اسطوره سازان تمدن ایرانی

مرکز رسانه ای اسطوره سازان تمدن ایرانی براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است
همچنین در حوزه توزیع و پخش آثار سینمایی و سینما مارکتینگ فعال است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

شباهت‌ها و تفاوت‌های فوتبال و سینما

چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۴۱ ق.ظ

هر پدیده ای به‌خصوص در حوزه سرگرمی در رقابت با فوتبال به‌خصوص وقتی پای جام‌جهانی در میان است از پیش بازنده است

این‌روزها تب فوتبال در تمام دنیا داغ شده، آن‌قدر که همه چیز را تحت تاثیر قرار داده، طوری‌که غول‌های بزرگ صنعت سرگرمی مثل هالیوود ترجیح می‌دهند برگ‌های برنده خود را در روزهای جام‌جهانی رو نکنند تا ضرر و زیان ناشی از تمرکز مردم جهان به فوتبال گریبان‌شان را نگیرد؛ سینما و تلویزیون ما که جای خود دارد. سینمای ما راکد است و در این روزها راکدتر هم می‌شود.

پخش سریال‌ها هم حتی با وجود فرصتی مثل ماه مبارک رمضان باز هم با بی‌نظمی مواجه می‌شود و برخلاف چند سال گذشته خبری از آن جو سریال زده در ماه مبارک رمضان نیست. علتش هم مشخص است، هر پدیده به‌خصوص در حوزه سرگرمی در رقابت با فوتبال به‌خصوص وقتی پای جام‌جهانی در میان است از پیش بازنده است، می‌خواهد آثار پر زرق و برق هالیوودی باشد یا فیلم‌های آپارتمانی سینمای ما یا سریال‌های ماورایی و مناسبتی تلویزیون. اما واقعاً علت این‌همه توجه و تمرکز روی فوتبال چیست؟ چه ویژگی‌هایی فوتبال را از سینما متمایز می‌کند و چه جنبه‌های مشترکی دارند؟ مزیت‌های نسبی این ورزش که دنیا را تحت تاثیر قرار داده از چه جنسی است؟ و...

شباهت‌های فوتبال با سینما

می‌توان از شباهت‌های ساده بین فوتبال و سینما گفت مثل آن‌که هر دو حدود 90 دقیقه هستند و وقتی گره‌گشایی از درام یا داستان در هر کدام طی 90 دقیقه ممکن نشود ماجرا به وقت اضافه می‌کشد و... اما تاکید روی شباهت‌هایی است که عامل جذابیت هر دو هستند به خصوص وقتی فوتبال ویژگی‌های جذاب سینما را به خود می‌گیرد و حتی از سینما پیشی می‌گیرد. البته پیش از هر چیز لازم است این نکته را هم بدانیم که تاکید بر یافتن شباهت‌ها در نفس و ماهیت کلاسیک سینما و فوتبال است و گرنه هر کدام در مقاطع مختلف ویژگی‌های خاصی پیدا می‌کنند و وقتی بحث از سینمای آوانگارد و پیش‌رو یا سینمای از جنس معنا و ضدمخاطب و... باشد معادله در کل بهم می‌ریزد، خلاصه این‌جا تعریف ما از سینما به عنوان صنعت سرگرمی است و گرنه بسیاری از شباهت‌ها و تفاوت‌هایی که در ادامه مطالعه خواهید کرد، لااقل درباره سینمای یخ‌زده این‌روزهای خود ما مصداق نخواهد داشت.

سناریو پیش تعیین شده

در هر دو پیش از شروع سناریویی طراحی شده تا کار بهتر پیش برود، حتی به‌نوعی می‌توان گفت فوتبال میزانسن هم دارد، اما اتفاقات فوتبالی حتی فیلمنامه‌نویس‌ها که همان مربیان تیم‌ها و آنالیزورها هستند را هم غافلگیر می‌کند، چه رسد به تماشاگر و در دل همین شباهت یک تفاوت هم وجود دارد که عامل جذاب‌تر شدن فوتبال است.

مملو از شخصیت خاکستری

هر دو مبتنی بر کنش و واکنش شخصیت‌ها هستند. اما جبهه خیر و شر در فوتبال متفاوت‌تر از سینما شکل می‌گیرد. می‌توان از مسی به‌خاطر گل دقیقه 91 به ایران متنفر شد اما برای کوتاه مدت و در قسمت یا بازی بعد او قهرمان است چون باید به نیجریه گل بزند تا ایران صعود کند. به‌نوعی در فوتبال شخصیت خاکستری زیاد داریم، نکونام یا سیدجلال حسینی 90 دقیقه قهرمان هستند و در یک لحظه می‌شود شخصیت خاکستری، در حالی که در سینما با اشتباه شخصیت اصلی ما از او متنفر یا ناراحت نمی‌شویم. در فوتبال اگر بازیکن حریف گل به‌خودی بزند ما او را برای اشتباهش دوست داریم و حتی ممکن است تحسین کنیم. همین ایجاد تغییرات سریع در مخاطب از دیگر دلایل جذابیت فوتبال است چون در سینما به سختی این اتفاق می‌افتد.

داستانی پر فراز و نشیب

در فوتبال به‌خصوص در سطحی مثل جام‌جهانی هم شاهد شکل‌گیری داستان، اوج‌گیری و گره‌گشایی هستیم و به نوعی بسیاری از قواعد درام در آن رعایت می‌شود. اما وقتی بازی در اوج بماند به‌طور مثال یک تیم 10 گل به تیم دیگر بزند از جایی به بعد ما فقط می‌توانیم از تماشای گل‌ها لذت ببریم، اما دچار هیجان و استرس و ... نمی‌شویم. در فوتبال نقطه عطف هم داریم، یک چیزی مثل ضد حمله، در حالی که شرایط متفاوت‌تر از آن‌چه فکر می‌کنیم پیش می‌رود ورق برمی‌گردد و ... این شباهت‌ها وقتی بیشتر می‌شود که به یاد بیاوریم فوتبال نتیجه‌گراست، برد و باخت دارد و... همان‌طور که یک درام نیاز به چالش نیروهای موجود و برتری یک طرف ماجرا دارد.

بازیگر و بازیکن

در فوتبال به‌دلیل سیال بودن ماجرا بازیکنان بیشتر از عوامل پشت صحنه توی چشم هستند و در سینما هم با آن‌که متغیرها به‌شدت کنترل شده هستند و کمتر بازیگری می‌تواند حین فیلمبرداری دیالوگی بداهه بگوید یا کاری جز آن‌چه در فیلمنامه آمده را انجام دهد، باز هم بازیگران توی چشم هستند و روند ستاره‌سازی و... در هر دو موجب جذب مخاطبی می‌شود که هر کدام را به‌خاطر حضور ستاره مورد علاقه‌اش دنبال می‌کند.

نقش تماشاگر، مربی یادت باشه

حتماً در خلال فوتبال‌های داخلی این شعار معروف مربی یادت باشه فلانی باید باشه رو شنیده‌اید، در فوتبال هم مثل سینما گاهی مربیان بر خلاف پازل ذهنی خود و صرفاً به‌خاطر فشار تماشاگر از بازیکنی استفاده می‌کنند، همان‌طور که شاید یک ستاره سینمایی فیلم را از نظر هنری خراب کند، حتی باعث ایجاد تغییر در فیلمنامه شود اما گیشه را تضمین کند.

فوتبال فیلمی مستند

اگر اصرار داشته باشیم که مصداق فوتبال را در سینما پیدا کنیم باید بگوییم یک فیلم مستند است، چون کارگردان تلویزیونی فوتبال نقشی در ماجرا ندارد جز این‌که به موقع صحنه‌ها را شکار کند.

سریال جام‌جهانی

حتی می‌توان هر مسابقه فوتبال را به یک فیلم سینمایی و هر تورنمنتی را به یک سریال تشبیه کرد. اما سریالی که داستانش به‌ظاهر اپیزودیک است اما هر قسمت با آن‌که قصه‌اش در همان قسمت تمام می‌شود بر قسمت‌های بعدی تاثیر می‌گذارد. در این‌جا می‌توان یادی کرد از فوتبال‌های کشدار لیگ برتر کشورمان که درست مبتنی بر قواعد سریال‌هایی مثل «ستایش» هستند چون در هر قسمت شاهد کمترین کنش و اتفاق تازه هستیم، فقط یکسری دیالوگ تکرار می‌شوند.

تیم‌های هالیوودی

در فوتبال هم مثل سینما اتفاق‌های پر زرق و برق اما بی محتوا می‌افتد. مثل تیم ملی اسپانیا در جام جهانی امسال که شبیه یک فیلم پر هزینه است که امید زیادی به فروشش بوده، اما به‌جای داستان جذاب بر جلوه‌های ویژه رایانه‌ای تاکید کرده و ناچار شکست می‌خورد.

فوتبال و سینمای بی ستاره

فوتبال و سینمای ما یک شباهت جالب دارند که مصداقش فقط وطنی است نه جهانی، ما روزهایی بدون ستاره را در هر دو تجربه می‌کنیم، تماشاگر به خاطر فوتبالیست خاصی به ورزشگاه نمی‌رود، یعنی در کل ورزشگاه نمی‌رود! سینما هم همین وضعیت را دارد، مدت‌هاست اسم کارگردان یا گونه سینمایی برای سینما دوستان ما بهانه بهتری برای سینما رفتن است تا حضور ستاره‌ای در یک فیلم.

ستاره‌ها بهترین نیستند

هم در فوتبال هم در سینما به‌طور معمول ستاره‌ها بهترین نیستند، ستاره محبوب است و برای محبوب شدن غیر از کیفیت فنی به کاریزما و رفتار‌های خاصی نیاز است، به‌طور مثال مالدینی در ایتالیا با بی‌حاشیه بودنش محبوب بود و بکام در انگلستان با پر حاشیه بودن. در سینما هم دی‌کاپریو ستاره است اما دنیرو بهترین است. البته یک نفر مثل آلن دلون در سینما پیدا می‌شود که هم ستاره است هم بهترین دوران خودش.

تخلیه هیجان

فوتبال و سینما هر دو عاملی برای تخلیه هیجان هستند، مخاطب هر کدام نرسیدن رویاهایش، کمبودهایش و ... را با یکی از این دو جبران می‌کند. شاید برای همین است که در کشورهایی مثل هند یا آمریکا که صنعت سینما پر است از ابر قهرمان و قهرمان که یک تنه کل آدم بدها را نفله می‌کنند، فوتبال مجالی پیدا نکرده است؛ چون تخلیه هیجان و کمبود و... در سینما انجام شده یا بر دوش ورزش‌های خشنی مثل راگبی، کریکت و کشتی کج افتاده است.

قصه‌های تکراری

مخاطب هر دو نسبت به داستان تکراری واکنش نشان می‌دهد، برای همین است که وقتی اسپانیا یا بارسا مدتی بر فوتبال آقایی می‌کنند منفور هم می‌شوند و یک اجماع جهانی علیه آن‌ها ایجاد می‌شود. در فوتبال هم مثل سینما تراژدی لازم است، شکست جذاب‌ترش می‌کند و...

تفاوت‌های فوتبال و سینما

مرز تفاوت و شباهت این دو پدیده عجیب و غریب است، شاید غافلگیری در سینما خیلی سیال در ذهن فیلمنامه‌نویس و کارگردان شکل بگیرد و قصه را درست موقع فیلمبرداری تغییر بدهند، اما این غافلگیری باز هم از چشم مخاطب سینما جور دیگری دیده می‌شود. اما بازی فینال رئال مادرید و اتلتیکو مادرید را به یاد بیاورید، جایی که چند ثانیه تا قهرمانی اتلتیکو مانده بود و ناگهان روی یک ضربه کرنر همه چیز عوض شد، بازی اخیر برزیل و شیلی و دقیقه 119 را به یاد بیاورید، ضربه تماشایی بازیکن شیلی زمانی که فرصت جبرانی برای برزیل نبود به تیرک دروازه میزبان پرادعا خورد اما داخل دروازه نرفت. خلاصه عناصر سینما به‌نوعی حق انتخاب دارند برای غافلگیر کردن مخاطب، اما عوامل فوتبالی نه، چون متغیرهای زیادی در این ماجرا دخیل هستند، لذا شاید در کل این مطلب شباهت‌ها و تفاوت‌ها بی‌معنی احساس شوند اما باید به جنبه ماجرا دقیق‌تر نگاه کرد، همان جنبه‌ای که فوتبال را زیبا و پرهیجان می‌کند.

قهرمان‌های عجیب فوتبالی

به‌طور معمول برداشت بیشتر مخاطبان سینما از قهرمان به القای کارگردان و فیلمنامه‌نویس و اجرای بازیگر از آن شخصیت بستگی دارد، اما در فوتبال ماجرا متفاوت است، عوامل جغرافیایی، ملیت و... در انتخاب قهرمان موثر هستند. یعنی قهرمان برای عده‌ای یک نفر است و برای عده‌ای بازیکنی دیگر.

کات نداریم

در فوتبال برداشت دوم نداریم مگر در یک بازی دیگر. اشتباه قابل جبران هست اما قابل اصلاح نیست، می‌توان گل به‌خودی را با یک گل جبران کرد اما نمی‌توان کات داد و دوباره فیلمبرداری کرد.

تماشاگران فعال فوتبال

غیر از تماشاگرانی که داخل ورزشگاه هستند و با فریادهای‌شان روی بازیکن و داور و کادر فنی تاثیر می‌گذارند، تماشاگری که از منزل هم فوتبال را می‌بیند سعی می‌کند با دعا موج مثبت بفرستد، چون بازی در حال برگزاری است احساس می‌کند فریادش تاثیر دارد و... در حالی که تماشاگر فیلم فقط سعی در لذت بردن دارد و در برابر اتفاقات منفعل است.

پارامترهای زیاد و جذابیت بیشتر

متغیرهای زیاد فوتبال مثل 22 بازیکن، 3 داور، مربیان و تماشاگران باعث جذابیت بیشتر آن می‌شود. در یک فیلم سینمایی عوامل دست به دست هم می‌دهند تا هیچ شخصیتی پررنگ‌تر از قهرمان نباشد و ... اما در فوتبال به‌شکلی غیر قابل پیش‌بینی یک نفر مثل مهرداد پولادی ناغافل ستاره می‌شود. حتی مواردی مثل مصدومیت، اشتباهات داوری، جرقه‌های خلاقانه و... همه پیش‌بینی‌ها را تغییر می‌دهند.

زود ستاره شو

در فوتبال سریع ستاره می‌شوی و سریع هم فراموش می‌شوی. اما در سینما عمر ستاره بودن مقداری بیشتر است اما ستاره شدن سخت‌تر است.

آرتسیت را بکش

بیشتر ما فیلم‌هایی را دوست داریم که ردپای فیلمنامه‌نویس در آن نباشد و ماجرا در خلال کنش‌های واقعی شخصیت‌ها شکل بگیرد. از این فیلم‌هایی که هر چند دقیقه یکبار اسلحه را بیخ کله قهرمان می‌گذارند و کشته هم نمی‌شود بیزاریم با آن‌که قهرمان را دوست داریم؛ اما فوتبال کاملاً بی‌رحم است. کنش شخصیت‌ها کاملاً واقعی است و ... (سید مصطفی صابری/ هفته نامه جیم)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی