
انتشار دومین پوستر فیلم تازه مجید مجیدی/ «فراسوی ابرها» که در هند فیلمبرداری شده این روزها مراحل فنی را پشت سر می گذارد
تیم تمپلتون (مایلز باکشی) کودکی ۷ ساله است همیشه در دنیای پر از تخیل خود سیر می کند. او تنها فرزند تد (جیمی کیمل) و جانیس (لیسا کودرو) است و همیشه مورد لطف، محبت و توجه والدینش قرار دارد. او تمایل زیادی دارد تا خود و خانواده اش تا ابد همواره همین سه نفر باقی بمانند و بخاطر همین موضوع نیز وقتی یک برادر کوچکتر به جمع آنها اضافه می شود، زندگی برای تیم به کلی تغییر می کند و او خیلی زود به برادر کوچکترش حسادت می کند، برادر کوچکتری که سعی می کند تا تمام خانه را در کنترل خود داشته باشد.
پدر تیم شیفته ی زیبایی های برادر او شده است، اما تیم به طور محسوسی به برادر خود مشکوک است. او تلاش می کند تا پرده از اسرار این کودک کت و شلواری رسمی بردارد و در این راه نیز متوجه می شود که این بچه می تواند مانند یک بزرگسال (الک بالدوین) صحبت کند و در یک ماموریت تجاری سری قرار دارد. او خود را به عنوان بچه رئیس معرفی می کند و ماموریتش نیز جلوگیری از راه اندازی کمپانی پاپی/سگ است، کمپانی ای که سعی دارد تا محصولی تولید کند که جلوی دوست داشتن بیشتر بچه های کوچک را بگیرد. تیم نیز که از ماموریت این بچه با خبر می شود با کمک کردن به او موافقت می کند و زندگی اش به روزهای معمولی خودش برمی گردد.
داوود میرباقری کارگردان سریالهای «امام علی» و «مختارنامه» در یک برنامه تلویزیونی با انتقاد از مدیرانی که تولید سریال «سلمان» را عقب میاندازند، گفته 15 سال از آماده شدن فیلمنامه این سریال میگذرد اما به تولید نرسیده است. او همچنین به نقش ایرانیان در قیام مختار و غیبت آنان در واقعه عاشورا اشاره کرده است.
میرباقری دیروز در برنامه «چهل چراغ» شرکت کرد و به سوالات محمدرضا شهیدی فرد پاسخ داد. او با گله از مسئولان فرهنگی و همچنین نیروهای متدین و مذهبی به دلیل قصور در تولید آثار فاخر گفت: «چقدر باید به خاطر «سلمان» روح و زندگیام زخم بخورد؟ این زخم ها زمانی اجر دارد که نتیجه داشته باشد. من ۱۵ سال پیش «سلمان» را نوشته ام و آماده است، دیگر خسته شده ام از این نوع کار کردن، یعنی شما سال ها زحمت می کشی ولی آخر کار با آنچه که فکر می کردی تفاوت دارد و موضع گیری ها، کمبود امکانات و یک تغییر مدیریت این همه لطمه به کار وارد می کند. سلمان را اینگونه نخواهم ساخت، سلمان را همانطوری می سازم که فکر می کردم، همانطوری می سازم که نوشتم.»
این نویسنده و کارگردان با انتقاد از بهانه برخی از مدیران که بودجه را عامل تولید نکردن آثاری همچون سلمان می دانند، اظهارکرد: «مختار به روایتی ۲۵ میلیارد و به روایتی دیگر ۳۰ میلیارد هزینه داشت. فارغ از پخش چندین باره از تلویزیون و عرضه در دیگر کشورهای مسلمان، به طور متوسط چند خانواده ایرانی یک مجموعه «مختار» را خریده و در خانه دارند؟ آن هم مجموعه ای که قیمتش ۱۵ تا ۱۶ هزار تومان است. بر این اساس مگر می شود هزینه تولید برنگشته باشد.»
میرباقری با اشاره به حضور ایرانیان در نهضت مختار بیان کرد: «نهضت مختار بدون حضور ایرانیان معنا ندارد و به محض حذف ایرانیان بود که نهضت شکست خورد. ایرانیان از بدو تولد شیعه کنار آن بودند، اما همیشه برایم سوال بوده که چطور در روز عاشورا کنار امام حسین (ع) نبودیم؟ ریشه های شیعه توسط سلمان فارسی به این مملکت آورده شد پس چرا ایرانیان در کربلا کنار سیدالشهدا (ع) نبودند؟ باید در این باره تحقیق کرد و حتما دلایلی در این باره وجود دارد.»
