آنچه باید درباره «جنگ جهانی سوم» بدانید؟
آنچه باید درباره «جنگ جهانی سوم» بدانید؟
آمریکا: دنیا را بدون او تصور کنید مستندی است که هویت آمریکا را زیر سوال می برد. اینکه بدون آمریکا جهان می توانست به کجا کشانده شود و چه بلایی بر سر تاریخ می آمد. فرض کنید اگر آبراهام لینکلن نبود چه بلایی بر سر برده داری می آمد؟! حادثه هایی همچون بمباران اتمی ژاپن، جنگ ویتنام وشاید اتفاق نمی افتاد. همچنین در این مستند دولت جورج بوش و باراک اوباما نیز به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
رهبر معظم انقلاب در جریان سفر خود در سال 1370 به استان بوشهر، درباره مبارزات ضد استعماری رئیس علی دلواری فرمودند:شهید رئیس علی دلواری قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس است.
۱۲ شهریور ماه سالروز شهادت رئیسعلی دلواری و روز ملی مبارزه با استعمار انگلستان است.
جنگ تروا بین یونانیان باستان و مردم تروا (شهری در ترکیه) بود. صحنه این جنگ بزرگ شهر تروا بود. جنگ در سال ۱۲۳۰ قبل از میلاد آغاز شد و ۱۰ سال به طول انجامید.
در این افسانه آمده است که جنگ حدود سال ۱۲۴۰ قبل از میلاد آغاز شد. هنگامی که «پاریس» شاهزاده تروا عاشق «هلن» همسر زیبای «منلائوس» پادشاه اسپارت شد و او را با خود به تروا برد. برادر «منلائوس» «آگاممنون» پادشاه «آرگس» تمام پادشاهان شهرهای یونان را فراخواند و باهزاران کشتی برای بازپس گرفتن «هلن» راهی تروا شد. یونانی ها برای چندین سال تروا را محاصره کردند ولی این محاصره چند ساله موفقیتی در پی نداشت. سپس آنها نقشه ای زیرکانه برای شکست دشمن طرح ریزی کردند.
آنها یک اسب چوبی بسیار بزرگ ساختند و آن را «اسب تروا» نامیدند. سپس داخل اسب چوبی را از افراد جنگجو پر کردند و اسب را پشت دیوار شهر تروا رها کردند و سپس با تظاهر به عقب نشینی به سمت جزیره «تندوس» حرکت کردند. از نیروهای یونانی فردی به نام «سینون» در تروا باقی ماند تا مردم تروا را متقاعد کند که این اسب پیشکشی است از یونانی ها و نشانه ای است از تسخیر ناپذیری تروا و شکست یونانی ها.
اهالی تروا اسب را به داخل شهر بردند و در حالیکه نمی دانستند اسب حامل سربازان یونانی است. در نیمه های شب سربازان یونانی از اسب خارج شدند و در حالیکه مردم شهر در خواب به سر می بردند، دروازه های شهر تروا را بر روی سپاه یونان گشودند.
در آخرین اظهار نظر خندهدار رییس جمهور تازهی امریکا که حالا یک سال از دوران ریاست جمهوری او میگذرد، دونالد ترامپ اعلام کرده که ایالات متحده فروش جنگندههای F-522 را آغاز کرده است!
نکته اینجا است که این جنگندهها وجود خارجی ندارند!
امام المسلمین #روحی_فداه :
کسیکه آمریکاییها را به آبهای ما کشاند تا شما پاسداران را به جانشان بیندازد، خدا بود
شبکه انگلیسی زبان جمهوری اسلامی ایران ۱۰ سال پیش با نام پرس تیوی presstv آغاز به کار کرد و همزمان با آغاز این فعالیت رسانههای غربی واکنش های متفاوتی به آن داشتند. حال با گذشت ۱۰ سال از فعالیت آن تأثیرات شبکه قابل بررسی است.
