شصت در همان چند سالی که سینمای ایران پا گرفته فیلم‌هایی تولید شده که حتی تصور ساخته شدن آثاری شبیه آنها امروز کار سختی است. بخشی از آن به بودجه برمی‌گردد و برخی به خلاقیت هنری و بلندپروازی و آرمان‌خواهی سازندگان‌شان. دوم اینکه احتمالا دهه ۸۰ راکدترین و بدترین دوران سینمای ایران بوده است. فقط اصغر فرهادی است که در دهه ۸۰ جریان‌ساز ظاهر می‌شود. در این هفت سالی که از دهه ۹۰ گذشته هم وضع‌مان چندان بهتر نیست. تنها سال خوب این دهه سال ۹۴ بوده است که سینمای ایران با فیلم‌هایی از ژانرهای مختلف برای سلایق متفاوت تکان خورد.

خرید فیلم‌های ایرانی از دیجی‌کالا

در آخر اینکه شاید بهتر بود از هر کارگردان یک فیلم انتخاب می‌شد اما واقعیت این است که حاتمی، مهرجویی، کیمیایی و بیضایی را با کارنامه‌های درخشان‌شان یا فرهادی را با دو اسکاری که برای سینمای ایران به ارمغان آورده نمی‌شد به یک فیلم محدود کرد. درنهایت کمی سلیقه شخصی هم در هر انتخابی وجود دارد که نمی‌شود از آن عبور کرد. بخصوص وقتی تنها یک منتقد انتخاب‌کننده باشد. با این حال تلاش کردم سلیقه شخصی‌ام درصدی از انتخاب‌ها را دربربگیرد و بخش بزرگترش برآیند نظراتی باشد که در طول تاریخ سینمای ایران درباره این فیلم‌ها داده شده‌اند.

۱. مرگ یزدگرد

کارگردان: بهرام بیضایی
بازیگران: سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، امین تارخ
سال ساخت:‌ ۱۳۶۰

مرگ یزدگرد

فیلم «مرگ یزدگرد» در حقیقت اقتباسی از نمایشنامه‌ای است که بیضایی سال ۱۳۵۸ نسخه‌ای از آن را روی صحنه تئاتر برده است. نمایش چهار شخصیت داشت: آسیابان، زن آسیابان، موبد و سردار. فیلم با سرمایه شبکه یک صدا و سیما ساخته شد. سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی و علیرضا خمسه بازی‌های درخشانی در فیلم دارند. فیلم داستان مرگ یزگرد سوم است که بعد از فرار و رها کردن تاج و تخت در آسیابی پناه می‌گیرد. روایت او را از چند کاراکتر متفاوت می‌شنویم. دیالوگ‌های مطنطن بیضایی، میزانسن‌های پیچیده فیلم و شخصیت‌پردازی و درام درخشان آن را تبدیل به فیلمی به یادماندنی کرده است.

۲. دونده

کارگردان: امیر نادری
بازیگران: مجید نیرومند
سال ساخت:‌ ۱۳۶۳

دونده

امیر نادری پیش از کارگردانی عکاس بوده و شاید قدرت بصری «دونده» هم از همین جا ناشی شود. اول این که صحنه‌ها معمولا بدون حشو و زوائد هستند. نادری نمی‌خواهد با رنگ‌ها یا عناصر دیگر احساسات مخاطبش را نشانه بگیرد. «دونده» از نظر بصری گویا و جاندار است و قرار نیست یک فیلم رئال چیزی بیشتر از این‌ها داشته باشد. پس‌زمینه پشت سر امیرو، قهرمان فیلم تا حد امکان خلوت است تا توجه ما معطوف به قهرمانمان باشد. کافی است یک بار دیگر دویدن‌های امیرو را کنار ساحل ببینید تا دستتان بیاید کارگردان و فیلمبردار با کمک یکدیگر چه تصاویری خلق کرده‌اند. هیچ داستانی هم که در کار نباشد، باز صحنه دویدن آن اندام سیاه در حالی که پس زمینه دریای سفید درخشان است، لذت بصریتان را تامین می‌کند. فیلمی درباره کودکی که می‌خواهد بازنده نباشد. امیرو آنقدر بلندپرواز است که با قویترین‌ها مسابقه دهد و تسخیرشان کند. جایی هست که امیرو و بچه ها با هم پشت سر قطار می‌دوند، امیرو دوم شده ولی همچنان به دویدن ادامه می‌دهد تا به قطار برسد و وقتی رسید لبخندی از رضایت می‌زند. وقتی با اعتراض دوستانش مواجه می شود که مسابقه تمام شده جواب می‌دهد: «می‌خواستم ببینم خودم چقدر می‌تونم بدوم.» همه قصه فیلم نادری همین است. امیرو قوانین خودش را دارد. قرار نیست به مردم شهر یا دوستانش یا به مخاطب فیلم چیزی را ثابت کند. قرار است خودش از خودش راضی باشد که هست. قبل از مسابقه آخر یک دیالوگ شاهکار دارد که چکیده فیلم «دونده» است: «هر چی مسابقه باشه هستم و هر موقع باشه میام.»

۳. کمال‌الملک

کارگردان: علی حاتمی
بازیگران: جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، پرویز پورحسینی
سال ساخت:‌ ۱۳۶۳

کمال الملک

«در میان کواکب هم یکی می‌شود ستاره درخشان. الباقی سوسو می‌زنند.» این جمله درخشان ناصرالدین‌شاه در فیلم «کمال‌الملک» درباره کارگردانش هم صدق می‌کند. علی حاتمی که پیش از انقلاب با موزیکال‌هایی مثل «حسن کچل» فرهنگ فولکلور را زنده نگهداشته باشد بعد از انقلاب فیلم‌هایی حول ایران قدیم زمان قاجار ساخت. «کمال‌الملک» روایت زندگی نقاش معروف ایرانی در درباره چند پادشاه قاجار و اوایل حکومت رضاخان است. با قاب‌های چشم‌نوازی و دیالوگ‌هایی که به سنت حاتمی شبیه شعر هستند. انگار کاراکترها با هم مشاعره می‌کنند. فیلم پوچی دربارهای قاجار را به تصویر می‌کشد در عین اینکه حاتمی به ظرافت‌ها و زیبایی‌های آن دوران علاقه دارد. یکی از بهترین بازی‌های جمشید مشایخی در نقش نقاش‌باشی. تحلیلی از تفکر ایرانی که گاهی ردپای آن را در دوران معاصر هم می‌شود یافت.