او با اشاره به وقتی که برای «سلمان فارسی» گذاشته خاطرنشان کرد: «میخواهم باقیمانده عمرم را با سلمان بگذرانم. سلمان همان کسی بود که به دنبال منجی می گشت و قبل از اسلام به مسیح به عنوان منجی فکر می کرد اما بعد از اسلام عشق به علی است که حالش را خوب می کند.»
یکی از جذابیتهای ژانرهای مختلف هنری این است که خود را وقف یکی از مضمونهای اساطیری خاص میکنند. برای مثال، ژانر ورزش به داستان قهرمانانی میپردازد که مهارت جسمیشان افسانهای میشود. همچنین این داستانها شیوه پیروزی این قهرمانان را در برابر ناملایمات و سختیها، شورانگیز جلوه میدهند؛ پیروزی در مسائل مختلف به لطف شجاعت و قدرت اراده. برای مثال، فیلم مرد سیندرلایی، نمایشی از زندگی مشتزنی است به نام جیمز جی. براداک1 (با بازی راسل کرو).2 در جریان رکود بزرگ اقتصادی، براداک با کسب عنوان قهرمانی سنگینوزن جهان، به نماد امید بدل گشت. براداک که به واسطه آسیبهای متعدد از پا درآمده بود، مجبور بود از خانوادهاش حمایت کند. بازگشت براداک به رینگ مسابقات، مضمون انسانی بازنده را در ذهن تداعی میسازد که در مسیر رسیدن به قهرمانی، از ارادهای راسخ و حمایت خانوادهاش بهره میبرد.
لطفاً برای مشاهده عکس به فایل پی دی اف مراجعه کنید
بسیاری از برنامههای رسانهای، مظهری از پیرنگهای اساطیری هستند و این موضوع، جذابیت آنها را توجیه میکند. برای نمونه، پیرنگ مرگ و رستاخیز را وقتی شاهد هستیم که قهرمانِ داستان دچار مرگی ظاهری میشود تا در ادامه داستان بازگردد. این مسیر داستانی، یادآور چرخه زندگی است: زندگی، مرگ و رستاخیز. گونهای از این پیرنگ را در داستانِ بازگشت موفقیتآمیز در فیلمهایی نظیر مرد سیندرلایی (2005) میتوان مشاهده کرد. در این فیلم، مشتزنی به نامِ جیمز براداک با وجودِ شکست در مراحل نخست، به مسابقه برمیگردد و مقام قهرمانی سنگینوزن را کسب میکند
داستان سریال ژاندارک در حقیقت مربوط به اسطوره ای است که در کشور فرانسه زندگی می کرده و این داستان نیز مربوط به این کشور می باشد و مسائل م اتفاقات مربوط به آن را در قالب داستانی زیبا روایت می کند.
این سریال کانادایی با توجه به حال و هوای ایالت های فرانسوی زبان این کشور ساخته شده کما این که دوگای کارگردان 43ساله این سریال هم متعلق به یکی از همین روستاهای فرانسوی زبان است.
بسیاری از برنامههای رسانهای عصر حاضر را میتوان نسخه دگرگون شده، تغییریافته یا بسطیافته اساطیر سنتی قلمداد کرد. برای نمونه، در سال 2000، برادران کوئن1 با اقتباس از حماسه اودیسه هومر، فیلمی با عنوان ای برادر، کجایی؟2 تولید کردند. در سال 2004 نیز فیلمی دیگر با عنوان تروی،3 با اقتباس از حماسههای هومر تولید شد که براد پیت در آن به ایفای نقش پرداخته بود. در واقع، داستان این برنامهها با نمایش اسطورهها، مطالبی را درباره خودِ ما، به ما ارائه میدهند و این عامل یکی از دلایلی است که به تماشای برنامههای رسانهای کلیشهای مینشینیم.
