۱۰ فیلم علمی-تخیلی برتر دربارهی هوش مصنوعی
ایدهی هوش مصنوعی همواره دغدغهی انسانها بوده و در دنیای سینما هم حضور پررنگی داشته است؛ از اولین فیلم علمی-تخیلی تاریخ که در سال ۱۹۲۷ به نمایش درآمد تا امروز، آثار سینمایی متعددی به آن پرداختهاند. حالا فیلمهای مرتبط با هوش ماشینی آنقدر رایج هستند که میتوانیم آنها را یک زیرژانر از علمی-تخیلی به حساب بیاوریم. اما چه چیزی این فیلمها را جذاب میکند؟ شاید کنجکاوی انسان، شاید هم پیشرفت تکنولوژی که باعث شده است این ایدههای ساختگی به واقعیت نزدیک شوند و هوش مصنوعی چیزی فراتر از یک ایدهی بلندپروازانه باشد.
گرچه فیلمهای درخشان متعددی در این رابطه ساخته شده است اما در این مقاله، ۱۰ فیلم را انتخاب کردهایم که در فرهنگ عامه تاثیرگذارتر ظاهر شدهاند و دیدگاههای تفکربرانگیزی نسبت به هوش مصنوعی ارائه میدهند.
۱۰- ای. آی. هوش مصنوعی (A.I. Artificial Intelligence)
- سال انتشار: ۲۰۰۱
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: هالی جوئل آزمنت، جود لا، برندن گلیسون، ویلیام هرت، فرانسیس اوکانر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
«دیوید» به عنوان اولین ربات انساننمای کودک، برنامهریزی شده است تا عشق بورزد. یکی از کارکنان شرکت سازنده، او را به خانه میبرد و دیوید نقش فرزند این خانواده را بازی میکند. اما هنگامی که آنها صاحب یک فرزند واقعی میشوند و پسرک را کنار میگذارند، دیوید در یک مخمصه گرفتار میشود که دیگر نه انسانها قبولش میکنند و نه رباتهای دیگر. او برای اینکه جایگاه خود در دنیا را پیدا کند و به یک کودک واقعی تبدیل شود، راهی سفری خطرناک میشود و در این مسیر، با رباتهای منحصربهفردی ملاقات میکند.
ای. آی. هوش مصنوعی نقدهای مثبتی دریافت کرد و با بودجهی ۱۰۰ میلیون دلاری، به فروش ۲۳۵ میلیون دلاری رسید. فیلم در مراسم اسکار هم نامزد جایزهی بهترین موسیقی متن و بهترین جلوههای ویژه شد. منتقد مشهور، «مارک کرمد» آن را «شاهکار اسپلیبرگ» توصیف کرده است.
این فیلم در ابتدا یکی از پروژههای «استنلی کوبریک» بود که نویسندگان مختلفی را استخدام کرد تا داستان آن را توسعه دهند. با وجود این، کوبریک بر این باور بود که جلوههای ویژه هنوز به سطحی نرسیده است که بتواند دیوید را به درستی عرضه کند و هیچ کودکی توانایی کافی برای ایفای این نقش را ندارد. در همین راستا، پروژه برای سالها به تاخیر افتاد و کوبریک در سال ۱۹۹۵ تصمیم گرفت تا آن را به استیون اسپیلبرگ بسپارد. این فیلم به کوبریک تقدیم شده است و فضای تاریکی که دارد، ناشی از نوع نگاه آن فیلمساز بزرگ است.
۹- ارتقا (Upgrade)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- کارگردان: لی ونل
- بازیگران: لوگان مارشال-گرین،هریسون گیلبرتسون ، لیندا کروپر، بتی گابریل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
«گِرِی تریس» قربانی یک زورگیری میشود؛ حادثهای که با مرگ همسرش همراه است و او را فلج میکند. در ادامه، از سوی یک مخترع، به وی پیشنهاد میشود تا یک تراشهی هوش مصنوعی پیشرفته (به نام STEM) را در بدنش قرار دهد که به گِرِی اجازه میدهد دوباره راه برود. او خوشحال است که میتواند قدم بزند اما خیلی زود متوجه میشود این تراشه، قدرتهای دیگری هم دارد که با بهکارگیری آنها میتواند انتقام قتل همسرش را بگیرد.
اثری غافلگیرکننده از لی ونل، ارتقا نقدهای مثبتی دریافت کرد و سکانسهای اکشن آن تحسین شد. فیلم در نهایت یکی از بهترینهای سال ۲۰۱۸ لقب گرفت و با بودجهی ۳ میلیون دلاری، به فروش ۱۶ میلیون دلاری رسید.
ایدهی اولیه فیلم زمانی به ذهن ونل رسید که با یک عکس هنری روبرو شد؛ در این عکس، یک فرد معلول به چشم میخورد که سیمهای یک کامپیوتر به مغزش متصل شده و او را کنترل میکند. ونل برای مدتی طولانی به این عکس فکر میکرد و در نهایت تصمیم گرفت تا آن را به یک فیلمنامه تبدیل کند. داستان فیلم البته شباهتهایی به «پلیس آهنی» هم دارد.
۸- او (Her)
- سال انتشار: ۲۰۱۳
- کارگردان: اسپایک جونز
- بازیگران: واکین فینیکس، امی آدامز، رونی مارا، اولیویا وایلد، اسکارلت جوهانسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
دلشکسته از ازدواج قبلیاش، «تئودور» که از طریق نگارش نامههای شخصی عاشقانه کسبدرآمد میکند، با یک سیستم عامل هوشمند به نام «سامانتا» آشنا میشود. او با این نرمافزار وقت میگذارند و به تدریج، یک دوستی شیرین، به عشق میانجامد.
این ساختهی اسپایک جونز، به موفقیتهای زیادی رسید و در کنار ۵ نامزدی اسکار، جایزهی بهترین فیلمنامهی اورجینال را بدست آورد. «او» یکی از بهترین فیلمهای قرن ۲۱ هم در نظر گرفته میشود. جونز پس از مطالعهی مقالهای در رابطه با یک وبسایت خاص، تصمیم گرفت این فیلم را بسازد؛ آن وبسایت مجهز به یک هوش مصنوعی بود که سریعا پاسخ کاربران را میدهد. جونز در نگارش فیلمنامه، از سبک نویسندگی «چارلی کافمن» هم کمک گرفته است.
صداپیشگی سامانتا را «سامانتا مورتون» برعهده داشت و برای اینکه ارتباط واکین فینیکس با هوش مصنوعی قصه، بهتر از کار درآید، این دو بازیگر در دورهی فیلمبرداری یکدیگر را ملاقات نکردند. اما در یک چرخش عجیب، جونز در پایان تصمیم گرفت تا نقش سامانتا را به اسکارلت جوهانسون بسپارد و تعدادی سکانس جدید هم به فیلم اضافه شد. ما نتیجهی تلاشهای مورتون را ندیدیم اما جوهانسون توانسته بهواسطهی صدا، این هوش مصنوعی را به شکلی باورپذیر ارائه دهد.
۷- نابودگر (The Terminator)
- سال انتشار: ۱۹۸۴
- کارگردان: جیمز کامرون
- بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، مایکل بین، لیندا همیلتون، پل وینفیلد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
یک سایبورگ آدمکش به نام «ترمیناتور»، از سال ۲۰۲۹ به ۱۹۸۴ فرستاده میشود تا «سارا کانر» را قتل برساند. همزمان با او، یک سرباز انسان به نام «کایل ریس» هم از آینده به گذشته فرستاده شده است تا از سارا محافظت کند. کایل ریس به دخترک توضیح میدهد که در آیندهی نزدیک، یک هوش مصنوعی به نام «اسکاینت» به هوشیاری کامل میرسد و یک آخرالزمان هستهای را رقم میزند. سارا باید زنده بماند زیرا در آینده، کودکی (جان کانر) را به دنیا میآورد که به رهبر انسانها علیه اسکاینت تبدیل خواهد شد.
نابودگر، جیمز کامرون را در کانون توجه قرار داد و آرنولد شوارتزنگر را به یک ستارهی جهانی تبدیل کرد. فیلم از نظر تجاری هم موفق بود؛ با بودجهی ۶.۴ میلیون دلاری، به فروش ۷۸ میلیون دلاری رسید و آغازگر یک مجموعهی سینمایی بود. قسمت دوم به اعتقاد بسیاری، حتی از قسمت اول هم بهتر است اما دنبالههای بعدی نتوانستند در حدواندازهی این دو نسخه ظاهر شوند.
