در آستانهی برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، نگاهی می اندازیم به اسامی رکوردداران دریافت سیمرغ بلورین، از ابتدای برگزاری این جشنواره تا کنون.
رکوردداران سیمرغ بلورین کارگردانی در جشنواره فیلم فجر
در آستانهی برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، نگاهی می اندازیم به اسامی رکوردداران دریافت سیمرغ بلورین، از ابتدای برگزاری این جشنواره تا کنون.
رکوردداران سیمرغ بلورین کارگردانی در جشنواره فیلم فجر
اختصاصی سلام سینما - قهرمان یا به تعبیر تخصصیتر، پروتاگونیست یکی از عناصری است که از ابتداییترین اجراهای نمایشی، از تراژدیهای یونان باستان تا عصر الیزابتین و سینمای امروز هالیوود، با هنرهای نمایشی همراه بوده است. بعد از پیدایش و ظهور هنر سینما هم، قهرمان و پروتاگونیست پای ثابت فیلمها بوده است.
عامل اصلی جذابیت و تماشایی شدن یک فیلم صامت دهه بیستی، در کنار داستان و درام، شخصیت اصلیای بوده که داستان را جلو میبرده و کارها و رفتارهایش هرکدام حسی قوی را در تماشاگر زنده میکرد تا او به فیلم نزدیکتر شود. همینطور که در سینمای معاصر جهان هم هنوز پروتاگونیستها اصلیترین عنصری هستند که تماشاگران را مجاب به تماشای یک فیلم عامهپسند میکنند
همانطور که به تراژدیهای یونان باستان اشاره کردیم، درام در سرآغاز شکلگیری خودش از برهمکنش دونیرو و کشکش میان دو عنصر پدید آمد. همان دو قطب معروف خیر و شر که عموماً قهرمان درام به عنوان نماینده خیر و دشمنش به عنوان نمادی از شر در تراژدیها به پروتاگونیست و آنتاگونیست موسوم گشتند. امروزه هم در ادبیات تخصصی سینمایی از قهرمان با همان عنوان پروتاگونیست یاد میشود.
چهارمین قسمت از فصل جدید برنامه «نقد سینما» جمعه شب ۲۰ تیرماه از شبکه پنج روی آنتن رفت. در این قسمت علاوهبر نقد و بررسی فیلم مستند «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی، در قالب پروندهای ویژه به فقدان روایت سینمایی از جنگ بوسنی و کشتار مسلمانان در سربرنیتسا همزمان با بیستوپنجمین سالگرد این جنایت پرداخته شد.
در بخش نخست برنامه امیررضا مافی میزبان محمدرضا عرب مستندساز و کارگردان سینما بود تا بر مبنای تجربیات و مشاهدات بیواسطه این فیلمساز به مرور مختصات و تبعات فاجعه کشتار مسلمانان در بوسنی و بهخصوص سربرنیستا بپردازد.
عرب در آغاز این بخش با گرامیداشت یاد بیش از ۹ هزار مسلمان غیرنظامی قربانیشده در این نسلکشی، در پاسخ به سوال مافی درباره دلیل کمکاری خود در سینما پس از کارگردانی فیلم سینمایی «ندارها» در سال ۸۸ گفت: بخشی از اشکال از خود من است که اساساً فیلمسازِ تندتند فیلم ساختن نیستم. فیلمنامه برایم مهم است. فیلمنامههای گوناگونی بعد از «ندارها» به دستم رسید که هر کدام به دلیلی به سرانجام نرسید. مثل فیلمنامه «ملاقات در وین» که مربوط به اوایل شکلگیری داعش بود.
دو فیلم «خروج» و «طلا» که آغازگر مسیر سینمای آنلاین بودند، در حالی با مجموع فروش بیش از ۴ میلیارد تومانی به کار خود پایان دادند که هنوز خبری از انتشار آمار شفاف فروش در این حوزه نیست!
