نگاهی به فیلم ضد ایرانی «مامور مخفی»
اگر بخواهیم «مامور مخفی» را با دیگر آثار ضدایرانی مانند «آرگو»، «سپتامبرهای شیراز» و... مقایسه کنیم، قطعا از پایینترین کیفیت برخوردار بوده و هیچ هیجان و تنشی بین بازیگران آن را مشاهده نمیکنیم. حضور یک جاسوس زن در تهران باید برای مخاطبینش نوعی فضای ملتهبآوری را فراهم کند ولی آنچه که در فیلم دیده میشود چیزی جز یک بازی بیروح و کسلکننده نیست!
آثار سینمایی تولید شده در جهان مختص یک جامعه، کشور، منطقه جغرافیایی یا حتی یک قاره نیست. وقتی فیلم سینمایی تولید میشود، خصوصا اگر به زبان انگلیسی باشد، مخاطبین جهانی دارد و در دسترس همگان قرار میگیرد. سیاستمداران و سینماگران هالیوودی از دهه 1990 به بعد هیچ فرصتی را جهت تشدید دشمنی با انقلاب ایران و ماهیت اسلامی آن با تولید آثار ضدایرانی از دست نمیدهند. در سینمای هالیوود «ایرانهراسی» یک موضوع اساسی و دغدغه کارگردانان است که و با آثار سینمایی هر چند ضعیف خود، به دنبال خدشهدار کردن مردم و سیاست ایران هستند.
با توجه به نظریه اجتماعی«"کاشت» که به بررسی آثار بلندمدت تلویزیون بر افراد میپردازد، رسانههای تصویری، قویترین ابزارهای داستانگویی(بد یا خوب) در فرهنگها هستند. همچنین نظریه «یادگیری ذهنی اجتماعی» نیز درباره رسانهها میگوید، تلویزیون، مدلهایی جذاب و قابلباور را در اختیار ما میگذارد تا با آنها همزادپنداری کنیم و تجربههای خود را بر اساسشان شکل و تطابق دهیم.
جامعهشناسان سیاسی تقریباً تمام آثار ضدایرانی هالیوود را نمود بارز نظریه کلیشهای «ساموئل هانتینگتون» موسوم به «برخورد تمدنها» میدانند، نظریهای که معتقد است پس از جنگ سرد، تفاوتهای فرهنگی و مذهبی، دلیل اصلی جنگ و درگیری در دنیا است، نه تفاوتهای سیاسی، ایدئولوژیک و یا اقتصادی!
فیلم «The Operative» یا همان «مامور مخفی»، جدیدترین اثر سینمایی ضدایرانی که در سال 2019 اکران شد. روایت فیلم درباره جاسوسی یهودی به نام «ریچل» با بازی «دایان کروگر» که برای سرویس جاسوسی موساد کار میکند. «ریچل» در یک ماموریت جدید به ایران سفر کرده و با پوشش «یک معلم زبان انگلیسی» با فردی به نام «فرهاد رضوی» با بازی «کاس انور» که یک شرکت تامینکننده قطعات الکترونیکی دارد وارد رابطه میشود تا اطلاعاتی را از این شرکت برای موساد منتقل کند.
اگر بخواهیم «مامور مخفی» را با دیگر آثار ضدایرانی مانند «آرگو»، «سپتامبرهای شیراز» و... مقایسه کنیم، قطعا از پایینترین کیفیت برخوردار بوده و هیچ هیجان و تنشی بین بازیگران آن را مشاهده نمیکنیم. حضور یک جاسوس زن در تهران باید برای مخاطبینش نوعی فضای ملتهبآوری را فراهم کند ولی آنچه که در فیلم دیده میشود چیزی جز یک بازی بیروح و کسلکننده نیست!
این فیلم از جمله آثار درجه دو یا سه سینمای اسرائیل-آمریکاست که حتی دیگر سینماگران نسبت به اثر «یوال آدلر» کارگردان این فیلم، واکنش های منفی داشتند و انتقاد زیادی به آن داشتند.
هالیوود ریپورتر در نقد فیلم «مأمور مخفی» آن را فاقد توانایی موفقیت در سطح بینالملل عنوان میکند و آن را فیلمی میداند که برای رسیدن به پایان عجله دارد.
«ورایتی» نیز در نقد این فیلم به عدم تطابق آنچه از تهران در فیلم مأمور مخفی دیده میشود با جغرافیای تهران اشاره میکند. این رسانه همچنین از بازیهای فیلم و درنیامدن رابطه میان «ریچل» و «فرهاد» انتقاد میکند.
«ریچل» زمانی که پا به تهران میگذارد وارد رابطهای رمانتیک با طعمه مورد نظر موساد میشود. کارگردان فیلم که به دنبال واقعیسازی اثر خود دارد، ظاهرا شخصی در داخل با دوربین از خیابانها و مناطق مختلف تهران فیلمبرداری کرده و برای سازندگان فیلم ارسال کرده تا از آن استفاده کنند. اما هرچقدر فیلم جلو میرود کمترین شباهتی در صحنههای فیلم و افراد ایرانی درون فیلم دیده میشود.
شاید در ابتدا مخاطبی که به تماشای این فیلم میپردازد، منتظر دیالوگها و اقدامات ضدایرانی باشد، اما برای مخاطب باورکردنی نیست که بعضی سکانسها و دیالوگهای فیلم از خباثت سرویسهای جاسوسی پرده برمیدارد. در قسمتی از فیلم «ریچل» که میخواهد ایرانِ پس از انقلاب را بشناسد، به بیان نحوه زندگیاش در ایران و همواره در گفتگو با مردم خوشمشرب ایرانی به ذکر جزئیاتی پرداخته و دیدگاه منفی جهان را از اساس اشتباه میداند.
پاگرچه سازندگان «The Operative» معتقدند که فیلمشان یک اثر سیاسی نیست ولی روایت فیلم آنقدر زیرکانه نیست که مخاطب متوجه هدفِ ساخت چنین فیلمی نشود! رخداد اصلی فیلم زمانی است که «ریچل» و «فرهاد» باهم دیدار میکنند ولی مشخص نمیشود که «فرهاد» چه ارتباطی با سران سیاسی ایران دارد و اقداماتش در فعالیتهای انرژی هستهای ایران چیست؟!
شخصیت «ریچل» در این فیلم به هر چیزی شبیه است جز یک مامور موساد! از روابط عاشقانهاش با «فرهاد» بگیرید تا اظهار تاسف بابت اینکه نگهبانِ شرکت الکترونیکی «هادی» را میکشد! از سوی دیگر وقتی «ریچل» به شرکت «فرهاد» رفت و آمد کرده و به راحتی بدون هیچ دوربین مداربسته و پروتکل حفاظتی به حساسترین اطلاعات امنیتی کشور دست پیدا میکند.
«مامور مخفی» در دو سکانس مختلف بهجای آنکه ایران و سیاستهایش را سیاه نشان دهد، دچار گل به خودی شده؛ در سکانس اول «ریچل» با ماشین حمل بمب از مرز ترکیه وارد ایران شده و با همان بمبها دانشمندان هستهای را ترور کردند که در این قسمت بر همگان ثابت شد که این اقدام خرابکارانه توسط عوامل موساد در ایران رخ داد. در سکانس دوم، مخاطبان مشاجره لفظی «ریچل» و «فرهاد» درباره تحریمهای آمریکا علیه ایران را مشاهده میکنند که «فرهاد» میگوید: «آمریکا و اسرائیل کودکان را در منطقه ترور میکند و ایران باید از واردات تجهیزات پزشکی تحریم شود!»