سینمای ایران چند سالی است که دچار مشکل بزرگی به نام فقدان قهرمان در فیلمها شده است. نبود قهرمان از یک سو و روی آوردن فیلمسازان ایرانی به پرداختن به ضدقهرمان و فیلمهای خنثی، تبعاتی اجتماعی در پی دارد.
سینمای ایران چند سالی است که دچار مشکل بزرگی به نام فقدان قهرمان در فیلمها شده است. نبود قهرمان از یک سو و روی آوردن فیلمسازان ایرانی به پرداختن به ضدقهرمان و فیلمهای خنثی، تبعاتی اجتماعی در پی دارد. «محمد دیندار» مستندساز و منتقد سینما، موضوع جایگاه قهرمان در سینما و علت فقدان آن در سینمای ایران را در مستندی به نام «قهرمان من کو؟» مورد بررسی قرار داده است. مستند قهرمان من کو؟ پس از پخش از شبکه افق سیما، با استقبال خوبی روبهرو شده و بازخوردهایی را در میان چهرههای سیاسی، فرهنگی و سینمایی داشته است. دیندار درباره علت اینکه سینمای ایران قهرمان ندارد، توضیح میدهد.
سینمای ایران از بدو آغاز تا اوایل دهه ۷۰ سینمایی قهرمانمحور است، اما از آن دوره به بعد قهرمان کمکم از سینما حذف شد. چرا سینمای ما به سمت حذف قهرمان رفت؟
در دهه ۶۰، جامعه در فضای دفاع مقدس بود. میان مردم همدلی وجود داشت و آرمانهای انقلاب اسلامی در جامعه برقرار بود. همین موضوع قهرمانپروری را در سینما رواج میداد. شور و شوق و نشاط از جامعه به سینما تزریق میشد و متقابلاً سینماگر نیز بر اساس همان نشاط به سوی ساخت فیلم قهرمانمحور میرفت. ولی بعد از دوران دفاع مقدس مسئولان با این بهانه که دوران جنگ و دفاع تمام شده، دیگر به سینمای دفاع مقدس به طور جدی نپرداختند و از سوی دیگر سینما ظاهر روشنفکرانه به خود گرفت و نگاه فیلمسازان ایرانی به سمت جشنوارههای خارجی فیلم متمایل شد که ضدقهرمان بودند و به دنبال نمایش فضای سیاه از جامعه بودند.
سینمای ایران در مقایسه با جهان، کمتر به بازسازی زندگی قهرمانهای واقعی تمایل نشان میدهد و فیلمسازان ایرانی عموماً ترجیح میدهند قهرمانهایشان را شخصاً از صفر تا صد خلق کنند. این در حالی است که سینمای جهان (و بالاخص هالیوود) هر سال چند بیوگرافی مهم بر اساس داستانهای واقعی را به علاقمندان این سبک عرضه میکند؛ در ایران امّا نمونههای چنین آثاری انگشت شمارند.
نگاهی کلی به آثار قهرمان محور در تاریخ سینمای ایران پس از انقلاب، نشان میدهد که قهرمانهای برجسته فیلمهای ایرانی به دو گروه قهرمانهای ملی و قهرمانهای دینی تقسیم میشوند. از شاخصترین قهرمانهای دینی در فیلمهای ایرانی میتوان به شخصیت پیامبر اسلام (ص) در فیلم «محمد رسول الله (ص)» مجید مجیدی، حضرت مریم (ع) در «مریم مقدس» و حضرت سلیمان (ع) در «ملک سلیمان» هر دو به کارگردانی شهریار بحرانی اشاره کرد. مهمترین قهرمانهای ملی فیلمها نیز عبارتند از شهید چمران در «چ» ابراهیم حاتمیکیا، امام خمینی (ره) در «فرزند صبح» بهروز افخمی، حاج احمد متوسلیان «ایستاده در غبار» اثر محمد حسین مهدویان و جهان پهلوان تختی در فیلم «غلامرضا تختی» بهرام توکلی.
در همایش سالیانه دیمارک مهندس محمودی، مدیرعامل شرکت تبلیغاتی فست کلیک عنوان کرد.شاد باشیم برترین هشتگ مسئولیت اجتماعی
همایش سالیانه دیمارک (دیجیتال مارکتینگ)، دهم مرداد ۹۸ با حضور مدیران کسبوکارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ و برندینگ به همراه دو پنل تخصصی تحت عنوان پنل اینفلوئنسرها و پنل کسب و کارهای موفق، به میزبانی مرکز سمینارهای کسب و کار ماهان در محل برگزاری همایشهای صدا و سیما برگزار شد.
در این سمینار، جناب آقای مهندس محمودی، مدیرعامل شرکت تبلیغاتی فست کلیک با موضوع بازاریابی ویروسی و تکنیکهای بکارگیری آن به عنوان ابزار پوست اندازی بازاریابی در اقتصاد فوق رقابتی امروز سخنرانی کردند.
با توجه به مخاطبین خاص این همایش، محمودی سخنان خود را با بیان راهکارهای تبلیغات موثر و همچنین ارائه برترین ابزارها و تکنیکهای تولید محتوای مناسب و نحوه مهندسی بازنشر آن با کمترین هزینه در شبکههای اجتماعی و فضای دیجیتال مارکتینگ کشور، تکمیل کرد.
وی در ادامه سخنرانی خود، به رونمای کمپین #شاد_باشیم پرداخت و آن را برترین هشتگ مسئولیت اجتماعی خواند.
مدیرعامل فست کلیک با ابراز پر اهمیت بودن اثر اجتماع و شاد کردن فضای جامعه، حضار را به حمایت و استمرار این کمپین دعوت کرد.
گفتنی است؛ دیمارک بزرگترین و تخصصیترین جشنواره سالیانه دیجیتال مارکتینگ در ایران است که بر سه محور اصلی «استراتژیهای برتر در دنیای دیجیتال»، «ابزارهای دیجیتال مارکتینگ» و «بازاریابی دیجیتال و D.I.M.C موفق » پایهگذاری شده است و مخاطبان آن، مدیران بازاریابی و فعالان درحوزه بازاریابی آنلاین است.
صدیق برمک کارگردان افغانستانی فیلم "اسامه" را در سال 2003 ساخت که فرصت اکران بین المللی پیدا کرد و جوایز مهمی از جشنوارههای معتبر کسب نمود.
داستان فیلم:
در دوران طالبان، زنی پرستار که شوهرش در جنگ های داخلی و برادرش در جنگ با روس ها کشته شده، با مادر پیر و دختر نوجوانش زندگی فقیرانه ای دارند. بیمارستانی که در آن کار می کند به افلاس افتاده، دکترها و مسئولان بیمارستان به دلیل نبود بودجه و بی اعتنایی حکومت آنجا را ترک کرده اند و در آخرین مراجعه او، شاهد خالی شدن کامل بیمارستان است.
از سوی دیگر، رفت و آمد او دخترش در سطح شهر بدون همراهی یک مرد طبق مقررات طالبان ممنوع است. مادربزرگ موهای دختر را کوتاه می کند و لباس های پدرش را به او می پوشاند تا هیبتی پسرانه پیدا کند و بتواند مادرش را در خارج از خانه همراهی کند. مادر، او را نزد یکی از دوستان سابق شوهر مرحومش که شیرینی فروشی محقری دارد می برد تا با شاگردی او، نان بخور و نمیری به خانه بیاورد. دخترک که مورد ظن و توجه یکی از افراد طالبان قرار گرفته، در دومین روز کار، به اجبار به مدرسه ای برده می شود که کارش تربیت "طالب" برای آینده حکومت است.
هنگامی که یکی از مدرسان پیر مدرسه در حمام به بچه های نوجوان آموزش غسل جنابت می دهد، شک همومی نسبت به دختر بودن دخترک برانگیخته می شود و از آن پس مدام در معرض آزار بچه ها و چشم طمع مردان طالبان است. تنها حامی او پسرکی ست که با اسفند دود کردن گدایی می کند و با اینکه روزی دخترک را با مادرش دیده و رازش را می داند، در برابر نوجوانان مهاجم از او دفاع می کند. و اوست که نام اسامه را بر دخترک می گذارد. خیلی زود و پس از یک تنبیه (آویخته شدن در چاه) راز دخترک برملا می شود و به زندان می افتد تا چند روز بعد به همراه عده ای دیگر در ملاء عام مجازات شود. یکی از این افراد یک مستندساز غربی ست که به جرم "عکسبرداری و جاسوسی علیه طالبان" به مرگ محکوم و به گلوله بسته می شود، دیگری یک زن پرستار غربی ست که سنگسار می شود، و اما... مدرس پیر مدرسه از قاضی تقاضا می کند که دخترک را به جای مجازات، به او بسپارند تا به جمع همسرانش اضافه کند. دخترک را به خانه می آورد و زنان دیگر او را می آرایند تا شب که پیرمرد بازمی گردد مراسم زفاف را با به جا آورد، و سپس در بشکه ای آب گرم، غسل می کند.
همزمان با سالروز تأسیس دانشگاه صدا و سیما صفحه اینستاگرام این دانشگاه راه اندازی شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه صدا و سیما صفحه اینستاگرام این دانشگاه شامل تصاویر مربوط به پیام ها، رویدادهای علمی و پژوهشی و اخبار دانشگاه صدا و سیما، دانشکدههای تولید رادیو و تلویزیون، فنی و مهندسی رسانه، هنرهای دیجیتال، ارتباطات و دانشکده دین و رسانه میشود.
با اینستاگرام دانشگاه صدا و سیما به آدرس IRIBuniversity@ همراه شوید.
کتاب «دولتها چگونه به سینما کمک میکنند» ترجمه گروهی از مترجمان و به کوشش شهاب اسفندیاری و فرزام امین صالحی در جشنواره جهانی فیلم فجر رونمایی میشود.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه صدا و سیما به نقل از ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، کتاب «دولت ها چگونه به سینما کمک میکنند» به کوشش شهاب اسفندیاری و فرزام امین صالحی در نشست «سیاست گذاری سینما در عصر جهانی شدن» که در سالن دانشکده صدا و سیما رونمایی شد
همایش رهبری تغییر | شناخت فرصت های پیش روی بیمه های زندگی در ایران
با حضور محمود امراللهی؛ مدیر عامل اسبق بیمه ایران، سید مهرداد هاشمی؛ مدرس دانشگاه، محمدرضا عمرانی؛ مدیر گروه الیت، حمید امامی؛ مدیر فروش و بازاریابی بیمه زندگی، علیرضا رجب؛ مدیر ارشد فروش بیمه پاسارگاد، محمد مهدی ربانی؛ مدیر مسول مجله خلاقیت و موسس ویدان، حمیدرضا محمودی؛ مدیرعامل فست کلیک
کشور افغانستان به سبب مخاطرات سیاسی و فرهنگی و جنگهایی که از سر گذرانیده و همچنین منازعات داخلی هرگز نتوانسته سبب ساز پدیدههای فرهنگی ذاتی خود باشد.
در تمام این سالها اگر جرقه ای در پهنهی فرهنگی این کشور روی داده به سبب فعالیتهای هنرمندان این کشور خارج از مرزهای افعانستان بوده است.
با اینهمه سینمای افغانستان بین سالهای 1965 تا 1970 در حالیکه میتوانست به ظهور و حتی به بلوغ برسد، بدلیل منازعات سیاسی به یکباره بیفروغ شد. جنگ با شوروی سابق و پس از آن درگیریهای داخلی و همچنین پیدایش طالبان همگی باعث شد سینما در افغانستان هیچ رشدی نداشته باشد.
برای اولین بار در سال 1302 شاه امان الله یک پروژکتور شخصی وارد این کشور کرد که سرمنشا ایجاد یک سینمای کوچک گردید. این سینما که در سال 1313 و با نام بهزاد تاسیس شده بود سرانجام تعطیل گردید؛چون شرایط فرهنگی به گونهای بود که قاطبه ی مردم با این پدیده مخالفت نشان میدادند.
این صحنه را تکرار کنید
طراحی و اجرا خانه طراحان انقلاب اسلامی
کریمی از حضورش در مقابل دوربین «سرزمین کهن» کمال تبریزی به عنوان اولین تجربه سریالش خبر داد
به گزارش راسخون به نقل از قانون آنلاین، این بازیگر گفت: فیلمبرداری این فیلم در لاهیجان ادامه داشت و بازی من طی روزهای گذشته به پایان رسید.
