اسطوره سازان تمدن ایرانی

مرکز رسانه ای اسطوره سازان تمدن ایرانی براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است
همچنین در حوزه توزیع و پخش آثار سینمایی و سینما مارکتینگ فعال است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

انقلاب سینما و سینمای انقلاب

جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۱ ب.ظ

به بهانه‌ی سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر: انقلاب سینما و سینمای انقلاب

اگر بانک اطلاعاتی جامعی در مورد وضعیت و تاریخچه‌ی سالن‌های سینمای ایران وجود داشته باشد، در ردیف اول آن نام سالنی را در خیابان چراغ‌گاز تهران صد سال پیش خواهیم دید، که البته گویا هنوز یکی دو سال بیش‌تر از زمان شروع به کار آن نگذشته که «انقلاب مشروطه» آغاز می‌شود و از دیگر سو نیز جنبش مدرن‌خواهی آن را همراهی می‌کند و این شاید آغاز متفاوتی برای ارتباط فرهنگ کهن ایرانی با زبان نو سینما باشد. هر چند تحولات عمده‌ی دیگری نیز در روزگار پدیداری این صنعت در ایران به چشم می‌خورد که با شرایط و انگیزه‌های تولد این مولود در سرزمین مادری‌اش فاصله‌ی بسیار دارد.

اگر پس از سال‌ها تلاش و تطور تکنولوژیک، سرانجام لومیرها به شکلی قابل قبول امکان به کارگیری دوربینی را می‌یابند و در اولین حرکت رسمی خود آن را مقابل در کارخانه‌ای کاشته و خروج کارگران را ثبت می‌کنند و در ادامه نیز برای عامه‌ی مردم در پاریس نمایش می‌دهند. اما در این سو، دوربین گومون و دستگاه سینماتوگراف، چشم مظفرالدین شاه را می‌گیرد و بلافاصله عکاس‌باشی را به خرید آن می‌گمارد.

البته آن دستگاه‌های زبان‌بسته بعد از ورود به ایران، چنان‌که انتظار هم می‌رفت در کاخ قاجار حبس می‌شوند و با آن‌ها تنها از خودشان فیلم می‌گیرند و به خود نمایش می‌دهند! و عامه‌ی مردم را از آن حظّ بهره‌ای نیست، تا چه رسد به اندیشیدن به کارکردهای بایسته‌ی این صنعت برای جامعه و جوانان. و گفتنی است که در همان ایام، اولین فیلم تاریخ سینمای ایران نیز به تهیه‌کنندگی همان خریدار دوربین، به طول 200 متر و به مدت 10 دقیقه، در همان فضای شاهانه، ساخته و هم‌آن‌جا هم اکران می‌شود!

خود گویم و خود خندم                    به‌به چه هنرمندم!

حال به نقلی، این ورود و آغاز سینمای ایران است، آن هم از ناحیه‌ی قشری که هیچ ارتباطی با جریان مدرن سینما به شکل حرفه‌ای نداشته و هیچ نیاز مفهومی به این ابزار را نیز به شکل خاص‌اش احساس نمی‌کرد، پس به راحتی می‌توان در طالع سینماگران و مخاطبان مشتاق آن، برای سالیان سال سرگردانی و شیدایی را به روشنی دید و انتظار داشت.

پس از آن، سال‌ها می‌گذرد و آن بساط برچیده می‌شود، سینما نیز شاهد تحولات و گسترش‌های شکلی فراوانی بوده و به حیات خود ادامه می‌دهد تا کم‌کم به عنوان یک سرگرمی نه چندان سالم جای خود را بین بعضی‌ها باز می‌کند و به تدریج بر فضای سایر هنرهای نمایشی متداول ایرانی هم‌چون خیمه‌شب‌بازی، روحوضی، تعزیه، پرده‌خوانی و سیاه‌بازی تأثیر کرده و رنگ و لعابش آن‌ها را در موضع ضعف قرار می‌دهد.

اما این که طی این سالیان در کوچه‌پس‌کوچه‌های فرهنگ و هنر این دیار چه تعاملی با سینما صورت پذیرفته و این طی طریق، خواسته یا ناخواسته، باعث جراحت طالب و مطلوب شده است، داستانی نیست که منحصر به ایران و ایرانی باشد، بلکه بسیاری از جامعه‌های هدف نیز از آسیب آن در امان نبوده‌اند.

سینمای ایران تا امروز نقاط عطف بسیاری داشته است و علاوه بر تأثیرپذیری از سبک‌های برجسته و پر کشش رایج دنیا از چرخش‌هایی که جریانات اجتماعی یا حکومت‌ها برایش فراهم ساخته‌اند و یا از سبک‌های شخصی افراد توانمندی که هر از چندگاهی در سینمای ایران درخشیده‌اند و تا حد تبدیل شدن به یک سبک یا ژانر در بین خودمان پیش رفته‌اند، نیز بسیار متأثر بوده است، به عبارتی موج‌ها و فراز و فرودها، آلبوم تصویری بسیار متنوع و غیرهم‌گونی را برای سینمای ما فراهم ساخته است، به صورتی که به راحتی نمی‌توان خط سیر صعودی یا حتی نزولی مشخصی را با قاطعیت برایش ترسیم یا تصور کرد.

بی‌شک انقلاب اسلامی و وقوع تحولات عظیم ساختاری و محتوایی در جامعه، یکی از برجسته‌ترین نقاط عطف و چرخش سینمای ایران را در پی داشت، دگرگون شدن ارزش‌ها، رویکرد دینی و مردمی حکومت، فراگیر شدن فهم سیاسی،‌ خودی دانستن رسانه‌ها و عمومیت یافتن استفاده از ابزارهای هنری و در این میان معطوف شدن اذهان به چگونگی بهره‌برداری بهتر و عمومی‌تر از سینما، رایحه‌ی آغاز فصلی جدید و حرکتی چند جانبه برای سینمای ایران بود.

دگرگونی ذائقه‌ی مخاطب، چه در فرم و چه در محتوا، انقلابی سینمایی بود که در حالت عادی محتاج زمان زیادی است، اما این همه، آن هم توأمان در مدت زمانی بسیار اندک در ایران به وقوع پیوست و سینمای پس از انقلاب کلید خورد.

حوادث انقلاب، پیوستن نیروهای جدید، جوان و پرانرژی با تجربه‌هایی اندک و با پافشاری بر عنصر محتوا، عدم پای‌بندی به قالب‌های رایج و رواج استفاده از نابازیگران، فضایی بدیع و متفاوت را رقم می‌زد تا این که وقوع «جنگ» این پازل را کامل کرد و این خود انقلابی هنری بود که بیش از دو دهه در بدنه­ی سینمای ایران رخ نمود و شکل گرفت.

اکنون در آستانه ­ی برگزاری سی ­امین جشنواره ­ی فجر در عرصه ­ی سینمای ایران هستیم با رسالتی سنگین بر دوش و موضوعات، موانع و آرزوهای بی‌شماری در پیش رو...

باشد تا در همین مجال، همراه با اصحاب و علاقه‌مندان هنر متعالی و برتر سینما، به نقدش همت گماریم و به یاری احد سرمد و در حد بضاعت، سره از ناسره بازشناسیم.

 سید محمد صادق مرکبی – دی­ماه1390

 ادامه دارد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی