
یک سرباز قدیمی سفری ماجراجویانه را به شمال غربی اقیانوس آرام آغاز می کند تا حقایق در مورد ناپدید شدن نامزدش را پیدا کند...

یک سرباز قدیمی سفری ماجراجویانه را به شمال غربی اقیانوس آرام آغاز می کند تا حقایق در مورد ناپدید شدن نامزدش را پیدا کند...

خبرنگار بی بی سی با انتشار پستی در صفحه توییتر خود، به محبوبیت و نفوذ جمهوری اسلامی و نصب تصاویر فراوان حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) رهبر انقلاب در شهر بصره عراق اعتراف کرد.
این در حالی است که در روزهای اخیر رسانه های ضد انقلاب با انتشار فیلم هایی از تظاهرات مردم بصره که در اعتراض به وضعیت بد معیشتی انجام شد مدعی بودند مردم این شهر با حضور ایران در عراق مخالف بوده و جمهوری اسلامی در بین آنان محبوبیت ندارد.
نفیسه کوهنورد در صفحه توئیتر خود نوشت:
” به یاد ندارم در هیچ شهر مملکت اینقدر عکس آقای خامنه ای (حضرت آیت الله سید علی خامنه ای) را دیده باشم که در هر کوچه و خیابان بصره می بینم. برای بعضی فرماندهان ایرانی در طول هشت سال جنگ گرفتن این شهر از اهداف اصلی بود. چیزی که امکان پذیر نشد. اما حالا هر طرف شهر حضور ایران را می توان دید.”
توفیقات خیره کننده صنعت سینما حاصل کار جمعی و تیمی صاحبان قدرت و ستاره سازان سینما است، نقش درصد توفیق یک فیلم در گیشه با چند تهیه کننده محوری و حامی را نمی شود انکار کرد. ظهور نسل جدیدی از فیلم های دارای چندین تهیه کننده بخشی از راز توفیق فیلم ها در گیشه و اکران سینمایی محسوب می شود.
اسطوره سازان با بررسی و نگاهی به فیلم هایی دارای 5 تا 6 تهیه کننده مثل فیلم های؛"ثور"، "ددپول" و "هشت یار اوشن"، و مجموعه های پرفروشی مثل "شگفت انگیزان" براداران وارنر با 3 تهیه کننده را برای اثبات راز توفیق و قدرت هم افزایی کارتیمی در تولید سینمایی کافی می داند. هر چند فیلم و سریال های دارای تیم نویسندگان نیز خود یکی از شاخصه های موفقیت اثر است.

تهیه کنندگان فیلم ددپول

خلاصه داستان: داستان این فیلم روایتگر زنی است به نام جولیا که به خدمت ارتش آمریکا درآمده و در تلاش است مدارکی را که در حین انجام وظیفه در این کشور به دست آورده به دوست خبرنگار خود برساند. در جریان این اتفاقات یکی از سناریوهای آزادسازی عراق به تصویر کشیده میشود. اشغال عراق توسط آمریکا در 21 مارس سال 2003 در سایه شعارهایی نظیر مبارزه با تروریسم، برقراری صلح جهانی، نابودی سلاح های کشتار جمعی و اعطای دموکراسی و آزادی به مردم عراق و همین طور اتفاقات منطقه در چند سال اخیر، دست مایه اصلی داستان این فیلم قرار گرفته است.
کارگردان: حمید بهمنی