۴. اجاره نشین‌ها

کارگردان: داریوش مهرجویی
بازیگران: عزت‌الله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی، ایرج راد، رضا رویگری
سال ساخت:‌ ۱۳۶۵

اجاره نشین ها

سی و خرده‌ای سال پیش داریوش مهرجویی کمدی بزن بکوبی ساخته که سینمای ایران اگر بخواهد همین حالا هم شبیهش را بسازد نمی‌تواند. با جلوه‌های ویژه فوق‌العاده داستان یک خانه خراب که چند مستاجر جورواجور دارد و رابطه آنها با عباس آقا سوپرگوشت صاحبخانه که حاضر نیست خانه‌اش را تعمیر کند. بهترین بازی کارنامه آقای بازیگر، عزت‌الله انتظامی در این فیلم مهرجویی است. روابط بین کاراکترها گرم و دوست‌داشتنی از کار درآمده. از جمله در خانه خود عباس آقا، رابطه او با مادرش و برادرش با او نمونه‌ای از برخورد اعضای خانواده اصیل ایرانی است. «اجاره‌نشین‌ها» نگاهی شوخ‌طبعانه به طبقه متوسط ایرانی دارد. طبقه‌ای که هم ظالم است و هم مظلوم و خودش با ندانم‌کاری سقف خانه‌اش را خراب می‌کند. با این حال به شیوه مهرجویی شوخ و شنگی از تلخی ماجرا می‌کاهد و ته قصه هم امیدوارانه بسته می‌شود. یکی از بهترین کارگردانی‌های داریوش مهرجویی است.

۵. باشو، غریبه کوچک

کارگردان: بهرام بیضایی
بازیگران: سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی، عدنان عفراویان
سال ساخت:‌ ۱۳۶۵

باشو غریبه کوچک

در میان فیلم‌های ضدجنگ که آن سال‌ها به اسم فیلم جنگی ساخته می‌شدند «باشو، غریبه کوچک» بیضایی متفاوت‌ترین و یکی از ظریف‌ترین‌هایشان است. در جریان جنگ پسر بچه‌ای تنها از جنوب متواری شده و به شمال کشور می‌رسد. پسرک فقط بلد است عربی صحبت کند و زن شمالی که او را پیدا می‌کند احساسات مادری‌اش بیدار می‌شود و می‌خواهد از پسر در مقابل هجوم زمانه و البته زبان نیش‌دار همسایه‌ها دفاع کند. تا سال‌ها سوسن تسلیمی این فیلم تنها نماد واقعا مادرانه سینمای ایران بود که در ذهن‌مان داشتیم. و البته به جز خاک میهن برای همه (چیزی شبیه همان آغوش مادرانه سوسن تسلیمی) مساله مهم دیگر بیضایی در این فیلم، زبان است. زن و بچه‌ای که زبان یکدیگر را نمی‌فهمند و به حکم انسانیت و مهر همزبان می‌شوند.

۶. خانه دوست کجاست؟

کارگردان: عباس کیارستمی
بازیگران: بابک احمدپور، احمد احمدپور
سال ساخت:‌ ۱۳۶۵

خانه دوست کجاست؟

یکی از بهترین نتایج حاصل شده از همکاری عباس کیارستمی با کانون پرورش فکری کودکان که راه کیارستمی را به سمت جشنواره‌های مهم باز کرد. فیلم را با توجه به سوژه و تهیه‌کننده‌اش در گروه فیلم‌های کودک و نوجوان قرار می‌دهند. داستان سرراست کودکی که دفتر مشق دوستش پیش‌اش جا مانده و کل روز را دنبال خانه همکلاسی‌اش می‌گردد. فضای شمال کشور، فضاپردازی به شدت مینی‌مال، استفاده از نابازیگران و مردم محلی و داستان انسان‌دوستانه فیلم کیارستمی به شدت مخاطبان را تحت‌تاثیر قرار داد. آن مسیر روی تپه که به یک درخت آن بالا منتهی‌ می‌شود تبدیل به شمایلی از سینمای عباس کیارستمی شد.

۷. شبح کژدم

کارگردان: کیانوش عیاری
بازیگران: جهانگیر الماسی
سال ساخت:‌ ۱۳۶۵

شبح کژدم

«شبح کژدم» فیلمی درباره جنون و شیفتگی به سینما است. البته می‌توان این وابستگی و جنون را تنها به سینما محدود نکرد. کژدم در سکانسی از فیلم به سینمایی قدیمی می‌رود که «گنج‌های سیرامادره» (جان هیوستن، ۱۹۴۸) با بازی همفری بوگارت نمایش داده می‌شود. شخصیت‌های این فیلم که در جست‌وجوی طلا هستند پس از مدتی به خاطر حرص و طمع با هم درگیر می‌شوند و تمام اندوخته‌هایشان بر باد می‌رود. محمود کژدم که در زندگی شخصی‌اش ناموفق است و نتوانسته سناریوی مورد علاقه‌اش را کارگردانی کند، در ابتدا تصور می‌کند که بدون دردسر می‌تواند داستان فیلمش را اجرا کند. اما هر چه جلوتر می‌رود تمامی اصول و اخلاق را زیر پا می‌گذارد. او نامزدش را دست‌آویز اجرای نقشه‌اش می‌کند و حسن را که بهترین دوستش است قال می‌گذارد. تنها فردی که می‌تواند محمود را از این مسخ‌شدگی و خیال‌بافی رها کند، مجید برادر بزرگتر محمود با بازی ناصر آقایی است. او تنها کاراکتر معقول و منطقی فیلم است که با زندگی‌ خود کنار آمده است. فیلم نگاه طعنه‌آمیز و انتقادی به مناسبات فیلم‌های فارسی قبل از انقلاب دارد.

۸. طلسم

کارگردان: داریوش فرهنگ
بازیگران: سوسن تسلیمی، جمشید مشایخی، پرویز پورحسینی
سال ساخت:‌ ۱۳۶۵

طلسم

جزو معدود فیلم‌های واقعا ترسناک سینمای ایران که البته بیشتر در ژانر دلهره‌آور قرار می‌گیرد. داریوش فرهنگ فیلم را با اقتباس از «قلعه کولاک» بیضایی ساخت. سوسن تسلیمی که در آن زمان همسر داریوش فرهنگ و بازیگر موردعلاقه بیضایی بود در فیلم نقش اول را کنار جمشید مشایخی و روبه‌روی پرویز حسینی بازی می‌کرد. پس از مراسم عروسی، عروس و داماد همراه خویشاوندان داماد راهی روستای محل سکونت خود می‌شوند. طوفان سختی سر راه‌شان است و  عروس و داماد راه را گم می‌کنند و به قصری پناه می‌برند. شازده و مباشرش، اجازه می‌دهند که آن دو شب را در قصر سر کنند. همسر شازده، پنج سال پیش، در شب عروسی وقتی که به تالار آیینه قدم گذاشته بوده، گم می‌شود. در زیر زمینی متروک عروس با همسر شازده رو به رو می‌شود، که می‌گوید از شب عروسی با حیله مباشر در سیاه چال حبس شده‌ است. تسلیمی با گریمی سفید و لباس شب عروسی‌اش شبیه خانم هاویشام تصویر شده. موسیقی بابک بیات، بازی‌های خوب و کارگردانی داریوش فرهنگ دست به دست هم داده‌اند تا شاهد یکی از معدود فیلم‌های دلهره‌آور سینمای ایران باشیم.

۹. شیر سنگی

کارگردان: مسعود جعفری جوزانی
بازیگران: علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، حمید جبلی
سال ساخت:‌ ۱۳۶۵

شیر سنگی

ساخت چنین فیلمی الان در سینمای ایران کاملا غیرممکن است چون پیشینه تاریخی لازم دارد. از آن درام‌هایی است که لباس اهمیت دارد و طراح لباس و طراح دکور می‌خواهد. بدون کمک تلویزیون یا دولت امکان ندارد که سینمای ما الان بتواند چنین فیلمی بسازد. فیلم راجع به رقابت میان دو ایل بزرگ است که در زمان نفوذ انگلیسی‌ها در جنوب ایران با یکدیگر وارد جنگ می‌شوند. سردمدار یک ایل عزت‌الله انتظامی است و ایل دیگر علی نصیریان. حمید جبلی نقش پسر علی نصیریان را بازی می‌کند و آتیلا پسیانی هم در فیلم هست که به تبع پدران‌شان درگیر می‎شوند. تورج زاهدی آواز بسیار زیبایی را در انتهای فیلم خوانده است. یک فیلم تاریخی جنگجویانه شبه وسترن از «شیر سنگی» درآمد که فوق‌العاده جذاب است و یکی از بهترین فیلمنامه‌های تاریخ سینمای ایران را دارد.

۱۰. ناخدا خورشید

کارگردان: ناصر تقوایی
بازیگران: داریوش ارجمند، سعید پورصمیمی، علی نصیریان
سال ساخت:‌ ۱۳۶۵

ناخدا خورشید

تقوایی همان کاری را با داستان «داشتن و نداشتن» همینگوی می‌کند که سال‌ها پیش‌تر هاوارد هاکس در دل هالیوود با همفری بوگارت و لورن باکال انجام داده بود. اما کار سخت‌تری در پیش دارد چون باید رمان همینگوی را بومی‌سازی کند و آنقدر درخشان این کار را انجام می‌دهد که یک اثر هنری از نو خلق می‌کند. خواجه ماجد، ناخدا خورشید را لو می‌دهد و بار قاچاق لنج ناخدا به آتش کشیده می‌شود. دلالی به نام فرحان که می‌خواهد چند فراری سیاسی را از مرز آبی عبور دهد وارد بندر می‌شود. او با ناخدا خورشید تماس می‌گیرد. ناخدا که احتمال می‌دهد لنجش را مصادره کنند با فرحان همکاری می‌کند و چند مرد را که ظاهرا در ترور حسنعلی منصور دست داشته‌اند به آن سوی آب می‌رساند. پس از آن چند تبعیدی نیز از فرحان می‌خواهند که اسباب فرار آنان را فراهم کند. فیلمنامه «ناخدا خورشید» را می‌شود در کلاس‌های فیلمنامه‌نویسی تدریس کرد. بهترین بازی کارنامه داریوش ارجمند است و سعید پورصمیمی و پروانه معصومی هم نقش‌آفرینی‌های درخشانی دارند.

۱۱. بایسیکل‌ران

کارگردان: محسن مخملباف
بازیگران: محرم زینال‌زاده
سال ساخت:‌ ۱۳۶۷

بایسیکل ران

زمانی که هنوز فیلم ساختن درباره افغان‌های مهاجر در ایران مد نبود، محسن مخملباف بایسیکل‌ران را ساخت. پیش از آنکه القاعده افغانستان را به خاک و خون بکشد. فیلم داستان مردی افغان است که به پاکستان پناه برده و همسرش بیمار است و باید جراحی شود. مرد پول کافی ندارد و به پیشنهاد یک دوست دوره‌گردش که می‌داند مرد در گذشته قهرمان دوچرخه‌سواری بوده تصمیم می‌گیرد یک هفته با دوچرخه دور میدان رکاب بزند تا رکورد بشکند و هزینه جراحی زنش تامین شود. آن صحنه‌هایی که بعد از چند شبانه‌روز بی‌خوابی مرد مجبور می‌شود چوب کبریت لای پلک‌هایش بگذارد تا خوابش نبرد از ذهن پاک نمی‌شود. فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و فیلمنامه از جشنواره فجر شد.

۱۲. سرب

کارگردان: مسعود کیمیایی
بازیگران: فریماه فرجامی، امین تارخ، هادی اسلامی، جمشید مشایخی
سال ساخت:‌ ۱۳۶۷

سرب

تلفیقی از داستان‌های صهیونیسم‌ها و روزنامه‌نگاری آزاد با تصاویری به شدت سینمایی که یادآور کارهای ملویل می‌تواند باشد. یکی از تمیزترین کارگردانی‌های مسعود کیمیایی که با موسیقی درخشان گیتی پاشایی، همسر او، اتمسفری دلهره‌وار خلق می‌کند و تبدیل به درامی جنایی می‌شود. یک زن و شوهر یهودی با بازی‌های خوب فریماه فرجامی و امین تارخ می‌خواهند به سرزمین موعود بروند اما عمویشان که از مخالفان صهیونیسم است کشته می‌شود. پلیس مرد مسلمانی را که همسایه یعقوب بوده و برای کمک به او آمده دستگیر می‌کند. اینجا پای نوری وسط می‌آید. روزنامه‌نگاری که برادر مرد همسایه است و دانیال و مونس را قانع می‌کند پرده از چهره قاتل اصلی بردارند. آن سکانس درخشان پایانی با فریاد خبرنگاران که: «نوری شاهدو آورد» و قدم‌های پرصلابت هادی اسلامی در راهروهای دادگاه یکی از آن نماهایی ویژه‌ای است که تا ابد در دل دوستداران کیمیایی باقی خواهد ماند.

۱۳. دندان مار

کارگردان: مسعود کیمیایی
بازیگران: فرامرز صدیقی، گلچهره سجادیه، احمد نجفی
سال ساخت:‌ ۱۳۶۸

دندان مار

حتی آنهایی که با سینمای کیمیایی نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند «دندان مار» را جزو فیلم‌های خوب سینما می‌دانند. دلیلش شاید این باشد که قصه‌اش نسبت به بقیه کارهای کیمیایی چفت و بست بهتری دارد. رضا کارگر یک چاپخانه است. برادرش شهید شده. مادرش که از دنیا می‌رود پلاک برادر و یادگاری‌ها را برمی‌دارد و از خانه می‌رود تا در یک مسافرخانه ساکن شود. آنجا هم‌اتاقی دارد به نام احمد که جوان جنگ‌زده جنوبی است. روابط‌شان صمیمانه است تا اینکه یادگارهای مادر رضا گم می‌شود. تصویری که از اجتماع ایران در دهه ۶۰ می‌دهد به شدت تاثیرگذار است. مردمی که هر کدام می‌خواهند در دوران بحران برای خودشان آشیانه‌ای دست و پا کنند. «دندان مار» احتمالا بهتر از همه فیلم‌های کیمیایی حتی «سلطان» که مستقیم به خانه و اهمیتش اشاره می‌کند، درباره مفهوم و اهمیت خانه حرف می‌زند.

