فیلمی مثل تومیریس ساخته میشود، دو دلیل عمده دارد؛ اولی ایجاد یک حس همدلی و غرور ملی در مردم قزاقستان و دومی مهیا کردن شرایط برای روی کار آمدن آلیا نظربایف، کوچکترین دختر نورالسلطان نظربایف است.
تومیریس داستان یک دختر صحرانشین از قبیله ماساژتهاست که وقتی کودک است، پدرش بهدست یکی از قبایل رقیب کشته میشود و پس از گذراندن یک زندگی سخت، نهایتا همسر رئیس یکی از قبایل دیگر میشود. او زنی جنگاور و نظامی است. کوروش هخامنشی سفیری به سرزمین ماساژتها میفرستد و همسر تومیریس را دعوت میکند تا برای مذاکره به برج بابل برود. پس از اینکه همسر تومیریس و رئیس ماساژتها قبول نمیکند زیر یوغ کوروش دربیاید، در یک شبیخون، ایرانیها میهمانکشی میکنند و همسر و پسر تومیریس را میکشند.
تومیریس هم سفیر کوروش را که میگوید این افراد توسط راهزنها کشته شدهاند، به قتل میرساند. سپاه کوروش به سرزمین ماساژتها حمله میکند و دربرابر تدبیر نظامی تومیریس زمینگیر میشود. آنها سر کوروش را میبرند و در خون فرومیکنند و جشن میگیرند.
فیلم بهشکل واضحی در ساختن تاریخ باستان از ضعف شدید مطالعاتی رنج میبرد. در مشخصات فیلم گفته شده که زبان آن فارسی باستان و ترکی باستان است، اما فارسی آن بدترین و ناشیانهترین لهجه فارسی امروز را دارد، درحالیکه پر از لغات عربی امروزی هم هست و به هیچوجه جنبه باستانی ندارد؛ یعنی فارسی امروزی را غلط و ضعیف صحبت میکنند و اسمش را فارسی باستان گذاشتهاند.