باران کوثری بازیگر سینما در اینستاگرام خود به مناسبت روز قدس، پست جالبی را منتشر کرد و لقب دیکتاتوری ابلهان را به صهیونیست ها داد.
باران کوثری بازیگر سینما در اینستاگرام خود به مناسبت روز قدس، پست جالبی را منتشر کرد و لقب دیکتاتوری ابلهان را به صهیونیست ها داد.
یوسف گمگشته
بهرام عظیمی کارگردان انیمیشن در خصوص ضعف انیمیشن در کشور به خبرنگار سوره سینما گفت: نود درصد ضعف انیمیشن ما به دلیل تامین نشدن مسایل مالی است، چون این حرفه به شدت هزینه بر است و اگر حمایت های دولتی و یا حضور اسپانسر در تولید نباشد نمی توان انتظار ساخت اثری شاخص و پیشرفت قابل توجهی در این عرصه را داشت.
وی در ادامه افزود: فیلمنامه های خوبی در این زمینه نوشته می شود و در حال حاضر هم انیمیشن های خوبی تولید شده، اما چون به لحاظ مالی خیلی هزینه بر است برای ادامه دار بودن تولیدات نیاز به حمایت داریم.
اینروزها تب فوتبال در تمام دنیا داغ شده، آنقدر که همه چیز را تحت تاثیر قرار داده، طوریکه غولهای بزرگ صنعت سرگرمی مثل هالیوود ترجیح میدهند برگهای برنده خود را در روزهای جامجهانی رو نکنند تا ضرر و زیان ناشی از تمرکز مردم جهان به فوتبال گریبانشان را نگیرد؛ سینما و تلویزیون ما که جای خود دارد. سینمای ما راکد است و در این روزها راکدتر هم میشود.
پخش سریالها هم حتی با وجود فرصتی مثل ماه مبارک رمضان باز هم با بینظمی مواجه میشود و برخلاف چند سال گذشته خبری از آن جو سریال زده در ماه مبارک رمضان نیست. علتش هم مشخص است، هر پدیده بهخصوص در حوزه سرگرمی در رقابت با فوتبال بهخصوص وقتی پای جامجهانی در میان است از پیش بازنده است، میخواهد آثار پر زرق و برق هالیوودی باشد یا فیلمهای آپارتمانی سینمای ما یا سریالهای ماورایی و مناسبتی تلویزیون. اما واقعاً علت اینهمه توجه و تمرکز روی فوتبال چیست؟ چه ویژگیهایی فوتبال را از سینما متمایز میکند و چه جنبههای مشترکی دارند؟ مزیتهای نسبی این ورزش که دنیا را تحت تاثیر قرار داده از چه جنسی است؟ و...
شباهتهای فوتبال با سینما
مرزی بین فوتبال و سینما بود اما هر چه زمان گذشت و طرفین به کارکردهایشان اندیشیدند ترک خورد و کمرنگ و کمرنگتر شد. حالا شاید پنج قرن بعد از آن سیلی آبداری که صفرخان نوش جان کرد تا دیگر هوس نکند با ستارهای عکسبازی راه اندازد، جماعت فوتبالی و سینمایی چنان جیک و پوکهای آشکار و نهانی دارند و چنان جون در یک قالب شدهاند که بیا و ببین.
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «فوتبالیهای قدیمی تعریف میکنند که پرسپولیس در سالهای قبل از انقلاب تک ستارهای داشت به نام صفر ایرانپاک؛ بازیکنی که هنوز که هنوز است سلطان گل داربی نامیده میشود و روی هفت گلی که به تاج آن روز زده بود، هنوز گلزنی نیامده که این هفت گل را ارتقا دهد. روزی روزگاری همین بازیکن ظاهرا به خواست یکی از نشریات پرطرفدار و جنجالی دهه٥٠ برای چاپ روی جلد آن نشریه مینشیند کنار ستاره سینمای آن سالها، شورانگیز طباطبایی، تا عکسی بگیرند از دو تک ستاره دو دنیای کاملا متفاوت فوتبال و سینما. عکسی که خیلی هم محبوب میشود. اما فردایش وقتی صفر پا به باشگاه میگذارد؛ علی عبده، مالک و رئیس و همهکاره پرسپولیس او را که میبیند، میهمانش میکند به یک فحش چارواداری و یک سیلی محکم که این چه کاری بود که کردی و پرستیژ باشگاهت را زیر سوال بردی.