۱۴. کلوزآپ

کارگردان: عباس کیارستمی
بازیگران: حسین سبزیان
سال ساخت:‌ ۱۳۶۸

کلوزآپ

یکی از آن بازیگوشی‌های فرمی کیارستمی که سوژه فوق‌العاده جذابی هم داشت. فیلمی درام که شبیه مستند بود اما در حقیقت فقط بُعد رئال پررنگی داشت براساس یک داستان واقعی. حسین سبزیان شباهت زیادی به محسن مخملباف کارگردان مشهور آن دهه سینمای ایران دارد. او خود را به عنوان کارگردان به یک خانواده معرفی می‌کند و از آنها می‌خواهد برایش بازی کنند و خانه‌شان را هم لوکیشن فیلم کنند. پدر که مشکوک است با کمک دوستانی که در سینما دارد هویت او را برملا می‌سازد. کار به دادگاه می‌کشد. خانواده در نهایت رضایت می‌دهند و مخملباف به دیدن همزادش می‌رود تا با او از خانواده آهن‌خواه دلجویی کنند. فیلم تقریبا در سبک سینماوریته است و نگاه پیچیده‌ای به روان انسان دارد.

۱۵. مادر

کارگردان: علی حاتمی
بازیگران: رقیه چهره‌آزاد، محمدعلی کشاورز، اکبر عبدی، امین تارخ، حمید جبلی، اکرم محمدی، فریماه فرجامی، جمشید هاشم‌پور
سال ساخت:‌ ۱۳۶۸

فیلم مادر

یکی از تغزلی‌ترین فیلم‌های علی حاتمی است. کارگردان خانواده‌ ایرانی سنتی را روایت می‌کند که اعضایش با هم اختلافات فرهنگی و روحی زیادی دارند اما مادرشان آنها را دور هم جمع می‌کند چون می‌داند که مرگش نزدیک است. یک‌جور پاسداشت روحیه ایرانی و احترام به مادر و خانواده همراه با قاب‌‌بندی‌های زیبا که شبیه مینیاتورهای ایرانی ظریف و خوش آب و رنگ از کار درآمده‌اند. از مولفه‌های مهم فیلم باید به دیالوگ‌نویسی علی حاتمی و موسیقی دل‌انگیز ارسلان کامکار اشاره کرد. مادر یک دیالوگ محبوب از قول مادر به بچه‌هایش دارد که درس صفا و صمیمیت می‌شود: «سفره از صفای میزبان خرم میشه نه از مرصع‌پلو. حرمت زنیت مادرتون را حفظ کنین».

۱۶. هامون

کارگردان: داریوش مهرجویی
بازیگران: خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، عزت‌الله انتظامی
سال ساخت:‌ ۱۳۶۸

هامون

درباره «هامون» چه می‌شود گفت که تکراری نباشد؟ احتمالا اگر اولین فیلم کالت تاریخ سینمای ایران بعد از انقلاب نباشد جزو پنج تای اول است. فیلمی که برای اولین‌بار هدفش مخاطب روشنفکر طبقه متوسط است و قهرمانش هم از همین طبقه می‌آید. حمید هامون درگیر پیچیدگی‌های فلسفی است که باعث سردرگمی‌اش شده. از طرف دیگر زنش مهشید که هامون عاشقانه او را دوست دارد متعلق به طبقه بورژواست که می‌خواهد از هامون جدا شود. هامون وسط عشق و گیر و گورهای ذهنی‌اش دنبال مراد و رفیقش علی عابدینی است تا شاید حبل‌المتین‌اش شود. مهرجویی تمام علاقه‌اش به فلسفه را در این فیلم پیاده می‌کند. کارگردانی سکانس‌های کابوس و رویا کمی شلخته است اما دقیقا به دلیل کارکردی که در نشان دادن آشفتگی ذهن هامون دارند کارشان را درست انجام می‌دهند. این فیلمی است که خسرو شکیبایی با آن تبدیل به ستاره توانای سینمای ایران شد. بازی درخشانش در نقش هامون اوج کمال بازیگری بود.

۱۷. عروس

کارگردان: بهروز افخمی
بازیگران: ابوالفضل پورعرب، نیکی کریمی
سال ساخت:‌ ۱۳۶۹

عروس

یکی از اولین‌بارهایی که بعد از انقلاب عشق زن و مرد به صورتی تصویر شد که مرتضی آوینی درباره‌اش گفت: «در فیلم افخمی عشق زن و مرد به اندازه کافی واقعی است. نه شبیه عشق افسانه‌ای می‌شود آن‌طور که در روانشناسی اعماق مطرح شده و نه حالتی اروتیک پیدا می‌کند.» از آن گذشته بعد از تمام تلاش‌هایی که بعد از انقلاب در جهت ستاره‌زدایی از سینما صورت گرفته بود افخمی با فیلم «عروس» دو ستاره یعنی ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی را به سینمای ایران معرفی کرد. فیلم داستان پسر تحصیلکرده اما فقیری به نام حمید است که عاشق دختری به نام مهین می‌شود که خانواده متمولی دارد. پدر مهین بخاطر وضع مالی حمید با ازدواج‌شان موافق است و به همین دلیل حمید وارد کار احتکار و قاچاق دارو می‌شود و با تکان خوردن وضع مالی‌اش با ازدواج او و مهین موافقت می‌کنند. مهین اما آدم صادق و درستی است و تنش‌ها میان زوج جوان شروع می‌شود و یک اتفاق هم آن را تشدید می‌کند.

۱۸. دلشدگان

کارگردان: علی حاتمی
بازیگران: امین تارخ، اکبر عبدی، محمدعلی کشاورز، حمید جبلی، پرویز پورحسینی، لیلا حاتمی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۰

دلشدگان

سرگذشت موسیقی ایران به روایت علی حاتمی، حسین علیزاده و محمدرضا شجریان. فیلمی که می‌شود آن را یک موزیکال فاخر نامید. به دلیل مشکلات مالی در مراحل فنی «دلشدگان» با کاستی‌هایی روبه‌رو شد که مثلا صداگذاری را دچار مشکل کرد اما کلیت فیلم جزو بهترین کارهای علی حاتمی و بسیار دلنشین است. روایتی هنرمندانه از هنرمندان این مرز و بوم زیر فشار مالی و نادیده گرفتن‌ شدن‌ها. هنرمندانی که همه طاهر عاشق‌اند.

