ایران اولین کشور شکار کننده f35 | شکار جنگنده 100 میلیون دلاری آمریکایی در آسمان ایران
تاکنون 3 فرونده F35 آمریکایی توسط ارتش مقدر جمهوری اسلامی در 30 ساعت گذشته منهدم شده است
ایران اولین کشور شکار کننده f35 | شکار جنگنده 100 میلیون دلاری آمریکایی در آسمان ایران
تاکنون 3 فرونده F35 آمریکایی توسط ارتش مقدر جمهوری اسلامی در 30 ساعت گذشته منهدم شده است
بعد از انتشار خبر برخورد قاطع نیروی دریایی سپاه با ناو آمریکایی در دزدی دریایی نفت ایران که ساعاتی پیش منتشر شد، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنهای به انتشار لوحنوشتی به واقعیت ارتش آمریکا که چند روز پیش در بیانات مقام معظم رهبری به آن اشاره شده بود، پرداخت.
رهبر معظم انقلاب در روز 11 مهرماه 1400در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح با پوشالی خواندن قدرت ارتش آمریکا تصویرهای هالیوودی آن را غیر واقعی خواندند و در این باره فرمودند:
ماهیّت ارتش آمریکا هم این است؛ این تصویرهای هالیوودیای که کشورهایی مثل آمریکا و امثال آمریکا از ارتشهایشان نشان میدهند، واقعیّت ندارد؛ واقعیّت ارتش همین [چیزی] است که مشاهده کردید؛ آن جور آمدند در افغانستان [و این جور رفتند]؛ در جاهای دیگر هم کم و بیش همین جور است. در کشورهای دیگری هم که ارتش آمریکا حضور دارد، حالا اگر بفرض غیرت حُکّام آن کشورها آن قدری نبوده که آنها را بیرون کنند لکن منفور ملّتهایند؛ در هر کشوری که هستند، [مثلاً] در کشورهای شرق آسیا که ملاحظه کنید، که ارتش آمریکا سالهاست حضور دارد، یک مجموعه منفوری است در چشم آن ملّتها.
کارگردان سریال تحسین شده «چرنوبیل» زندگی صدام حسین را موضوع یک فیلم سینمایی میکند.
به گزارش مهر به نقل از ورایتی، یوهان رنک فیلمی به نام «زندانی در کاخش» را درباره صدام حسین میسازد.
این فیلم با اقتباس از کتاب پرفروش ویل باردنورپر با عنوان «زندانی در کاخش: صدام حسین، نگهبانان آمریکایی او و آنچه تاریخ ناگفته میگذارد» ساخته خواهد شد. داستان فیلم درباره ۱۲ سرباز آمریکایی است که در ماههای آخر زندگی صدام حسین نگهبان وی بودند. در این کتاب ۲ جنبه متفاوت صدام حسین بررسی میشود: ظالمی که از شکنجه و قتل به عنوان ابزار استفاده میکرد و زندانی متفکری که در برابر مرگ وقار و شجاعت از خود نشان میدهد. در این کتاب نگهبانان تحت تأثیر شخصیت صدام حسین قرار میگیرند.
فیلم سینمایی «تاپ گان ۲» پس از انعقاد قرارداد میان هالیوود و پنتاگون تولید شده و نیروی دریایی اصرار داشته که در ازای دسترسی پارامونت به تجهیزات نظامی، «نکات کلیدی» مدنظرش در فیلم گنجانده شوند.
یلم «تاپ گان: ماوریک» که اخیراً روی پرده سینماهای آمریکا رفته است، دنباله فیلم «تاپ گان» (۱۹۸۶) است که تام کروز در آن نقش سروان پیتر ماوریک میچل، مربی خلبانی برنامه آموزشی ممتاز نیروی هوایی ایالات متحده تحت عنوان «تاپ گان» را بازی میکند.
فیلم رامبو 3 و تعریف هایی که از افغانستان می کند"افغان ها به کسی سواری نمی دهند ..." و سرباز آمریکایی به عنوان ناجی افغانستان و مدافع قبایل افغان معرفی می شود، شاید بخشی از برنامه آمریکا برای آماده سازی افکار عمومی برای ورود به افغانستان قبل از 11 سپتامبر 2001 بود، مثل سه گانه چرا می جنگیم؟؟ که برای اماده سازی افکار عمومی دنیا برای ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم ساخته شد.
