تاریخ خود را بساز!
آژانس تبلیغاتی: Escala، پورتو آلگره، برزیل
مدیران خلاقیت: Juliano Faerman, Jacques
مدیر هنری: Michel Morem
کپی رایتر: Felipe Lermen
تصویرسازی / عکاس: Miagui Imagevertising
تاریخ انتشار: نوامبر ۲۰۱۴
تاریخ خود را بساز!
آژانس تبلیغاتی: Escala، پورتو آلگره، برزیل
مدیران خلاقیت: Juliano Faerman, Jacques
مدیر هنری: Michel Morem
کپی رایتر: Felipe Lermen
تصویرسازی / عکاس: Miagui Imagevertising
تاریخ انتشار: نوامبر ۲۰۱۴
تهیه کننده مجموعه «با من خوش می گذره» درباره این اثر توضیح داد: ما سعی کردیم قصه ای بنویسیم که کپی نباشد. خواستیم کاری نو انجام داده باشیم و به این واسطه هنرمندان به کشورهایی بروند که کمتر امکان داشته است ایرانی ها به آنجا رفت و آمد کنند و اتفاقا احترام بیشتری برای ایرانی ها قابل هستند برخلاف کشورهایی که بسیاری از ایرانی ها به آنجا می روند ولی کمتر احترام ایرانی ها حفظ می شود. قسمتی از این مجموعه در لبنان می گذرد و قرار است در آینده به کشورهایی مثل: روسیه، مالزی، کره جنوبی، تبت و مغولستان که کمتر شناختهشده هستند هم برویم و از طرفی از این طریق توریست هم جذب کنیم.
وی بیان کرد: ما حتی بنا داریم کاری کنیم که هنرمندان این کشورها هم به ایران بیایند ولی مشکل اصلی این است که ساز و کاری نیست که از کار فرهنگی حمایت شود.
خلاصه داستان:
عباس خلبان یک هواپیمای جنگی به همراه دوربین های ساخت وطن که برای اولین بار روی جنگنده ای سوار شده است، برای شناسایی موقعیت دشمن به آن سوی مرزها می رود. و لیکن دشمن در برگشت هواپیما و خلبان را هدف قرار می دهد و از برج مراقب به او خبر می دهند که هواپیما نباید به دست دشمن برسد. عباس زنجانی(خلبان) با وجود زخمی که برداشته، مصمم می شود که در اولین فرودگاه در خاک ایران به زمین بنشیند، اما فرودگاه آبادان قدیمی و مخروبه است و قبلاً بوسیله دشمن تخریب شده است. بسیجی های آن منطقه وقتی از موضوع خبردار می شوند با تمام قدرت فرودگاه را پاکسازی می کنند. هواپیما فرود می آید، اما خلبان دوام نمی آورد و شهید می شود.
فیلم داخل هواپیما دست فرماندهان می رسد، آن ها تأکید می کنند که جنگنده نیز باید سالم به پایگاه برسد که این بار نیز نیروهای بسیجی به همراه چند خلبان و کارشناس هواپیما، طی عملیات مفصل با وجود درگیری بسیار با عراقی ها جنگنده را سلامت به پایگاه می رسانند.
کارگردان: عبدالحسن برزیده
دیالوگ ماندگار:
مالک اشتر: ای کاش می توانستم علی را به روزگاری ببرم که مردم قدرش را بدانند
فیلم سینمایی«یتیمخانه ایران» که برخی از آن تعبیر به فهرست شیندلر ایرانی می کنند جدیدترین اثر ابوالقاسم طالبی که به داستان قحطی و خشکسالی عظیم ایران در سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ در کوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران به دست قوای بیگانه انگلیس می پردازد.
حجه الاسلام دکتر هادی صادقی از نظریه پردازان حوزه مباحث نظری فلسفه رسانه و رییس دانشکده و مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار روابط عمومی تبیان درخصوص حضور این موسسه در عرصه نرم افزاری فرهنگی کشور عنوان کرد: به حمدالله موسسه تبیان در تولید محتوای فرهنگی تحت وب و برنامه های متنوع برای دست یابی به کاربری ملی پیشتاز است.