موفقیت های تجاری پایان ناپذیر فیلم «پلنگ سیاه» نشانه آن است که اولاً کمیک استریپ ها همچنان پولسازترین گونه و وجه فیلمسازی در جهان اند و ثانیاً این مخلوق ویژه که سران والت دیسنی و مارول (دو کمپانی پیشرو در ساخت فیلم های کمیک بوکی) دیرتر از سایرین به سراغ آن آمده اند، این ظرفیت را دارد که به غرش خود ادامه بدهد و شانه به شانه معروف ترین و قدیمی ترین قهرمانان کمیک بوکی یعنی بت من، سوپرمن و مرد عنکبوتی بساید. فروش ۶۹۵ میلیون دلاری آن در آمریکای شمالی این فیلم را با عبور دادن از مرز تایتانیک به سومین فیلم سودساز تمامی تاریخ هنر این منطقه از جهان تبدیل کرده و Black Panther با احتساب آمارش در سایر قاره ها و مناطق دنیا مجموعاً ۳۸/۱ میلیارد دلار پولسازی کرده تا وارد Top Ten پرفروش ترین فیلم های تاریخ شود. این موفقیت عظیم آن هم در اولین ورسیون سینمایی از روی این داستان کمیک بوکی طبعاً ساخت قسمت دوم این فیلم را نیز در دستور کار قرار داده و بعید است که قسمت های بعدی و فرانچیزی دیگر از این طریق در مسیر تولدی قطعی و اجتناب ناپذیر قرار نگرفته باشد.
آنجلینا جولی در جریان این سفر از جامعه بینالملل خواست موصل را به فراموشی نسپارند
کارگردان: علی اکبر ثقفی
سال ساخت: ۱۳۷۹
داستان فیلم:
حسن رفتاری پس از، از دست دادن پدر و مادر خود در زلزله رودبار در یک مغازه پنچرگیری مشغول بکار می شود. حسن که علاقه زیادی به فوتبال دارد توسط یکی از دوستان خود در جریان برگزاری مسابقات جهانی فوتبال کودکان بی سرپرست در سوئیس و عضویت تیم ایران در مسابقات قرار می گیرد. او پس از اطلاع از مشکل قانونی خود در مورد حضور در تیم ملی با بکار بردن ترفندی موفق به کسب اجازه از خانم دکتر شکوهی نماینده بهزیستی می شود. مسابقات برگزار می شود و حسن که با درخشش خود در بازی ها نامزد دریافت عنوان آقای گل مسابقات شده بود، مورد حسادت خسرو دیگر بازیکن تیم قرار می گیرد. حسن که در جریان مشکل مالی خسرو و بیماری پدر او قرار گرفته است با فداکاری خود را کنار کشیده و جوایز مربوطه به خسرو تعلق می گیرد
کارگردان: برزو نیک نژآد
سال ساخت:۱۳۹۴
داستان فیلم:
یک تیم فوتبال که در دسته سوم کشور فعالیت می کرده است با تلاش شبانهروزی مربیش (امیر جعفری) و بازیکنان که اهالی محلی رامیان هستند، به دسته دوم صعود می کند، سعید با بازی «جواد عزتی» در نقش اصلی در این راه در آخرین لحظات بازی آخر دچار مصدومیت تاندون پا می شود و سلامتی اش به خطر می افتد و از طرف دیگر مربی هم متوجه میشود که به دلیل نداشتن مدرک مربیگری نمیتواند تیم را در لیگ دست دو همراهی کند...
درباره فیلم:
مسعود فراستی-هفت: «زاپاس» بی ادعا، تلویزیونی و خوب است. من شخصا فکر می کنم تا این لحظه همچنان «زاپاس» بهترین فیلم جشنواره است. می نشینیم، می بینیم و احساس توهین به خود نمی کنیم. بازی خوب جعفری و جواد عزتی را شاهدیم. فیلم سالم و سرگرم کننده ای است. اذیتت کننده نیست. تنها فیلمی که من را اذیت نکرد.
