اسطوره سازان تمدن ایرانی

مرکز رسانه ای اسطوره سازان تمدن ایرانی براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است
همچنین در حوزه توزیع و پخش آثار سینمایی و سینما مارکتینگ فعال است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلم مخرب» ثبت شده است

بسیاری از برنامه‌های رسانه‌ای عصر حاضر را می‌توان نسخه دگرگون شده، تغییریافته یا بسط‌یافته اساطیر سنتی قلمداد کرد. برای نمونه، در سال 2000، برادران کوئن1 با اقتباس از حماسه اودیسه هومر، فیلمی با عنوان ای برادر، کجایی؟2 تولید کردند. در سال 2004 نیز فیلمی دیگر با عنوان تروی،3 با اقتباس از حماسه‌های هومر تولید شد که براد پیت در آن به ایفای نقش پرداخته بود. در واقع، داستان‌ این برنامه‌ها با نمایش اسطوره‌ها، مطالبی را درباره خودِ ما، به ما ارائه می‌دهند و این عامل یکی از دلایلی است که به تماشای برنامه‌های رسانه‌ای کلیشه‌ای می‌نشینیم. 
با مقایسه شیوه سازگاری و انطباق جوامع مختلف با اساطیر سنتی، به تفاوت‌های موجود میان فرهنگ‌های گوناگون می‌توان پی برد. برای نمونه، اساطیر مربوط به خلقت تقریباً در تمام فرهنگ‌ها یکسان است. با وجود این، خداوند در اندیشه یهودی ـ مسیحی، موجودی برتر و متعالی است که قبل از پیدایش جهان نیز وجود داشته است. در کتاب مقدس چنین آمده است که خداوند، آسمان و زمین را در شش روز آفرید و سپس استراحت کرد. در مقابل، در اساطیر بابل با مفهومی متفاوت از الوهیت روبه‌رو می‌شویم. در این فرهنگ، آفرینش جهان بر وجود خدایان مقدّم است. بنا بر روایات موجود در اساطیر بابل، خدایان از ادغام آب شیرین (آپسو)4 با آب شور (تیامات)5 متولد شدند. با توجه به وضعیت خشک آب و هوایی در بابل، چندان جای تعجّب نیست که در اساطیر این سرزمین، آب ریشه همه ‌چیز را تشکیل می‌دهد. 
در اساطیر اسکاندیناوی با روایتی دیگر از افسانه خلقت روبه‌رو می‌شویم. اساطیر اسکاندیناوی، جهانی انسان‌محور و بسیار تاریک را ترسیم می‌کنند که پایان آن پیش‌تر پیش‌بینی شده است. به استناد اساطیر اسکاندیناوی، یمیر6 ـ غول یخی ـ از ادغام دو عنصر متضاد یعنی آتش و یخ خلق شد؛ موجودی در هیبت انسان. سپس غول‌ها، نسل جدید خدایان را شکل دادند. بعد، خدایان برای قتل نیای خود توطئه چیدند تا با استفاده از جسم وی، زمین و دریاها را بسازند. به طور مشخص در این اسطوره از قدرتی مقتدر سخن به میان نمی‌آید؛ در عوض، به جای آن‌که خدایان، غول‌ها را خلق کنند، این موجودات فناپذیر (غول‌ها) خدایان را خلق می‌کنند. برخلاف دو نسخه قبلی از افسانه آفرینش، خدایان اسکاندیناوی فناناپذیر نبودند؛ پیش‌گویی‌ها از آن حکایت دارند که با شورش غول‌ها و دیوها علیه خدایان، آنها (خدایان) خواهند مُرد. 
در واقع، تغییراتی که در اساطیر کلاسیک رخ می‌دهد، به شناخت یک فرهنگ کمک می‌کند. برای مثال، به اعتقاد فاستر آر. مک‌کورلی،7 افسانه آدم در هیئت یکی از اساطیر فرهنگی امریکایی درآمده است: 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۱۱:۲۴

 

جشنواره فیلم عمار که داعیه پرچمداری سینمای انقلاب را دارد. در اقدامی تعجب آمیز فیلم بی محتوا و صوری"علمک" را شایسته تقدیر در چند بخش اعلام کرد. اینجا و اینجا بگونه ای که علمک را می توان نماد جشنواره فیلم عمار دانست. علمک فیلمی است که به کارکرد روحانیت اما با نگاه صوری و خام می پردازد. علمک نتیجه برداشت نادرست از جایگاه و نقش روحانیت است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۹