سخن پیرامون سلطهی اختاپوسی صهیونیسم بر هنر هفتم بسیار است؛ سلطهای که تمام ارکان این هنر دیداری را شامل میشود که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره نمود:
سرمایهگذاری شرکتهای فیلمسازی و پخش فیلم، فیلمنامهنویسی و پرورش ستارگان سینما و همچنین انتخاب این ستارگان در فیلمهایی که قرار است در خدمت اهداف و آرمانهای صهیونیسم باشد.
استراتژی فرهنگی صهیونیسم بینالملل بسیار پیچیده و دراز مدت است. این استراتژی تنها به تولید فیلمهای صهیونیستی محدود نمیشود، بلکه به گونهای است که امکان سیطره اقتصادی بر روند تولید فیلم را در نقاط مختلف جهان، برای این حرکت شوم فراهم میسازد.
بدینسان فرصت ساخت فیلمهای سالم و ارزشی هر روز در جهان کمتر و محدودتر و در عوض، راه برای ساخت فیلمها و آثار مغرضانه و نژادپرستانه صهیونیستی باز میشود. تبلیغات صهیونیستها هر روز به اشکال مختلف ادامه مییابد و آنها از هر فرصتی هرچند کوچک، برای تثبیت موقعیت خود در عرصه هنر هفتم به ویژه جشنوارههای بینالمللی بهره میبرند.
به عنوان مثال در دهه 1960 میلادی این شعار مطرح شد که: «یک دلار میدهم، یک عرب را بکش!»، این شعاری بود که سالها در اوج جنگ میان اعراب و اسرائیل توسط خبرگزاریها و رسانههای گروهی صهیونیستی به شکلی گسترده رواج یافت.