برخلاف اسطورهها، حماسههای ابرقهرمانی عدالت را دستیافتنی نشان میدهند.
و بله، بهسان ستارهای آتشین که از افلاک میگذرد، اونجرز: نبرد ابدی، نزدیک میشود. قهرمانانی پیروز گشته و قهرمانانی میمیرند، بارانی از پول بر زمین ریخته و بازاریابی فروش، زمین را به لرزه درمیآورد. تماشایی خواهد بود، فوقالعاده، مهیب. داستانی اسطورهای است، نه؟ اما آیا داستان های ابرقهرمانی هم در ستایش اسطورهها هستند؟
ابرقهرمانها را معمولا «اسطورههای مدرن» میخوانند. همانند اسطورههای یونانی یا اسکاندیناوی، داستانهای ابرقهرمانی عموما با قدرتی جادویی و تواناییهایی شگفتانگیز که شاهکارهای باورنکردنی و ماجراهای عجیبوغریب خلق میکنند، گرهخوردهاند. ورود سوپرمنِ نوزاد از سیارهاش کریپتون، یادآور داستان حضرت موسی است که در نوزادی درون سبدی به آب سپرده میشود. مبارزه هالک با غولهای بیگانه در اونجرز بهنوعی مانند مبارزه هرکول با اژدهای سهسر است. همسانی این داستانها آنقدر زیاد است که بسیاری از خدایان افسانهای درواقع به شکل ابرقهرمانها بازآفرینی شدهاند. ثور و اُدین و لوکی و هلا از افسانههای اسکاندیناوی توسط جک کربی وارد دنیای «کامیک بوک» شدند و حالا مرتبا در فیلمهای مارول ظاهر میشوند؛ مثلا آرس خدای جنگ در یونان باستان در فیلم زن شگفتانگیز (محصول سال ۲۰۱۷) با واندر ومن میجنگد.