به سراغ بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild رفتهایم تا از زبان بازیسازان از چالشهای خلق دنیای شگفتانگیز این بازی بشنویم.
سوم مارس ۲۰۱۷ (۱۳ اسفند ۹۵) با عرضه جهانی کنسول نینتندو سوییچ، افسانه زلدا نیز جان تازهای به خود گرفت؛ جایی که لینک، جنگجوی شجاع پادشاهی هایرول بعد از یک دوره طولانی در مکانی باستانی بدون آنکه چیزی به خاطر بیاورد، به هوش میآید و ماجراجوییای را رقم میزند که بسیاری از منتقدین را در سراسر جهان به تحسین وا میدارد. بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild بیشک یکی از مهمترین اتفاقهای صنعت گیم در سال ۲۰۱۷ بود و توانست تا در جشنوارهها و رویدادهای مختلف جوایز بسیاری را از آن خود کند.
اما پشت پرده ساخت این بازی بزرگ چه میگذرد و سازندگان چگونه توانستند اثری خلاقانه، پر محتوا و زیبا را خلق کنند؟ در یازدهمین قسمت برنامه فوکوس پای صحبت بازیسازان Breath of the Wild نشستهایم تا از زبان آنها در رابطه با ساخت دنیای بازی بشنویم. اینکه چگونه شرایط آب و هوا روی فعالیت لینک تاثیر میگذارد یا ایده پشت وجود سلاحهای چوبی یا فلزی بازی چه بوده است، تنها بخشی از توضیحاتی هستند که سازندگان به آن اشاره میکنند.


با اکران «اوشن ۸» این فیلم موفق شد در راس باکسآفیس آمریکا قرار بگیرد و «جنگ ستارگان» و «ددپول» را کنار بزند.
خلاصه داستان:
داستان فیلم هشت یار اوشن (Ocean’s Eight) از جایی آغاز می شود که دبی اوشن (ساندرا بولاک) که خواهر دنی اوشن سابق است، از زندان آزاد می شود و با توجه به وضعیت نه چندان مساعدش، تصمیم می گیرد یک دزدی بزرگ که مدتها در فکر آن بوده را ترتیب دهد. دزدی که چنانچه بدون دردسر انجام شود، رقمی در حدود ۱۵۰ میلیون دلار بدست خواهد آمد. دبی اما به تنهایی قادر به انجام کارها نیست و به همین جهت زنان مختلفی را برای انجام دزدی به کار می گیرد که …
نکته جالب در بررسی توفیقات 8 یار اوشن این است که این فیلم حاصل کار تیمی 5 تهیه کننده و 2 فیلم نامه نویس بوده است

انیمیشن « شگفت انگیزان » یکی از موفق ترین آثار پیکسار در طول دوران فعالیت این شرکت بوده است. انیمیشن اَبَرقهرمانی که در سال 2004 به نمایش درآمد، یعنی دورانی که هنوز اَبَرقهرمانان بر پرده و گیشه های سینما چیره نشده بودند و فیلمهایشان تا این حد محبوب و جذاب نبود. نگاه طنازانه سازندگانقسمت نخست به مقوله اَبَرقهرمان نیز در نوع خود جالب و اتفاقاً پیشرو بود. یعنی جایی که شخصیت طراح لباس در قسمت نخست، ایده های جذابی درباره مدرنیزه کردن مفهوم طراحی لباس اَبَرقهرمانان مطرح کرد که در سالهای بعد نیز آن الگوها به کار گرفته شد و شنل کلاسیک، کاربرد سابق خود را در فشن لباس اَبَرقهرمانان از دست داد!

پروفسور میشوت واندنبرگ معتقد است:«تماشای فیلم عکس العمل های عاطفی شدیدی را که واقعاً حس می شود، از وجود تماشاگر رها می سازد». از این دیدگاه سینما جایگاهی برای آرزوها وآمال آدمی می شود. رؤیاهایی که به انسان یاری می دهد تا سرخوردگی ها و یکنواختی های زندگی روزمرّه را تحمّل کند. این رؤیاها از طریق «فراموشی» ای که معمولاً قصّه های سینمای تفنّنی و عامّه پسند به تماشاچی خود عرضه می دارد، به وجود می آید. صادق هدایت، نویسنده و پژوهشگر ارزشمند ایران، می گوید:« قصّه فقط یک راه فرار برای آرزوهای ناکام است.». آرزوهایی که انسان ها به آن نرسیده اند. مشارکت احساسی و عاطفی که تماشاگر در جریان تماشای فیلم درگیر آن می شود، غالباً جنبه هم هویت شدن با یکی از قهرمانان فیلم را پیدا می کند و تماشاگر، احساساتی متناسب با وضعیّتی که بر قهرمان می گذرد، در خود می یابد که این خود نوعی تحقّق آرزوست. نمونه کامل واوج این حالت در سیستم «ستاره سازی» جلوه می کند که ابتدا در سینما ریشه گرفت و بعد به حیطه تلویزیون، رادیو و ترانه های محبوب روز نیز سرایت کرد.

