نمادها و مفاهیم پنهانی فیلم تلماسه (Dune)
شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید فیلم تلماسه(Dune) سرشار از نمادها و مفاهیم پنهانی بوده که از دل خاورمیانه بیرون آمده و در هالیوود شکل گرفته است. نمادهایی که گاهی مرگآوراند، گاهی نشان زندگی و گاهی از لسانالغیب میگویند.
بالاخره فیلم «دون» یا «تلماسه» (Dune) اکران شد. درامی که بسیاری منتظر پخش آن بودند. فیلمی که از رمان معروف تلماسه نوشته فرانک هربرت اقتباس شده است. هربرت ۶ سال را صرف تحقیق و نوشتن این کتاب کرده است. این نویسنده علاقه زیادی به محیطزیست، سیاست، جنگ و اتفاقات خاورمیانه دارد.
جذابترین نکته رمان این است که نویسنده در ۱۹۶۵ داستانی نه درباره زمان گذشته یا حال بلکه درباره هزاران سال بعد نوشته است. دغدغههای محیطزیستی، توجه به موضوع مهمی مثل آب، نوع نگاه و پیشبینی آینده و اتفاقات آخرالزمانی کتاب فوقالعاده است.
اولین بار، سال ۱۹۸۴، دیوید لینچ سعی کرد از روی این کتاب، فیلم بسازد. نتیجه آنقدر بد از آب درآمد که تا همین الان هم لینچ میگوید: آن فیلم، فیلم من نیست! سال ۲۰۰۰ یک مینی سریال هم از روی این کتاب ساختند که باز نتیجه افتضاح بود. بعدا آلخاندرو خودوروفسکی تلاشهای اولیه برای ساخت فیلم «تلماسه» (Dune) را شروع کرد اما باز هم به علت کمالطلبی زیاد کارگردان ساخته نشد و فقط یک مستند ساخت. از این فیلمی که هیچگاه ساخته نشد به عنوان مهمترین و بهترین فیلم هرگز ساخته نشده تاریخ سینما نام میبرند.
فیلم «تلماسه» (Dune) ویلنوو آخرین و تا الان هیجانانگیزترین اقتباس از رمان تلماسه است. جذابیت زیاد این فیلم باعث شده که هنس زیمر، به خاطر ساخت موسیقی آن دست رد به سینه تنت نولان بزند.
بیایید ببینیم بعد از ۳۷ سال از اقتباس شکستخورده قبلی، آیا دنیس ویلنوو توانسته از این رمان اقتباسناپذیر فیلم خوبی دربیاورد یا نه و به قول خودوروفسکی کسی نمیتواند فیلم خوبی از تلماسه بسازد. در این یادداشت نمادها و مفاهیم یکی از پرسروصداترین فیلمهای سال را زیر ذرهبین بردهایم. حتما بعد از دیدن فیلم ادامه این نوشته را بخوانید.
اگر حوصله خواندن متنهای بلند را هم ندارید، سری به یوتیوب سلام سینما بزنید و ویدیوی این یادداشت را ببینید.
نکات و مفاهیم فیلم «تلماسه» (Dune) که باید بدانید:
جنگ و قدرت
ظالمان بعدی سیاره ما چه کسانی هستند؟ این دیالوگی از شروع «تلماسه» (Dune) است. «تلماسه» (Dune) دنیای آینده را نشان میدهد. زمانی که سفر میان سیارهای راحت بوده و هر سیاره تحت سیطره یک خاندان است. فیلم با تقدیم سیاره آراکیس به خاندان اتریدیسها شروع میشود. درواقع امپراتور بزرگ، فرماندهی این سیاره را از هارکوننها میگیرد و به اتریدیسها میدهد. آیا این کار از سر علاقه و عشق است؟ خیر. درواقع خاندان اتریدیسها محبوبترند و این مایه خشم امپراتور اعظم شده است و با این کار میخواهد از شر این خاندان خلاص شود، چطور؟ با تلماسه!
اگر «تلماسه» (Dune) را انعکاسی از دنیای امروز درنظر بگیریم، درواقع جنگ بین این دو خاندان، جنگ میان دولتهاست بر سر سیاست و قدرت.
***
مرگ و زندگی
گاو نماد مرگ و تجدید حیات است. این نماد را چندین بار در میان خانه و وسایل خاندان اتریدیس میبینیم. موقع کشته شدن پدر توسط بارون، مجسمهای از گاو در بالای سر او نشان داده میشود و در این صحنه رفت و برگشتی پسر را نیز میبینیم. پدر میمیرد و پادشاهی و ادامه حیات به پسر میرسد.
فیلم «تلماسه» (Dune) مملو از نمادهایی است که در عین حال هم از مرگ میگویند و هم از زندگی. لوزی نماد پیروزی و نیکبختی است. اما لوزی سیاه چطور؟ دکتر یوهه بر پیشانی خود تتویی از لوزیی سیاه دارد، سیاهی که مرگ را بر پیشانی او جار میزند.
در جایی دیگری از فیلم، نماد لوزی تکرار میشود اما این بار با خطوط طلایی، آنهم روی صندلی که پائول نشسته است و خطر مرگ در کمینش بوده. نتیجه این نماد چیست؟ پائول نجات مییابد.
***
داستان تلماسه چگونه شکل گرفت؟
همانطور که گفتیم «تلماسه» (Dune) اقتباسی از رمان فرانک هربرت است. رمان تلماسه را در ژانر علمی – تخیلی از بهترینها میدانند و رقیب قدر ارباب حلقهها است.
ایده اصلی فیلم «تلماسه» (Dune) همان تقابل بین خیر و شر است، شبیه به سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones). داستان «تلماسه» (Dune) در آیندهای بسیار دور اتفاق میافتد، زمانی که بشر از دو جنبهی تکنولوژی و معنوی پیشرفت زیادی کرده است، اما همچنان جنگها و سیاستهایش شبیه به دنیای الان است، جنگ بر سر یک ماده.
اما چرا تلماسه؟ درواقع این اسم اشاره به سیاره آراکیس دارد. سیارهای که سراسر از شن پر شده است. سال ۱۹۵۷ فرانک هربرت طی سفری به اورگان میرود. آنجا با دیدن تپههای شنی با خودش فکر میکند چه میشود اگر یک سیارهای داشته باشیم که سراسر شن باشد، فقط شن!
از طرفی هربرت به داستانهای ابرقهرمانی و مسیحایی علاقه داشته و از تلفیق این دو ایده رمان تلماسه خلق میشود، رمان آنقدر جذاب، پیچیده و پرتمثیل نوشته شده که هرکس میخواهد از آن یک فیلم بسازد شکست میخورد. بسیاری ایده اصلی مجموعه «جنگ ستارگان» (Star Wars) را وامدار این رمان میدانند.
***
سیاره آراکیس کجا است؟
هربرت نویسنده رمان، برای نوشتن آن از خاورمیانه و فرهنگ اسلامی الهام گرفته است. آراکیس سیارهای خشک و بدون آب است، اما ثروت عظیمی دارد. این شما را یاد جایی نمیاندازد؟
آراکیس جایی شبیه به صحرای عربستان یا بقیه قسمتهای خاورمیانه بوده و اسم این سیاره هم از عراق الهام گرفته شده است.
این سیاره ثروت عظیمی دارد، اسپایس. اسپایس درواقع همان نفت خاورمیانه است. مادهای که تمام جنگها را شکل میدهد. نکته جالب این است که بخشهای از فیلم که سیاره آراکیس را نشان میدهد در اردن و ابوظبی فیلمبرداری شده است.
اسپایس چیست؟
اسپایس همان نفت خام است. اما استخراج آن کار به علت وجود کرمهای ماسهای بزرگ کار خطرناکی است. اسپایس درواقع تمثیل ژئوپلیتیکی روابط خاورمیانه و غرب را یادآوری میکند. غرب در این فیلم هارکوننها، اِتریدیسها و بقیه خاندانهایی هستند که بر سر مالکیت این سیاره و استخراج اسپایس در حال جنگ هستند. گاهی با سیاست همچون اتریدیسها یا فرقه بنه جسریت، گاهی با قدرتنمایی و جنگ همچون هارکوننها، درحالی که ما از همان اول فیلم میفهمیم ساکنان اصلی این سیاره هیچ سهمی از این ماده ندارند.
***
فریمنها چه کسانی هستند؟
فریمنها بومیهای اصلی سرزمین آراکیس هستند، همان آدمهای خاورمیانه. شرایط سخت آراکیس و جنگهای طولانی فرهنگ و سبک زندگی خاصی را در آنها ایجاد کرده است، مردمانی که در تسخیر پیدرپی ستمگران و حاکمان غریبهاند. جملات اول فیلم را یادتان میآید: «ظالمان بعدی ما چه کسانی خواهند بود؟»
به صحنهای که یکی از فریمنها با بازی خاویر باردم روی میز تف میکند دقت کردهاید؟ میدانید چرا این کار را کرد؟ در آراکیس آب کمیاب است. آنها لباسهایی دارند که آب تبخیری بدنشان را بازیافت کرده و دوباره از همان مصرف میکنند، درواقع چیزی شبیه به چرخه آب در روی زمین.
برای فریمنها آب و زندگی یکی است. آب بدن یک فرد مربوط به خودش نیست و متعلق به کل طایفه است. بنابراین تف کردن نوعی احترام در نزد آنها است، چراکه از بهترین ماده وجودی خود به دیگران میبخشند.
از طرفی این مردم بسیار مقدسات پذیرند، مراسمات مذهبی خود را دارند و تقریبا از هر چیزی نوعی مقدس سازی میکنند، صحنه آبیاری به درخت خرما را یادتان میآید؟ آب نیست، مردم تشنهاند اما یک درخت مقدس است و آن را آبیاری هم میکنند.
در روند داستان «تلماسه» (Dune) میفهمیم پائول و مادرش هم یک فریمن هستند، چون در رویاهای پائول، خودش و مادرش را با چشم آبی میبیند.
***
چرا چشمهای فریمنها آبی است؟
این چشمهای آبی که همه را متعجب کرده است، دلیلش چیست؟
همانطور که خواندیم سیاره آراکیس پر از اسپایس است. اسپایس یهک ماده حیاتی برای سفرهای بینسیارهای است. از طرفی یک داروی اعتیادآور هم هست که باعث آگاهی نسبت به آینده و تقویت قدرت پیشبینی در آدم میشود. کسی که اسپایس مصرف کند چشمهایش تغییر رنگ میدهند. فریمنها به علت تماس زیادشان با این ماده چشمهایشان آبی است.
اما چرا رنگ آبی انتخاب شده است؟ فیلم از نمادهای خاورمیانه و اسلامی زیاد استفاده میکند. رنگ آبی، رنگ امنیت و حفاظت است. این رنگ به مفهومهای روحانیت، جاودانگی و بهشت هم ربط دارد. فریمنها آدمهایی هستند که اعتقاد دارند مالک زندگی خودشان نبوده و فقط برای پیشبرد هدفی بالاتر و روحانیتر وجود دارند.
این مفاهیم با چه رنگی بهتر از آبی میتواند منتقل شود؟
***
مسیح و موعود
مذهب نقش پرررنگی در داستان تلماسه دارد. لسانالغیب، کلمهای که بارها تکرار میشود. واژهای که شنیدنش برای مخاطب ایرانی عجیب است. لسان الغیب در واقع یعنی کسی که زبان جهان غیب و ماورایی رو بلد است. این واژه اشارهای به خرافاتی که بین فریمنها رواج دارد.
اما نکته مهم این است که این خرافات از کجا جزیی از دین و فرهنگ فریمنها شده است؟ گروهی مذهبی به اسم بنه جسریت در فیلم وجود دارد که انجمنی زنانه است و قدرت زیادی دارد. این گروه برخلاف سایر خاندانها که قدرت سیاسی و نظامی دارند، بر روی ذهن انسان کار میکنند، تمامی کارهایشان را هم از همین طریق پیش میبرند و قدرت مذهبی زیادی دارند.
شاید بپرسید این گروه چرا مفاهیمی چون لسانالغیب را در بین فریمنها رواج دادند؟ برای سرگرم کردن این مردم به مذهب، ترویج خرافهپرستی و تقویت این باور که آنها نیاز به ابرقهرمانی برای پیروزی دارند. برای اینکه مسیر چپاول و غارت خود را در این سیاره راحت کنند.
اما این ابرقهرمان و لسانالغیب کیست؟ پائول. کسی که قبلا فرقه بنهجسریت نشانههای او را به فریمنها گفتهاند و حالا وجودش را به عینه در سیاره آراکیس میبینند. بار دیگر دیالوگهای پائول و مادرش را در هواپیما به یاد آورید.
خود پائول هم از طریق مادرش تحت تعالیم ذهنی این گروه بوده است و کمکم به این باور میرسد که حتما او همان لسانالغیب است و این مسیر، راه زندگی او است. پائول در آغاز فیلم از پدرش میپرسد که شاید من آینده خاندان اتریدیس نباشم؟ یعنی دچار شک است، پدرش در جواب نیز میگوید که تو به نیاز بقیه به رهبری پاسخ میدهی.