«چالش برای بیبیسی و پادزهر برای فاکسنیوز» این توصیفی است که روزنامه گاردین یک دهه پیش در واکنش به آغاز به کار شبکه خبری انگلیسی زبان«پرس تیوی» به کار برده بود که نشان دهنده عمق استراتژیک چنین اقدامی است. شبکهای خبری که 24 ساعته نسبت به پوشش اخبار منطقه و جهان اقدام میکند و اکنون پس از ده سال به جایگاه تثبیت شدهای در میان رسانههای خبری جهان بویژه شبکه هایی با زبان های فراگیر چون انگلیسی دست یافته است. راهاندازی این شبکه نویدبخش ختم روزگار مونوپل رسانهای غرب بر جهان بود و خبر از پایان تکصدایی در عرصه رسانههای جهان میداد. با نگاهی به تحلیلها و تعابیری که رسانههای ریز و درشت غربی در واکنش به راهاندازی این شبکه به کار برده بودند میتوان به اهمیت این رسانه در میان رسانههای جهان پی برد زیرا اگر نبود چنین اهمیتی بیشک چنین واکنشهایی را هم بر نمیانگیخت.
پایگاه خبری تروثآوت گزارش داد که نیروهای ویژه ارتش آمریکا در حال حاضر در بیش از ۱۳۸ کشور حضور فیزیکی دارند که ۷۰ درصد کشورهای جهان را شامل میشود.
یک پایگاه خبری گزارش داد که نیروهای ویژه ارتش آمریکا از جمله نیروهای سیل (SEAL) و کلاه سبزها هم اکنون در ۱۳۸ کشور جهان مستقر هستند.
براساس این گزارش، نیروهای ویژه ارتش آمریکا را میتوان در شهر سرت لیبی پیدا کرد که در حال پشتیبانی از شبه نظامیان محلی هستند، آنها در شهر مکلا در یمن حاضر هستند و به نیروهای نظامی امارات که در حال جنگ با حوثیها هستند کمک میکنند.
آنها در جنوب سومالی نیز مستقر هستند و به نیروهای محلی در جنگ با گروه تروریستی الشباب کمک میکنند. براساس این گزارش، نیروهای ویژه ارتش آمریکا در شهرهای جرابلس و الرای در شمال سوریه نیز مستقر هستند که با نیروهای ارتش ترکیه، معارضان سوری از یک طرف و همچنین با نیروهای کرد سوریه و همچنین ارتش آزاد سوریه از سوی دیگر همکاری میکنند.
نیروهای ویژه ارتش آمریکا همچنین در مرزهای عراق و همچنین در نبرد آزاد سازی موصل حاضر هستند. در افغانستان نیز آنها در ماموریت های مختلف مشارکت دارند ماموریت هایی که از سال ۲۰۱۱ برای انها تعریف شده است. این گزارش میگوید که ماموریتهای نیروهای ویژه ارتش آمریکا شامل عملیات های ضد شورش، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، ماموریتهای آموزشی و همچنین مشاورهای در مناطق بحرانی و جنگی در سرتاسر جهان است.
عملیات انجام شده توسط ارتش و نظامیان ایالات متحده آمریکا در بسیاری از فیلم های ساخته شده در هالیوود به صورتی خارق العاده و دور از ذهن به تصویر کشیده می شوند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری سینمای ایران، شاید اگر ناتوانی نیروهای آمریکایی در جنگ های متعدد و تعداد کشته های بسیار آنها را در جنگ های زیادی که در اکثر آنها خود آمریکا عامل جنگ افروزی بوده را نمی دیدیم، باور نمی کردیم که آمریکا در جنگ های چریکی ضعیف تر از بسیاری از کشورهاست، چرا که هالیوود همیشه درباره نیروهای آمریکایی و به طور کلی قوه نظامی آن کشور آن قدر اغراق کرده است که بیننده اگر در میدان جنگ واقعی عجز آن را نمی دید شاید سربازان آمریکایی را روئین تن یا موجودی فراتر از انسان می شمرد.
این تصویر اغراق آمیز همیشگی، به قدری حرفه ای ترسیم می شود که هر بار بیننده را با وجه دروغین دیگری از نیروی نظامی آمریکا روبه رو می کند. بی شک این حرکات هدفمند در آینده رنگ های تازه ای به خود خواهد گرفت.
