خلاصه داستان:
قیس ابن مُسهّر، نماینده امام حسین علیه السلام، با نامه ای برای سلیمان بن سُرد خزاعی به طرف کوفه می رود. در راه به دست راهداران عبیدالله بن زیاد (والی کوفه) دستگیر و به زندان افکنده می شود. قیس پیش از دستگیری نامه را از بین می برد و در زندان به همراه دیگر زندانیان برعلیه حکومت بنی امیه شورش می نماید. حصین ابن نمیر، فرمانده راهداران ، قیس را به زندان ابن زیاد در کوفه ، منتقل می کند. ابن زیاد به پیشنهاد مشاورش، خالد، از قیس می خواهد که در مسجد سخنرانی کند و به دروغ به مردم بگوید که امام حسین علیه السلام قصد بیعت با یزید لعنة الله علیه را دارد. قیس می پذیرد ، اما در روز موعود با زیرکی فراوان علیه یزید سخنرانی می کند. ابن زیاد، که به خشم آمده، او را از فراز دارالعماره کوفه به زیر می اندازد و بدین گونه پیش از واقعه غم بار کربلا به شهادت رسیده و به دیدار مولایش می شتابد.