سریال حشاشین جنجالی مصری با موضوع ایرانی
سریال حشاشین با روایت تاریخی درباره حیات و حوادث مرتبط با حسن صباح، بنیانگذار دولت اسماعیلیه در ایران، پخش شده است.
این سریال مصری، به زندگی و اعمال حسن صباح، رهبر اسماعیلیه در ایران، میپردازد. این سریال نشان میدهد که چگونه صباح با ایجاد فرقهای به نام «حشاشین»، جایگاه خود را در میان حاکمان آن زمان به دست آورد و با ترورها و فعالیتهای زیرزمینی، تلاش کرد تا از تحت تسلط عربها و ترکها بیرون بیاید. این سریال روایتی متفاوت و البته به عقیده بسیاری غیرواقعی از زندگی حسن صباح است و نشان میدهد که چگونه او با رهبری مذهبی و سیاسی، جنگی پنهانی علیه قدرتهای آن زمان منطقه را آغاز کرد.
زیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریالسازان
هر زمان که کمپانیها و مراکز فیلمسازی و سریالسازی کشورهای دیگر درباره شخصیتهای تاریخی ایران اثر نمایشیای را خلق میکنند یک زنگِ خطر دیگر به صدا درمیآید.
این روزها سریالی به نام «حشاشین» در کانون توجه منتقدان داخلی و خارجی قرار گرفته که در وهله اول نشان میدهد کشورهای منطقه تأثیرگذاری تجاری، مالی و اجتماعی و فرهنگیِ ساخت سریال و فیلم را به خوبی درک کردهاند و شکلگیری برخی فستیوالها و جشنوارههای مرتبط در این زمینه و البته سرمایهگذاری گسترده در ساخت شهرکهای سینمایی برای تولید پروژههای مشترک با کشورهای پیشرفته در صنعت سینما مشهود است.
البته نکته جالب توجه اینجاست که این کشورها ساخت سریال با محور تاریخ کشورهای مختلف همسایه خود علاوه بر ساخت سریال براساس اسطورههای تاریخی خود را دستور کار قرار دادهاند و جای تردید نیست تمدن کشورمان ایران نیز دستمایه برخی از این تولیدات شده است، روزی غربیها با فیلم «300» دست به کار میشوند و تاریخ ایران را به گونهای دیگر (تحریفآمیز) روایت میکنند و امروز هم «حشاشین» متولد میشود .
به این ترتیب رمضان سال 1445 هجری قمری درحالی هفته گذشته به پایان رسید و مسلمانان سراسر جهان با برگزاری مراسم عید سعید فطر تا سال آینده باید منتظر پهن شدن سفره ماه ضیافت الهی باشند که هنوز بحث و بررسی سریالهای رمضانی در ایران و سایر کشورها همچنان پابرجاست؛ سریالیهایی که عموماً ساخته میشوند تا در ایام ماه مبارک به نوعی علاوه بر رونق شبنشینیهای این ضیافت الهی بتوانند پیامهای مختلفی را به مخاطبان خود منتقل کنند.
از این رو تهیهکنندگان و کارگردانهای این سریالها که عموماً در 15 یا 30 قسمت تولید میشوند، نیز اگرچه تاکنون تلاش داشتند به نوعی از این ظرفیت برای انتقال پیامهای عرفانی، مذهبی یا اخلاقی استفاده کنند، اما مدتی است که میبینیم برخی کشورها از این قاعده خارج شده و در حال بهرهبردن از ماه مهمانی خدا برای زیر سئوال بردن تاریخ، تمدن و شخصیتهای برجسته کشورهای دیگر از جمله ایران اسلامی رفتهاند.
این اتفاق اگرچه قبلاً در صنعت سینما و هنرهفتم هالیوودی با ساخت پروژههای سنگین تاریخی مثل فیلم 300 یا موارد مشابهی از این دست آغاز شده بود اما واقعیت امر این است که حداقل طی یک دهه گذشته این روند در بخش سریالسازی با ساخت برخی سریالهای اکشن امنیتی - نظامی مثل فائودا و تهران از سوی کمپانی نتفلیکس رونق قابل توجهی گرفته است و رمضان امسال نیز مصریها برای به چالش کشیدن "حسن صباح" در تاریخ باستان کشورمان دست به کار شدهاند و سریالی با نام حشاشین (قاتلین) را روانه جعبه جادو کردند که اتفاقاً این سریال در میان کشورهای عربزبان مخاطبان قابل توجهی به خود دید.