۱۹. مسافران

کارگردان: بهرام بیضایی
بازیگران: جمیله شیخی، هما روستا، فاطمه معتمدآریا، مژده شمسایی، نیکو خردمند، آتیلا پسیانی، مجید مظفری
سال ساخت:‌ ۱۳۷۰

مسافران

«ما به تهران نمی‌رسیم. ما همگی می‌میریم.» عروسی ماهرخ است و خواهرش با همسر و بچه‌هایش می‌خواهند به تهران بیایند تا آینه خانوادگی را برای عقد بیاورند. آنها در راه تصادف می‌کنند. مادربزرگ که نقش‌اش را جمیله شیخی بازی می‌کند مرگ را باور ندارد چون آینه ناپدید شده است. او اصرار بر انجام مراسم دارد. تاویل‌های فراوانی درباره زندگی و مرگ و امید از فیلم شد. خود بیضایی معتقد است که این فیلم ساده‌ای در ستایش زندگی و امیدهای جدید است. کارگردانی بیضایی فوق‌العاده و حیرت‌انگیز است. بازی جمیله شیخی و فاطمه معتمدآریا در جشنواره فجر تحسین شد. فیلم در زمان خودش فرصت اکران پیدا نکرد که خشم بیضایی را برانگیخت. بیضایی تا ده سال بعد از «مسافران» امکان فیلمسازی پیدا نکرد و می‌گویند که سید محمد بهشتی در به محاق رفتن «مسافران» نقش جدی داشته است. چنین فیلمنامه‌ای از همان سال‌های اول کارگردانی در ذهن بیضایی بود. ساختن فیلمی درباره آیین عروسی. هرچه باشد بیضایی استاد اسطوره‌ها و آیین‌هاست. فیلم «مسافران» هم از چنین مفاهیمی می‌گوید.

۲۰. از کرخه تا راین

کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا
بازیگران: هما روستا، علی دهکردی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۱

از کرخه تا راین

ابراهیم حاتمی‌کیا در اواخر دهه ۶۰ به عنوان فیلمساز جنگی خودش را اثبات کرده بود. از ابتدای دهه ۷۰ رویه جدیدش را آغاز کرد و به عنوان فیلمساز دفاع مقدس که فیلم‌هایش خارج از میدان جنگ اتفاق می‌افتند به مسائل آدم‌های جنگ پرداخت. «از کرخه تا راین» داستان جانبازی بود که برای مداوا به آلمان اعزام می‌شد و خواهرش را بعد از سال‌ها می‌دید. اختلاف فرهنگی میان خواهر و برادر، صحنه‌های جانسوز مربوط به بیماران شیمیایی همراه با ملودی تاثربرانگیز مجید انتظامی  یکی از بهترین ملودرام‌های حاتمی‌کیا را رقم زد.

۲۱. ردپای گرگ

کارگردان: مسعود کیمیایی
بازیگران: فرامرز قریبیان، گلچهره سجادیه، جلال مقدم، منوچهر حامدی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۱

ردپای گرگ

یکی از آخرین فیلم‌های مسعود کیمیایی که توانست طرفدارانش را راضی کند. از آخرین بازی‌های خوب فرامرز قریبیان که یادآور همکاری درخشان دیگر او با مسعود کیمیایی سر فیلم «گوزن‌ها»  بود. رضا به عشق زنی که دوستش دارد تصمیم می‌گیرد چاقو را کنار بگذارد اما او را متهم به چاقوکشی می‌کنند و برای مدت طولانی به حبس می‌رود. وقتی برمی‌گردد صادق خان که جزو معتمدان رضا بوده نامه‌ای برایش می‌نویسد که به تهران بیاید. فیلم دچار ممیزی‌هایی شد که داستانش را به دست‌انداز انداخت اما تصاویری که کیمیایی در این فیلم ثبت کرده و میزانسن‌ها و کارگردانی‌اش عشق سینماها را به وجد می‌آورد. مثل چکیدن آن سه قطره خون روی سفیدی کفش رضا سوار بر اسب.

۲۲. سارا

کارگردان: داریوش مهرجویی
بازیگران: نیکی کریمی، امین تارخ، خسرو شکیبایی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۱

فیلم سارا

اقتباس داریوش مهرجویی از نمایشنامه مشهور «خانه عروسک» نوشته هنریک ایبسن اولین قسمت از چهارگانه زنانه او کنار «بانو»، «پری» و «لیلا» است. بازی نیکی کریمی در نقش اول این فیلم به شدت موردتوجه منتقدان و جشنواره‌های داخلی و خارجی قرار گرفت. سارا زنی است که برای جور کردن خرج درمان همسرش مجبور است سفته گرو بگذارد با اینکه می‌داند حسام مخالف سرسخت این‌جور پول‌هاست. او از دوختن لباس عروس یواشکی در زیرزمین خانه پول گشتاسب را می‌دهد اما گشتاسب به دردسری می‌افتد و از سارا می‌خواهد حالا که حسام رییس بانک شده از او کمک بگیرد. حسام بعد از فهمیدن جریان به تندی سارا را شماتت می‌کند. سارا که قلبش شکسته به خودش می‌آید و از خانه بیرون می‌زند. او تصمیم گرفته که حالا نه برای حسام که برای خودش زندگی کند. یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های کارنامه نیکی کریمی است.

۲۳. همسر

کارگردان: مهدی فخیم‌زاده
بازیگران: فاطمه معتمدآریا، نسرین مقانلو، مهدی هاشمی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۲

همسر

سینمای ایران هیچ‌وقت به کمدی-رمانتیک روی خوش نشان نداده اما فیلم کمتر قدر دیده «همسر» فخیم‌زاده با بازی شیرین فاطمه معتمدآریا و مهدی هاشمی یکی از بهترین نمونه‌های کمدی-رمانتیک است. داستان زن و شوهری که در یک شرکت دارویی کار می‌کنند و در اثر اتفاقاتی زن رییس شوهر می‌شود. شوهر این موقعیت را تاب نمی‌آورد و حتی زندگی خانوادگی‌شان هم در معرض خطر قرار می‌گیرد.

۲۴. آدم برفی

کارگردان: داوود میرباقری
بازیگران: اکبر عبدی، داریوش ارجمند، آزیتا حاجیان
سال ساخت:‌ ۱۳۷۳

آدم برفی

کمدی داوود میرباقری در سال‌هایی ساخته شد که هنوز مهاجرت مثل امروز فراگیر نبود. شاید به همین دلیل هم طعنه‌هایش دچار ممیزی شد و اکران فیلم با مشکل روبه‌رو شد. فیلم داستان مردی است که برای گرفتن ویزای آمریکا به ترکیه رفته و چون به او ویزا نمی‌دهند تصمیم می‌گیرد لباس مبدل بپوشد و در نقش یک زن با یک آمریکایی ازدواج کند تا بتواند به آمریکا برود. اولین‌باری بود که اکبر عبدی در نقش زن‌پوش بازی کرد و البته بعد از آن بارها چنین نقشی را با موفقیت تکرار کرد اما هیچ‌کدام به بامزگی کاراکتر فیلم میرباقری از کار درنیامدند. اکران فیلم جنجال‌های زیادی به پا کرد. میرباقری در آن سال‌ها حرکت واقعا آوانگاردی انجام داده بود.

