۲۰ فیلم آخرالزمانی برتر تاریخ سینما
در این دوران بهخصوص از تاریخ و اوضاع فعلی جهان، ممکن است بیش از هر زمان دیگری به آخرالزمان فکر کنید. این موضوع بهمعنی پایان دنیا نیست اما شرایط سیاسی-اجتماعی و همهگیری ویروس کرونا، عقاید و طرز تفکرتان را دربارهی بسیاری از مسائل تغییر میدهد. خوشبختانه علیرغم گستردگی پاندمی کرونا و اوضاع نهچندان جالب اکثر کشورهای دنیا، کماکان سینما زنده است و رو به جلو حرکت میکند.
در حال حاضر اکثر مردم از هنر هفتم انتظار رویاسازی و هیجان دارند. سینهفیلها یا مخاطبان معمولیتری که دلشان میخواهد پردهی نقرهای را مملو از سکانسهای اکشن، تعقیب و گریزهای نفسگیر یا لحظات بیدردسر و سرگرمکننده ببینند؛ چیزهایی که شاید برای دقایقی، باعث رهاییشان از افکار روزمره شود و آنها را در عالم خیال غرق کند. اما دستهی دیگری از سینمادوستان نیز وجود دارند که عکس این موضوع رفتار میکنند. این افراد که تعدادشان هم کم نیست، سینما را به مثابهی آینهای در نظر میگیرند که حقایق و وضعیت فعلی جهانی که در آن زندگی میکنیم یا آیندهی پیشرویمان را بازتاب میدهد؛ گاهی با المانهای واقعی و برخی اوقات بهواسطهی عناصر فانتزی و تخیلات.
هر فیلم آخرالزمانی با جهانبینی متفاوتی به پدیدهی پایان دنیا و نابودی بشریت نگاه میکند. این آثار ممکن است تمام چیزهایی را که در حال حاضر بهوقوع میپیوندند مورد برسی قرار دهند، با استفاده از سمبولیسم (نمادگرایی) و نشانههای مختلف دربارهی آیندهی جهانی پس از فاجعه گمانهزنی کنند و یا با نگاهی اغراقآمیز، جهنمی دیوانهوار را بهتصویر بکشند. در این مقاله به معرفی ۲۰ فیلم آخرالزمانی برتر تاریخ سینما میپردازیم که پس از تماشایشان، به درک تازهای از نابودی، فاجعه و وضعیتهای هولناک و گاهاً خندهدار انسانهای بازمانده خواهید رسید.
۲۰. این آخرشه (This Is the End)
- کارگردانان: ایوان گلدبرگ و ست روگن
- بازیگران: جیمز فرانکو، جونا هیل، ست روگن، جی باروشل، کریگ رابینسون و…
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
«این آخرشه» یک کمدی عجیب و غافلگیرکننده به کارگردانی ایوان گلدبرگ و ست روگن است که با نگاهی طنازانه، واکنشهای ستارگان هالیوودی را نسبت به آخرالزمان بهتصویر میکشد. داستان این فیلم آخرالزمانی خندهدار اما هولناک، به ماجراهای عجیب چند دوست مشهور (تمامی بازیگران نقش خودشان را بازی کردهاند) میپردازد. جیمز فرانکو به مناسبت خرید عمارت جدید و گرانقیمتاش، یک مهمانی بزرگ را تدارک میبیند و تمام دوستان صمیمی خود را که شامل جی باروشل، جونا هیل، ست روگن و… میشوند دعوت میکند. اما در پی اتفاقی غیرمنتظره و ناگهانی، دنیا بهپایان میرسد و حالا چهرههای مطرح هالیوودی برای بقا باید در عمارت فرانکو زندانی شوند. شاید ایدهی شوخی با پایان دنیا و موضوعات وحشتناک اینچنینی در نگاه اول کمی احمقانه بهنظر برسد اما حین تماشای «این آخرشه» دیدگاهتان تغییر خواهد کرد و میتوانید از زاویهای دیگر به جهانهای در حال فروپاشی نگاه کنید و به انسانهای گرفتار در این موقعیتها لبخند بزنید.
۱۹. فرار از نیویورک (Escape from New York)
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: کرت راسل، آدرین باربو، آیزاک هیز، لی وان کلیف، هری دین استنسون
- محصول: ۱۹۸۱
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
با تماشای مجدد و مرور فیلم آخرالزمانی و علمیتخیلی جان کارپنتر، به این نتیجه خواهید رسید که اوضاع همیشه میتواند بدتر هم باشد. جان کارپنتر با قرار دادن کرت راسل در نقش اسنیک پلیسکن، شخصیت بهیادماندنی و جذابی را خلق کرد. فرار از نیویورک به ماجرای آشوبهای این شهر بزرگ میپردازد و آخرالزمانی درونشهری را بهتصویر میکشد که با موضوعات علمیتخیلی و سیاسی-اجتماعی تلفیق شده است. پس از ربوده شدن و سقوط هواپیمای رئیس جمهور ایالات متحده در نیویورک، اسنیک مأمور میشود تا شخص اول آمریکا را از چنگ شخصیتهای منفی فیلم و آدمربایان نجات دهد.