تصویربرداری سریال «بانوی سردار» به کارگردانی پرویز شیخ طادی و تهیه کنندگی سعید مرادی به پایان رسید و آخرین سکانسهای این سریال در ارتفاعات پردیس و پلور مازندران مقابل دوربین رفت.
بازیگران: پانته آ سیروس(بی بی مریم)، حبیب دهقان نسب، فرخ نعمتی، سهیلا رضوی، فرزین محدث، محمد فیلی، کاظم هژیرآزاد، صدرالدین حجازی، مهدی میامی، حمیدرضا نعیمی، علیرضا مهران، مرتضی زارع، سعیده عرب، علیرضا جاویدفر، بهشاد چنگیزی، سیاوش درخشی، شاپور کلهر، پارسا قربانی، مجید کریمی، هلیرضا دیلمی، فاطمه شکری و…
پانته آ سیروس بازیگر اصلی این سریال نقش بی بی مریم را ایفا میکند که به دلیل توانمندیهایی که در سوار کاری و شمشیر بازی داشته برای این نقش انتخاب شده است.
زرنان شهریار، شهرک دفاع مقدس و یکی از لوکیشنهای فیلم سینمایی «یتیم خانه ایران» نیزاز دیگر لوکیشنهای این سریال هستند.
به گزارش ایسنا به نقل از ورایتی، بر اساس اعلام کمپانی نتفلیکس، «باراک اوباما» رییس جمهور سابق آمریکا و همسرش «میشل اوباما» در ساخت سریالهای تلویزیونی، سریال و فیلم های مستند و سینمایی طی یک قرارداد چندساله با این کمپانی همکاری خواهند داشت.
«باراک اوباما» درباره این قرارداد که پیشبینی میشود ارزش چند صد میلیون دلاری داشته باشد، گفت: یکی از لذتهای ساده این است که بتوان با تعدادی بیشتری از مردم در ارتباط بود و به آنها کمک کرد تجاربشان را با طیف گستردهتری از مردم به اشتراک بگذارند. به همین دلیل است که من و «میشل» از همکاری با نتفلیکس بسیار هیجان زدهایم و امیدواریم بتوانیم صداهای مستعد، الهامبخش و خلاق را که توانایی افزایش درک و همدلی بیشتری میان مردم دارند را بپرورانیم و به آنها کمک کنیم داستانهای خود را با تمام دنیا به اشتراک بگذارند.
«میشل اوباما» نیز توضیح داد: من و «باراک» همواره به قدرت داستانگویی برای الهام بخشیدن، فکر کردن متفاوت درباره جهان پیرامون و کمک به باز کردن ذهن و قلبهایمان به سمت دیگران معتقد بودهایم. نتفلیکس یک سرویس بیرقیب و بسیار مناسب برای نوع داستانهایی است که ما میخواهیم به اشتراک بگذاریم و بیصبرانه در انتظار آغاز این همکاری هستیم.
درس های آموزنده ای که کاربران از تحقیر یک سلبریتی در کن گرفتند؛ گهی پشت به زین و گهی…
به گزارش سایت تابناک، یک فیلم در شبکه های مجازی منتشر شده که در آن خواننده معروف عرب (الیسا) – به بهانه نمایش فیلم کفرناحوم به کارگردانی خانم نادین لبکی- روی فرش قرمز جشنواره ی کن حضور یافته است. (این فیلم برنده جایزه ویژه کن شد).
موضوعی که در این فیلم توجه همه را به خود جلب کرد نحوه برخورد عکاسان جشنواره با الیسا و عدم توجه به او بود. الیسا که روی فرش قرمز جشنواره راه می رفت بسیار تلاش کرد که در مرکز توجه عکاسان قرار بگیرد اما بی فایده بود. او در مقابل عکاس ها ایستاد اما آنها عکسی از او نگرفتند. این موضوع باعث شد تا خشم و دستپاچگی بر صورت او که از عکاسان راضی نبود آشکار شود، این در حالی است که او در اغلب کشورهای عربی محبوبیت و طرفداران زیادی دارد. الیسا برای سرپوش گذاشتن به این تحقیر شروع کرد به صحبت کردن با همراهش.
