معرفی فیلم سینمایی روزهای زندگی
خلاصه فیلم:
سال ۱۳۶۷، آخرین روزهای جنگ تحمیلی. در یک بیمارستان صحرایی نزدیک خط مقدم جبهه، دکتر امیرعلی علوی که سرپرستی بیمارستان را به عهده دارد با تمام تخصص و علاقه و توانش به مداوای مجروحان جنگ مشغول است و همسرش لیلا نیز که پرستار و دستیارش است با او کار می کند. دکتر جوانی به نام سامان امینی از مرکز برای خدمت در این بیمارستان اعزام می شود اما او که آدمی ترسو و بی اعتقاد است و به اجبار به این مأموریت آمده، از همان ابتدا با دکتر علوی و همسرش و سیما پرستار وظیفه شناس بیمارستان درگیری دارد. با این حال مدت زیادی نمی گذرد که با پذیرفته شدن قطع نامه ۵۹۸ به نظر می رسد جنگ به پایان رسیده اما ساعتی پس از اعلام پذیرفتن قطع نامه عراقی ها با بمب افکن و هلی کوپتر و تانک و نیروی پیاده حمله سخت و مرگ باری را آغاز می کنند و این بیمارستان نیز در سر راه آنهاست.
بسیاری از مجروحان و کارکنان بیمارستان همراه با رزمندگان به شهادت می رسند و دکتر علوی با کمک بقیه همکارانش، مجروحانی را که هنوز زنده مانده اند به پناهگاهی مخفی که به شکل راهرویی در زیر بیمارستان ساخته شده منتقل می کند. در جریان انفجاری عصب های بینایی دکتر علوی آسیب می بیند و در همان حال نابینایی، او تلاش می کند به مجروحان کمک کند اما با توجه به در دسترس نبودن امکانات پزشکی و حضور تهدیدآمیز دشمن در بالای سرشان، این کار مدام دشوارتر می شود. در این میان آنها یک سرباز عراقی را که وارد پناهگاه شده اسیر می کنند و یک بار هم لیلا ناچار می شود با به خطر انداختن خود از پناهگاه به محل سابق بیمارستان که حالا ویران شده برود و ابزار و امکاناتی بیاورد. دکتر سامان امینی که در همان آغاز حمله از آنجا گریخته، اسیر می شود و عراقی ها او را به محل بیمارستان برمی گردانند که اطلاعاتی از او بگیرند و مخفیگاه بقیه را پیدا کنند. سیما با مسلسلی از مخفیگاه بیرون می آید تا سامان را نجات دهد و در تیراندازی طرفین، خودش و سامان به همراه سه عراقی همراه او کشته می شوند.
لیلا که برای یافتن آذوقه از پناهگاه بیرون آمده هدف گلوله عراقی ها قرار می گیرد و زخمی می شود. شب، دکتر علوی به رزمنده پیری که هنوز توان حرکت دارد پیشنهاد می کند که وسیله ای پیدا کند تا مجروحان را پیش از آنکه بقیهشان هم در این اوضاع جان بدهند از آن محل خارج کنند. رزمنده پیر تانکی را پیدا می کند و با آن به دیواره پناهگاه می زند تا از آنجا مجروحان را سوار کند اما جز اسیر عراقی کسی حاضر به ترک دکتر و همسرش نمی شود و او با همان یک مسافر می رود. دکتر علوی در همان حال که چشمش نمی بیند با بلوک های سیمانی دیواری در برابر پناهگاه می کشد و ساعاتی بعد، صدای درگیری ها و نور انفجارها که از لای روزن های دیوار می آید حاکی از این است که نیروهای ایرانی سر رسیده اند و دشمن را به عقب می رانند.
اطلاعات تکمیلی:
کارگردان: پرویز شیخ طادی
تهیه کننده: سعید سعدی
بازیگران اصلی: حمید فرخ نژاد ، هنگامه قاضیانی ، کریم اکبری مبارکه
سال تولید: ۱۳۹۰
کشور سازنده: ایران
مدت (دقیقه): ۹۰:۰۰