کریمی از حضورش در مقابل دوربین «سرزمین کهن» کمال تبریزی به عنوان اولین تجربه سریالش خبر داد و اظهار کرد: از 25 آبان ماه کارم در این سریال آغاز میشود و در بخش کوتاهی از فصل سوم که فیلمبرداری اش یک ماه به طول خواهد انجامید، حضور دارم و برای سال بعد در فصل سوم «سرزمین کهن» حضور کامل خواهم داشت.
وی تجربه همکاری با کمال تبریزی در «خیابانهای آرام» را بسیار خوب برشمرد و به ایسنا گفت: احترام زیادی برای ایشان قائل هستم و همین باعث شد که پیشنهادشان را برای حضور در این سریال بپذیرم.
نیکی کریمی فیلم «زندگی جای دیگری است» به کارگردانی منوچهر هادی را نیز برای حضور در جشنواره فیلم فجر خواهد داشت
آنچه باید درباره «جنگ جهانی سوم» بدانید؟
«سفر قندهار» فیلمی ایرانی است، اما استعدادهای سینمایی افغان مانند نیلوفر پذیرا بازیگران اصلی آن هستند. این فیلم داستانی منحصربهفرد از زندگی خانوادهای افغان را به تصویر میکشد و در واقع یک نیمهزندگینامهای محسوب میشود درباره زنی متولد افغانستان که مجبور میشود برای یافتن خواهرش از محلی زندگی خود یعنی کانادا به افغانستان سفر کند. نتیجه این سفر نمایش عواقب نگرانکننده حضور طالبان در این کشور است. «سفر قندهار» موفقیت بزرگی در زمینه فیلمهای افغانی و با موضوع زندگی افغانها بود. این فیلم در سال ۲۰۰۵ بهعنوان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر مجله تایم در تمام دوران و اولین فیلمی که سینمای افغانستان را به جشنواره فیلم کن آورد معرفی شد.
سال تولید: ۲۰۰۱
ژانر: درام
کارگردان: محسن مخملباف
بازیگران اصلی: نیلوفر پذیرا، داود صلاحالدین، سرو تیموری
امتیاز (IMDB): ۶٫۸
فیلم سینمایی سفر قندهار | 1379 - 2001
جمعی از سینماگران، منتقدان و روزنامهنگاران دربارهی واگذاری ماهنامهی «24» و تصمیمات حاشیهساز مؤسسهی همشهری نامهای منتشر کردند. همشهری مدیریت و سردبیری هشت مجله گروه مجلات خود را به یک فرد واگذار کرده و این مجلهها فقط تا پایان شهریور با سردبیری و حضور تحریریه فعلی منتشر میشوند.
در این نامه که سینماگران و منتقدان فیلم منتشر کردهاند، آمده است:
«ماهنامهی «24» بعد از نُه سال انتشار بدون تردید یکی از نشریات سینمایی جریان اصلی و قابل اعتنای کشور با کارنامهای قابل دفاع است؛ مجلهای که در آستانهی صد و سومین شمارهی خود توانسته استاندارد نشریات سینمایی را در ایران ارتقا بدهد و از نظر محتوایی و گرافیکی به معیارهای جهانی نزدیک شود. جایگاه ویژهی این نشریه بین سینمادوستان و سینماگران و اقبال به مطالب متنوع آن از ویژگیهای بارزش است. حفظ کیفیت چنین نشریهای نتیجهی بهکارگیری روزنامهنگارانی کاربلد است که ضمن آشنایی با اصول حرفهای، راه و رسم ارتباط صحیح با مخاطب را بلد باشند و بتوانند بهدور از روشهای منسوخ و غیراخلاقی، در زمینهی ارتقای فرهنگی کشور گام بردارند و خوشبختانه این سرمایهی ارزشمند در کنار سنت مجلهنگاری همشهری توانست به این جایگاه دست پیدا کند.اگرچه تصمیمات جدید اتخاذشده در مؤسسهی همشهری و واگذاری سردبیری همهی مجلات به یک نفر که ظاهرا بار مالی مجلات را بناست از روی دوش همشهری بردارد جای نگرانی بسیار دارد، اما امیدواریم از تلاش مدیران همشهری برای حفظ و ارتقای کیفیت ماهنامهی «24» کاسته نشود و با کنار رفتن نیروهایی که بیش از صد شماره برای کیفیت و بقای این مجله کوشیدهاند لطمهی جبرانناپذیری به این نهاد مطبوعاتی نخورد. از سر دلسوزی برای فرهنگ و سینما مایلیم یادآوری کنیم که تصمیمات اتخاذشده نباید سایهی سنگین سیاست بر فرهنگ را که مشکل همیشگی اهالی قلم و هنرمندان در این کشور بوده است تشدید کند و به موج ناامیدی که این روزها به شکل عجیبی در حال افزایش است بیفزاید. نباید فراموش کرد که کیفیت و اعتبار همیشه بهسختی به دست میآید، اما بهراحتی از بین میرود.»