این درحالی است که قبل از هرچیز این نکته باید یادآوری شود که در استانداردهای بالای ساخت و ارزش سینمایی و سناریوی این سریال کمتر میتوان نقطه ضعف دید، اما پرداختن به حسن صباح و فرقه اسماعیلیه توسط یک کمپانی عربی خیلی موضوع پیشپاافتادهای نیست که خیلی راحت بتوان از کنار آن رد شد.
هرچند این سریال در نگاه اول سعی کرده روایتی از زندگی حسن صباح و ترکان سلجوقی و فرقه اسماعیلیه را به تصویر بکشد، اما به شکلی ناشیانی این روند تاریخی را بدون درنظر گرفتن فواصل معنادار میان دوران زندگی شخصیت اصلی با برخی شخصیتهای مطرح شده مثل عمر خیام و خواجه نظام الملک را بهم مرتبط کرده که میتواند نقطه عطف شکلگیری سئوالی باشد که اصولاً؛ چرا باید کشور دیگری تاریخ ما را آنهم کاملاً ناشیانه روایت کند؟
با نگاهی به جریانِ سریالسازی کشور میتوان شاید نکته اول اینجاست که کمکاری را در بخشهای مختلف تولید فیلم و سریال برای شخصیتهای تاریخی ایران زمینه ورود سایرین با اندک اشتراکی که با تمدن ایران باستان داشتند فرصت روایتگری به دست آوردهاند. آمار بالای ساخت سریال درباره دوران قاجاریه و غفلت از مقاطع دیگر تاریخی که نیازمندیم درباره آنها با روایتی ایرانی حقایقی گفته شود، که تاکنون خبری از این محصولات نیست.
هرچند میتوان خلاء توجه به رویدادهای معاصر خارج از مرزهای کشورمان نیز اشاره کرد، به عنوان مثال روزی این انتقاد مطرح میشود چرا درباره حقایق جنایتهای اسرائیل و نبرد چند ساله مردم مظلوم فلسطینیان، کاری در خور از سوی کشورمان ساخته نمیشود و به همان تولیدات قبلیها بسنده شده که حالا بگوییم درباره روایت تاریخ ایران چه کردهایم؟
بعد از سالها درباره دوران صفویه، «مهیار عیار» در حال آمادهسازی است که به آنتن تلویزیون برسد. دورانی که همیشه مغفول مانده و سریال و فیلمی دربارهاش ساخته نشده است. گویی کارگردانان ایرانی بیشتر علاقهمند درامپردازی در تاریخ قاجاریه و پهلویاند و دیگر بخشهای تاریخی مهم و معرفی چهرهها و شاخصهای آن دوران را درنظر نمیگیرند! البته که در کارنامه و سوابق سریالها و فیلمهای تاریخی یک حقیقتِ انکارناپذیر است.
بهاین ترتیب ماجرای حسن صباح و فرقه اسماعیلیه لازم به روایت بود که این کار را کشوری دیگر غیر از ایران انجام داد. همچون برخی روایتهای تاریخی دیگر؛ اگرچه که روایت در مورد همین تروریستی بودن عملیات و کشتن مخالفان و نیت و انگیزه فداییان حسن صباح متفاوت و شنیدنی است.
درباره حسن صباح، مثل همه اسطورهها و نامداران تاریخ، روایات متفاوت و متضاد هستند. عدهای او را مصلحی آزاداندیش میدانند که بر خلفای عباسی و بر ترکان سلجوقی شورید و به دنبال استقلال و عدالت و جامعهای مرفه بود. برخی هم او را یک مذهبی تندرو میدانند که برای رسیدن به مقاصد و جاهطلبیهایش هیچ حد و مرزی را به رسمیت نمیشناخت و همه را فدا میکرد.
شاید حکایت مارکوپولو درباره فرقه اسماعیلیه و «باغ مخفی بهشت»شان تأثیر جدی بر تصورات و نوشتههای پس از او داشته باشد، چون مارکوپولو در توصیفاتی دروغپردازانه و اغزاقآمیز از باغهایی میگوید که سربازان حسن صباح در آن به لذتجویی و مصرف مخدر میپرداختند؛ حکایتهایی که «حشاشین» برگرفته از آن ساخته شده است.
حال اگر از موضوع صحیح بودن یا نبودن روایت مطرح شده در این سریال بگذریم که البته به استنادهای غیرقابل انکاری نقدهایی به آن وارد شده و به گفته بسیاری از منتقدان روایت مطرح شده در این سریال ازسوی کارگردان تنها واقعیت بخشیدن به رویاپردازیهای مارکوپولوی ایتالیایی از روایتهایی است که خود او از برخی افراد در منطقه الموت ایران شنیده و به رشته و تحریر در آورده است.
نکته اصلی اینجاست که انگار درست زمانی که ایران درحال برنامهریزی برای ساخت سریالهای الف ویژهای مثل مختارنامه بوده برخی کشورها بیکار ننشستهاند و برای ضعیف جلوه دادن شخصیتهای ایران باستان سناریو نوشتهاند و شاهد مثالش هم همین سریال حشاشین یا قاتلین است که زنگ خطری بسیار بلند را برای مسئولان مربوطه به صدا میآورد که بد نیست به دو نکته اساسی توجه ویژه داشته باشند که عبارت است از
الف) نباید چهرههای مشهور تاریخی کشورمان را به حال خود رها کنیم؛ چون تجربه نشان داده هرچه در زمینه تولید محتوا با قالبهای مختلف فرهنگی برای چهرههای شاخص تاریخی، مذهبی و ... کشورمان سرمایهگذاری کنیم بازهم کم است، چون چنین شیطنتهایی کاملاً مشهود و قابل لمس درحال شکلگیری است تا با ضربه زدن به جایگاه این افراد تمدن و تاریخ ایران زمین را تحت تاثیر قرار دهند.
ب) توجه به مخاطبان خارجی؛ در این زمینه هم تاجایی که می بینیم کارگردانها و تولیدکنندگان فیلم و سریال در کشورمان معمولاً صد درصد توان و توجه خود را مخاطبان داخلی قرار دادهاند تا بتوانند براساس سلیقه و نیاز این گروه اقدام به تولید کرده باشند که فی نفسه کاملاً صحیح و دقیق است اما امروز با درنظر گرفتن حرکت نا درستی برخی علیه تاریخ و تمدن کشورمان با تولید فیلم و سریال بجاست که کمی هم ما به مخاطبان خارجی برای انتقال فرهنگ اصیل کشورمان توجه داشته باشیم و صرفاً به ترجمه آثار تولید شده وطنی اکتفاء نکنیم.
البته الان هم دیر نشده، فیلمسازان علاقهمندِ به تاریخ میتوانند حقایق مستندِ تاریخی را در قالب سریال که امروز مورد علاقه نوجوانان و نسلِ جوان است در معرض نگاه قرار دهند. خودِ این روایتها باعث میشود آنها (جوانان امروز) بتوانند قضاوت درستتر و بهتری نسبت به وقایع تاریخی داشته باشند.
هرچند در این میان اتفاق دیگری هم افتاده و آن تولید زودهنگام این سریال است. سریالی تاریخی با این همه پروداکشن و لوکیشن و بازیگر حتماً نیازمند چند سال تولید است. اما اینطور نیست! چون مصریها با استفاده از فناوریهای جدید ساخت سریال توانستند چند ماهه "حشاشین" را به سرانجام برسانند. اتفاقی که در دیگر سریالها و فیلمهای بینالمللی که ساخته میشود هم میافتد و دقیقاً در چنین شرایطی ما چندین سال است درگیر ساخت سریال «موسی(ع)» و «سلمان فارسی» هستیم که حداقل در چند سال آینده برای تماشایِ مخاطبان آماده میشوند.
اما چرا میگوییم وقتی چنین سریالهایی مانند (حشاشین) ساخته میشوند باید نگران شد؟ به این خاطر است بخش عمدهای از این سریال به شخصیتهای ایرانی برمیگردد (میتوان گفت، تمِ سریال ایرانی است) اما فضای آن شعرها و ضربالمثلها، لباسها و فضاها، کاملاً متفاوت با تم ایرانی است. این آن چیزی است که مخاطبِایرانی را بجز تحریفهای آشکار تاریخی در روایتگری آزار میدهد. اگر این تصاویر را ایرانیها میگرفتند چقدر باورپذیرتر و واقعیتر میشد؟
فرایِ این اتفاقات، اشکالات تاریخی زیادی هم در آن به چشم میخورد. هرچند ادعایِ سریال این است که از ماجراهای واقعی برداشت شده اما همانطور که قبلاً اشاره شد مثلاً رابطه حسن صباح با نظامالملک و خیام که همان داستان معروف جعلی است یا مخاطب با تماشای این سریال متوجه نمیشود بالأخره حسن صباح چطور تغییر ماهیت میدهد. شاید اینطور بتوان گفت که سازندگان سریال به سبکِ برخی از روایتهای نمایشی تاریخی دیگر، برای جذاب کردن داستان، برایشان «تاریخ» خیلی اولویت نبوده.
پخش سریال «حشاشین» ممنوع شد.
رمضان امسال، کشور مصر یک مجموعه تلویزیونی تاریخی، حماسی و بیوگرافی پر سر و صدا با عنوان «حشاشین» تولید کرد که روایتی عربی از یک برهه تاریخی مربوط به ایران است.
«حشاشین» سریالی عجیب و خوفناک درباره یکی از بحثانگیزترین فرقههای مذهبی تاریخ اسلام است. فرقه نزاری مذهب اسماعیلی که به رهبری «حسن صباح» بیشتر از یک سده با تسلط بر قلعههای مختلف فلات ایران به ترویج مکتب و ترور مخالفان مشغول بود. کاری که حسن صباح -در این سریال- با مخالفانش میکند، مخاطب را یاد گروه داعش میاندازد، از این رو حسن صباح و فرقه اسماعیلیه، شخصیت و اتفاقی ساده در تاریخ نبودهاند.
«حشاشین» داستان زندگی حسن صباح از کودکی تا رسیدن به خلافت و پس از آن را روایت میکند. این مجموعه شاید یکی از معدود سریالهای مصری باشد که به سرعت با زیرنویس فارسی در اختیار ایرانیها قرار گرفت چون درباره شخصیت، جریان و لوکیشنی است که بخش مهمی از ماجرایش در ایران رخ داده است.
احسان ناظم بکایی، منتقد سینما و تلویزیون درباره اینکه چرا مصر سراغ ساخت سریالی درباره یک مقطع تاریخی مربوط به ایران رفته است؟ به خبرنگار ما میگوید: مصر و ترکیه جزو کشورهایی از منطقه هستند که در سریالسازی فعال هستند مثلاً ترکیه سریالی درباره خوارزمشاهیان ساخت که جزو سریالهای پرطرفدار بود و سراغ مقطعی از تاریخ ایران رفت که ما باید سراغ آن میرفتیم. وقتی کشوری در فضای تاریخی، سریالی میسازد آن مقطع تاریخی را از آن خودش میکند. مصر هم برای اینکه از این قافله عقب نماند سراغ موضوعات تاریخی رفته است.
چرا «حشاشین» پربیننده شد؟
به گفته او، سریال «حشاشین» یا «قاتلین» چون در ماه مبارک رمضان پخش شد انتشار گستردهای داشت، ضمن اینکه سراغ یک شخصیت تاریخی عجیب همچون حسن صباح رفته که جزو چهرههای مبهم و پرحرف و حدیث در تاریخ است.
ناظم بکایی توضیح میدهد: در حالی که جهان اسلام بیش از ۶ ماه است که درگیر بحران غزه است ولی واکنش خاصی از مصر به عنوان همسایه فلسطین ندیدیم، اما ناگهان درباره موضوعی سریال میسازد که اذهان عمومی را نسبت به مسئله فلسطین غافل میکند. ضمن اینکه سراغ مذهب اسماعیلیه رفته که یکی از مذاهب پراکنده در جهان است و پیروان کمی دارد و نگاهش به یکی از رهبران این فرقه، منفی است یعنی در همان قسمت اول او را شخصیتی شیطانی معرفی میکند، سریالی خشن که عدهای از آن به عنوان «بازی تاج و تخت عربی» یاد میکنند.
این منتقد سینمایی میگوید: پس از ماجرای بهار عربی در کشورهای اسلامی به خصوص سرنگونی مبارک در مصر، رهبران
اخوان المسلمین که از پرچمداران قیام بهار عربی بودند، اکنون در زندان هستند و به باور حکومت فعلی مصر، این گروه تروریستی است از این رو نشانههایی در این سریال وجود دارد که رهبر این گروه را به شخصیت حسن صباح نزدیک میکند.
به گفته او، رفتار و گفتار حسن صباح و گروه او، مخاطب را به یاد داعش میاندازد و عنوان میکند: در این سریال تأکید میشود اسلام از داعش جداست و اگر چنین تفکری در داعش به وجود آمده، مسبوق به سابقه در گروه حشاشین بوده است بنابراین تکلیف اسلام با گروههای افراطی که خودشان تأویل و تفسیر شخصی از دین دارند، جداست.
پر از ایرادهای ساختاری
ناظم بکایی با بیان اینکه این سریال در زمانی کوتاه ساخته شده اما به طور فراگیر در کشورهای جهان اسلام منتشر شده که نقطه قوتش به شمار میرود اما به خاطر روند تولید سریع، اشتباههای فراوان نمایشی و تاریخی هم دارد، خاطرنشان میکند: طراحی صحنه، لباس و دکور شهرها و شخصیتهای ایرانی این سریال همه متأثر از فضای عرب است و به تعبیر این سریال، فرهنگ و زبان عربی در آن دوره بر کشور ایران حکمفرما بوده در حالی که چنین نبوده است، ایرانیها زبان و فرهنگ ایرانی داشتهاند ولی با توجه به اینکه تمام فضای سریال، عربی است به بیننده القا میکند که کل جهان اسلام، قلمرو عربی داشته است.
مدیر روابط عمومی سریال «سلمان فارسی» اضافه میکند: زمانی که حسن صباح دارد با شیطان ارتباط میگیرد یا وِرد میخواند از کلمات فارسی استفاده میکند مثلاً در قسمتهای سوم و چهارم که میخواهد دریا را آرام کند کلمه «خاموش» را به کار میبرد در حالی که همه جا عربی حرف میزند.
به گفته این منتقد، متن سریال و محتوای آن در مقایسه با ساختار و کارگردانی، پرداخت بیشتر و بهتری دارد اما ساختار آن پر از ایراد است.
او با بیان اینکه در فضای کنونی جنگ روایتها که با سریالسازی در میان کشورهای منطقه راه افتاده، این سریال در حال دیده شدن است، میگوید: این سریال شاید در ظاهر پرهزینه به نظر برسد ولی شتابزده و سردستی ساخته شده و آنچه مخاطب را نگه میدارد متن جذاب و بازیهای خوب آن است. سریال حشاشین ایرادهای نمایشی و ساختاری زیادی دارد به ویژه در طراحی صحنه، جلوههای ویژه، نورپردازی و میزانسن اما چون به درستی دراماتیزه شده و موضوع جذابی دارد روی مخاطب اثر میگذارد.
روایتی سفارشی
آیا دستبرد و جعل در روایت این قصه تاریخی مربوط به ایران شده است؟ ناظم بکایی پاسخ میدهد: اولویت نخست در آثار نمایشی، دراماتیزه کردن است همان طور که نمیشود از شعر و متون ادبی به تاریخ رسید از یک اثر نمایشی هم نمیشود به تاریخ رسید در حالی که از متون و اسناد تاریخی میتوان به شعر و ادبیات هنری و نمایشی رسید.
او میافزاید: هر چه اسناد و اطلاعات تاریخی درباره موضوع یا شخصیتی کمتر باشد دست سازنده برای خلق آن شخصیت و موقعیت بازتر است. آنچه در ساخت سریالهای تاریخی اهمیت دارد، درام است که قصه را پیش میبرد زیرا تاریخ به تنهایی برای مخاطب عام جذاب نیست مگر اینکه آمیخته به چاشنی درام و درگیری احساسات شود.
این منتقد سینمایی با بیان اینکه اطلاعات درباره حسن صباح کم و ضد و نقیض است، یادآور میشود: مثلاً در این سریال، عهد دوستی میان حسن صباح، نظام الملک و خیام وجود دارد در حالی که از نظر تاریخی این سه نفر با یکدیگر همزمان نیستند و در سه منطقه متفاوت زیستهاند ولی درام به شکلی ساخته شده که این سه نفر با هم دوست هستند و مخاطب هم آن را قبول میکند.
او در پاسخ به اینکه به عنوان یک مخاطب ایرانی حس ایرانستیزی یا سوگیری را پس از تماشای حشاشین دریافت کرده است؟ میگوید: اولویت سازندگان در روایت اتفاقات تاریخی، خودشان هستند و با نگاه و اهداف خود روایتگری میکنند. سازندگان براساس نظر سفارشدهنده کارشان را پیش میبرند و آنها از منظر خودشان، تاریخ را روایت میکنند کما اینکه سریال «مختارنامه» هم از منظر ما روایت شد به نظرم در حشاشین هم بحث ایرانستیزی نیست بلکه بحث روایتگری از سوی مصریهاست، اینکه از نگاه خودشان به موضوع برتری قومیت عرب در آن دوره میپردازند گویی ایرانیها در آن دوره پیرو مصر بودند در حالی که چنین نبوده است.»
سریال «حشاشین» از سامانههای اینترنتی فیلیمو، گپفیلم و فیلمنت حذف شده و چیزی نمایش داده نمیشود.