به گزارش مهر، حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی این هفته و در گفت و گویی اینترنتی درباره ابهام در آمار فروش فیلمهای عرضهشده در قالب «سینما آنلاین» ضمن تأیید تلویحی این ابهام تأکید کرد: «آمار فروش فیلمها با جزئیات در مورد اکران عمومی در دسترس علاقهمندان و محققان وجود دارد، و من از دوستان خواستهام این وضعیت در مورد اکران آنلاین هم به وجود آید. باید دادهکاوی درستی در این زمینه صورت بگیرد چون هم فعالان سینما و هم حتی جامعهشناسان و گروههای دیگر به این اطلاعات نیاز دارند.»
مسعود فراستی در نقد و بررسی فیلم «خروج» آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا در ابتدا با اشاره به شرایط به وجود آمده در نشست خبری فیلم خروج اظهارداشت: جوی که آنجا حاکم شد یک جو ضد نقد بود، یک جو غیرفرهنگی بود و جو بیش و کم حمله ناجوانمردانه به مهمترین فیلمساز بعد از انقلاب ما بود.
وی با بیان اینکه ابراهیم حاتمیکیا از نظر من همچنان مهمترین و بهترین فیلمساز بعد از انقلاب است، افزود: من از دو فیلم دیدبان و مهاجر به شدت دفاع کردم و از کرخه تا راین، چ و به وقت شام هم تا حدودی دفاع کردم.
این منتقد سینما تصریح کرد: وقتی فیلمسازی 5 فیلم دارد که قابل تعریف دارد، تعریف نه به معنای باج دادن بلکه نقد دارد، قطعا بهترین فیلمساز تا این لحظه سینمای ایران است. یعنی از ۶۷ تا الان ۳۱ سال کار سینمایی یعنی بهترین فیلمساز سینمای ایران. حاتمی کیا تنها فیلمساز سینمای ایران است که هر چه که هست را در اثرش میآورد. یعنی خودش را پنهان نمیکند. خودی دارد که پنهان نمیکند. یعنی چیزی دارد. خود داشتن کار سادهای نیست. ابراهیم خود دارد و این در آثارش دیده میشود. چه زمانی که حالش خوب نیست و چه زمانی که حالش خوب است در اثر دیده میشود.
وی افزود: این چیزهایی که گفتم شما عزیزان که من را میشناسید میدانید تماما راست است. ما با چنین فیلمسازی طرفیم و باید بدانیم که نقد از سر دلسوزی و دوست داشتن است. اگر شما چیزی را دوست نداشته باشید برایش دلسوزی و نقد ندارید. ماقبل نقد است. اگر شما با چیزی مساله دارید، دلسوزی، نقد آغاز میشود. نقد نه از سر دشمنیاست و نه ارعاب و خودنمایی است. جامعهای که نقد ندارد جامعه رو به جلویی نیست.
سینمای ایران در مقایسه با جهان، کمتر به بازسازی زندگی قهرمانهای واقعی تمایل نشان میدهد و فیلمسازان ایرانی عموماً ترجیح میدهند قهرمانهایشان را شخصاً از صفر تا صد خلق کنند. این در حالی است که سینمای جهان (و بالاخص هالیوود) هر سال چند بیوگرافی مهم بر اساس داستانهای واقعی را به علاقمندان این سبک عرضه میکند؛ در ایران امّا نمونههای چنین آثاری انگشت شمارند.
نگاهی کلی به آثار قهرمان محور در تاریخ سینمای ایران پس از انقلاب، نشان میدهد که قهرمانهای برجسته فیلمهای ایرانی به دو گروه قهرمانهای ملی و قهرمانهای دینی تقسیم میشوند. از شاخصترین قهرمانهای دینی در فیلمهای ایرانی میتوان به شخصیت پیامبر اسلام (ص) در فیلم «محمد رسول الله (ص)» مجید مجیدی، حضرت مریم (ع) در «مریم مقدس» و حضرت سلیمان (ع) در «ملک سلیمان» هر دو به کارگردانی شهریار بحرانی اشاره کرد. مهمترین قهرمانهای ملی فیلمها نیز عبارتند از شهید چمران در «چ» ابراهیم حاتمیکیا، امام خمینی (ره) در «فرزند صبح» بهروز افخمی، حاج احمد متوسلیان «ایستاده در غبار» اثر محمد حسین مهدویان و جهان پهلوان تختی در فیلم «غلامرضا تختی» بهرام توکلی
مراسم اختتامیه سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر عصر سه شنبه ۲۲ بهمن در مرکز همایشهای برج میلاد تهران برگزار شد.
بنا بر این گزارش، این مراسم با تلاوت آیاتی از قرآن کریم به صورت رسمی اجرا شد و اجرای این مراسم را «محمدرضا شهیدیفرد» برعهده داشت.
در ادامه این مراسم تیزر جشنواره و کلیپ سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برای حضار پخش شد. پس از پخش کلیپ محمدرضا شهیدیفرد بهعنوان مجری مراسم پشت تریبون قرار گرفت و ضمن خیر مقدم به مهمانان گفت: بازهم به بهانه سینما دورهم جمع شدیم آن هم در چهل و یکمین پیروزی انقلاب اسلامی ایران. سال پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشتیم. بلایای طبیعی اتفاق افتاد. امروز سالگرد چهلمین روز شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی است که خونش باردیگر ما را گردهم جمع کرد. هواپیمای اکراینی سقوط کرد و هموطنان ما فوت شدند. روزها و شبهایی هم داشتیم که برخی معترض، منتقد و… بودند. در جشنواره هم به جز یکی دو نفر که تصمیم گرفتند در جشنواره نباشند و ما به تصمیم آنها احترام میگذاریم باقی سینماگران ترجیح دادند با مردم همراه شدند. در «خروج» حاتمی کیای عزیز اعتراض مردم را نشان داد، در روز صفر اقتدار ملی به تصویر درآمد، مجید مجیدی با فیلمش تذکر داد که بهواسطه گنجهای تقلبی از خودمان غافل نشویم.
پوستر فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا منتشر شد.
به گزارش رسیده، پوستر فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا و تهیه کنندگی حبیب والی نژاد با تصویری از فرامرز قریبیان رونمایی شد.
طراحی این پوستر برعهده خانه طراحان انقلاب اسلامی بوده است.
از نیمه تابستان تاکنون اخبار زیاد و متنوعی از تدارک فیلمسازان برای ساخت فیلمهای سینمایی جدید منتشر شده و شنیدن نام بعضی از آنها نوید رقابتی داغ را در جشنواره فیلم فجر پیش رو میدهد.
یکی از مهمترین کارگردانهایی که این روزها خبرهای ساخت فیلم جدیدش منتشر میشود داریوش مهرجویی است که بعد از 6 سال بالاخره قصد کرده فیلمش را کلید بزند. البته پیشتر حرف از ساخت «سنتوری 2» بود اما فعلا مهرجویی به دنبال ساخت «لامینور» با بازی علی نصیریان است تا بعد از 40 سال و پس از فیلمهای «گاو»، «پستچی»، «آقای هالو»، «دایره مینا» و «مدرسهای که میرفتیم» در ششمین فیلم یک بار دیگر با هم کار کنند.
«لامینور» به تهیهکنندگی رضا درمیشیان با بازی علی نصیریان، سیامک انصاری و پردیس احمدیه به عنوان بازیگرانی که تاکنون معرفی شدهاند، ساخته خواهد شد.
سینما به نسبت بقیه صنعتهای غربی خیلی دیر وارد ایران نشد. ایرانیها خیلی زود آموختند که چطور از صنعت سینما بهره ببرند. اولین فیلم ناطق ایرانی یعنی «دختر لر» سال ۱۳۱۲ شمسی یعنی ۱۹۳۳ میلادی ساخته شد. اولین فیلم ناطق جهان فقط ۳۳ سال قبلتر از آن در پاریس به نمایش درآمده بود. در طول این سالها سینمای ایران همیشه یکی از افتخارآمیزترین ارکان فرهنگ و هنر کشورمان بوده است. انتخاب بهترین فیلمهای سینمای ایران حتی در ۴۰ سال اخیر هم کار سختی است. بنابراین نمیتوان فهرست بهترین فیلمهای ایرانی پس از انقلاب را به ۱۰ یا ۲۰ فیلم محدود کرد.
با مرور بهترین فیلمهای ایرانی بعد از انقلاب به چند نکته پی میبریم: اول اینکه علیرغم همه غر زدنهای درباره سینمای گلخانهای دهه شصت در همان چند سالی که سینمای ایران پا گرفته فیلمهایی تولید شده که حتی تصور ساخته شدن آثاری شبیه آنها امروز کار سختی است. بخشی از آن به بودجه برمیگردد و برخی به خلاقیت هنری و بلندپروازی و آرمانخواهی سازندگانشان. دوم اینکه احتمالا دهه ۸۰ راکدترین و بدترین دوران سینمای ایران بوده است. فقط اصغر فرهادی است که در دهه ۸۰ جریانساز ظاهر میشود. در این هفت سالی که از دهه ۹۰ گذشته هم وضعمان چندان بهتر نیست. تنها سال خوب این دهه سال ۹۴ بوده است که سینمای ایران با فیلمهایی از ژانرهای مختلف برای سلایق متفاوت تکان خورد.
در آخر اینکه شاید بهتر بود از هر کارگردان یک فیلم انتخاب میشد اما واقعیت این است که حاتمی، مهرجویی، کیمیایی و بیضایی را با کارنامههای درخشانشان یا فرهادی را با دو اسکاری که برای سینمای ایران به ارمغان آورده نمیشد به یک فیلم محدود کرد. درنهایت کمی سلیقه شخصی هم در هر انتخابی وجود دارد که نمیشود از آن عبور کرد. بخصوص وقتی تنها یک منتقد انتخابکننده باشد. با این حال تلاش کردم سلیقه شخصیام درصدی از انتخابها را دربربگیرد و بخش بزرگترش برآیند نظراتی باشد که در طول تاریخ سینمای ایران درباره این فیلمها داده شدهاند.
کارگردان: بهرام بیضایی
بوی پیراهن یوسف نام فیلمی ایرانی به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و محصول سال ۱۳۷۴ میباشد. آهنگساز اثر مجید انتظامی و دستیار کارگردان فیلم آتیلا پسیانی هستند.
خلاصه داستان:
دایی غفور راننده یک تاکسی فرودگاه، با وجود همه مدارکی که ثابت میکند پسرش یوسف در جنگ شهید شده، هنوز فکر میکند که او زنده است و حتی حرف دامادش اصغر را که همرزم یوسف بوده قبول نمیکند. او با این که پلاک یوسف را هم در شکم یک کوسه یافتهاند، همیشه منتظر است پسرش بازگردد. دایی غفور در فرودگاه با دختر جوانی به نام شیرین آشنا میشود که برای یافتن برادرش خسرو که در جنگ گم شده از اروپا به ایران آمدهاست. یکی از آزادگان که در زندان با خسرو، برادر شیرین بوده و به ایران بازگشته، با شیرین تماس میگیرد و میخواهد اطلاعاتی بدهد. شیرین و دایی غفور به دیدن او میروند و آزاده به آنها میگوید که خسرو سالم است و به زودی بازمیگردد. اما پنهانی به دایی غفور میگوید که نتوانسته حقیقت را به شیرین بگوید، زیرا خسرو در جریان یک اعتصاب در اردوگاه اعدام شدهاست. اصغر، داماد دایی غفور که معالجه اش را در آلمان ناتمام گذاشته و برگشته، مانند دایی غفور فکر میکند یوسف زنده است. به همین دلیل به مرز قصرشیرین ـ محل ورود اسرا ـ میرود. شیرین در تدارک استقبال از خسرو است که از حقیقت آگاه میشود. او به دایی غفور اعتراض میکند که میخواسته او را هم مانند خودش، اسیر توهم بازگشت عزیزش کند. شبی که شیرین قصد رفتن به پاریس را دارد، اصغر تلفنی به دایی غفور خبر میدهد که اطلاعاتی از خسرو به دست آمده و او به زودی به ایران بازمیگردد. دایی غفور و شیرین شبانه به سمت قصر شیرین حرکت میکنند. صبح روز بعد، هنگامی که شیرین در میان آزادگان به دنبال خسرو میگردد، ناباورانه یوسف را میبیند و مژده بازگشت عزیز دایی غفور را به او میدهد.
سینما و تلویزیون، هنر-صنعتهایی هستند که به شدت علاقهمند به برخورد و اکشن و موقعیتهای تضادآفرین و نحوه غلبه بر این موقعیتها و بازگشت به شرایط تعادل هستند. در حقیقت داستانهای واقعی اسارت، جان میدهند برای ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی و ... . اصلاً خود این داستانها اگر به درستی روایت شوند، بدون هیچ تکنیک روایی و ...، میتوانند جذب کننده مخاطبان باشند. سینمای ایران نیز نسبت به این موضوعات بکر و سینمایی، البته بیتفاوت نبوده و نسبت به آنها ادای دینی داشته است. نگاهی به چند مورد از این ادای دینها میاندازیم.
بوی پیراهن یوسف
اثری از ابراهیم حاتمیکیا
آلبوم موسیقی متن فیلم سینمایی «به وقت شام» در ۲۲ قطعه با هنرمندی کارن همایونفر دوشنبه ۱۷ اردیبهشت با حضور ابراهیم حاتمی کیا، کارن همایونفر و جمعی از اهالی سینما و موسیقی در پردیس کورش رونمایی می شود.
مراسم رونمایی از این آلبوم موسیقی در اکران مردمی فیلم «به وقت شام» در سانس ساعت ۲۲ در پردیس سینمایی کورش با حضور سینمادوستان برگزار خواهد شد.
گفتنی است کارن همایونفر سیمرغ موسیقی متن سی و ششمین جشنواره فیلم فجر را برای موسیقی فیلم «به وقت شام» از آن خود کرد.
«به وقت شام» داستان یک فروند هواپیمای ترابری ایرانی است که از ایران عازم فرودگاه دمشق میشود. هادی حجازیفر و بابک حمیدیان، خلبان و کمکخلبان هواپیما و پدر و پسر هستند. آنها در کنار یکدیگر قرار است یک محموله بشر دوستانه را از ایران به سوریه منتقل کنند. پدر و پسر خلبان در سوریه میان تروریستهای تکفیری به دام افتاده و به اسارت برده میشوند. حالا آنها اسیر داعش هستند.
پوستر فیلم سینمایی «به وقت شام» براساس طرحی از خانه طراحان انقلاب اسلامی منتشر شد. طراحی لوگوی این فیلم بر عهده سینا رعیت دوست و طراحی گرافیک آن پویا سرابی انجام داده است.
هادی حجازی فر و بابک حمیدیان بازیگران اصلی این فیلم هستند و به همراه آنها، جمعی از بازیگران مطرح سوری و لبنانی نیز در فیلم ایفای نقش میکنند.
این فیلم به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکنندگی محمد خزاعی، جدیدترین محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر رونمایی خواهد شد.
به گزارش ایسنا، در جشنواره فجر امسال در کنار فیلمهایی با موضوعات و ژانرهای متفاوت، آثاری هم هستند که نام سازندهاشان سابقهای از ساخت فیلم با موضوع جنگ و دفاع مقدس دارد مثل ابراهیم حاتمیکیا و پرویز شیخطادی، اما کارگردانهایی هم هستند که مخاطبان سینما در وهله اول هیچ تصوری از تماشای یک فیلم جنگی از آنها ندارند.