فهرست امضا کنندگان این نامه:
تصاویر، دست نوشتهها و رزومه بازیگران و کارگردانان شاخص سینما و تلویزیون در قالب یک کتاب هزار صفحهای منتشر میشود.
به گزارش سوره سینما، سعید اسماعیلی عکاس و مدیر تولید سینما و تلویزیون درباره پروژه جدید خود توضیح داد: از نزدیک به ۵۰۰ چهره شناخته شده از جمله بازیگران و کارگردانان شاخص سینما و تلویزیون برای انتشار یک کتاب از مشاهیر عرصه تصویر عکاسی کرده ایم که به زودی منتشر می شود.
وی افزود: مخاطبان این مجموعه رزومه های این شخصیت ها را به روایت خودشان خواهند خواند. همچنین دست نوشته هایی از آنها گرفته ایم که از بهترین خاطره زندگی تا شعر، جمله زیبا یا حتی نصیحت های آنها خطاب به خواننده را دربرمی گیرد.
این مدیر تولید ادامه داد: تصمیم داریم این فرهنگنامه را هم در جشنواره فیلم فجر و هم در جشنواره کن با عنوان فرهنگنامه سینمای معاصر ایران عرضه کنیم.
داستان سینمادار قدیمی کابل:
داستان فیلم گلچهره در مورد اشرف خان (مسعود رایگان) سینمادار قدیمی کابل است که بعد از سقوط دولت کمونیستی نجیب الله و تسلط مجاهدین بر افغانستان می خواهد سینمای خود را که «گلچهره» نام دارد بازسازی کند. اشرف خان برای بازسازی سینمای قدیمی خود با وزیر فرهنگ وقت و سالار (افشین هاشمی)، و مسئول فیلمخانه ملی افغانستان وارد مذاکره می شود و هر یک از آن ها به نوبه خود برای بازسازی سینما «گلچهره» به اشرف خان یاری می رسانند، اما یکپارچگی دولت با سر بر آوردن شورشیان طالبان از بین می رود و دوباره آشوب و جنگ داخلی در افغانستان به راه می افتد. اشرف خان در این میانه از وزیر فرهنگ افغانستان می خواهد تنها از او حمایت کنند. در این میانه عبدالقادر (حسین محب اهری) که یکی از رهبران متعصب افغان است نزد اشرف خان آمده و به او اعلام می کند که هرگز اجازه نمی دهد او با راه انداختن سینما «فساد» را در میان جوانان جامعه تبلیغ کند. اما اشرف خان از این گونه حرف ها هیچ هراسی به دل خود را نمی دهد و با مدد و همراهی سالار و دکتر (لادن مستوفی) تصمیم می گیرد تا آپارات قدیمی سینما را تعمیر کند. رخساره آدرس یکی از دوستانش به نام گودرز (هدایت هاشمی) که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشهد کار می کند و متخصص تعمیر انواع آپارات سینما است را به اشرف خان می دهد و اشرف خان برای یافتن گودرز راهی مشهد می شود. او در مشهد گودرز را راضی می کند که برای تعمیر آپارات کهنه سینمایش به کابل برود و بعد از توافق گودرز آن ها راهی کابل می شوند.
سومین نشست پدیدارشناسی سینمای ایران با موضوع: سینمای دینی در ایران با حضور: دکتر اصغر فهیمی فر (عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر) و دکتر اسماعیل بنی اردلان (عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران، پژوهشگر و منتقد سینما)