اما در این میان اتفاقات عجیب و هولناکی میافتد که ساختهی ماندگار کارپنتر را از یک اکشن مهیج و سرگرمکننده فراتر میبرد و به اثری تاریک و آخرالزمانی تبدیل میکند. عنوانی که علاوهبر گمانهزنیها راجعبه وضعیت جهان در قرن ۲۱، به ماجرای رسوایی واترگیت نیز طعنه میزند. کارپنتر در سال ۱۹۹۶ دنبالهی معنوی این فیلم را با نام «فرار از لسآنجلس» راهی سالنهای سینما کرد و حتی کرت راسل را بهعنوان شخصیت اصلی بازگرداند اما نتوانست موفقیتهای فیلم قبلیاش را تکرار کند.
۱۸. شاون مردگان (Shaun of the Dead)
- کارگردان: ادگار رایت
- بازیگران: سایمون پگ، لوسی دیویس، کیت اشفیلد، نیک فراست، بیل نای
- محصول: ۲۰۰۴
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
شاون مردگان یک فیلم آخرالزمانی جذاب و ترسناک است که نابودی جهان را با محوریت زامبیها بررسی میکند. شاون فردی بیحوصله و نسبتاً افسرده است که پس از گذراندن دوران شکست عشقی و رابطهی نهچندان خوب با مادر و پدر ناتنیاش، تصمیم میگیرد دست به کاری بزرگ بزند و معشوقهاش را برگرداند. اما ناگهان دنیا بههم میریزد و مردگان از گور برخواسته به انسانها حملهور میشوند. حالا شاون با کمک دوست صمیمیاش باید از خانواده دفاع کند و بهنوعی در این این آخرالزمان آشفته و ترسناک، حکم یک قهرمان و منجی را داشته باشد. اکثر فیلمهای زامبیمحور به ماجرای قهرمانانی که میخواهند دنیا را نجات دهند میپردازند اما این عنوان با در اختیار داشتن فیلمنامهای جذاب و شیمی فوقالعاده میان شاون و اد، در مرحلهی کشتار زامبیها باقی نمیماند و به اثری بزرگتر تبدیل میشود.
فیلم شاون مردگان ترکیبی موفق از تمام ویژگیهایی است که میتوانند طرفداران سرسخت کمدیهای ترسناک و آخرالزمانی را شگفتزده کنند. از شوخیهای خندهدار و سیاه گرفته تا روابط شخصیتها با یکدیگر و غافلگیریهای متعدد که در نهایت تجربهای منحصربهفرد را برای بیننده به ارمغان میآورند. بدون شک این فیلم یکی از بهترین کمدیهای ترسناک در دو دههی اخیر است که برای وقوع احتمالی سناریوهای آخرالزمانی آمادهمان میکند. پس اگر هنوز شاون مردگان را ندیدهاید، وینچسترهایتان را بردارید و به جنگ زامبیها بروید.
۱۷. وال-ای (WALL-E)
- کارگردان: اندرو استنتون
- بازیگران: بن برت، الیزا نایت، سیگورنی ویور، فرد ویلارد، جف گارلین و…
- محصول: ۲۰۰۸
- امتیاز متاکریتیک: ۹۵ از ۱۰۰
اگر میخواهید بهسراغ یک فیلم آخرالزمانی بروید که وجوه انسانی و امیدوارانهاش بر فجایع هولناک ارجحیت داشته باشد، انیمیشن وال-ای بهترین گزینه خواهد بود. شاهکار پیکسار و برندهی اسکار بهترین انیمیشن در سال ۲۰۰۸، آیندهای محتمل را بهتصویر میکشد که در آن نسل بشر بهدلیل تجمع زباله و آهنآلات مختلف سیارهی زمین را ترک کرده است. انسانها هماکنون داخل یک کشتی غولپیکر در فضا زندگی میکنند و با فراموش کردن ریشههایشان در زمین، از زیست فعلیشان که به ابرکامپیوترها و تکنولوژیهای پیشرفته وابستگی دارد لذت میبرند.
وال-ای یک ربات هوشمند است که با جمعآوری زبالهها در زمین، در سیارهی خالی از سکنه و نابودشدهی انسانها زندگی میکند. شاید مهمترین تفاوت این انیمیشن شگفتانگیز با سایر آثار آخرالزمانی، در نوع بهتصویر کشیدن فجایع خلاصه شود. انسانها در این فیلم نه با زامبیها میجنگند و نه برای بقا تلاش میکنند. آنها ۷۰۰ سال است که زمین را ترک کردهاند و دیگر نیازی به کرهی خاکیشان ندارند. انیمیشن وال-ای با ایجاد عشقی عمیق و باورپذیر میان دو ربات، به انسانها یادآوری میکند که از کجا آمدهاند. حتی در تاریکترین لحظات، بارقههای امید در این فیلم وجود دارد و پیام بشردوستانهاش هیچگاه کهنه نخواهد شد. اگر تا این لحظه موفق به تماشای وال-ای نشدهاید، در اولین فرصت آن را ببینید و یکی از بهیادماندنیترین تجارب زندگیتان را رقم بزنید.