۲۵. بادکنک سفید

کارگردان: جعفر پناهی
بازیگران: فرشته صدرعرفایی، آیدا محمدخانی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۳

بادکنک سفید

از فیلم‌های جعفر پناهی احتمالا «طلای سرخ» می‌توانست در این فهرست حضور داشته باشد اما واقعیت اینجاست که بنظرم «بادکنک سفید» به لحاظ مضمونی فیلم دوست‌داشتنی‌تری است. پیش از آنکه پناهی سراغ مضامین تلخ اجتماعی برود اما در عین حال فیلم سویه اجتماعی‌اش را هم حفظ کرده. به شدت تحت‌تاثیر عباس کیارستمی و فیلم‌هایی که با کانون پرورش فکری کودکان ساخته بود. داستان دختربچه‌ای که برای خرید ماهی قرمز عید از مادرش پول گرفته اما پول داخل چاه فاضلاب می‌افتد و با کمک یک پسر بادکنک‌فروش آن را بیرون می‌آورند. نکته بامزه این است که در آن زمان تهیه‌کننده فیلم پناهی شبکه دوم صدا و سیما بود. بازیگر نقش دختربچه درخشان است. فیلم برنده دوربین طلای جشنواره کن شد. فیلمنامه را پناهی و عباس کیارستمی با هم نوشته‌اند.

۲۶. روسری آبی

کارگردان: رخشان بنی‌اعتماد
بازیگران: فاطمه معتمدآریا، عزت‌الله انتظامی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۳

روسری آبی

همین چند هفته پیش که عزت‌الله انتظامی را از دست دادیم همه دیالوگ رسول رحمانی فیلم «روسری آبی» را مرور می‌کردند وقتی آن آخر فیلم می‌گفت: «خوشبختی اون چیزی نیست که هر کسی از بیرون ببینه. خوشبختی تو دل آدمه. دل که خوش باشه، خوشبختی.» کنار «زیر پوست شهر» جزو بهترین فیلم‌های رخشان بنی‌اعتماد است و البته انتخاب از میان این دو فیلم کار بسیار سختی بود. بنظر می‌رسد اما «روسری آبی» تبدیل به فیلمی شده که هواداران پروپاقرص‌تری دارد. داستان مرد کارخانه‌داری ثروتمندی که عاشق زن زحمتکشی از کارگرانش می‌شود. طبعا بچه‌های مرد فکر می‌کنند زن به نیت پول دنبال پدرشان است. یکی از آن عشق‌های سینمایی لطیف که با جزییات پرداخت در زندگی طبقه کارگر آن را تبدیل به یکی از فیلم‌های ماندگار سینمای ایران کرده است.

۲۷. کلاه‌قرمزی و پسرخاله

کارگردان: ایرج طهماسب
بازیگران: ایرج طهماسب، حمید جبلی، فاطمه معتمدآریا، حمیده خیرآبادی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۳

کلاه قرمزی و پسرخاله

یک جایی باید از ایرج طهماسب و حمید جبلی بابت خلق عروسک‌های بامزه‌شان تشکر کرد. بگذریم که کلاه قرمزی با آیتم‌های تلویزیونی‌اش شناخته شد و در تلویزیون هم جذاب‌تر است اما اولین فیلم از سری «کلاه قرمزی» یک اتفاق بود. یک اتفاق برای سینمای کودک و یک اتفاق برای گیشه سینماها. اتفاقی که هر چند دنباله‌هایش چندان خوشایند نبودند اما قسمت اول آن خیلی خوب نوشته و شخصیت‌پردازی شده بود. داستان اینکه کلاه قرمزی اصلا از کجا آمده و چطور شده که با آقای مجری سر و کارش به تلویزیون افتاده است. شوخی‌های فیلم خوب درآمده‌اند و کاراکترها هم صمیمی و دوست‌داشتنی هستند.

۲۸. خواهران غریب

کارگردان: کیومرث پوراحمد
بازیگران: خسرو شکیبایی، افسانه بایگان، پروین‌دخت یزدانیان
سال ساخت:‌ ۱۳۷۴

خواهران غریب

اقتباس کیومرث پوراحمد از کتاب نوجوان اریش کستنر «خواهران غریب» به دلیل بازی خسرو شکیبایی و افسانه بایگان، موسیقی ناصر چشم آذر و روایت ساده و صمیمانه کارگردان باید بیشتر از این‌ها قدر می‌دید. یکی از آن فیلم‌هایی که باید مشابه آن برای سینمای کودک و سینمای بدنه بیشتر ساخته شود. فیلم‌های آبرومند، درست، استاندارد و شیرینی که هم حرمت سلیقه تماشاگران سینما را نگهمیدارند و هم می‌توانند با قصه‌شان تا انتها او را همراه کنند. «خواهران غریب» بعد از این بیست و چند سال هنوز هم فیلمی دیدنی است.

۲۹. سفر به چزابه

کارگردان: رسول ملاقلی‌پور
بازیگران: مسعود کرامتی، فرهاد اصلانی، عاطفه رضوی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۴

سفر به چزابه

از سینمای جنگ معمولا ابراهیم حاتمی‌کیا را به یاد می‌آورند اما واقعیت این است که ملاقلی‌پور در زمینه کارگردانی فیلم‌های جنگی یک سر و گردن از همه بالاتر است. نقطه ضعف فیلم‌های جنگی‌اش بیشتر در فیلمنامه است که «سفر به چزابه» با توجه به فیلمنامه خوبش تبدیل به بهترین اثر کارنامه ملاقلی‌پور و یکی از بهترین فیلم‌های جنگی سینمای ایران شده است. داستان کارگردانی که می‌خواهد یک فیلم جنگی بسازد اما رفیق آهنگسازش نمی‌تواند با فیلم ارتباط برقرار کند و درنتیجه به منطقه جنگی سفر می‌کنند. از روی فیلمنامه «سفر به چزابه» یک نسخه مینی‌سریال هم ساخته شد. مسعود کرامتی، فرهاد اصلانی و عاطفه رضوی بازیگران اصلی فیلم هستند.

۳۰. لیلی با من است

کارگردان: کمال تبریزی
بازیگران: پرویز پرستویی، شهره لرستانی، محمود عزیزی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۴

لیلی با من است

سینمای جنگ ایران به قبل و بعد از فیلم «لیلی با من است» کمال تبریزی تبدیل می‌شود. تبریزی در شرایطی که فیلم‌های جنگی همه شبیه به هم با قهرمانانی غیرواقعی بودند یک روایت طنز از میدان جنگ ارائه داد. صادق مشکینی، فیلمبردار تلویزیون از جنگ می‌ترسد و نمی‌خواهد به جبهه برود. سر یک اتفاق و برای گرفتن وام با آقای کمالی که اهل جبهه و جنگ است مجبور می‌شود به خط مقدم برود. هر قدمی که مشکینی می‌خواهد به عقب برگردد چند قدم به خط مقدم نزدیکتر می‌شود. بازی پرویز پرستویی در مرز ترس و خودداری و مسیر تبدیل شدن به یک قهرمان جنگی درخشان است. فیلمنامه خوبی که تبریزی و رضا مقصودی با هم نوشته‌اند و تدوین تبریزی باعث شده فیلم لحظه‌ای هم از ریتم نیفتد.