بزرگترین بیلبورد دیجیتال که شبیه به گوشی هوشمند Galaxy S7 edge ساخته شده است ۲۶۲٫۴۷ فوت ارتفاع و ۱۳۱٫۲۳ فوت عرضه دارد و کیفیت تصویر آن به گونهای است که مردم در خیابان از فاصله ۱٫۳۷ مایلی میتوانند تمام تصاویر را با جزییات کامل در آن مشاهده کنند.
سامسونگ با بررسیهایی که انجام داده است به این نتیجه رسیده که در هر روز بیش از ۸۰۰ هزار نفر مقابل این بیلبورد دیجیتال میایستند و با دقت تمام توضیحاتی که در آن منتشر میشود را مشاهده میکنند.
این بیلبورد دیجیتالی با نمایشگر LEDساخته شده است و سامسونگ قصد دارد مدلهای بعدی آن را در فرودگاه بینالمللی مسکو و شرمتیوف نصب کند.
البته پلیس راهنمایی و رانندگی مسکو اعلام کرده است که این بیلبورد تبلیغاتی به دلیل اندازه بزرگ و جذابیتی که دارد، باعث ایجاد ترافیک در خیابان شده است و میبایست محل استقرار آن تغییر کند .
در حال حاضر Galaxy S7 و Galaxy S7 edge از پرفروشترین گوشیهای هوشمند در جهان محسوب میشوند و سامسونگ با اقدام جدید خود تصمیم دارد بازار خود را در کشور روسیه هم تقویت کند.
گروهی از دانشمندان فضایی به دنبال روشی جدید برای سفر در کرم چاله های فضایی هستند تا با استفاده از سفر میان ستاره ای راهی برای بحران به وجود آمده در کره زمین پیدا کنند و...
در آینده زمین به علت آتشک محصولات کشاورزی رو به نابودی است و هر روز محصولات بیشتری نابود میشود. کوپر (متیو مککانهی) خلبان سابق ناسا که حالا کشاورز شده به همراه پدر زن، پسر جوان و دختر ۱۰ سالهاش در یک مزرعه زندگی میکنند. مورفی (دختر کوپر) معتقد است که در اتاقش یک شبح وجود دارد که سعی دارد با او ارتباط برقرار کند. کوپر و مورفی کشف میکنند...
رادیو ورزش پنج شنبه 18 شهریور به بررسی نقش رسانه در معرفی و ساخت اسطوره های ورزشی پرداخت.
به گزارش رادیو ورزش، شکی نیست رسانه های ورزشی در فرهنگ الگوهایی ایجاد کرده اند که درک مشترک اجتماعی را منسجم تر می کند. مطبوعات آگاهی عامه جامعه را واقعیت می بخشند، قهرمان می سازند و الگوهایی را به عنوان الگوهای اخلاقی و ورزشی معرفی می کنند. گاهی این اسطوره ها را از مفهوم فرهنگی به مفهوم عامیانه بدل می کنند. مثال آن توجه به تختی است. در دوره ای که یکی دو نشریه ورزشی بیشتر نداشتیم کیهان ورزشی از تختی الگویی ساخت دست نیافتنی اما مردمی. اسطوره ای از پهلوانی و جوانمردی در جامعه.
نحوه شروع معرفی تختی تا ابعاد بخشیدن به شخصیت معمولی او با قلم نویسنده این نشریه به شکل سحر آمیزی در جامعه تسری پیدا کرد و ناگهان تختی به یک پهلوان اسطوره ای تبدیل شد تا به امروز که یک قهرمان بلامنازع است. کیهان آن زمان تختی را یک الگوی قابل فهم معرفی کرد و در توده های مردم به شکل فرا اجتماعی جا انداخت. تا به تاثیر رسانه ها در ورزش بیشتر پی ببریم.
نقش رسانه های ورزشی ما را از طریق تیم و یا کشوری که تشویق می کنیم در فضا و زمان خاص آن قرار می دهد. از این طریق می خواهیم به اهمیت فرهنگی ورزش در جامعه برسیم. ورزش در سال های اخیر به نحو فزاینده ای نهادی شده است چرا که بیشتر نظام هایی که فعالیت های ورزشی را ایجاد کرده اند به شکل مشترک توسط دولت و سازمان های داوطلبی اداره می شوند.