۱۶. روز استقلال (Independence Day)
- کارگردان: رولند امریش
- بازیگران: ویل اسمیت، بیل پولمن، جف گلدبلام، مری مکدانل، مارگارت کالین و…
- محصول: ۱۹۹۶
- امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
روز استقلال نمرات بالایی از منتقدان دریافت نکرد اما با فروش چشمگیر و ویژگیهای داستانیاش، تبدیل به یک فیلم آخرالزمانی جریانساز شد. ساختهی تاثیرگذار رولند امریش اساساً با سوال کردن از مخاطب و طرح نظریات مختلف راجعبه آیندهی بشر و موجودات فرازمینی سروکار دارد. اگر در موقعیتهای خطیری مانند نابودی ناگهانی کرهی زمین یا حملات فضاییها قرار بگیرید چه واکنشی نشان خواهید داد؟ آیا از شهر فرار میکنید یا بهجمع بازماندهها میپیوندید تا پروسهی بقا را حفظ کنید؟
فیلم روز استقلال با استفاده از سکانسهای هیجانانگیز و جلوههای ویژه نفسگیرش، تاثیر بهسزایی بر آثار بعد از خود گذاشت. فیلمی که علیرغم استفاده از کلیشههای ژانری و قرار دادن نیروهای امنیتی و دولتی در برابر فجایع آخرالزمانی و حملات بیگانهها، موفقیتهای بسیاری را بهدست آورد و جایگاه ویل اسمیت را بهعنوان ستارهی نوظهور سینما تثبیت کرد. در سال ۲۰۱۶ رولند امریش دنبالهی این فیلم را کارگردانی کرد اما بهرسم بسیاری از دنبالههای آثار موفق تاریخ سینما، این فیلم هم نتوانست موفقیت چندانی را در گیشه کسب کند و مانند فیلم اصلی جریانساز باشد.
۱۵. جنگ برای سیارهی میمونها (War for the Planet of the Apes)
- کارگردان: مت ریوز
- بازیگران: اندی سرکیس، وودی هارلسون، استیو زان
- محصول: ۲۰۱۷
- امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
فیلم جنگ برای سیارهی میمونها بهعنوان آخرین قسمت از این سهگانهی جذاب شناخته میشود. نسخههای اول و دوم این سری یعنی «ظهور سیارهی میمونها» و «طلوع سیارهی میمونها» که بهترتیب در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ اکران شدند نیز آثار بسیار خوبی بودند اما قسمت سوم بهشکل ویژهای بر مخاطبین و منتقدان تاثیر گذاشت. داستان این فیلم آخرالزمانی با الهام از کتاب «سیارهی میمونها» نوشتهی پیر بول به رشتهی تحریر درآمده است. ارتش میمونها به رهبری سزار، در حال نبرد و تقابل با انسانهایی هستند که میخواهند کرهی زمین را تصاحب کنند. فیلمی سراسر هیجان، سکانسهای اکشن و حماسی و احساسات جاری که شاید در ابتدا کمی عجیب بهنظر برسد اما رفته رفته مفاهیم انسانیاش را رو میکند و اشکتان را سرازیر خواهد کرد.
در تمام لحظات فیلم جنگ برای سیارهی میمونها، نبردهایی نابودکننده را میبینیم که بهجای تقابل انسان با طبیعت و موجودات بیگانه، بر جنگ میان نسل بشر و میمونها تمرکز دارند. لحظاتی که بهلطف بازی شگفتانگیز بازیگران و کارگردانی مت ریوز، به اندازهای تاثیرگذار میشوند که گاهی اوقات میان ماهیت وجودی میمونها و انسانها دچار تردید خواهید شد.
۱۴. جاده (The Road)
- کارگردان: جان هیلکات
- بازیگران: ویگو مورتنسن، کدی اسمیت-مکفی، رابرت دووال، شارلیز ترون، گای پیرس
- محصول: ۲۰۰۹
- امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
فیلم جاده یکی از تلخترین و تاریکترین آثار منتشرشده در تاریخ سینماست. یک فیلم آخرالزمانی تکاندهنده که بر اساس رمانی به همین نام از کورمک مککارتی ساخته شده و به روایت داستانی سراسر نابودی و خشونت از جهانی پساحادثهای میپردازد. دنیایی که بعد از فاجعهای ویرانکننده به جهنمی خطرناک تبدیل شده است و حالا با بازماندههای نسل بشر برای بقا دست و پنجه نرم میکند. فیلم جاده حول محور پدر و پسری بینام و نشان میچرخد که سعی دارند با زنده ماندن در برابر سیل عظیمی از آدمخواران و سارقان غارتگر، مسیر دشوارشان را ادامه دهند و بهسوی روشنایی و امیدواری قدم بردارند.
در واقع فیلم جاده راجعبه وضعیت اسفناک انسانها در مواجهه با آخرالزمان و فجایع هولناک است. شرایطی غیرقابل توصیف که توان تشخیص خیر و شر، خوبی و بدی و درست یا غلط را از آدمها سلب میکند. در دنیای ویرانشدهای که مواد غذایی و سرپناه بهسختی یافت میشود، آیا ازخودگذشتی و کمک از عهدهی کسی برمیآید؟ پیامدهای خشونت چه خواهد بود؟ اینها سوالات اساسی و مهمی هستند که پاسخ قطعی و روشنی برایشان در فیلم وجود ندارد. The Road عنوان فوقالعاده و چشمگیری نیست اما اگر دلتان میخواهد واکنشهای خاکستری نسل بشر را در بدترین وضعیت موجود ببینید، جاده میتواند حسابی تکانتان دهد.
۱۳. نائوشیکا از درهی باد (Nausicaä of the Valley of the Wind)
- کارگردان: هایائو میازاکی
- بازیگران: سومی شیماموتو، گورو نایا، یوجی ماتسودا و…
- محصول: ۱۹۸۴
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
اگر فکر میکردید که انیمههای سینمایی توان قصهگویی را در جهانهای پساآلخرالزمانی ندارند، باید انیمهی نائوشیکا از درهی باد را تماشا کنید. ۱۰۰۰ سال از جنگ آخرالزمانی که تمدن را از بین برد گذشته است و حالا بازماندههایی که قلمرو پادشاهیشان را در سراسر این سرزمین گسترش دادهاند، باید با تهدیدی جدید مقابله کنند. ارتشی از حشرات غولپیکر و جهشیافته وارد سکونتگاه انسانها شدهاند و نائوشیکای ماجراجو بهعنوان ناجی آنها، نبردی خطرناک را در پیش دارد.
میازاکی در ۳۵ سال پیش این اثر ماندگار را کارگردانی کرد و از عمر مانگایی که منبع اقتباس نائوشیکا از درهی باد بوده نیز، نزدیک به ۴۵ سال میگذرد. اما علیرغم این زمان طولانی، همچنان میتوان از فضای داستانی و جهان شگفتانگیز فیلم لذت برد زیرا هیچگاه تکراری نخواهد شد. جهانبینی فانتزی میازاکی و ماجراهای سرزمینی که مورد هجوم موجودات عجیب و غریب قرار میگیرد، شاید چندان باورپذیر نباشد و برای برخی از طرفداران آثار آخرالزمانی واقعی بهنظر نرسد. اما ارجاعات انسانی و قابللمسی در این انیمه وجود دارد که میتوان در شرایط فعلی هم با آنها همذاتپنداری کرد.
۱۲. لبهی فردا (Edge of Tomorrow)
- کارگردان: داگ لیمان
- بازیگران: تام کروز، امیلی بلانت، بیل پاکستون، برندن گلیسون، مدلین منتاک
- محصول: ۲۰۱۴
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
لبهی فردا یک فیلم آخرالزمانی مهیج است که با محوریت چرخهی تکرار زمان (لوپ زمانی) که پیش از این در آثاری مانند «روز موش خرما» و «بدو لولا بدو» هم استفاده شده بود دنبال میشود؛ شرایط عجیبی که در آن قهرمان فیلم مجبور است تا زمان پیدا کردن چارهای برای خروج از این وضعیت، اتفاقات همان روز را بهصورت بینهایت تکرار کند. داستان فیلم لبهی فردا با اقتباس از رمان ژاپنی «تنها چیزی که نیاز داری کشتن است» اثر هیروشی ساکورازاکا ساخته شده است و تام کروز را در کنار امیلی بلانت، بهعنوان دو سرباز ویژه قرار میدهد. افرادی که باید جلوی حملهی موجودات بیگانه و فرازمینیها را بگیرند و راهی برای شکست دادنشان پیدا کنند.
لبهی فردا یک فیلم آخرالزمانی تمامعیار نیست اما بهدلیل شخصیتپردازی قوی و بازی با ویژگیهای حلقهی زمانی، تجربهی متفاوتی را برای طرفداران این دسته از آثار سینمایی رقم میزند. سرگرد ویلیام کیج (تام کروز) در ابتدا تنها یک افسر روابط عمومی است که هیچ تجربهای از جنگ ندارد اما طی حملات بیگانهها به زمین، او ناچار به یادگیری آموزشهای نظامی میشود و در طول این مسیر خطیر باید با ریتا ورتاسکی (امیلی بلانت) همکاری کند. در مجموع اگر مبحث حلقهی زمانی علاقه دارید و دلتان میخواهد از یک اثر علمیتخیلی و آخرالزمانی نفسگیر لذت ببرید، فیلم لبهی فردا را از دست ندهید.
۱۱. جنگ جهانی زد (World War Z)
- کارگردان: مارک فورستر
- بازیگران: برد پیت، متیو فاکس، میریل انوس، جیمز بج دیل، دیوید مورس
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
جنگ جهانی زد بر اساس رمان پرفروشی به همین نام از مکس بروکس ساخته شده است و به شیوع زامبیها در جهانی آخرالزمانی میپردازد. کارمند سابق سازمان ملل، جری لین (برد پیت) برای جلوگیری از شیوع و گسترش هرچه بیشتر نسل زامبیها که توسط ویروسی مرگبار بهوجود آمده است، دنبال راه درمانی اساسی و موثر میگردد. هنگامی که دانشمند ارشد این پروژه از بین میرود، جری کار را بر عهده میگیرد تا با استفاده از نفوذ و قدرت سیاسیاش به سرزمینهای مختلف سفر کند و زامبیها را در تمام جهان از بین ببرد.
فیلم جنگ جهانی زد با در اختیار داشتن یک سناریوی آخرالزمانی جذاب، دیدگاه دفاع از قدرت علم و دیپلماسی و در نهایت ازخودگذشتیهای انسانها، تجربهی تاثیرگذاری را برای مخاطب رقم میزند. این عنوان تحسینشده در به تصویر کشیدن شرایط طاقتفرسا و آشفتهی جهانی که گرفتار زامبیها شده است موفق عمل میکند و مانند بسیاری از آثار آخرالزمانی، عنصر امید را نیز زنده نگه میدارد. جنگ جهانی زد علاوهبر اینکه بهعنوان یکی از بهترین آثار زامبیمحور و رستاخیزی تاریخ سینما شناخته میشود، فیلم تاثیرگذار و نفسگیری است که میتواند طرفداران دیگر ژانرها را نیز بهسمت خود بکشاند.
۱۰. شمارهی ۱۰ خیابان کلاورفیلد (۱۰ Cloverfield Lane)
- کارگردان: دن تزاختنبرگ
- بازیگران: مری الیزابت وینستد، جان گودمن، جان گلگر جونیور
- محصول: ۲۰۱۶
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
تصور کنید بعد از مشاجرهای زناشویی از خانهتان خارج شدهاید و در یک سانحهی رانندگی ناگهانی از هوش رفتهاید. هنگامی که به هوش میآیید خود را در پناهگاهی زیرزمینی پیدا میکنید و در مقابلتان هم یک مرد عجیب ایستاده است؛ فرد روانپریشی که ادعا میکند موجودات فضایی و بیگانهها کرهی زمین را مورد حمله قرار دادهاند و اگر الان زندهاید و نجات پیدا کردید، بهعلت کمکهای این مرد بوده است. حالا چارهای بهجز زندگی اجباری در این پناهگاه ندارید مگر اینکه به فکر راه فرار باشید و بر ترسهایتان غلبه کنید؛ اما دنیای بیرون مانند گذشته امن نیست. واکنش شما در برابر این آخرالزمان فرضی و دهشتناک چه خواهد بود؟
نوشتههایی که مطالعه کردید خلاصهای از داستان فیلم شمارهی ۱۰ خیابان کلاورفیلد بودند که فیلمنامهاش توسط دیمین شزل بازنویسی شده است. شاید معدود فیلم آخرالزمانی دیگری از چنین زاویهای به فجایع و فروپاشیهای فردی و اجتماعی نگاه کند اما این عنوان کمهزینه و پرفروش، یک تریلر روانشناختی هولناک است که با استفاده از ویژگیهای منحصربهفردش و بازی تماشایی مری الیزابت وینستد و جان گودمن، یک آخرالزمان عجیب را برایتان بهتصویر میکشد که مشابهاش را کمتر دیدهاید.
۹. ۱۲ میمون (Twelve Monkeys)
- کارگردان: تری گیلیام
- بازیگران: بروس ویلیس، برد پیت، مادلین استو، فرانک گورشین، کریستوفر پلامر
- محصول: ۱۹۹۵
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
تری گیلیام با ساخت فیلم ۱۲ میمون، گمانهزنیهای بسیار و دیدگاههای تاریک متعددی را نسبت به آیندهی بشر ارائه کرد. یک نئونوآر علمیتخیلی و آخرالزمانی که در بخشی از داستان درگیرکنندهاش به زندگی خطرناک تنها بازماندگان فاجعهی ویروسی بزرگ میپردازد و در بخش دیگر وارد سال ۲۰۳۵ میشود. جایی که یک زندانی ساکن در محوطههای زیرزمینی (بروس ویلیس) پس از فراگیری آموزشهای لازم، به گذشته برمیگردد تا از شیوع ویروس کشندهای که در سال ۱۹۹۶ باعث نابودی ۵ میلیارد نفر از جمعیت زمین شد جلوگیری کند.
این زندانی برگزیده برای اولینبار در طی یک اشتباه به سال ۱۹۹۰ و یک آسایشگاه روانی فرستاده میشود. مکانی که رفته رفته او را با یک بیمار روانرنجور (برد پیت) و دکتری روانپزشک آشنا میکند. برد پیت برای بازی در نقش جفری گوینز، نخستین نامزدی اسکارش را بهدست آورد. در مجموع اگر تا امروز فیلم ۱۲ میمون را ندیدهاید و از آثار آخرالزمانی با درونمایههای علمیتخیلی و فلسفی لذت میبرید، ساختهی ماندگار تری گیلیام را از دست ندهید.
۸. برفشکن (Snowpiercer)
- کارگردان: بونگ جون هو
- بازیگران: کریس ایوانز، سونگ کانگ-هو، تیلدا سوئینتون، جیمی بل، اد هریس و…
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
بونگ جون هو یکی از موفقترین فیلمسازان حال حاضر سینما در جهان است. این کارگردان کرهای در سال ۲۰۱۳ با ساخت فیلم برفشکن که از یک رمان گرافیکی فرانسوی به همین نام اقتباس شده است، توجهات بسیاری را بهخود جلب کرد. داستان آخرالزمانی برفشکن در آیندهای نهچندان دور اتفاق میافتد. زمانی که پس از وقوع عصر یخبندانی عجیب و هولناک، آخرین بازماندهها مجبور میشوند در یک قطار برفشکن زندگی کنند و با پناهگاه متحرکشان کنار بیایند.
این فیلم هم مانند دیگر عنوان تحسینشده و برندهی اسکار بونگ جون هو «انگل» از طریق ویژگیهای ژانر تریلر و عناصر منحصربهفردش، به مسئلهی اختلاف طبقاتی و تبعیض نژادی میپردازد. ثروتمندان در واگنهای لوکس و مجهزتر حضور دارند و اقشار ضعیف باید در قسمتهای انتهایی قطار بهصورت گروهی زندگی کنند و به حفظ منابع غذاییشان بپردازند. برخی از طرفداران بونگ جون هو و منتقدان، برفشکن را اثر ضعیفی میدانند که در برابر آثار کرهای این کارگردان مطرح حرف خاصی برای گفتن ندارد. اما اگر میخواهید آخرالزمان واقعی را احساس کنید و واکنشهای خشن نسل بشر را درون یک قطار برفشکن ببینید، این فیلم میتواند شگفتزدهتان کند.
۷. مالیخولیا (Melancholia)
- کارگردان: لارس فون تریه
- بازیگران: کیرستن دانست، شارلوت گنزبور، کیفر ساترلند، شارلوت رمپلینگ
- محصول: ۲۰۱۱
- امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
اگر یک فیلم آخرالزمانی خوشساخت وجود داشته باشد که ممکن است نخواهید در دوران شیوع ویروس کرونا بهسراغش بروید، آن فیلم مالیخولیا خواهد بود. اثری خیرهکننده، عجیب و کاملا ویرانگر که به مشکلات روحی انسانها و بحران پایان جهان میپردازد اما اگر انتظار اسلحه و حملات گروهی را از زامبیها دارید، باید ناامیدتان کنیم. مالیخولیا دومین فیلم از سهگانهی افسردگی لارس فون تریه است که به اروپاییترین شکل ممکن، تنهاییهای درونی انسان، بیماریهای روانی و آخرالزمان را بهتصویر میکشد.
داستان این فیلم از دو زاویه روایت میشود. ماجراهای دو خواهر بهنامهای جاستین (کیرستن دانست) و کلیر (شارلوت گنزبور) که هرکدام دچار مشکلات خانوادگی و روحی-روانی مختلفی هستند. در این بین مشخص میشود که سیارهای عجیب و غولپیکر بهنام «مالاخولیا» در حال نزدیک شدن به زمین است؛ اتفاقی که به معنای نابودی نسل بشر و کرهی زمین خواهد بود. تماشای فیلم مالیخولیا میتواند درونیات تاریکتان را بیدار کند و به افسردگیها بیافزاید. اما اگر به این مسائل اهمیت نمیدهید و خواهان غرق شدن در یک درام آخرالزمانی عجیب با اتمسفری کمنظیر هستید، از ساختهی لارس فون تریه غافل نشوید.
۶. یک مکان ساکت (A Quiet Place)
- کارگردان: جان کرازینسکی
- بازیگران: امیلی بلانت، جان کرازینسکی، میلیسنت سیموندز، نوآ جوپ
- محصول: ۲۰۱۸
- امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
فیلم یک مکان ساکت به بهترین شکل ممکن المانهای ترسناک را با مضامین آخرالزمانی و فجایع ویرانکننده ترکیب میکند. داستان این فیلم در آینده رخ میدهد و به دوران هولناکی میپردازد که در آن هیولاهای ناشناخته زمین را تسخیر کردهاند. موجوداتی که چیزی را نمیبینند اما بهعلت قدرت شنوایی خیرهکنندهشان، کوچکترین صدها را نیز میشنوند. خانوادهی آبوت (لی، اِوِلین و فرزندانشان) برای زنده ماندن در این آخرالزمان عجیب، راهی به جز سکوت ندارند.
ایدهی اصلی فیلم یک مکان ساکت بهتنهایی از جذابیتهای بالایی برخوردار است اما استفادهی ماهرانهی کرازینسکی و تیماش از فیلمنامه، بهعنوان دلیل محکمی برای تبدیل شدن این فیلم به یکی از بهترین آثار آخرالزمانی محسوب میشود. شیمی فوقالعادهای که بین این خانوادهی چهار نفره وجود دارد، تعادل خوبی را بهوجود میآورد زیرا در همان لحظاتی که کمی استرستان کاهش پیدا میکند، ناگهان خط نامریی سکوت شکسته شده و آخرالزمان دوباره به کارش ادامه میدهد. برای لذت بردن از این فیلم، ۹۰ دقیقه سکوت کنید و در مکانی آرام قرار بگیرید؛ باقیاش را به خانوادهی آبوت و هیولاها بسپارید.
۵. اغذیهفروشی (Delicatessen)
- کارگردان: ژان پیر ژونه
- بازیگران: دومینیک پینان، ژان کلود دریفوس، کرین ویار، روفوس، مارک کارو
- محصول: ۱۹۹۱
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
ژان پیر ژونه پیش از اینکه با فیلم دوستداشتنی «سرنوشت شگفتانگیز املی پولن» در سال ۲۰۰۱ به شهرت جهانی برسد، فیلم منحصربهفرد اغذیهفروشی را کارگردانی کرده بود. فرانسهی آخرالزمانی را تصور کنید؛ جایی که بهدلیل کمبود وحشتناک غذا، غلات و ارزن هم بهعنوان پول مبادله میشود و با آنها میتوان گوشتهایی را تهیه کرد که از لحاظ شکل ظاهری و طعم افتضاحاند. نگاه جالب ژان پیر ژونه به مسئلهی گرسنگی و راههای شنیع انسانها برای مقابله با این بحران حیاتی، کمدی سیاه تأثیرگذاری را بهوجود آورده که بهعنوان یکی از متفاوتترین فیلمهای آخرالزمانی تاریخ سینما شناخته میشود.
اغذیهفروشی یک فیلم فرمالیستی و تکنیکی است که آیندهی احتمالی نسل بشر را بهگونهای هنرمندانه تصویرسازی میکند. شاید پس از تماشای این عنوان جذاب، ردپاهایی را از سبک کارگردانی فیلمسازانی مانند وس اندرسون و تری گیلیام در فیلم پیدا کنید اما ژان پیر ژونه جهان مختص به خود را بهتصویر میکشد. از زوایای خاص دوربین گرفته تا لحظات سورئال و شخصیتهای بهیادماندنی که همگی نشان از جذابیت این فیلم خوشساخت دارند.
۴. انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)
- کارگردان: برادران روسو
- بازیگران: رابرت داونی جونیور، اسکارلت جوهانسون، کریس ایوانز، کریس همسورث، مارک رافلو و…
- محصول: ۲۰۱۹
- امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
درست حدس زدید؛ انتقامجویان: پایان بازی از لحاظ فنی یک فیلم آخرالزمانی است. هرچند که در پی نابودی نیمی از مردم جهان توسط تانوس، این موضوع کاملا مشخص میشود اما در یک ساعت اول شاهد درامی غمانگیز هستیم که به ماجراهای افرادی که از بین رفتهاند اختصاص دارد. این فیلم وضعیت فعلی جهان را پس از وقوع حادثهی ویرانگری که چندین سال قبل رخ داده بهخوبی نشان میدهد و با ادای دین به ابرقهرمانان نابودشده، در جایگاه یک اثر حماسی و آخرالزمانی قرار میگیرد.
با این حال انتقامجویان: پایان بازی یک عنوان خوشبینانه است که در آن خبری از وجوه خاکستری نسل بشر و جنگ برای بقا نیست. در وهلهی اول، این فیلم داستان گروهی از مردم را روایت میکند که تصمیم میگیرند با تلاش و پشتکار فراوان، دنیا را به مکان بهتری تبدیل کنند. اما فارغ از تمام این موضوعات، باید قبول کنیم که با یک فیلم ابرقهرمانی از مارول طرف هستیم که ویژگیهای آثار آخرالزمانی را در اختیار دارد اما با روش منحصربهفرد خودش آنها را بهتصویر میکشد.
۳. فرزندان بشر (Children of Men)
- کارگردان: آلفونسو کوارون
- بازیگران: کلایو اوون، جولیان مور، مایکل کین، چارلی هانم و…
- محصول: ۲۰۰۶
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
شاهکاری تکرارنشدنی و یک فیلم آخرالزمانی درجه یک که بعد از گذشت ۱۵ سال از تاریخ اکران اولیهاش، همچنان تاثیرگذار و تلخ است. داستان تکاندهندهی فرزندان بشر در سال ۲۰۲۷ دنبال میشود. آیندهای نزدیک که در آن تمام زنان قدرت بارداریشان را از دست دادهاند و دیگر نمیتوانند بچهای به دنیا بیاورند. از طرفی دیگر جو سیاسی حاکم بر انگلستان و فضای شلوغ شهری، وضعیت نابهسامان و آشفتهای را بهوجود آورده است. پس از مدتی، تئو (کلایو اوون) متوجه میشود که زن جوان پناهندهای بهطرز غیرقابل باوری باردار شده و او تمام تلاش خود را میکند تا از این زن محافظت کند و بشریت را نجات دهد.
فرزندان بشر یک ترکیب شگفتانگیز از ویژگیهای مختلف است. از ارجاعات سیاسی-اجتماعی و نمادهای معنوی گرفته تا کارگردانی بینظیر کوارون و جلوههای ویژهی فوقالعادهای که در مجموع باعث بهوجود آمدن یکی از بهترین فیلمهای علمیتخیلی و آخرالزمانی قرن ۲۱ و تاریخ سینما شدهاند. سراسر فیلم فرزندان بشر مملو از تلخی و لحظات خاکستری است اما با پایان امیدبخشی به اتمام میرسد. درست در موقعیتهایی که مشغول تعقیب سکانسهای پرتنش و نفسگیر هستید، لحن فیلم تغییر میکند تا دوباره راجعبه نسل بعد، فرزندانتان و آیندهی کرهی زمین بهفکر فرو روید.
۲. ماتریکس (The Matrix)
- کارگردان: واچوفسکیها
- بازیگران: کیانو ریوز، لارنس فیشبرن، کری-ان ماس، هوگو ویوینگ، جو پانتولیانو
- محصول: ۱۹۹۹
- امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
قرصهای آبی و قرمز، گلولههای معلق در هوا، نظریات فلسفی و رمز و رازهای شخصیت نئو. شاید هیچ فیلم علمیتخیلی، آخرالزمانی، اکشن و سایبرپانک دیگری وجود نداشته باشد که مانند ماتریکس بتواند در فرهنگ عامه تاثیرگذار جلوه کند. ماتریکس در آخرین سال از قرن بیستم راهی سالنهای سینما شد و تا امروز همچنان زنده است و بهعنوان یک اثر موفقیتآمیز و چشمگیر شناخته میشود. مارتیکس داستان چندلایه و پیچیدهای دارد که توضیح دربارهاش در این مطلب نمیگنجد. اگر تاکنون این فیلم آخرالزمانی شگفتانگیز را ندیدهاید، بدانید که توماس اندرسون با نام مستعار نئو (کیانو ریوز) یک هکر است که مدام با عبارتهای ناشناخته و تماسهای مشکوک مواجه میشود.
حالا او قصد دارد با پی بردن به حقیقت، خیال خود را راحت کند اما ماجرا پیچیدهتر از این حرفها خواهد بود. ماتریکس یکی از پیچیدهترین و در عین حال لذتبخشترین فیلمهای آخرالزمانی تاریخ سینماست. فیلمی پیچیده، فلسفی و نفسگیر که نابودی را از جهان ذهنی شخصیتها آغاز میکند و رفته رفته از صفحهی نمایشگر خارج میشود و در اعماق ذهنتان با آرامشی کمنظیر به انفجار میرسد.
۱. مد مکس: جادهی خشم (Mad Max: Fury Road)
- کارگردان: جورج میلر
- بازیگران: تام هاردی، شارلیز ترون، نیکولاس هولت، هیو کیز-برن و…
- محصول: ۲۰۱۵
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
و در نهایت میرسیم به آخرین فیلم آخرالزمانی این فهرست که چیزی نیست بهجز ساختهی تحسینشدهی جورج میلر، مد مکس: جادهی خشم. شاید فکر کنید که دیوانهوارتر از این فیلم هم وجود دارد اما بهنظر نمیرسد بتوانید مشابهاش را بیابید. داستان مد مکس: جادهی خشم راجعبه جهانی پساآخرالزمانی و بیرحم است که در آن انسانها با ایجاد گروههای مختلف، میخواهند قدرت را از یکدیگر بگیرند. کنترل این جهان را یک آنتاگونیست (ضد قهرمان) وحشی و درندهخو بر عهده دارد که با گسترش قلمرو و نیروهایش در تمام مناطق سرزمین، به این راحتیها از پا درنمیآید.
ایمپریتر فیوروسا (شارلیز ترون) یک زن جنگجو و مسلح است که قصد نابودی و براندازی حکومت ایمورتال جو (هیو کیز-برن) را دارد. در این مسیر مکس روکاتانسکی (تام هاردی) هم به او میپیوندد تا جنگهای جادهای و دیوانهوار آغاز شوند. تماشای این اثر در شرایط فعلی بهشدت لذتبخش خواهد بود زیرا جورج میلر با خلق یک جهان شلوغ و هیجانانگیز، یک لحظه هم رهایتان نمیکند تا کمی نفس بکشید. پس با خیال راحت بهسراغ این فیلم آخرالزمانی بینظیر بروید و حین انفجار ماشینهای جنگی و فریاد شخصیتهای زنجیرگسسته، از صدای سنگین و جذب گیتار الکتریک لذت ببرید.
منبع: Collider