با ارجاع به آثاری مثل جنگیر و اربابآرزوها و سایر آثار سینمایی مثل تایتانها که تجمع اجنه را در شرق تصویر میکند، طبیعی است که این خط القایی از طریق سینما وارد فرهنگ آمریکا میشود.
در هالیوود یک جریان پیوسته ایدئولوژیک همواره در آثار سینمای بدنه هالیوود به مخاطبان و علاقهمندان ژانر وحشت همواره میخواهد این اندیشه را القا کند که اهریمن همواره از شرق طلوع میکند. این تلقی در فیلم «جنگیر» وضوح شگفتآوری دارد. پس از تیتراژ آغازین فیلم با آفتاب ظهر عراق آغاز میشود و صدای بلند اذان صحنه افتتاحیه فیلم را در برمیگیرد و این لحظات در فیلم جنگیر بسیار قابل تامل است.
جلوه سرزمین افغانستان در سینمای آمریکا و البته بهطور کلیتر در سینمای جهان، بهشدت جنبه سیاسی و امنیتی دارد. طبیعتا این سخن را خیلیها میپذیرند اما آن را به لشکرکشی آمریکا در ابتدای قرن ۲۱ ربط میدهند، درحالی که پیش از آن هم چنین بود. از آنجا که نگاه سینمای آمریکا به افغانستان همواره سیاسی بوده، فیلمهای آمریکایی درباره افغانستان را هم برمبنای رویدادهای سیاسی و امنیتی میشود به سه دوره قبل از حمله شوروی، حین لشکرکشی ۹ ساله شوروی به افغانستان و درنهایت دوره پس از لشکرکشی آمریکا به این کشور تقسیم کرد. نکته جالب اینجاست که حتی فیلمهای قبل از حمله شوروی به افغانستان هم جنبه امنیتی و جنگی دارند. گشت خیبر در ۱۹۵۴ و زاراک در ۱۹۵۶ به لحاظ زمانی خیلی با حمله شوروی به افغانستان در ۱۹۷۹ فاصله دارند و این نشان میدهد در پسزمینه نگاه غربیها، افغانستان همیشه بهمثابه کوهستانی بوده که چریکها میتوانند پشت آن سنگر بگیرند. در فیلم مردی که پادشاه میشود محصول ۱۹۷۵، افغانستان در برابر هندوستان بهعنوان کشوری معرفی میشود که از زمان حمله اسکندر به اینسو برای غربیها ناشناخته بوده است.
موضوع ارتباط سینما با جنگ، موضوعی است که قدمت آن را میتوان به دوران جنگ جهانی اول دانست. در حقیقت از آنجا که «جنگ»ها ارتباط تمام و کمالی با مسألهی «هویت ملی» دارند، همواره برای حکومتها مهم بوده است و بدان پرداختهاند. رهبر انقلاب نیز در دیدار با عوامل تولید فیلم سینمایى «شیار ۱۴۳» به این موضوع اشاره کرده و فرمودند: «عدّهاى با ورود سینما به مسائل مربوط به دفاع مقدّس، علناً مخالفت میکنند! من نمیدانم چه فکر میکنند؛ به اسم اینکه جنگ است، به اسم اینکه خشونت است! صد سال از شروع جنگ جهانى میگذرد - امسال صدمین سال است- هنوز در آمریکا و در خیلى جاهاى دیگر دارند فیلم میسازند [آن هم] در چه گسترهى وسیعى!» سعید مستغاثی، پژوهشگر و مدرس سینما در یادداشت زیر به بررسی عملکرد سینمای غرب (بهطور خاص هالیوود) و ایران نسبت به مقولهی جنگ پرداخته است.
ارتش هالیوودی آمریکا در بیان رهبر معظم انقلاب جنگ جهانی اول و سینمای آمریکا
داستان فیلم
دکتر جمعه جمال، افسر ارتش و فارغ التحصیل کامپیوتر از آمریکا، در مأموریتی کاملا محرمانه بیرون از مرز، در اوج جنگ تحمیلی، از طریق پاکستان، به منظور دستیابی به اهداف اطلاعاتی از کشور خارج میشود، در این حال دشمن نیز سعی دارد که دکتر را ربوده و از تخصصی او بهره برداری کنند و این آغاز ماجرای هیجان انگیزی است.