نابودگر در فهرستهای برترین آثار سینمایی علمی-تخیلی تاریخ، معمولا جایگاه ثابتی دارد و حتی یکی از بهترین فیلمهای تاریخ در نظر گرفته میشود.
۶- روزی که دنیا از حرکت ایستاد (The Day the Earth Stood Still)
- سال انتشار: ۱۹۵۱
- کارگردان: رابرت وایز
- بازیگران: مایکل رنی، پاتریشیا نیل، هیو مارلو، سام جافی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
پس از افزایش سلاحهای اتمی و پیشرفت تکنولوژیهای خطرناک، یک موجود فضایی به نام «کلاتو» به کرهی زمین میآید تا پیامی را تحویل دهد. در کنار او، رباتی به نام «گورت» هم حضور دارد که به مراتب خطرناکتر است. آدمها از ورود کلاتو شوکه شدهاند و ترس وجودشان را فرا گرفته است. او باید انسانها را قانع کند تا به حرفهایش گوش دهند یا کرهی زمین به دلیل خطری که برای سیارات دیگر ایجاد میکند، نابود خواهد شد.
اقتباسی از داستان کوتاه «وداع با ارباب» نوشتهی «هری بیتس»، روزی که دنیا از حرکت ایستاد از آن فیلمهای کلاسیکی است که هر سینمادوستی باید حداقل یک بار تماشایش کند. تهیهکننده، «جولیان بلاستاین» بیش از ۱۰۰ رمان و داستان کوتاه علمی-تخیلی را بررسی کرد تا بهترین داستان ممکن برای یک اقتباس سینمایی را پیدا کند و در نهایت به وداع با ارباب رسید. فیلم از سوی منتقدان موردتوجه قرار گرفت و با بودجهی ۹۹۵ هزار دلاری، به فروش ۱.۸۵ میلیون دلاری دست یافت.
روزی که دنیا از حرکت ایستاد یکی از بهترینهای ژانر علمی-تخیلی به حساب میآید و ظاهرا یکی از دلایلی است که رئیس جمهور سابق ایالات متحده، «رونالد ریگان» در دههی ۸۰ میلادی، تصمیم گرفت تا در رابطه با حملات موجودات فضایی صحبت کند. او براین باور بود که اگر روزی چنین حملهای رخ دهد، همهی کشورهای جهان باهم متحد خواهند شد.
این فیلم یک نسخهی بازسازی هم دارد که در سال ۲۰۰۸ با بازی «کیانو ریوز» روی پرده رفت و اگرچه در گیشه موفق بود اما از نظر مخاطبان و منتقدان، اثری ضعیف در نظر گرفته میشود.
۵- اکس ماکینا (Ex Machina)
- سال انتشار: ۲۰۱۴
- کارگردان: الکس گارلند
- بازیگران: دامنل گلیسون، آلیسیا ویکاندر، اسکار آیزاک، سونویا میزونو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
«کالب اسمیت» برنامهنویس مستعدی است که برای یک شرکت نرمافزاری بزرگ کار میکند. پسرک تصادفا و در یک قرعهکشی، جایزهی ملاقات با رئیس شرکت، «ناتان بیتمن» را بدست میآورد و این فرصت طلایی را دارد تا یک هفته را در خانهی شخصی او بگذارند. کالب پس از ملاقات با بیتمن، متوجه میشود که این یک سفر تفریحی نیست و او انتخاب شده است تا در آزمایشی پیرامون یک ربات انساننما شرکت کند.
او باید قابلیتها، میزان هوش و احساسات این هوش مصنوعی زیبا که «اِیوا» نام دارد را بسنجد. شرایط اما زمانی عوض میشود که کالب ناخواسته، به اِیوا علاقهمند و همچنین متوجه میشود که این ربات، خودآگاهتر از آن چیزی است که انتظار میرفت.
اکس ماکینا با بودجهی ۱۵ میلیون دلاری، به فروش ۳۶ میلیون دلاری رسید و از سوی منتقدان، یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۵ لقب گرفت. فیلم نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلمنامهی اورجینال و بهترین جلوههای ویژه هم شد که دومی را به خانه برد.