نشریه فوربز سیاهه خود را از پردرآمدترین مشاهیر و سرگرمیسازان جهان در سال ۲۰۱۸ میلادی منتشر کرد.
به گزارش یورنیوز، فلوید مِیوِدِر، مشتزن آمریکایی با درآمدی بالغ بر ۲۸۵ میلیون دلار در صدر این لیست قرار گرفت در حالیکه جرج کلونی، هنرپیشه معروف و کایلی جنر، مدل ۲۱ ساله آمریکایی به ترتیب با درآمد ۲۳۹ میلیون دلار و ۱۶۶/۵ میلیون دلار در رتبههای دوم و سوم جای گرفتند.
فلوید مِیوِدِر که در تمام مسابقات عمرش شکستناپذیر باقی ماند بارها از سوی نشریه فوربز پردرآمدترین ورزشکار جهان معرفی شده است.

دکتر ابراهیم فیاض عصر یکشنبه 24 تیرماه، در سلسله گفتارهای «هنر حماسی» که به همت حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رضوی برگزار شد به موضوع بازتولید حکمت فردوسی در فرایند فرهنگ ایرانی پرداخت. استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در این نشست از ضرورت بازتولید شاهنامه فردوسی و توجه به حکمت فردوسی برای بقای شهر مشهد و فرهنگ ایران سخن گفت. چکیدهای از صحبتهای این جامعه شناس را درخصوص شهر مشهد، بحران هایی که این شهر را تهدید میکند و بازتولید شاهنامه فردوسی برای مقابله با این بحرانها میخوانید.
مردم مشهد جلوتر از مسئولان هستند
شهر مشهد شهر فرهیخته ای است. شاید فرهیختهترین شهر ایران است. چون مردمشناسم و میدانم. کتابهایی که از خانهها در میآد و در خیابان مدرس و چهار طبقه فروخته میشود در شهرهای دیگر پیدا نمی شود، در شیراز و اصفهان هم ندیدم. کتاب هایی مربوط به 60 سال پیش در همین کتابفروشی های مشهد پیدا کردم. آدمهای تحصیلکرده مشهدی هم نسل اول دانشگاه تهران بوده اند. نخبه هایی که اکنون 80 سالهاند و کسی هم اینها را نمی شناسد. من حتی نسل های قبل از بدیع الزمان فروزانفر را هم در مشهد پیدا کرده ام. اما مشهد از امکاناتی که داشت استفاده نکرد و به فساد گرایید. برخی مسئولان فقط به امام ر ا علیهالسلام و زائران توجه کردند و یادشان رفته مشهد شهری است که مقر فرهنگی بزرگ است. به نظر من مردم مشهد جلوتر از مسئولان هستند.
یکی از مهمترین چیزهایی که آستان قدس باید به آن توجه کند این است که بداند مردم مشهد از زوار مهم ترند. یعنی اول مردم مشهد نیاز به توجه دارند و بعد زوار. زوار برای مشهدیها دردسر ساز شدند، ترافیک ایجاد کردند و به بافت شهر ضربه زدند. نمونه آن محله «آبکوه» است. عربها میرفتند آبکوه و محله آبکوه از همان زمان از اعتبار ساقط شد. خیابان امام رضا علیهالسلام کوی طالب و محلههای اطراف حرم محله های بد شدند و محله هایی که تا وکیل آباد رفته است و تا طرقبه و جاده قوچان شدند محله های خوب. از نظر شــهری شهر مشهد از امام رضا علیهالسلام فرار میکند و نمیدانیم چقدر این مسئله میتواند برای شهر مشکل امنیتی ایجاد کند. در حال حاضر امام رضا علیهالسلام کنار شهر افتاده است و بقیه شهر به سمت دیگری رفته است یابد. اگر دچار فقدان حافظه تاریخی بشود گم میشــود. اگر الگوی باســتانی نداشته باشیم حتماً در تحوالت فرهنگی دچار بحران و میشویم که مشهد شده است. وقتی به خیابان سجاد، پارک ملت و خیابانه ای وکیل آباد وارد میشویم نمیدانیم کجا هستیم. مشهد گم شده است و این برای مردم دردسر است و مردم دچار بحران میشوند. مهمترین آرکی تایپ (الگوی باستانی) مشهدیها در بعد فرهنگی غیر از امام رضا علیهالسلام، فردوسی است.
اگر نتوانیم در مشهد فردوسی داشته باشیم مشهد آینده ندارد و ایران هم ندارد چون ایران بعد اسالم را فردوسی ساخته است. اگر اکنون کشور ما دچار انحطاط اخلاقی و بحران فرهنگی است، به دلیل نداشتن فردوسی است چون تفسیر آثار اینها روشن نیست. آثاری که درباره فردوسی و حافظ نوشته شده است همه رونویسی است و تفسیری از آثار اینها وجود ندارد. ما به تفسیر محکمی درباره فردوسی نرسیده ایم. به طــور کلی سیری از گذشته از جهت معرفتشناسی باید شروع شود تا به آینده برسد که ما در سه الگو تعریف میکنیم؛ الگوی باستانی، فعلی و آینده آرمانی. اگر فردوسی را به زمان حال نیاوریم به آینده هم نخواهیم رفت. درباره فردوسی کارهای مردمی زیادی انجام شده اما نظام مند نبوده است. شاهنامه خوانی در آذربایجان بسیار زیاد بوده است؛ چنانکه با زبان آذری شان شاهنامه می خوانند. بنیاد فردوسی باید کار کند، باید مثل کاری که یونانی ها برای هومر کرده اند برای فردوسی هم انجام دهد.
فیاض تصریح کرد: سیری از گذشته باید از لحاظ معرفت شناختی و فرهنگی شروع شود تا به آینده برسد که این روند، در سه الگوی باستانی، الگوی فعلی و الگوی آینده تعریف می شود. اگر نتوانیم فردوسی را به ایران بشناسانیم نمی توانیم آینده ی درخشانی داشته باشیم.
این جامعه شناس گفت: مسئولان شهر مشهد خارج از مباحث سیاسی باید فکری اساسی برای این شهر بیاندیشند. تمام مستشرقین عقیده داشتند بازسازی ایران در هر دوره ای چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، از خراسان و مشهد است. علاوه بر اینکه مشهد به فکر بازتولید خود است کشورهای همسایه مانند تاجیکستان و افغانستان هم باید این روند را طی کنند.