کارگردان: جمشید حیدری تولید 1376
آمریکا: دنیا را بدون او تصور کنید مستندی است که هویت آمریکا را زیر سوال می برد. اینکه بدون آمریکا جهان می توانست به کجا کشانده شود و چه بلایی بر سر تاریخ می آمد. فرض کنید اگر آبراهام لینکلن نبود چه بلایی بر سر برده داری می آمد؟! حادثه هایی همچون بمباران اتمی ژاپن، جنگ ویتنام وشاید اتفاق نمی افتاد. همچنین در این مستند دولت جورج بوش و باراک اوباما نیز به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
خلاصه داستان: داستان این فیلم روایتگر زنی است به نام جولیا که به خدمت ارتش آمریکا درآمده و در تلاش است مدارکی را که در حین انجام وظیفه در این کشور به دست آورده به دوست خبرنگار خود برساند. در جریان این اتفاقات یکی از سناریوهای آزادسازی عراق به تصویر کشیده میشود. اشغال عراق توسط آمریکا در 21 مارس سال 2003 در سایه شعارهایی نظیر مبارزه با تروریسم، برقراری صلح جهانی، نابودی سلاح های کشتار جمعی و اعطای دموکراسی و آزادی به مردم عراق و همین طور اتفاقات منطقه در چند سال اخیر، دست مایه اصلی داستان این فیلم قرار گرفته است.
کارگردان: حمید بهمنی
فیلم سینمایی 12 سترانگ دربارۀ جنگ جنرال دوستم و طالبان در ولایت بلخ، همچنان در پردهای سینماهای ایالات متحده امریکا بهنمایش گذاشته میشود.
این فیلم از روی داستان «سربازان اسپسوار» تهیه شدهاست.
سربازان اسپسوار داستانی است که بربنیاد رویدادهای واقعی سال ۲۰۰۱میلادی در افغانستان تهیه شدهاست و جنگ ائتلاف شمال، بهویژه جنرال دوستم را با پشتیبانی امریکا برضد طالبان، بهتصویر میکشد.
نام ۱۲نیرومند اشاره به ۱۲تفنگدار نیروهای امریکا است که پس از حملات ۱۱سپتامبر، از راه ازبیکستان وارد افغانستان شدند و درکنار زیردستان مسلح جنرال دوستم، بر ضد طالبان میجنگند.
پیش از ورود این ۱۲سرباز، جاسوسان «سیآیای» با سران و فرماندهان ائتلاف شمال دیدارمیکنند و با اهدای پول، مشروب الکلی «ودکا» و تحفه، آنان را به همکاری با نیروهای امریکایی فرا میخوانند.
گفته میشود که این فیلم در مکزیکو نو در جنوب امریکا ساخته شده و نکتۀ چشمگیر آن، مناظر خشک و کوهستانی فیلم است که به کشور شباهت دارد.
از حضور نیروهای امریکایی در افغانستان ۱۶سال میگذرد و جنگ افغانستان طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا خوانده شدهاست.
در بحبوحه جنگ اوکراین در شرایطی که شرق و غرب یک بار دیگر در برابر هم صف آرایی کرده بودند و منطقه کریمه به مناقشه جدید روسیه و آمریکا بدل شده بود، باز هم نام "بلک واتر" بر سر زبانها افتاد.
موضوع زمانی آغاز شد که در برخی سایتهای خبری، فیلمی مبنی بر حضور نظامیانی بی نام ونشان در شهر "دونتسک" اوکراین منتشر شد؛ این نظامیان در حالی که صورت پوشیدهای داشتند به تظاهرات مردم هوادار روسیه حملهور شدند و تظاهرکنندگان درحالی که متفرق میشدند، نام" بلکواتر" را صدا میکردند.
شکلگیری بلک واتر
"بلک واتر" نام قدیمی شرکتی است که امروزه "آکادمی" نامیده میشود و شعار آن "نخبه پروری و حمایت اعتماد ساز" است، ماموران بلک واتر مزدوران جنگی هستند و پرچم آن ردپای سیاه حیوانی وحشی در میان نشانه قرمز هدف گیری تفنگ است.