سینمای جنگی هالیوود همیشه به دنبال دو هدف بزرگنمایی قدرت نظامی آمریکا و دامن زدن به توهم توطئه علیه آمریکاست.
هالیوود به عنوان بزرگترین کمپانی فیلمسازی جهان، همواره تاثیر و تاثرات فراوان و عمیقی در مناسبات فرهنگی _ سیاسی ملل مختلف داشته است تا آنجا که به جرات می توان گفت بزرگترین جریان تاثیرگذار فرهنگی دنیاست یا دست کم در تحولات منطقه ای و بین المللی، نقشی کلیدی دارد.
از سوی دیگر، فرق و ادیان و نحله های مختلف اعتقادی و فکری نیز در طول تاریخ، جریانات قدرتمندی را ایجاد و رهبری کرده و بر جهت گیری های جوامع بشری سایه انداخته اند.
ناگفته پیداست که هیچ یک از این دو جریان قدرتمند فرهنگی (مذهب و رسانه هالیوود) نمی توانند نسبت به یکدیگر بی تفاوت باشند و همپوشانی قلمرو آنها، مجبورشان میکند تا هر از گاهی در کوچه های باریک شده ی دهکده جهانی با هم برخورد کنند. تلاش ما در این مجموعه مقالات آن است که با نگاهی گذرا به برخی محصولات کمپانی هالیوود، نوع نگاه این غول فرهنگی را به واکاوی نماییم.
شروع فیلم [جنگ] با صدای اذان و پایان فیلم [پیروزی] با نمایش پرچم آمریکا؛ به عبارت دیگر، اسلام و مسلمانان آغازگر جنگ و آمریکا خاتمه دهنده، صلح طلب و پیروز جنگ است. این پیام کلی فیلم تک تیرانداز آمریکایی است. فیلمی که در آن تک تک مسلمانان، چهره یک تروریست شرور را به نمایش می گذارند؛ انسان هایی که فرزند کوچک خود را با یک بمب به سمت نیروهای آمریکایی هدایت می کنند.
اما در نقطه مقابل، سربازان آمریکایی کسانی هستند که حاضر نیستند حتی به سگی که در انجام ماموریت آنها اخلال ایجاد کرده، شلیک کنند. آمریکایی ها افراد انسان دوستی هستند که تمام دغدغه شان برقراری صلح جهانی و حفظ امنیت مردم آمریکا است!
قهرمان فیلم (کریس کایل) گاوچرانی است که با دیدن صحنه حملات به سفارت خانه های آمریکا در برخی کشورها، متوجه می شود که امنیت کشورش در خطر است. او برای حفظ امنیت مردم آمریکا، به ارتش ملحق شده، ماه ها و سال ها دور از همسر و فرزندان خود به جنگ در عراق مشغول میشود و نهایتا به یکی از اسطوره های جنگ با عراق مبدل می گردد.
"کایل" هرگز به خاطر انسان هایی که کشته ابراز تاسف نمی کند و تمام حسرتش، ناتوانی از نجات جان همرزمان کشته شده اش است.
صحنه های هدف گیری و تیراندازی در فیلم، برای علاقه مندان به بازی های کامپیوتری، یادآور بازی های سبک جنگی و تیراندازی است و همچنین مشوق آنها برای ملحق شدن به ارتش و تجربه بازی در زندگی واقعی.
همچنین استفاده از نام مصطفی، به عنوان خطرناک ترین تروریست فیلم و هدف اصلی کریس کایل، نمی تواند صرفا یک انتخاب نام اتفاقی باشد.
فیلم تک تیرانداز آمریکایی نماد بارز ترویج مسلمان کشی و معرفی کننده مسلمانان به عنوان بزرگترین خطر تهدید کننده امنیت جهانی است و مانند بسیاری از فیلم های دیگر هالیوود، پیام آور این معناست: «حفظ و تامین امنیت مردم آمریکا» مهمترین اصل وجود عالم هستی است!