با مقایسه شیوه سازگاری و انطباق جوامع مختلف با اساطیر سنتی، به تفاوتهای موجود میان فرهنگهای گوناگون میتوان پی برد. برای نمونه، اساطیر مربوط به خلقت تقریباً در تمام فرهنگها یکسان است. با وجود این، خداوند در اندیشه یهودی ـ مسیحی، موجودی برتر و متعالی است که قبل از پیدایش جهان نیز وجود داشته است. در کتاب مقدس چنین آمده است که خداوند، آسمان و زمین را در شش روز آفرید و سپس استراحت کرد. در مقابل، در اساطیر بابل با مفهومی متفاوت از الوهیت روبهرو میشویم. در این فرهنگ، آفرینش جهان بر وجود خدایان مقدّم است. بنا بر روایات موجود در اساطیر بابل، خدایان از ادغام آب شیرین (آپسو)4 با آب شور (تیامات)5 متولد شدند. با توجه به وضعیت خشک آب و هوایی در بابل، چندان جای تعجّب نیست که در اساطیر این سرزمین، آب ریشه همه چیز را تشکیل میدهد.
در اساطیر اسکاندیناوی با روایتی دیگر از افسانه خلقت روبهرو میشویم. اساطیر اسکاندیناوی، جهانی انسانمحور و بسیار تاریک را ترسیم میکنند که پایان آن پیشتر پیشبینی شده است. به استناد اساطیر اسکاندیناوی، یمیر6 ـ غول یخی ـ از ادغام دو عنصر متضاد یعنی آتش و یخ خلق شد؛ موجودی در هیبت انسان. سپس غولها، نسل جدید خدایان را شکل دادند. بعد، خدایان برای قتل نیای خود توطئه چیدند تا با استفاده از جسم وی، زمین و دریاها را بسازند. به طور مشخص در این اسطوره از قدرتی مقتدر سخن به میان نمیآید؛ در عوض، به جای آنکه خدایان، غولها را خلق کنند، این موجودات فناپذیر (غولها) خدایان را خلق میکنند. برخلاف دو نسخه قبلی از افسانه آفرینش، خدایان اسکاندیناوی فناناپذیر نبودند؛ پیشگوییها از آن حکایت دارند که با شورش غولها و دیوها علیه خدایان، آنها (خدایان) خواهند مُرد.
در واقع، تغییراتی که در اساطیر کلاسیک رخ میدهد، به شناخت یک فرهنگ کمک میکند. برای مثال، به اعتقاد فاستر آر. مککورلی،7 افسانه آدم در هیئت یکی از اساطیر فرهنگی امریکایی درآمده است:
خلاصه داستان: علی و زهرا مشکل مالی دارند. کم کم شرایط سخت و سخت تر می شود. علی و زهرا تصمیم می گیرند این مشکل را خودشان حل کنند و بدون اطلاع والدینشان…
بچههای آسمان به کارگردانی مجید مجیدی محصول ۱۳۷۵ است. این فیلم مورد تحسین منتقدان و جامعه قرار گرفت و باعث شناخت جامعه غرب از مجیدی شد. بچههای آسمان اولین فیلم ایرانی است که به عنوان پنج نامزد نهایی جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان در سال ۱۹۹۸ انتخاب شده بود و همچنین چهار جایزه از جمله جایزه فیپرشی جشنواره بینالمللی فیلم مونترال را به دست آورد. بچههای آسمان روایتگر ماجرای برادر و خواهری است که یک جفت کفششان را به اشتراک گذاشتهاند.
عناصر اساطیری نظیر پیرنگ، مضمون، شخصیتها، نقشمایهها و تصاویر اسطورهای، غالباً در نمایشرسانهای ظاهر میشوند. مخاطب با شناخت این عناصر اساطیری به رمزهایی دست مییابد که در درک معنای غنی متن به وی کمک شایانی میکنند. موری معتقد است که «معمولاً [عناصر اساطیری] برای بازیابی کامل رویدادهای اسطورهای در ضمیر خودآگاه شخصی که با آنها آشنایی دارد، کافی هستند».(26) از این روی، تشخیص این عناصر اسطورهای در نمایشهای رسانهای برای واکاوی معنا در بازنماییهای رسانهای، روشی کارآمد به شمار میآید.