مستند " جوانترین قربانی بلک واتر " در رابطه با صحبت های پدری به نام محمد که پسرش به نام علی به دست شرکت امنیتی و نظامی "بلک واتر" آمریکا کشته شده است.
«تیتو کوچولو و موجودات فضایی» ساخته پائولا لیویا راندی، محصول 2017 ایتالیا را در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر در بخش «مروری بر سینمای ایتالیا» دیدم. فیلمی تخیلی مکاشفه ای تاثیرگذار و مدرن که در قالب کودکانه به خستگی و رها شدگی از زندگی شهری تا رسیدن به شهود و کشف کوکانه تا ترویج و یا نقد نوعی سبک زندگی می پردازد.
تیتو فیلم خوش ساخت در خلق شخصیت و داستان است، که چند لایه معنایی دارد، از سفر به لاس وگاس و آمریکا برای دیدن عمویی پرفسور علوم فضایی که نظریه ای درباره شنیدن صداهایی ماواء الطبیعه و مردگان را داده است تا بررسی زیر پوستی و نقد دختران مشتاق به سربازان ارتش در همه جا، تشویق سربازان به پیوستن به ارتش، ارتباطات آزاد و خاص و در نهایت همجنس گرایی و... جامعه آرمانی غرب موعود آمریکا می پردازد.
در آخرین اظهار نظر خندهدار رییس جمهور تازهی امریکا که حالا یک سال از دوران ریاست جمهوری او میگذرد، دونالد ترامپ اعلام کرده که ایالات متحده فروش جنگندههای F-522 را آغاز کرده است!
نکته اینجا است که این جنگندهها وجود خارجی ندارند!
امام المسلمین #روحی_فداه :
کسیکه آمریکاییها را به آبهای ما کشاند تا شما پاسداران را به جانشان بیندازد، خدا بود
درباره فیلم
این فیلم به قسمتی از درگیری دریایی ناوگان سپاه با ناوگان پنج نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس می پردازد. در این فیلم ایران با استفاده ار جنگ نامتقارن دریای ناوگان کلاسیک آمریکا را درخلیج فارس زمینگیر می کند.و جنک در نهایت با توسل و امدادهای غیبی به پیروزی ایران منجر می شود.
خلاصه داستان : در جریان ملاقات یک پلیس پارلمان به همراه دخترش از کاخ سفید، توطئه و حمله ای به کاخ سفید شکل میگیرد و حال این پلیس دست به هر کاری میزند تا بتواند جان دخترش، همچنین رئیس جمهور آمریکا و کل کشور را نجات دهد …
توضیح:
فیلم سقوط کاخ سفید محصول سال 2013 آمریکا به کارگردانی رولند امریچ فیلمی اکشن و هیجان انگیز است. به نظر میرسد با توجه به سابقه کارگردان این فبلم چندین لایه و فیلمی پیچیده باشد. بازیگرانی چون جیمی فامس و جانینگ تاتوم در سقوط کاخ سفید نقش بازی میکنند.
نقد و بررسی فیلم سقوط کاخ سفید (White House Down)
اینبار کمپانی کلمبیا، وظیفه کارگردانی این پروژه ملی را به رولند امریش سپرده که تجربه های موفقی در زمینه خراب کردن سمبل های آمریکا از نزدیک به دو دهه ی پیش تاکنون داشته است! امریش در سال 1996 در فیلم « روز استقلال» ، کاخ سفید را با حمله بیگانگان فضایی نابود کرد، بعدها در « روز پس از فردا » مجسمه آزادی را سرنگون کرد و در فیلم « 2012 » هم که بطور کامل آمریکا و دنیا را تبدیل به ویرانه ای کرد! حال امریش را بار دیگر به یک پروژه اکشن مهم بازگردانده اند و داستانی را برای ساخت به او سپرده اند که درش حمله به کاخ سفید و انهدام آن به چشم می خورد. داستان از این قرار است:
جان کال (چنینگ تاتم) یک افسر پلیس کنگره آمریکاست که مدتهاست در حال برقرار کردن توازن میان زندگی شخصی اش ؛مخصوصا یک پدر خوب بودن برای دخترش اِمیلی (جوئی کینگ) و کسب و کارش است که تا این لحظه چندان موفق به ایجاد این تعادل نشده است.