۳۱. بچه‌های آسمان

کارگردان: مجید مجیدی
بازیگران: میرفرخ هاشمیان، رضا ناجی، بهاره صدیقی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۵

بچه های آسمان

طبعا اولین فیلم ایرانی که به جمع پنج اثر نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان راه یافت باید در این فهرست حضور داشته باشد. «بچه‌های آسمان» از آن فیلم‌های سهل و ممتنع است. فیلمی درباره کودکی سخت‌کوش که استثنائا شباهتی به فیلم‌های کیارستمی نداشت. رنج اجتماعی قهرمان فیلم از نوع دیگری بود. در خانواده‌ای فقیر پسر برای اینکه بتواند برای خواهرش کفش تهیه‌ کند می‌خواهد در یک مسابقه دوی مدرسه دوم شود. کفش جایزه نفر دوم است. او آنقدر تلاش می‌کند که از همه جلو می‌زند و اول می‌شود. سکانس آخر به سیاق فیلم‌های مجیدی حالتی معنوی دارد. ماهی‌ها دور پاهای زخمی پسر حلقه زده‌اند گویا که دارند پای او را می‌بوسند.

۳۲. طعم گیلاس

کارگردان: عباس کیارستمی
بازیگران: همایون ارشادی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۵

طعم گیلاس

اولین فیلمی که نخل طلای کن را برای سینمای ایران به ارمغان آورد. فیلمی در ستایش زندگی که در ظاهر ساده و در کارگردانی بسیار دشوار و در مضمون به شدت فلسفی و پیچیده است. مردی که می‌خواهد خودش را بکشد دنبال کسی است که خواسته‌اش را برآورده کند و وقتی او در قبری که برای خودش کنده خوابید رویش خاک بریزد. هیچ‌کس پیشنهادش را قبول نمی‌کند به جز کارگر یک موزه که از خودکشی خودش تعریف می‌کند و اینکه چطور طعم یک توت او را به زندگی برگرداند. آقای بدیعی با بازی همایون ارشادی در مواجهه با فلسفه ساده این مرد به درک تازه‌ای از زندگی و لذت‌هایش می‌رسد.

۳۳. لیلا

کارگردان: داریوش مهرجویی
بازیگران: لیلا حاتمی، علی مصفا، جمیله شیخی
سال ساخت:‌ ۱۳۷۶

فیلم لیلا

بهترین فیلم داریوش مهرجویی است بخصوص از این لحاظ که شلختگی معمول او در کارگردانی را ندارد. فیلمی که با دقت قاب‌بندی شده، کارگردانی استیلیزه دارد و بازی‌های کاملا تحت‌کنترل کارگردان و بازیگران هستند. لیلا حاتمی با این فیلم به عنوان یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران خودش را تثبیت کرد. درک و دریافت مهرجویی از کاراکتر زن قصه‌اش حیرت‌‌انگیز است. لیلا و رضا عاشق یکدیگر هستند اما در زندگی‌شان به مشکل بزرگی برخورده‌اند. لیلا نمی‌تواند بچه‌دار شود و خانواده رضا از او که تک‌پسر است تقاضا دارند با داشتن فرزندی نسل‌شان را ادامه دهد درنتیجه لیلا باید رضایت بدهد که رضا دوباره ازدواج کند. قصه‌ای که می‌توانست خیلی سطحی و حد پاورقی‌های روزنامه‌ها باشد در دستان هنرمند مهرجویی به روایتی پیچیده از عشق بدل می‌شود.

۳۴. آژانس شیشه‌ای

کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا
بازیگران: پرویز پرستویی، حبیب رضایی، رضا کیانیان
سال ساخت:‌ ۱۳۷۶

آژانس شیشه ای

خیلی‌ها آن را بهترین فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا می‌دانند. برخی هم معتقدند که «آژانس شیشه‌ای» در حقیقت تز و تئوری حاتمی‌کیاست و بعد از آن در همه فیلم‌هایش به قهرمان همین فیلم یعنی حاج‌کاظم ارجاع می‌دهد. خیلی‌ها معتقدند که این بهترین بازی پرویز پرستویی است. ملودرامی در بستر جنگ با قهرمانان روزهای جنگ که حالا در کشور خودشان غریب بنظر می‌رسند. فیلم حرف و حدیث و حاشیه هم کم نداشت. از سلحشور که نقش سیاستمدار داستان را جلوی حاج کاظم فرمانده جبهه بازی می‌کرد تا طعنه حاتمی‌کیا به کیارستمی در فیلم با آن کاراکتری که عینک آفتابی به چشم داشت. اما فارغ از حاشیه‌ها این داستان تاثربرانگیزی سربازی بود که وقتی به جنگ رفت یک زمین داشت و یک تراکتور و از جنگ برگشت سر همان زمین بدون تراکتور. قصه عباس و حاج کاظم روایت مظلومیت مردان جبهه‌هاست.

۳۵. شوکران

کارگردان: بهروز افخمی
بازیگران: هدیه تهرانی، فریبرز عرب‌نیا
سال ساخت:‌ ۱۳۷۷

شوکران

یکی از بهترین ملودرام‌های تاریخ سینمای ایران را بهروز افخمی ساخته است. با ضدقهرمانی که در مسیر فیلم تبدیل به قهرمان معصوم می‌شود و مردی که از فریب‌خورده تبدیل به نابودگر زن می‌شود. سیما ریاحی با بازی درخشان هدیه تهرانی یکی از جذابترین کاراکترهای سینمای ایران است. زنی متفاوت با همه کاراکترهای زنی که تا آن زمان سینمای ایران به خودش دیده بود. زنی که قرار بود محمود را از راه به در کند اما معلوم شد خودش در به در عشق شده و جانش را هم بر سرش گذاشت. «شوکران» از آن فیلم‌هایی است که همه چیزش درست و به جاست. تک تک جزییاتش سر جای خودشان هستند. از آن فیلم‌هایی که تا همیشه جایگاهشان در تاریخ سینما ماندگار می‌ماند.