اما در انتهای فیلم دیالوگی بین پائول و مادرش شکل میگیرد که مادر از او میخواهد برگردد و پائول حالا در مسیرش تقریبا به یقین رسیده است و با فریمنها راه میافتد تا از طریق قدرت صحرا برگردد. از طرفی ما بارها واژه کوتاه کننده راه را میشنویم؛ یکی از زنان فرقه بنه جسریت این واژه را در مورد پائول به کار میبرد. بعد این واژه در رویاهای پائول نیز به گوش میخورد. این نشان میدهد پائول همانی است سالها تعلمیش دادهاند و بخشی از طرح برای آینده است.
فیلم «تلماسه» (Dune) در بسیاری از اوقات، نقدی به خرافهها است. پائول که تحت تعالیم بنه جسریت بوده خوابها رو باور دارد اما کاراکتر دانکن نه. دانکن خوابها را فقط قصه میداند که ربطی به واقعیت ندارند. جالب است که سرنوشت دانکن دقیقا مطابق خواب پائول است. شما هم خوابها را باور دارید؟!
از طرفی «تلماسه» (Dune) هشداری درباره آینده خطرناک و وقوع جنگهای مذهبی میدهد. رویای پائول را در چادر یادتان هست؟ «جنگ مقدس مثل یه آتیش خاموش نشدنی داره به کل دنیا زبونه میکشه.»
***
چاقوی کریس نشانه چه چیزی است؟
در طول فیلم «تلماسه» (Dune) بارها درباره یک چاقو میشنویم، مثلا آن را در رویاهای پائول میبینیم. این چاقو برای فریمنها مقدس بوده و نماد سازندگی و سرنوشت است. چاقو یکبار از طرف یکی از زنان فریمن به مادر پائول داده میشود، یک بار هم به خود پائول. این نشان میدهد که ادامه مسیر تکامل پائول همراه با مادرش رقم میخورد.
اما چرا در این سیاره و با آن تکنولوژیها از چاقو و شمشیر استفاده میشود؟ برخی عقیده دارند، با این روش از میزان تخیلی بودن داستان کاسته و ما همزاد پنداری بیشتری با آن میکنیم. گروه دیگری هم میگویند تکنولوژی سپرهایی که سربازان از آن استفاده میکنند، همان لیزر مانندهایی که روشن میکنند و سپر بدن میشود، جلوی انواع گلوله و لیزر میایستد و تنها راه ورود به آن شمشیر است.
اما دلیل دیگری هم میتواند وجود داشته باشد. در این سیاره استفاده از تکنولوژی پر سروصدا باعث حضور کرمهای شنی میشود، کرمهایی که مرگبار هستند. پس استفاده از چاقو در نبردها به عنوان سپر دفاعی است، به دلیل بی سروصدا بودن آن. شاید هم همان نظر انیشتین است که انسانها در جنگهای بعدی با چوب و سنگ میجنگند.
در شروع فیلم با این جمله روبهرو میشویم: «خوابها پیغامهایی از جایی عمیقتر هستند.». پائول مرگ خود را با یکی از چاقوها در عالم رویا میبیند. این میتواند نشانی از این باشد که چاقو، شمشیری دولبه است، هم سازندگی و سرنوشت را درپی دارد، هم مرگ و نابودکنندگی. شاید در سری بعد این فیلم همین چاقو پائول را زمین بزند.
***
شای هولود به چه معنا است؟
شای هولود در فیلم اشاره به کرم شنی اعظم سیاره آراکیس دارد. این کرم هم برای مردم مقدس است. شای هولود ترکیبی از دو کلمه عربی «شیء» به معنای موجود و «خلود» به معنای جاودانه است، به معنی موجوداتی که جاودان هستند. کرمهای شنی عظیم، نمادینترین موجودات حماسی و سمبل قدرت در فیلم «تلماسه» (Dune) هستند.
دایرهای از دندانهای این موجودات شبیه به عنبیه بوده و قیافه این کرمها شبیه به چشم انسان است. این کرمها موجوداتیاند که در تقابل با تکنولوژی قرار میگیرند. آنها جذب صداهای ریتمیکدار بلند و میدانهای الکترومغناطیسی میشوند. این کرمها در واقع نماد این هستند که در مواجه با قدرت طبیعت باید آن رو شناخت و از آن استفاده کرد. همانطور که فریمنها از آن چاقو میسازند و یا سوارش میشوند.
در فیلم مجسمهای را میبینیم که چندبار تکرار میشود، گاوی که با وجود جثه بزرگش توسط انسان کوچیکی رام شده است. مجسمهای که نشان از تسلط انسان بر طبیعت دارد. تسلطی که با قدرت بالای ذهنی به آن میتوان رسید نه نبرد تنبه تن با طبیعت. فیلم نشان میدهد پائول در مسیر تکاملش باید از قدرت شایهولود استفاده کند و به سلطه روی آن برسد، درست مثل فریمنی که در صحنه پایانی فیلم مشاهده میکنیم.