مضمونهای اساطیری
مضمون همان ایده اصلی مطرح شده در یک روایت است. حال ممکن است این ایده به طور ضمنی بیان شده باشد یا با بیانی صریح. مضمونهای اساطیری، موضوعاتی درباره شرایط انسانی و رابطه منحصر به فرد انسان با جهان هستی برمیانگیزند. رابطه نزدیکی میان پیرنگ و مضمون وجود دارد. مضمون، ایدهای ذهنی است که بیان شده یا به وسیله یک شخصیت یا پیرنگ بازنمایی شده است. از این روی، در افسانه اودیسه، ساختار نظاممند کنشها، حولِ محور تلاش قهرمان برای بازگشت به خانه، شکل میگیرد. تلاش قهرمان برای یافتن هویت، مضمون این افسانه است؛ قهرمان تنها زمانی آماده بازگشت به خانه میشود که به طور کامل، خود را بازمیشناسد.(35)
مضمونهای اساطیری با آنچه رولومی، مجموعه بحرانهای اصالت وجودِ مرتبط با مراحل تکامل بشری مینامد، مطابقت دارند. برنامههای رسانهای غالباً آن دسته از مضمونهای اسطورهای را به تصویر میکشند که به بحرانهای اصالت وجود مربوط هستند.
همه ساله در دنیای سینما تعداد زیادی فیلمهای علمی- تخیلی روی پرده میآیند. فیلمهایی که شمار زیاد آنها در قیاس با ژانرهای دیگر میتواند مبین پرطرفداربودن آنها باشد. این پرطرفداربودن هم باعث شده تا این فیلمها بیشترشان با فروشهای باورنکردنی و مافوق تصور روبهرو شوند، بهخصوص گونه ابرقهرمانی این نوع سینما؛ از آنها که تماشاگران را در لذت تماشای نیروهای مافوق طبیعی قهرمانانی چون سوپرمن، بتمن، اسپایدرمن و... شریک میکنند.
خلاصه داستان:
در خلاصه داستان "رگ خواب" آمده است: مینا بعد از جدایی از همسرش به دنبال شغل و محل اسکانی می گردد. در این مسیر با کامران مدیر رستورانی که در آن کار می کند آشنا می شود ...
بازیگران: لیلا حاتمى، کوروش تهامى، الهام کردا، لیلا موسوى، اصغر پیران، غزاله جزایرى از بازیگران فیلم هستند.
لیلا حاتمى براى بازى در "رگ خواب" موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم فجر شد .
تنطلق غدا الثلاثاء فعالیات الدورة ال 39 "لمهرجان القاهرة السینمائی الدولى" وسط حشد من النجوم المصریین والعالمیین والعرب وذلک برعایة شبکة قنوات Dmc.
رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران گفت: هنر به همراه حماسه باعث سازندگی می شود و بدون حماسه به سمت ابتذال و دنیا طلبی پیش خواهد رفت.
به گزارش ایرنا، عبدالعلی علی عسکری، پنجشنبه شب در آیین اختتامیه پانزدهمین اجلاس بین المللی تجلیل از خادمان و پیرغلامان حسینی در میدان نقش جهان اصفهان اظهار کرد: روحیه حماسه طلبی باید در جامعه گسترش یابد و نقش ذاکران و خادمان اهل بیت عصمت و طهارت در بسط و گسترش این روحیه، بسیار پررنگ و حیاتی است.
به گفته رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، اجلاس پیر غلامان، ضرب آهنگی برای محرم بود زیرا امروز همه بخش های فرهنگی در حال فعالیت برای زنده نگه داشتن نام سید الشهدا است.
خلاصه فیلم «دوران عاشقی»:
دوران عاشقی یک درام خانوادگی است که در یک بستر اجتماعی روز اتفاق میافتد.
فیلم «دوران عاشقی» در بخش مسابقه سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در 10 بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد. «دوران عاشقی» سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری و بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و در بخش های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد(شهاب حسینی)، بهترین بازیگر نقش اول زن(لیلا حاتمی)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد(فرهاد اصلانی)، بهترین موسیقی متن، بهترین تدوین، بهترین طراحی صحنه و لباس نامزد سیمرغ جشنواره سی و سوم شد.
شعار فیلم «دوران عاشقی»:
دور عاشقی گذشت و نوبت ماست هرکسی پنج روز نوبت اوست
پس از اکران موفق در داخل و خارج، فیلم سینمایی دوران عاشقى به عنوان اولین محصول مستقل سینماى ایران (بدون داشتن شریک و پخش کننده خارجى) درشبکه جهانى آمازون که بزرگترین شبکه آنلاین پخش جهانى فیلمهاى سینمایی است عرضه شد.