۳۶. درباره الی

کارگردان: اصغر فرهادی
بازیگران: گلشیفته فراهانی، ترانه علیدوستی، پیمان معادی، شهاب حسینی، مانی حقیقی، رعنا آزادی‌ور، احمد مهرانفر
سال ساخت:‌ ۱۳۸۹

درباره الی

دهه هشتاد سینمای ایران دچار زوال شد. این وسط از خاکستر سینما یک ققنوس داشتیم که اصغر فرهادی بود. بنظرم «درباره الی» همچنان بهترین فیلم اصغر فرهادی است. حتی بهتر از «جدایی نادر از سیمین». «درباره الی» فیلمی است که در آن همه ایده‌های فرهادی در باب طبقه متوسط، قضاوت، دو راهی حقیقت و دروغ و اینکه اصلا حقیقت چه چیز پیچیده‌ای می‌تواند باشد، به کامل‌ترین شکل ممکن بیان شده‌اند. الی یکی از بهترین مک‌گافین‌های تاریخ سینماست. فیلم داستان چند زوج را بیان می‌کند که به همراه دختری به نام الی به شمال سفر کرده‌اند. الی مربی مهدکودک بچه یکی از این زوج‌هاست که می‌خواهند او را با دوست‌شان احمد آشنا کنند. ولی در یک اتفاق الی غیبش می‌زند و معلوم نیست که در دریا غرق شده یا خودش رفته. قهرمان فیلم برعکس آنچه ممکن است از اسم فیلم به ذهن متبادر شود الی نیست بلکه سپیده است. این فیلم پیمان معادی و مانی حقیقی را به عنوان دو بازیگر درجه یک به سینمای ایران هدیه داد که پیش‌تر آنها را به عنوان فیلمنامه‌نویس و کارگردان می‌شناختیم. سکانس‌های تعلیق دریا و بازی حیرت‌انگیز گلشیفته فراهانی در یک سوم پایانی فیلم نفس‌گیر است.

۳۷. جدایی نادر از سیمین

کارگردان: اصغر فرهادی
بازیگران: پیمان معادی، لیلا حاتمی، شهاب حسینی، ساره بیات
سال ساخت:‌ ۱۳۹۱

جدایی نادر از سیمین

اولین فیلم ایرانی که موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد. «جدایی نادر از سیمین» فیلمی دقیق در فیلمنامه و جزییات است. سیمین می‌خواهد به خارج از کشور مهاجرت کند اما همسرش نادر به خاطر پدرش که آلزایمر دارد مخالف این مهاجرت است. او پرستاری برای پدرش استخدام می‌کند که باردار است. سر یک دعوا نادر پرستار را هل می‌دهد و بچه سقط می‌شود. حالا قصه بر سر این است که آیا نادر دروغگوی ماجراست یا پرستار. فیلمی جهان‌شمول و پیچیده با چند داستان موازی که تماشاگرش را همزمان هم سرگرم می‌کند و هم به تفکر وامی‌دارد. «جدایی نادر از سیمین» نه فقط در فهرست بهترین فیلم‌های ایرانی که در فهرست بهترین‌های هزاره سوم منتقدان خارجی هم قرار دارد.

۳۸. ایستاده در غبار

کارگردان: محمدحسین مهدویان
بازیگران: هادی حجازی‌فر
سال ساخت:‌ ۱۳۹۴

ایستاده در غبار

بالاخره نسل بعد از اصغر فرهادی هم صاحب کارگردانی شد که می‌تواند به نبوغش افتخار کند. محمدحسین مهدویان از تلویزیون با سریال «روزهای زمستان» آمد و یکی از بهترین بیگ‌پروداکشن‌های سینمای ایران را ساخت و سبک ماکیومنتری (داستانی مستندنما) را در سینمای ایران زنده کرد. «ایستاده در غبار» داستان زندگی احمد متوسلیان است. سردار سپاه با سرنوشتی تراژیک که هنوز هم عاقبتش معلوم نشده. مهدویان در پرداخت صحنه‌های جنگی به کمک سازمان فرهنگی هنری اوج البته درخشان است. نبوغش در سبک ویژه‌ای که در اولین فیلمش به کار گرفته و جسارتش برای ساخت چنین فیلم سختی تحسین‌برانگیز است. سینمای ایران از این فیلم هادی حجازی‌فر را هم شناخت. مردی که چنان در نقش متوسلیان فرو رفته بود که تصور نمی‌کردید بعد از این نقش بتوانید او را در جلد کاراکترهای دیگر هم باور کنید اما حجازی‌فر از موهبت استعداد بازیگری برخوردار است. «ایستاده در غبار» فیلمی جنگی است که موفق می‌شود هم نوآوری کند و هم قهرمانی از جنسی دیگر به سینمای ایران بدهد.

۳۹. اژدها وارد می‌شود

کارگردان: مانی حقیقی
بازیگران: همایون غنی‌زاده، امیر جدیدی، نادر فلاح
سال ساخت:‌ ۱۳۹۴

اژدها وارد می شود

مهم نیست فیلم مانی حقیقی را دوست دارید یا نه. «اژدها وارد می‌شود» فیلم متفاوت و مهمی است به همان اندازه که کتاب «ملکوت» بهرام صادقی در ادبیات متفاوت است. در دهه‌ چهل، مجرمی سیاسی به قشم تبعید شده و بعد از اینکه وارد رابطه‌ عاطفی با دختری محلی شد، توسط پدر دختر کشته می‌شود. ماموری از تهران برای پیگیری قضیه اعزام می‌شود و قصه‌های محلی و اتفاقات عجیب و غریب او را به وحشت می‌اندازند. این وسط فیلم گریزی به پدربزرگ مانی حقیقی یعنی ابراهیم گلستان و فیلم «خشت و آینه» او هم می‌زند و بخش‌هایی از فیلم شبیه مستند اما کاملا داستانی روایت می‌شوند. فیلم جسورانه‌ای است که درک آن کار ساده‌ای نیست و بارها باید دیده شود. فیلمی است که می‌تواند در تاریخ سینمای ایران تاثیرگذار باشد. یکی از معدود فیلم‌های سورئال سینمای ایران است.

۴۰. نفس

کارگردان: نرگس آبیار
بازیگران: مهران احمدی، پانته‌آ پناهی‌ها، سیامک صفری، جمشید هاشم‌پور، ساره نورموسوی
سال ساخت:‌ ۱۳۹۴

فیلم نفس

حالا سینمای ایران صاحب کاترین بیگلوی خودش شده است. نرگس آبیار مردانه، جسورانه و به دور از سانتی‌مانتالیسم فیلم می‌سازد و «نفس» روایتی متفاوت از جنگ از دریچه نگاه یک دختربچه است. دختربچه‌ای که همراه پدرش در بیغوله‌ای زندگی می‌کنند و بعد به تهران می‌آیند. ما بخشی از تاریخ ایران را از دریچه نگاه چشم دخترک می‌بینیم. شیوه روایت نرگس آبیار نفس‌گیر و متمایز است. سابقه ادبیاتی کارگردان کاملا در فیلم مشهود است. آبیار از تمام ابزارهای در دستش از ادبیات گرفته تا انیمیشن استفاده می‌کند تا روایتش جذاب و بدون احساساتی شدن احساس‌برانگیز از کار درآید. کاش نمای پایانی فیلم همان نمای جشنواره باقی می‌ماند. نمایی از بهار که چطور جنگ تکانش می‌دهد. اما حتی با وجود پایان نچسبی که در اکران بخاطر جلب مخاطب و گرفتن تلخی بیش از حد فیلم به آن تلقین شد هنوز هم «نفس» فیلم قابل تاملی است.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی