اعجاب سینما در این است که رزمی کاری استثنایی مانند بروسلی را به آنچنان جایگاهی میرساند که حتی مجسمه او در زادگاهش ساخته میشود و تبدیل به اسطوره میشود . بیایید فرض کنیم ما از هنر بروسلی فقط حرکات انفرادی و مبارزات نهایی در فیلم هایش را ببینیم آیا باز هم بروسلی به این اندازه شناخته شده بود ؟
چرا بوکسور مشهوری مانند محمد علی کلی و یا دیگر رزمی کاران به این جایگاه نرسیدند ؟در استثنایی بودن بروسلی هیچ شکی نیست اما آن چیزی که بروسلی را اسطوره کرد سینما و قصه بود . قصه بروسلی به درستی قدرت سینما را شناخت . او میدانست اگر به دنبال شناساندن و اسطوره کردن خود در جهان باشد تنها راه آن سینماست .
قصه دست تماشاگر را میگیرد و او را به دل واقعیت میبرد . قصه نوعی از تجربه زیستی را نسبت به کاراکتر فیلم فراهم میکند و هر چه این تجربه عمیق تر باشد تولید حس هم قوی تر دارای کیفیت بهتری است.هنر رزمی بروسلی به تنهایی هرگز او را تبدیل به اسطوره نمیکرد . اما او قدرت داستان گویی در سینما را درک کرده بود او در فیلم هایش قصه تعریف میکند بدمن تعریف میکند ظلم و ستم را میسازد و پرداخت میکند قهرمان را تعریف میکند .