***
زنان چه نقشی در تلماسه دارند؟
زنها نقش زیادی در این فیلم دارند. مادر پائول، انجمن بنه جسریت، چانی و دکتر کاینز نمونهای از حضور پررنگ زنان در فیلم هستند. با توجه به اینکه زمان فیلم در آیندههای بسیار دور اتفاق میافتد، نشان میدهد زنها نقش بیشتری در تعیین آینده جهان دارند. هرچند تعدادشان نسبت به مردها کمتر است..
فیلم در دیالوگی بین یکی از زنان فرقه بنهجسریت و پائول نشان میدهد که قدرت زیاد پائول هم، از پسر جسیکا بودن ناشی میشود. پسری که این مسیر را همراه با مادر طی میکند، اوایل فیلم را به یاد آورید که پائول در معرض آزمایش فرقه بنهجسریت است. پائول درد میکشد، مادرش هم درد میکشد، یا زمانی که در هواپیما گیر کردهاند که حرفهای مادر تبدیل به واگویههای ذهنی پسر میشود و مرگ را پشت سر میگذارند.
در چند صحنه از فیلم در آسمان دو ماه دیده میشود، که یکی از آنها بزرگ است و دیگری کوچک. اولین بار که این دو ماه را میبینیم یکی از کاراکترها میگوید که محلیهای آراکیس به آن ماه بزرگ دست خدا میگویند. بار دیگر این دو ماه را زمانی میبینیم که پائول و مادرش مسیر صحرا را به تنهایی میپیمایند. این نشان میدهد که این دو ماه نماد پائول و مادرش است.
برگردیم به همان صحنه دست خدا، که دیالوگ بعدی این است که «دست خدا داره سیستم ارتباطیمون رو نابود میکنه». این شاید آینده پائول است که همانطور که گفتیم در مسیر تکامل زمین میخورد و به ظالم بعدی سیاره آراکیس تبدیل شود.
***
لوگوی فیلم نماد چیست؟
اما آخرین مورد از این فیلم سراسر نمادین لوگوی آن است. لوگوی که راه را بر انواع تحلیلها از جمله تئوریهای توطئه باز گذاشته است. شما چطور آن را تفسیر میکنید؟
***
شاید برای خیلیها فیلم بیمعنی باشد و از تیتراژ پایانی آن شوکه شوند. باید بدانید که «تلماسه» (Dune) پایان باز ندارد. در واقع فیلم فقط اتفاقات نیمه اول کتاب را پوشش داده است. پس برای ادامه داستان باید منتظر ساخت قسمت دوم آن باشیم.
اما سوال مهم:
آیا فیلم «تلماسه» (Dune) را ببینیم؟
اگر به فیلم های علمی – تخیلی علاقه دارید، دوست دارید یکی از آیندههای احتمالی را ببینیند، نگاه غرب به خاورمیانه برایتان جذاب است، ریتم کند این نوع فیلمها اذیتتان نمیکند، بله «تلماسه» (Dune) را ببینید. چون تا الان بهترین نسخه اقتباسی از رمان عجیب و پیچیدهی تلماسه هربرت بوده است.
فیلم «دون» یا «تلماسه» (Dune) با تصویرهای جذاب، تکنولوژیهای بسیار پیشرفتهای که در فیلم نشان میدهد، کارگردانی عالی، موسیقی درجه یک هانس زیمر و یک طراحی صحنه و لباس بینظیر ما رو جذب میکند. هرچند گاهی هم ریتم کند آن حوصله سربر میشود.
فیلمی که مطمئنا طرفداراهایش بیصبرانه منتظر فصل دوم آن میمانند. چون دقیقا از جایی که ماجراهای اصلی داستان شروع میشود، فیلم به پایان میرسد.
یک نکته:
- کتاب تلماسه در ایران ترجمه شده و اتفاقا با پخش فیلم هم فروش آن بالا رفته است. نکته مهم این است که بنا به عرف تعدادی از کلمات در ترجمه تغییر کردهاند. بنابراین اگر هوس کردید این رمان نزدیک به ۹۰۰ صفحهای را بخوانید، در پایان توجه کنید که آن را با نسخه انگلیسی مقایسه کنید و یا از کسی بپرسید.
شما هم ایدههایتان از فیلم را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع
/en.wikipedia.org /imdb.com/
و کتاب «۱۰۰۰ نماد در هنر و اسطوره به چه معناست» نوشته راونا و راپرت شفرد
نویسنده: الهام امیری سلام سینما