درس های آموزنده ای که کاربران از تحقیر یک سلبریتی در کن گرفتند؛ گهی پشت به زین و گهی…
اما بشنوید از فضای مجازی که کاربران به این موضوع واکنش نشان دادند. آنها نوشتند گهی پشت به زین و گهی زین به پشت؛ روزگار است و می چرخد. برخی هم رفتار زشت او را با روزنامه نگاران عرب یادآور شدند و یکی هم بی توجهی او را به یک پیرزن که در حاشیه جشنی در دبی که می خواست با او عکس بگیرد یادآوری کرد و از رفتار بی رحمانه مدیر برنامه های او با پیرزن نوشت و برخی هم گفتند بیایید منطقی باشیم: هیچ چیز ماندنی نیست؛ نه شهرت و نه مقام و منصب. عده ای هم به طرفداری برخاستند و نوشتند همین که روی فرش قرمز کن راه رفته چیز کمی نیست. شایان ذکر است که این سلبریتی برای حضور در این مراسم ۱۳۶۵۰ دلار صرف طراحی و دوخت لباس صورتی اش کرده بود.
امپراتوری هالیوود یا مروری بر زندگی خالقان یهودی سینما (نویسنده: نیل گابلر)
یک کتاب تاریخ سینمایی بسیار خواندنی، و سودمند که دیدگاه های قوم نگارانه و ایدئولوژیک نویسنده اش آن را جذاب تر نموده است! کتاب در ترجمه فارسی فوق العاده «خوش دست» صحافی و طراحی و صفحه بندی شده و این امکان آن را برای تبدیل شدن به یک کتاب «بالینی» برای خواننده فارسی زبان بیشتر می کند.
البته عنوان اصلی کتاب در ترجمه فارسی اندکی تغییر کرده است. عنوان اصلی چیزی است که می شود اینطوری ترجمه اش کرد: «یک امپراطوری مخصوص خودشان: یهودیان هالیوود را بنا کردند.»
«فیلشاه» جدیدترین محصول گروه «هنرپویا» به کارگردانی هادی محمدیان و تهیه کنندگی حامد جعفری، با عبور از مرز 5 میلیارد تومان فروش در گیشه سینماها، توانست رکورد پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران را به نام خود ثبت کند.
کانال رسمی مرکز رسانه ای اسطوره سازان را در پیام رسان های داخلی زیر دنبال کنید
اسطوره سازان در بله:
خلاصه داستان:
داستان «مادری» دربارهٔ زندگی دو خواهر است که به تنهایی در شهر یزد با یکدیگر زندگی میکنند؛ با این تفاوت که یکی عشق خود را رها کرده و دیگر عشقش او را رها کردهاست. آنها یک تنه روبروی مشکلات و مسائلی که سر راه دارند، ایستادگی میکنند و حرکتی رو به جلو دارند تا اینکه …
گفتوگوی «مرکز تلویزیون و انیمیشن سوره» با دیمیتری آتانیتیس (Dimitris Athanitis) کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده یونانی و از اعضای هیات داوران سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر درخصوص انیمیشن کوتاه «آقای گوزن» را در ادامه می خوانید.
بعد از صحبتهایتان در اختتامیه درخصوص انیمیشن کوتاه «آقای گوزن»، خیلی مشتاقیم بدانیم که چه چیزی در این انیمیشن کوتاه برای شما جالب توجه بود؟
خیلی از این فیلم خوشم آمد، یک اثر غیرعادی و غیرمعمول است. نمیدانم شما فیلم را دیدید یا نه، خیلی غیرعادی است و ترکیب خوبی دارد. گرچه فیلم ایرانی است اما لوکیشن آن ایستگاه مترویی در نیویورک است، یک اثر کنجکاوی برانگیز، جدید و جالب که واقعا به آن ایمان دارم و میخواهم بهترین جایزهها را ببرد.