الکس گارلند پس از گفتگو با یکی از دوستان عصبپژوه خود که براین باور بود ماشینها هرگز نمیتوانند به درک انسانی برسند، به ایدهی ساخت این فیلم رسید. البته خاطرات گارلند از در دوران کودکی هم در شکلگیری این ایده بیاثر نبود؛ او در یازده سالگی، پس از روبرو شدن با یک رایانه، این حس را پیدا کرد که آن سیستم، مغز خودش را دارد و میتواند فکر کند. گارلند برای اینکه آزادی کامل داشته باشد، فیلم را با بودجهی پایینی ساخت و نتیجهی نهایی، هر نوع مخاطبی را راضی میکند.
۴- ماتریکس (The Matrix)
- سال انتشار: ۱۹۹۹
- کارگردان: واچوفسکیها
- بازیگران: کیانو ریوز، لارنس فیشبرن، کری-ان ماس، هوگو ویوینگ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
«توماس اندرسون» در کنار شغل اداریاش، با نام مستعار «نئو» به عنوان یک هکر فعالیت میکند. او پس از ملاقات با «مورفئوس»، آگاه میشود که دنیای اطرافش واقعی نیست و او در واقع درون «ماتریکس» زندگی میکند. ماتریکس یک سیستم هوش مصنوعی است که به ذهن آدمها متصل شده و این توهم را برای آنها ایجاد میکند که در یک دنیای آزاد زندگی میکنند تا با این کار، از آنها انرژی تولید کند. مورفئوس باور دارد که نئو میتواند کلید نابودسازی ماتریکس و آزاد کردن انسانها باشد اما او باید انتخاب کند که آیا میخواهد به حیات در این دنیای دروغین ادامه دهد یا به دنیای واقعی قدم بگذارد و مبارزه برای شکست دادن ماتریکس را آغاز کند.
فیلم با بودجهی ۶۳ میلیون دلاری، به فروش ۴۶۰ میلیون دلاری رسید و یکی از بهترین آثار علمی-تخیلی تاریخ محسوب میشود. واچوفسکیها سکانسهای اکشن فیلم را به شکلی نوآورانه و منحصربهفرد عرضه کردند که هنوز هم مشابهای ندارد. «تأخیر گلوله» از اختراعات واچوفسکیها بود که نام آن را معمولا در کنار ماتریکس میشنویم.
با موفقیتهای ماتریکس، ۳ دنباله برای آن ساخته شد و سینمای هالیوود، گرایش بیشتری به استفاده از سبک اکشنسازی شرقی پیدا کرد. ماتریکس در سال ۲۰۱۲، به «فهرست ملی ثبت فیلم» نیز اضافه شد.
۳- متروپلیس (Metropolis)
- سال انتشار: ۱۹۲۷
- کارگردان: فریتس لانگ
- بازیگران: آلفرد آبل، بریگیته هلم، گوستاو فروهلیش، گریته برگر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
در یک آرمانشهر ایدهآل، «فِرِدر» در کنار خانوادهی اشرافیاش، زندگی خوبی را سپری میکند. جوانک که درک درستی از دنیای اطرافش ندارد، متوجه میشود که در دنیای زیرین این شهر، شرایط به گونهی دیگری است؛ کارگران زندگی سیاهی دارند و همهی روز را صرف کار روی ماشینها میکنند تا انرژی شهر تامین شود.
فِرِدر که پسر شهردار هم هست، به «ماریا»، یک فعال حقوق کارگران، علاقهمند میشود؛ در نتیجه تصمیم میگیرد تا زندگی ثروتمندانهاش را ترک کند و در جستجوی ماریا، به دنیای زیرزمینی کارگران قدم بگذارد. در همین حین، دانشمند دیوانهای به نام «روتوانگ»، رباتی را که ساخته، به دستور شهردار مامور میکند تا شهر را به آشوب بکشاند و کارگران را فریب دهد.
متروپلیس اثر مهمی در سینما است و اولین فیلم علمی-تخیلی تاریخ به حساب میآید که به منبع الهام فیلمهای متعددی تبدیل شد. این فیلم صامت، با بودجهی سنگینی (۵.۳ میلیون رایش مارک) ساخته شد اما به فروش خوبی نرسید و حتی نقدهای چندان مثبتی دریافت نکرد. جلوههای بصری و بازیگران مورد تحسین قرار گرفتند اما منتقدان، داستان فیلم را احمقانه میدانستند و نسبت به پیامهای آن انتقاد داشتند.
اما با گذشت زمان، این ساختهی فریتس لانگ بهتر درک شد و حالا یک شاهکار در نظر گرفته میشود. متروپلیس اولین ربات تاریخ را معرفی کرد و اولین فیلمی است که به ایدهی هوش مصنوعی میپردازد.
۲- بلید رانر (Blade Runner)
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- کارگردان: ریدلی اسکات
- بازیگران: هریسون فورد، روتخر هاور، شان یانگ، ادوارد جیمز آلموس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
«دکارد» یک بلید رانر بازنشسته است؛ مردی که در گذشته «رپلیکانتها» را شکار میکرد. رپلیکانتها آدمهایی مصنوعی هستند که ساخته شدهاند تا به انسانها در کلونیهای فضایی کمک کنند اما اجازهی فعالیت در کرهی زمین را ندارند. به همین دلیل، رپلیکانتهای فراری، از سوی بلید رانرها شکار میشوند.
پس از ورود غیرمجاز چهار آدم مصنوعی به لس آنجلس، دکارد از بازنشستگی خارج میشود تا آنها را پیدا کند. او در همین حین، با دختری به نام «ریچل» ملاقات میکند که از ذات واقعی خود خبر ندارد و نمیداند یک رپلیکانت است.
اقتباسی از رمان «آیا آدممصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟» نوشتهی «فیلیپ کی. دیک»، این ساختهی ریدلی اسکات، آغاز درخشانی نداشت. منتقدان آن را دوست نداشتند و با بودجهی ۳۲.۹ میلیون دلاری، به فروش ۳۰ میلیون دلاری رسید تا در گیشه هم شکست بخورد. بلید رانر میتوانست برای همیشه فراموش شود اما به یک فیلم کالت تبدیل شد که حالا تقریبا همه موافق هستند باید آن را یکی از بهترین فیلمهای علمی-تخیلی تاریخ بدانیم.
بلید رانر به منبع الهام فیلمها و بازیهای متعددی تبدیل شد، فیلیپ کی. دیک به محبوبیت جهانی رسید و سینمادوستان، ژانر سایبرپانک را جدیتر گرفتند. این فیلم یک دنبالهی فوقالعاده هم دارد؛ «بلید رانر ۲۰۴۹» در سال ۲۰۱۷ روی پرده رفت و خوشبختانه، از نظر تجاری هم موفق بود. بعضی از منتقدان بر این باور هستند که این دنباله، از جهاتی از قسمت اول بهتر است. اخیرا یک انیمه پیرامون این مجموعه ساخته شده و ظاهرا یک سریال تلویزیونی هم در راه است.
- ۲۰۰۱: ادیسه فضایی (۲۰۰۱: A Space Odyssey)
- سال انتشار: ۱۹۶۸
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: گری لاکوود، ویلیام سیلوستر، داگلاس رین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
در سفری مرموز به اعماق فضا، دکتر «دیو بُومن» و تیمی از فضانوردان متوجه میشوند که سیستم کامپیوتری سفینه، رفتارهای نگرانکننده و عجیبی از خود نشان میدهد. در نهایت، این رفتارها به یک رویایی تعلیقآمیز میان انسان و ماشین ختم میشود.
متاثر از داستان کوتاه «نگهبان» نوشتهی «آرتور سی. کلارک»، این ساختهی استنلی کوبریک با بودجهی ۱۲ میلیون دلاری، به فروش حیرتانگیز ۱۹۰ میلیون دلاری رسید. فیلم از سوی بعضی منتقدان با انتقادات شدیدی روبرو شد که آن را مبهم، سیاه و افسردهکننده میدانستند. اما بعضی دیگر، بر این باور بودند که ادیسه فضایی اتفاقا دیدگاههای خوشبینانهای نسبت به بشریت دارد.
۲۰۰۱: ادیسه فضایی حالا یک فیلم کالت به حساب میآید که از آن به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ نیز نام برده میشود. این فیلم، به منبع الهام فیلمسازان شاخصی همچون استیون اسپلیبرگ و «جرج لوکاس» تبدیل شد و هنوز هم تماشایش شما را متحیر میکند.
منبع: Taste of Cinema