انتقاد رهبر انقلاب از «تکتیرانداز آمریکایی»
در هیچ جای دنیا نمیتوان نمونهای از هماهنگی سیاست و فرهنگ برای ریلگذاری برای اهدافی مشخص، جز آمریکا پیدا کرد. نظام هماهنگ جبهههای فرهنگی در آمریکا برای تصاحب افکار عمومی با سیاستهای جهانخواری آمریکا چنان است که هنرمندان این کشور هر کدام تفنگدارانی متخاصم و تحت فرمان سیاستمداران خود هستند.
این مسئله چنان روشن است که بخش مهمی از هالیوود عملا پیشقراولان پنتاگون هستند. هالیوود در اغلب فیلمهایش چهرهای قدسی از رییسجمهور خود ساخته و میسازد و با تصویر کردن ارتشی پولادین، به مردم آمریکا میگوید ایالات متحده آمریکا یعنی «رییسجمهور» و در عین حال به مردم دنیا میگوید دنیا یعنی «ایالات متحده امریکا».
نوع تصویرسازی از ارتش در سینمای آمریکا با همه دروغین بودنش و در حقیقت مزدور بودنش، دروغ نمیگوید. چنانکه در فیلم «غلاف تمامفلزی» میبینیم تفنگدار دریایی بدون اجازه مافوقش حق مردن ندارد. آنها از آدم بودن یگ گام بیشتر برداشتهاند؛ چرا که لیاقت پیدا کردهاند تفنگدار دریایی باشند.
در این فیلم سرباز بیلیاقتی مثل «پایل» سرنوشتی جز این ندارد که خودکشی کند. در مقابل «ژوکر» حتی مریم مقدس و مسیح را قبول ندارد، او فقط میخواهد سرباز باشد و کتک خوردنش توسط گروهبان نمیتواند در نوع تفکرش تغییری دهد. او آمده تا آدم بکشد و همین امر برای او در ارتش آمریکا یک فضیلت محسوب و باعث پیشرفتاش میشود.
جالب اینکه همین سرباز است که شاهد خودکشی فجیعانه سرباز «پایل» است. در این فیلم دختر 13 ساله ویتنامی را میبینیم که با یک اسلحه به جنگ ارتش آمریکا رفته و حاضر به تسلیم نیست، با این حال بییننده حس نمیکند که قهرمان دخترک ویتنامی است. بلکه او ارتش آمریکا را محق میداند و دوست دارد که دختر ویتنامی کشته شود؛ چرا که این دختر با همان اسلحهاش تعدادی از قهرمانان فیلم را کشته است.
هرچند در آثار هنری تولید شده در آمریکا میبینیم که حتی رییسجمهور به راحتی نقد میشود؛ اما در عمل چنین نیست؛ بلکه بسیاری از هنرمندانی که به حمله آمریکا به ویتنام معترض بودند، محاکمه و از آمریکا اخراج شدند.
در فیلم «نجات سرباز رایان» روحیه سلحشوری، آرمانخواهی و هراس نداشتن از مرگ را شاهد هستیم. مفاهیمی که هیچ قرابتی با سیاستهای حاکم بر ارتش امریکا را ندارد. پنتاگون نه نتها در تبلیغ ارتش، بلکه در ایجاد رعب و وحشت با رونمایی از توان تسلیحاتی خود نیز از سینما کمک میگیرد.
به تعبیر دیگر این پنتاگون است که سناریوی برتریجویی آمریکا را مینویسد. واشنگتن طی جنگ جهانی اول، کمیته اطلاعات عمومی را با هدف تدوین فرمول و دستورالعمل برای تمام رسانهها جهت ترویج رویکردهای خود تأسیس کرد. دولت آمریکا از طریق به تصویر کشیدن دیدگاهی مثبت درباره ارتش این کشور از طریق فیلمهای هالیوودی، در تلاش است تا نوجوانان را به عنوان سربازان آینده ارتش جذب کند.
پنتاگون دو خواسته از فیلمسازان دارد؛ دائماً به کارگردانها و فیلمسازها تذکر داده میشود که استفاده بیش از حد از حرفهای رکیک، استعمال مواد مخدر و الکل، روابط جنسی، نژادپرستی و تعصب در میان نیروهای ارتش باید کمتر به تصویر کشیده و به جای آنها ویژگیهای مثبت نشان داده شود.