ابراهیم حاتمیکیا یکی از فیلمسازان حاضر در جشنواره سیوششم است که پس از ساخت فیلم «بادیگارد»، امسال با فیلمی به جشنواره میآید که به نوعی در حوزه جنگ طبقهبندی میشود.
«به وقت شام» با بازی بابک حمیدیان، هادی حجازیفر، جواد عزتی و جمعی از بازیگران اهل سوریه، به حوادث منطقه و اسلام تکفیری میپردازد و روایتگر ماجرایی از هواپیمای کمکی ایران به سوریه است که برای فرود در فرودگاه دمشق دچار مشکل میشود.
حاتمیکیا با ساخت فیلمهایی همچون دیدهبان، مهاجر، وصل نیکان، از کرخه تا راین، خاکستر سبز، بوی پیراهن یوسف، برج مینو، روبان قرمز، موج مرده و آژانس شیشهای از فیلمسازان بنام حوزه جنگ و دفاع مقدس در سینمای ایران شناخته میشود.
«محمد خزاعی» امسال در سیوششمین جشنواره فیلم فجر با دو فیلم پر بحث «امپراتور جهنم» و «به وقت شام» حضور دارد که هر کدام از این فیلمها به موضوعات حساس و سیاسی در منطقه می پردازد. «به وقت شام» کاری از ابراهیم حاتمی کیا است که به موضوع داعش و فعالیت این گروهک تکفیری در سوریه می پردازد. این فیلم، برای نخستین بار در سطح اول سینمای ایران به صورت مستقیم به حوادث منطقه و اسلام تکفیری می پردازد.
«امپراتور جهنم» نیز فلسفه ایجاد داعش و گروه های تکفیری را روایت می کند و همچنین روابط سعودی ها با رژیم اسراییل را نمایش می دهد. این پروژه سینمایی به صورت مخفیانه و به دور از چشم رسانه های محلی و بین المللی تولید شده است و بدون شک این فیلم در ایران و کشورهای منطقه با مشکلاتی مواجه خواهد شد و جنجال های گسترده ای را در پی خواهد داشت.
«امپراطور جهنم» از آن دسته فیلم هایی است که در سکوت خبری کامل ساخته شد و علیرغم انتخاب برای حضور در بخش «چشمانداز سینمای ایران» سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، پرویز شیخ طادی و خزاعی در این دوره از جشنواره به خاطر عدم توجه به فیلم و انتخاب آن برای بخش مسابقه و سودای سیمرغ از حضور در جشنواره انصراف دادند چراکه شاید هیات انتخاب آن جشنواره از انتخاب «امپراطور جهنم» در بخش سودای سیمرغ به دلیل موضع افشاگرانه فیلم در خصوص وهابیت، واهمه داشته اند.
«سیدمحمود رضوی» نیز در مقام تهیه کننده دو فیلم «لاتاری» و «دارکوب» در جشنواره سی و ششم حضور دارد. او پیش از این نیز با محمدحسین مهدویان و بهروز شعیبی کارگردانان جوان این دو فیلم کار کرده است. رضوی این بار دو فیلم با موضوع اجتماعی را تهیه کرده است که یکی به موضوع اعتیاد و عشق مادر و فرزندی و دیگری به موضوع فقر و قاچاق دختران ایرانی می پردازد.
بادیگارد - Bodyguard
خلاصه داستان:
-چرا این قدر دیر اومدی؟ -ماموریت بودم! -شغلت چیه؟ -تو حفاظتم! -نگهبانی؟ -محافظم! -آهان پس بادیگاردی…
داستان فیلم بادیگارد در مورد شغل حفاظت از اشخاص مهم می باشد که نقش اصلی آن را پرویز پرستویی (در نقش حیدر) ایفا می کند.