ورزش و رسانه پنج شنبه ها ساعت 21:45 با اجرای حسین شریفی به بررسی نقش رسانه های ورزشی در جامعه می پردازد.
در هجدهمین جشن بزرگ سینمای ایران از فاطمه معتمدآریا، علیرضا رضاداد، سیدمحمد خادم و منوچهر محمدی به عنوان چهار چهره ی اثربخش سینمایی، قدردانی شد. که قابل توجه بود
پوستر جذاب هجدهمین جشن بزرگ سینمای ایران با شعار روز ملی سینما روز احترام به تماشاگر
«امیلی جان مندل» رمان نویس کانادایی و برنده سه جایزه ادبی در تحقیقاتی که انجام داده دریافته است که در بیشتر کتاب هایی که در عنوان آن ها واژه «دختر» به کار رفته و نویسنده آن ها مرد است، شخصیت های قهرمان زن آن ها سرانجام مرگ دارند.
«ماندل»، نویسنده رمان برنده جایزه «ایستگاه یازده» به دنبال علت پرفروش شدن رمان هایی بود که در عنوان آن ها از واژه «دختر» استفاده شده بود مثل «دختری در قطار»، «دختر مرده» (Gone Girl) و یا «دختری با علامت اژدها» - که اخیرا بسیار محبوبیت پیدا کرده است؛ او برای یافتن کتاب هایی با عنوان «دختر»، جستجویی در منابع دیجیتالی آغاز کرد و به نتایج جالبی رسید؛
مجموعه تلویزیونی «آوای باران» به کارگردانی حسین سهیلیزاده در سال ۹۲ از شبکه سه پخش شده است.
داستان این سریال زندگی یک تاجر دارو بهنام طاها ریاحی را روایت میکند که با بروز اتفاقاتی، سرنوشت عجیبی برای او و دخترش رقم میخورد. وقتی او پس از سالها به ایران بازمیگردد و به دنبال دختر گمشدهاش میگردد، متوجه میشود که نادر و زیور، خواهرزاده و همسر خواهرزادهاش، نتوانستهاند از دخترش نگهداری کنند و دخترش از خانه به دلیل اذیتهای آنان فرار کرده است. زیور و نادر سعی میکنند دختر خودشان را به جای دختر طاها جا بزنند؛ اما…
مستند مسابقه «ناهار فامیلی» با شعار سرزندگی حق شماست از شبکه افق و شبکه جام جم با موضوع سبک زندگی ایرانی به تهیه کنندگی و کارگردانی بلال الفت تولید و پخش می شود.
مسابقه ناهار فامیلی یک رقابت خانوادگی ایرانی است که رویکرد معرفی فرهنگ و هنر ایرانی با محوریت خانواده و بزرگترهای فامیل به مخاطب جهانی دارد.
ناهار فامیلی و فرصت خوب برای کسانی است که می خواهند هنر آشپزی را به سبک ایرانی بیاموزند. در هر برنامه، یک پدربزرگ و مادربزرگ حضور دارند و طی قرعه کشی از میان همه بچه ها و نوه هایشان، دو خانواده را برای مسابقه آشپزی انتخاب می کنند. بعد از آن رقابت شروع می شود و هر خانواده سعی می کند خوشمزه ترین غذای ایرانی را درست کند و به فینال راه یابد.
شرکت کنندگان «ناهار فامیلی» از شهرهای مختلف ایران هستند؛ چهار گروه که هر یک شامل ۴ شهر هستند رقابت خود را آغاز می کنند و در مرحله دوم از هر گروه یک خانواده به مرحله نهایی مسابقه راه پیدا خواهد کرد.
تروریستها در حال حمله به شهرهای مختلف هستند و در این بین بیمارستانها و مراکز بهداشتی را هدف اول خود قرار دادهاند.
اما از میان مردم فردی دلاورانه شروع به دفاع از این بیمارستانها درمقابل حملات تروریستها میکند و او کسی نیست جز دلاور، کارکتری که شخصیت آن در دستان شماست!
خلاصه فیلم:
احمد که عصیان نوجوانی اش را در سکوت گذرانده، فرمانده لشگری می شود که باید در دروازه های خرمشهر با دشمن بجنگند اما سرنوشت او فرسنگ ها دور از مرز ایران رقم می خورد.
قصههای مجید عنوان مجموعهای تلویزیونی، بر پایه کتابی با همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی است. این مجموعه با زبانی صمیمی و دوستداشتنی توسط کیومرث پوراحمد به نگارش درآمد و روایتگر لحظاتی از زندگی نوجوانی به نام مجید و مادربزرگش (بی بی) است. قصههای مجید جایزه کتاب برگزیده سال ۱۳۶۴ را به خود اختصاص داده و تا سال ۱۳۷۳، دوازده بار تجدید چاپ شد. در این سریال مهدی باقربیگی که ایفاگر نقش مجید است با مادربزرگ خود (مرحوم پرویندخت یزدانیان) داستان های متعددی را برای مخاطبان به نمایش می گذارند که از آن جمله می توان به ملخ دریایی، امتحان ورزش، زنگ انشاء، اردو و ... اشاره کرد.
در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷ در یکی از محلههای شهر مشهد به دنیا آمد پدر و مادرش از اهالی بخش کاخک شهرستان گناباد از توابع خراسان رضوی بودند. او دیپلم خود را در رشته اقتصاد در مشهد گرفت و برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تهران آمد. با وجود علاقه به رشته تحصیلیاش، به بازیگری، فیلمنامهنویسی و کارگردانی روی آورد .وی کار اصلی خود رادر دهه ۱۳۶۰در تاتر مشهد با مرحوم حسن حامد شروع کرد، در این دوران او تماما نقشهای غیر کمیک بازی کرد این همکاری تا مرگ حسن حامد در سال ۱۳۷۱ ادامه داشت.
درسال ۱۳۷۳ با مجموعه ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری در کنار بازیگرانی چون رضا شفیعی جم، نصرالله رادش، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی کارهای کمدی خود رادر تلویزیون آغاز کرد. در میانهٔ سال ۱۳۷۷ به همراه مجید صالحی و یوسف تیموری در گروه کودک و نوجوان شبکه یک تلویزیون، مجموعه «مجید دلبندم» و در سال ۱۳۷۹ مجموعه «قطار ابدی» را عرضه کرد و از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ مجموعههای سیب خنده، کوچهٔ اقاقیا را ارائه کرد و همچنین گروه موسیقی دمپایی را به همراه یوسف تیموری و چند تن دیگر تشکیل داد. در سال ۱۳۸۳ وارد عرصهٔ تولید سریالهای مناسبتی ماه رمضان شد و سریال «خانه به دوش» را ساخت. پس از آن در سال ۱۳۸۴ مجموعه «متهم گریخت» را به نویسندگی سعید آقاخانی، کارگردانی کرد. علی صادقی، مجید صالحی، یوسف تیموری و مهران غفوریان با حضور در کارهای رضا عطاران به شهرت رسیدهاند. او همچنین در فیلمهای سینمایی هوو و تیغ زن (هر دو ساختهٔ علیرضا داودنژاد) بازی کرد و پس از آن در فیلم سینمایی کلاهی برای باران ساختهٔ مسعود نوابی به ایفای نقش پرداخت. دیگر ساختهٔ وی سریالی به نام ترش و شیرین بود که در نوروز ۱۳۸۶ از شبکه سوم تلویزیون ایران پخش شد. او همچنین در ماه رمضان سال ۸۷ مجموعه تلویزیونی بزنگاه کارگردانی کرد و طرفداران زیادی را جذب کند. وی در دو فیلم به کارگردانی عبدالرضا کاهانی ایفای نقش کرد که در هر دو فیلم نقش جدی و متفاوتی داشت .رضا عطاران در سال ۱۳۹۰ توانست اولین فیلم سینمایی خود را با نام خوابم میآد کارگردانی کند. او قرار بود در سال ۹۰ در فیلم ضد گلوله بازی کند اما به خاطر تداخل فیلمبرداری این فیلم با فیلم خوابم میآد از بازی در این فیلم انصراف داد و جای خود را به مهدی هاشمی داد. او همچنین تیتراژ سریال نقطه سر خط را طراحی کرد.
فعالیتهای تلویزیونی: