شیعیان با دارا بودن ویژگیهایی همچون پیروی از سیرۀ پیامبر اکرم(ص) و ائمۀ اطهار(ع)، اجتهاد علمای وارسته، عقلانیت مبتنی بر وحی و حدیث و... طی تاریخ اسلام در عرصههای سیاسی، علمی، فرهنگی، ادبی و اجتماعی جهان اسلام حضور فعال و تأثیرگذاری داشتند. این تأثیرگذاری در قرن اخیر با انقلاب اسلامی ایران و تأسیس حکومت اسلامی، ابعاد گسترده و عمیقتری یافته است. در سالهای گذشته، برخی از حاکمان منطقه و نویسندگان مغرض با طرح «هلال شیعی» کوشیدهاند حضور فعال شیعیان در عرصۀ سیاسی و اجتماعی جهان اسلام را هراسآمیز نشان دهند که این امر یا از کینهورزی آنان ناشی میشود یا نتیجۀ نشناختن واقعی و درست عقاید و سیرۀ فردی و اجتماعی شیعیان است.
به منظور بررسی این مفهوم و سهم شیعیان در شکوفایی فرهنگی و سیاسی منطقه و جهان اسلام گفتوگویی با جناب آقای دکتر خواجه سروی ترتیب داده شده است که حاصل آن را در ذیل مطالعه خواهید فرمود.
جناب آقای دکتر خواجه سروی برای شروع بحث مفهوم هلال شیعی را بیان کنید؟
اصطلاح «هلال شیعی» (Shiite Crescent) اصطلاحی است با سابقهای آکادمیک در ادبیات علمی آلمانیزبان که نخستینبار در حوزۀ مباحث استراتژیک، ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، آن را در دسامبر سال 2004م در گفتوگو با روزنامۀ «واشنگتنپست» هنگام دیدارش از امریکا مطرح کرد. کاربرد این واژه، مقارن با به قدرت رسیدن شیعیان در انتخابات عراق، پس از حملۀ ایالات متحده امریکا در سال 2003م به این کشور بود. بر این اساس به قدرت رسیدن شیعیان در عراق، تکمیلکنندۀ هلالی از حوزههای نفوذ شیعی بود که کشورهای لبنان، سوریه، عراق، ایران، پاکستان و افغانستان را دربرمیگرفت؛ به این معنا که نه تنها در ایران، شیعیان در قالب جمهوری اسلامی و در لبنان در مقام جنبشی مقتدر و پیشرو، بلکه در عراق و سوریه نیز، که دولت را در اختیار دارند، از جایگاه تعیینکنندهای در منطقه برخوردارند.
همچنین از منظری دیگر و با نگاه به پراکندگی شیعیان در سطح جهان، اصطلاح هلال شیعی به نوعی درصدد تداعی و القای معادلی شیعی برای «دایسپورای یهودیان» است که به اشغال فلسطین انجامید و درواقع این نگاه درصدد است نفوذ شیعیان در محدودۀ غرب و جنوب غرب آسیا را به قدرتهای مختلف هشدار دهد.
این مفهوم از یکسو نشاندهندۀ افزایش وزن شیعیان در عرصۀ سیاست بینالملل و خاورمیانه است و از سوی دیگر نوعی جهتدهی به حساسیتهای منفی فضای رسانهای بهشمار میرود.