تهیه کننده کره ای؛ جذب سرمایهگذار کار سختی نبود!
گفتوگو با کارگردان و بازیگر فیلم تحسینشدهی «زن شرور» پیرس کانرن/ ترجمهی سارا مهرابی
زن شرور فیلم اکشن جدید جونگ بیونگگیل است که در اولین نمایش جهانیاش در بخش نمایشهای نیمهشب جشنواره فیلم کن گذشته، حسابی تماشاگرانش را غافلگیر کرد و آنها را به وجد آورد. این گفتوگوی کوتاه پس از جشنواره کن با کارگردان و ستاره فیلم، کیم اوکبین به سفارش سایت koreanfilm انجام شد که در ادامه برگردانش را از نظر میگذرانید:
ایدهی این سبک جدید صحنههای اکشن را از کجا پیدا کردی؟
جونگ بیونگگیل: خب، اگر بخواهم گذرا اشاره کنم، باید بگویم که دوست داشتم وقتی بزرگ شدم کار هنری پیشه کنم. هرچند اولین رؤیایم در کودکی این بود که فوتبالیست شوم. در نوجوانی به هنرستان رفتم، اما بعد از آن نتوانستم وارد دانشکدهی هنرهای زیبا شوم. بنابراین فکر کردم که از پس چه کاری بهتر برمیآیم؛ و در نهایت به صورت مبتدی شروع به فیلم ساختن کردم. فکر میکنم بعضی از صحنههای این فیلماز تصاویری الهام گرفتهاند که از آن زمان در حافظهام باقی مانده است. حقیقت آن است که فیلمی به عنوان مرجع برای زن شرور وجود ندارد. اما بهاحتمال صحنههایی از فیلم خدمتگزار (۱۹۶۰) اثر کیم کی یانگ و فیلمی از برایان دیپالما به نام کری الهامبخشم بودهاند؛ برای مثال از صحنههای تأثیرگذارشان بر من، صحنهای است که شخصیت اول فیلم در خون غلتیده است.
یعنی تحت تأثیر کارهای دیگری چون فیلمهای اکشن چینی یا هنگکنگی قرار نداشتی؟
بیونگگیل: نسل من با فیلمهای هنگکنگی بزرگ شده است، پس در زمان کودکیام بسیاری از این فیلمها را دیدهام و نمیتوانم بگویم که برای ساختن زن شرور اصلاً روی من اثری نگذاشتهاند. با این حال نمیتوانم بگویم این فیلمها چه فکر بکری در من ایجاد کردهاند!
تبدیل شدن به یکی از اولین ستارگان زن فیلمهای اکشن در کره جنوبی چه حسی دارد؟ به نظرت این فیلم میتواند کمک کند که در آینده شاهد افزایش حضور زنان قدرتمند در نقش اول فیلمهای اکشن باشیم؟
کیم اوکبین: زمان فیلمبرداری تمام تلاشم را کردم تا بسیار خوب بازی کنم اما ارزیابی این موضوع که من بازیگر قابلی در ژانر اکشن هستم یا نه با تماشاگرانی است که فیلم را خواهند دید. باید بگویم هنگام ساخت فیلم مسئولیت بزرگی را روی شانههایم احساس میکردم چون در حال حاضر در صنعت فیلمسازی کره موقعیتهای باارزش برای حضور ستارگان زن در فیلمهای اکشن کم است. احساس کردم اگر در این کار موفق نشوم بهاحتمال در آینده باعث عدم سرمایهگذاری در این گونه پروژهها خواهم شد.
چه آموزشهایی را برای این نقش فراگرفتی؟ و چه مقدار بازسازی در اجراهایت دخیل بود؟
اوکبین: بیش از سه ماه برای اجرای سکانسهای اکشن تمرین کردم. یکسری بازسازی در صحنهی آغازین فیلم انجام شد که تا حدودی بیشتر از تصورمان زمان برد. با این حال در اکثر سکانسها، حتی در صحنههای موتورسیکلت و اتوبوسرانی چندان بازسازیای صورت نگرفته است؛ و هر آنچه میبینید همانیست که در محل فیلمبرداری رخ داده است.
متقاعد کردن استودیو برای سرمایهگذاری روی چنین فیلم متفاوتیدشوار بود؟
بیونگگیل: این شانس را داشتم تا با مدیر اجرایی Next Entertainment World که سرمایهگذار پروژه شد، در اولین تجربهی کاریمان دیدار خوبی داشته باشم. او بعد از توضیحاتم گفت مشتاق سرمایهگذاری روی چنین فیلمی است و من میتوانستم با فراغبال کارم را انجام بدهم، چون او به من اعتماد کرده بود. بر اساس آن اعتماد بود که نقش اول فیلم، یک زن اکشنکار شد. در هنگام کار هیچوقت واکنش منفیای در برابر ایدههایم وجود نداشت و من نیز مسئولیتم را تماموکمال انجام دادم. جذب سرمایهگذار کار سختی نبود.
سکانسهای اکشن را چهگونه طراحی کردی؟
بیونگگیل: اول از همه روی طراحی صحنههای اکشن تمرکز کردیم و بعد از آن دستیارانم رفتند و در محیط واقعی دنبال لوکیشنهای مناسب و قابل انطباق با طراحیها گشتند. مشخص است که حتی لوکیشنهایی که با ایدهی ما همخوانی داشتند، صددرصد دقیق نبودند. پس سعی کردیم ببینیم چه چیزهایی کار فیلمبرداری را راحت میکنند، اما از آنجایی که همیشه آن چیزی که داریم با آنچه قرار است در فیلم باشد مطابقت نمیکند، مجبور به اعمال یکسری تغییرها شدیم. تلاش کردیم به نحو عالی از لوکیشنها استفاده کنیم و برای سازگاری جزییات از هر آنچه استفاده کردیم که ساختمانها و جغرافیای اطراف در اختیارمان میگذاشت. همچنین در زمان فیلمبرداری به ایدههای جدیدی دست پیدا کردیم که در خدمت تروتازه کردن جنبههای مهم فیلم بودند.
اولین احساسی که بعد از خواندن فیلمنامه بهت دست داد چه بود؟
اوکبین:اولین احساسم بعد از خواندن فیلمنامه این بود که عنوان فیلم، زن شرور، و شخصیتم سوک هی، کاملاً در تضاد با یکدیگرند. چون از نظر من سوک هی اصلاً شرور نیست. او زن خوبی است که من میتوانستم با او همدردی کنم چون شرایط باعث شده او شرور شود. شاید بتوانم بگویم با توجه به صحنههای خشن و بیرحمانهای که فیلم را بنا میکند، کارگردان مرا فریب داد (میخندد)!
عناصری از ملودرام در این فیلم دیده میشود که متفاوت از کار پیشین توست. چهگونه بین این بخش و بخشهای اکشن فیلم توازن برقرار کردی؟
بیونگگیل: خب، داستان فیلم با عشق بین سوک هی و جونگ سانگ (شین ها کیون) آغاز میشود، و این پایه و اساس محکمی بود برای رابطهی میان ملودرام و اکشن در فیلم. اما بعد از آن میبینیم که چهگونه عشق پایان مییابد و چهگونه پس از آن سوک هی احساساتش را در مسیر دیگری بازمییابد. بر اساس این فرازها بود که توانستم توازن را حفظ کنم.
فیلمبرداری قسمتهای عاشقانه راحت بود؟