«دوران عاشقی» به کارگردانی و تهیهکنندگی علیرضا رئیسیان که موفقیتهاى زیادى در ایران و جهان بدست اورده بود، توسط کمپانى ایرانى-امریکائی Majsam پخش نسخه با کیفیت ممتاز و VOD خود را روز گذشته از سایت آمازون اغاز کرد و به این ترتیب پای تولیدات سینمایی ایران به این بازار بزرگ سمعى بصرى جهانى گشوده شد.
کمپانى آمازون یکی از بزرگترین کمپانیهای فعال در زمینه اینترنت و IT است که پس از اپل، گوگل و ماکروسافت چهارمین شرکت بزرگ و سودآور جهان در این حوزه میباشد و با بیش از ۸۰ میلیون بیننده بزرگترین و پربینندهترین شبکه خانگی اینترنتی جهان به حساب میآید.
بر اساس این گزارش، در حال حاضر بیش از بیست هزار فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی مختلف در این وبسایت عرضه شده است و بزرگترین کارگردانان جهان با آن همکاری میکنند. این سایت بزرگ اینترنتی در کشورهایی نظیر ایالات متحده امریکا، انگلستان، اتحادیه اروپا، ژاپن، استرالیا، کانادا و... سرویس پخش دارد.
درباره فیلم
چهار کودک و نوجوان هفت تا یازده ساله ی تکواندوکار، که پدرانشان، کارگران یک کارخانه ی تولید لوازم التحریرِ در شُرُفِ تعطیلی هستند،برای جلوگیری از بی کاری پدرانشان و گیر انداختن قاچاقچیانِ این کالا، که در واقع عاملینِ اصلی این تعطیلی هستند،به تعقیبِ آنها می پردازند، ماجراهایی شاد، اکشن و سرگرم کننده را رقم می زنند و ...
فیلم سینمایی «قهرمانان کوچک» به کارگردانی حسین قناعت از چهارشنبه ۱۲ مهرماه اکران عمومی میشود.
حادثه تروریستی در لاس وگاس امریکا، شهری که نماد زندگی امریکایی است، علاوه بر شوکآور بودن، سؤالی را پیش آورده و آن واکنش سینمای امریکا به این اتفاق تروریستی است.
لاس وگاس و هالیوود وقتی در کنار دیزنیلند قرار میگیرند، مثلث زندگی امریکایی را میسازند؛ مثلثی که هر ضلع آن دیگری را پوشش میدهد و نمیتوان حیات هر کدام از آنها را بدون دیگری تصور کرد. شهید مرتضی آوینی در بخشی از مقاله ماندگار «انفجار اطلاعات» گریزی کوتاه به «لاس وگاس» نیز زده است. آوینی بعد از توصیف دهکده جهانی که با پدیده ماهواره خود را بیش از پیش نمایان کرده است، مینویسد: «این همان دهکده جهانی است که در نیمه شبهایش ماه، هم بر کازینوهای «لاس و گاس» تابیده است و هم بر حسینیه «دوکوهه» و گورهایی که در آن بسیجیانی از خوف خدا و عشق به او میگریستهاند. دنیای عجیبی است، نه؟»
هالیوود همیشه تصویری رؤیایی از «لاس وگاس» خلق کرده است، جایی که در آن میشود انواع خوشیهای دنیایی را تجربه کرد و آرزوی هر امریکایی است که بتواند آنقدر پولدار شود که در لاس وگاس خوش بگذراند و دلار خرج کند. فرانسیس فورد کاپولا در فیلم «پدرخوانده» داستان پیدایش «لاس وگاس» را این گونه روایت میکند. «یه بچهای بود که من باهاش بزرگ شدم. اون از من جوونتر بود. از من الگو میگرفت. ما اولین کارمون رو با هم انجام دادیم. تو خیابونا کار میکردیم. اوضاع خوب بود. تو دوران منع، ما شیره قند به کانادا صادر میکردیم. کار و بارمون گرفت. پدر تو هم همینطور. بیش از هر کس دیگهای دوستش داشتم و بهش اعتماد میکردم. بعداً اون مرد به فکر ساختن یه شهر افتاد. روی یه کویر خشک. در مسیر کسانی که به غرب سفر میکنن. اسم اون بچه، مو گرین و شهری که ساخت، لاسوگاس بود».
شهری که شاهد یکی از خونبارترین حادثههای تروریستی در امریکا بوده است، اما این بار هنوز مأموران اف بیآی نتوانستهاند آن را به عربها ربط بدهند!