نام فامیلشان تحریریان بود و اصالتا اصفهانی ولی ساکن تهران. شغل پدرش هم فروش لوازم التحریر در بازار بود. فرزند چهارم خانواده بود و نور چشمی پدر. همین که دبستان را تمام کرد به حجره ی پدرش رفت و مشغول کار شد؛ شبانه درس میخواند و روزها کار میکرد. عاشق مکالمه به زبان انگلیسی بود و ول کن هم نبود. کلاس زبان میرفت و جوری شده بود که مثل بلبل انگلیسی حرف میزد. از سربازی که آمد، زن گرفت و باز به حجره ی پدرش برگشت. فامیلشان را از تحریریان به رفوگران تغییر دادند. اولین درخشش او زمانی بود که یک محموله ی مداد از ژاپن به ایران رسید و او کولاک کرد! چون همسرش برای مدادها منگوله های رنگی می ساخت و ایده میداد تا فروش بهتر شود و با این کار سودشان چند برابر شده بود! این بود که علی اکبر به فکر تجارت افتاد. چون خانواده ای مذهبی بودند و به حقشان قانع بودند، پدرش محافظه کار بود و بلند پروازی علی اکبر را که میدید میگفت آخر تو، کار دست من میدهی! علی اکبر گوشش بدهکار این حرفها نبود. کم کم کارخانه ی علی اکبر رفوگران و برادران را تاسیس کرد!
و عکس برگردان و برچسب آیه های قرآن را چاپ زدند و دعای "وان یکاد" و طرح "فالله خیرحافظا و هو ارحم الرحمین" در ایران غوغا کرد. از ماشین عروس تا ویترین مغازه ها جایی نبود که برچسب ها نباشد! این شد که سرمایه ای دست و پا کرد.
کم کم به فکر تولید قلم خودنویس افتاد ولی هرچه تلاش کرد موفق نشد!!!
تا اینکه در یک روز تابستانی، آقایی به نام بهنام، به مغازه شان آمد و لای کاغذی که در دست داشت، سه عدد قلم بود. علی اکبر شروع به نوشتن کرد و دید چه چیز خوبی است! پدرش آمد و علی اکبر گفت آقای بهنام این قلم ها را آورده. پدر نگاه کرد و نوشت و گفت علی اکبر، اینها چطوری جوهر میخورند؟ گفتم اینها جوهر نمیخورد، "خودکار" است!

عباس کیارستمی در گفتگویی پس از خواندن سوره زلزال، به آرزوی خود برای ساختن فیلمی بر اساس این سوره قرآن اشاره می کند.کتاب «سینمایی دیگر؛ چند مقاله و گفتوگو درباره سینمای عباس کیارستمی» به کوشش سیدعماد حسینی امروز دوشنبه ۳ اردیبهشت ماه در دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر رونمایی میشود. در بخشی از این کتاب پرسش و پاسخی بین ژان لوک نانسی، فیلسوف فرانسوی با عباس کیارستمی آمده است که در آن درباره قرآن صحبت میشود.
خواندن این بخش از گفتگو برای اولین بار خالی از لطف نیست:
کیارستمی: من یک سوال دارم.
(کیارستمی سوره ای از قرآن را می خواند؛ سوره زلزله)
بسم الله الله الرحمن الرحیم إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا، وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا، وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا، یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ َخْبَارَهَا، بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَی لَهَا، یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ، فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ.

فیلم سینمایی 12 سترانگ دربارۀ جنگ جنرال دوستم و طالبان در ولایت بلخ، همچنان در پردهای سینماهای ایالات متحده امریکا بهنمایش گذاشته میشود.
این فیلم از روی داستان «سربازان اسپسوار» تهیه شدهاست.
سربازان اسپسوار داستانی است که بربنیاد رویدادهای واقعی سال ۲۰۰۱میلادی در افغانستان تهیه شدهاست و جنگ ائتلاف شمال، بهویژه جنرال دوستم را با پشتیبانی امریکا برضد طالبان، بهتصویر میکشد.
نام ۱۲نیرومند اشاره به ۱۲تفنگدار نیروهای امریکا است که پس از حملات ۱۱سپتامبر، از راه ازبیکستان وارد افغانستان شدند و درکنار زیردستان مسلح جنرال دوستم، بر ضد طالبان میجنگند.
پیش از ورود این ۱۲سرباز، جاسوسان «سیآیای» با سران و فرماندهان ائتلاف شمال دیدارمیکنند و با اهدای پول، مشروب الکلی «ودکا» و تحفه، آنان را به همکاری با نیروهای امریکایی فرا میخوانند.
گفته میشود که این فیلم در مکزیکو نو در جنوب امریکا ساخته شده و نکتۀ چشمگیر آن، مناظر خشک و کوهستانی فیلم است که به کشور شباهت دارد.
از حضور نیروهای امریکایی در افغانستان ۱۶سال میگذرد و جنگ افغانستان طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا خوانده شدهاست.

بیش از ۶ سال از حضور مستشاری ایران در سوریه برای کمک به دولت قانونی این کشور و مقابله با گروهکهای تکفیری تروریستی میگذرد. در ۶ سال حضور ایران در سوریه و عراق، نزدیک ۲۰۰۰ شهید دادهایم، اما هنوز درباره نفس این حضور در داخل کشورمان نداهایی شنیده میشود و شبهاتی وجود دارد که با این حال سیستم فرهنگی کشور هنوز آن واکنش به موقع و بههنگام را در این باره از خود نشان نداده است.
در حوزههایی مثل شعر، حضور شاعران خوب و قوی است. شعرا در صف مقدم واکنش به مسائل سوریه و موضوع مدافعان حرم هستند. در عرصه داستان و موسیقی آثار تولید شده امیدوارکننده است. در عرصه فیلم و تصویر مستندسازان پیشگام این حرکت بودهاند و تاکنون تعداد زیادی از مستندسازان کشورمان در سوریه و عراق، آثار مناسبی تولید کردهاند. عکاسان نیز از این سهم بینصیب نماندهاند و با تصاویرشان حضور خود را اعلام کردهاند.
در این میان فیلمسازان سهم کمتری داشتهاند. تاکنون چهار فیلم سینمایی مستقل درباره سوریه ساخته شده که آخرین آنها «به وقت شام» بود که در جشنواره اخیر به نمایش درآمد. در عرصه سریال نیز کاملا دستمان خالی است.
حال باید پرسید که در سوریه بعد از داعش ما باید چه کنیم؟ روزی حضور نظامی تمام خواهد شد و ما باید دستاورد ۶ سال حضور را برداشت کنیم. هنوز یادمان نرفته در بوسنی چه کردیم و پشتیبانی فرهنگی بعد از جنگ را چنان به امان خدا رها کردیم و آمدیم که عربستان شد صحنهگردان فعالیتهای دینی و فرهنگی.
برای این گفتوگو سراغ یکی از افرادی رفتیم که سابقه زیادی در مستندسازی در بحران دارد و آثاری زیادی را در این زمینه تولید کرده است. سلیم غفوری که هماکنون علاوه بر شان مستندسازی، دوسالی نیز مدیر شبکه مستند است معتقد است تا زمانی که محور مستندهای تولید شده درباره سوریه سمت و سوی احساسی دارد نباید به اقناع افکاری عمومی فکر کرد. اینهاعلاوه بر این است که فعلا تصویری از کارزار سوریه از سوی ایرانیها ارائه نمیشود و هر آنچه میبینیم روایت عراقیها، فاطمیون و … است. امری که باعث میشود در آینده این سئوال ایجاد شود که اگر ما در سوریه بودیم چرا تصویری از ما ثبت نشده است.
سلیم غفوری تاکنون مستندهای نسیم حیات، جنگ پنهان، پارسیان زنگبار، آسیاییها به غزه میروند، کاروان آزادی، مرزبانان، قیام صحرا، اسرار زندان ابوسلیم، نیمه خاموش، خوابهای سیا را تولید کرده است
*وضعیت اطلاعرسانی در عراق بهتر از سوریه بود

کمتر کسی است که نداند هدف از تاسیس و تقویت صنعت سینما و سرمایه گذاری های کلان در این عرصه در دهه های اخیر تنها به دلیل ایجاد سرگرمی برای مردم و رفع خستگی آن ها از باب خیرخواهی، و یا تجارت صدها میلیون دلاری مافیای ثروت و یا حتی فرهنگ سازی در جوامع بشری مطابق امیال سران قدرت ها، نبوده است. در واقع پشت پرده نقره ای سینما بسیار بسیار پیچیده تر از آن است که روی پرده نشان می دهد.
در لابه لای تصاویر رنگارنگ و متحرکی که روی پرده سینما نقش می بندد و هر بیننده ای را مسحور خود می کند، رازهای سر به مهر و اسرار طبقه بندی شده زیادی وجود دارد که مربوط به برنامه ریزی هایی است که صاحبان اصلی سینما برای دنیا و مردم آن داشته اند.
برای مثال فیلم سینمایی «اِلسید» (el cid) که به عنوان سومین قسمت از سه گانه اعتقادی «چارلتون هستون» ساخته شد، حاوی نکاتی است که پنجاه و هفت سال بعد از انتشار آن در جهان پیرامون به وضوح می توان دید.

انیمیشن کارخانه قهرمان سازی : نجات کهکشان درواقع از روی یک مجموعه لگو ساخته شده. هدف کارخانه قهرمان سازی، ساخت و تولید قهرمانهایی با هوش بالاست که وظیفه حفاظت از کهکشان رو به عهده بگیرن. روباتهای لگویی. این کارخونه اقدام به تولید روباتی هوشمند به نام روکا میکنه. این روبات یکی از مدرنترین و باهوشترین روباتهای تولیدی این کارخانه است. اما زمانی که روکا پا به کهکشان میگذاره، بسیاری از افراد، به تواناییهای این روبات شک میکنن و اعلام میکنن که تعریفهای کارخانه از روکا پایه و اساس درستی نداشته و این روبات صلاحیت لازم رو نداره.

مدیرعامل «ستاره اول» حامی پویش کتابخوانی بخون قهرمان شو گفت: در این ایام که توجه اکثریت مردم به جام جهانی فوتبال و حواشی آن است، ما تلاش کردیم با راهاندازی پویش مطالعه کتاب «جام جهانی در جوادیه» مسأله کتابخوانی را در میان نوجوانان ترویج کنیم.

جوامع از گذشته های دور قهرمان پرور بوده اند. این قهرمان پروری و قهرمان سازی نمایانگر بخشی عمده از نیازهای روانی انسان هاست.
قسمتی از این نیاز٬ برخورد و مقابله با ترس است. افرادی که یک سر و گردن بالاتر از دیگران می ایستاده اند و در برابر ناملایمات و دشواری ها و رویدادهای وحشت بار٬ مقابله می کرده اند٬ تبدیل می شده اند به قهرمان ها. از طریق این ها٬ انسان های دیگر خود را امن تر احساس می کرده اند و در سایه ی شان احساس آرامش و راحتی. در کنار آن٬ بهانه ای داشته اند برای افتخار ورزیدن و غرور آفرینی و ارضا کردن نیاز به اعتماد به نفس.
البته بسیاری از انسان ها حالا دیگر ترسی از این ندارند که مثلا موجودی ترسناک و موهوم از گوشه ی سر بالا می کند و سبب اذیت و آزار شان می شود. با وجود این٬ جوامع عصر مدرن پیوسته دنبال قهرمان سازی و قهرمان پروری بوده اند٬ از میان مثلا دانشمندان٬ فضانوردان٬ و سربازان و در مجموع کسانی که به نحوی جان خود را به خطر می اندازند تا کار مهمی انجام دهند.
این نشان می دهد که قهرمان سازی یک لایه ی دیگر هم دارد. انسان ها٬ در وجود قهرمان ها٬ ارزش های خود را می بینند و قهرمان ها را نماینده و پاسدار این ارزش ها می پندارند. به عبارتی می توان گفت که قهرمانان حد و مرز ارزش های عمده ی یک جامعه را تعیین می کنند و به همین دلیل سمبول و الگویی می شوند در حد پرستش.

اینفلوئنسر ایرانی چند سالی است که بازار گرم و پر سودی را تجربه میکنند. زندگیهای فانتزی، جذابیتهای تصویری و نمایشی و کسب درآمد بالا از داشتن یک صفحه در شبکههای اجتماعی، همه ویژگیهایی هستند که این روزها بسیاری از افراد جامعه، بخصوص جوانان را به فکر ورود به این عرصه انداخته است. از سویی وجود اینفلوئنسرها باب تازهای را در دیجیتال مارکتینگ گشوده است که منبع نعمت و برکتی برای اینفلوئنسرها، شرکتهای دیجیتال مارکتینگ و آگهیدهندگان شده است.
اما همه چیز همین موارد زیبا نیست و داستان اینفلوئنسرهای ایرانی و اینفلوئنسر مارکتینگ در ایران دارای پیچیدگیها، زوایای تاریک، سختی و اتفاقات پیشبینی نشدهای است.
این نوشته زائیده دغدغههای نویسنده و گفتگوهایی است که با همکارانمان (بخصوص دوست عزیزم مهدی طباطبایی) در بخش بازاریابی شبکه های اجتماعی مجموعه نوین مارکتینگ شکل گرفته است.