«عشق سالهای فیلمفارسی و نوزایی سینمای ایران» | «کهن الگوی سینمای ایران»
بهزاد عشقی منتقد و مدرس سینما به تازگی ۲ کتاب تازه خود در ترسیم الگوشناسی و جریانشناسی تاریخی سینمای ایران را روانه بازار کرد. هر ۲ کتاب در نشر نگاه و در مهر ۱۳۹۹ خورشیدی منتشر و برای علاقهمندان به آثار تحلیلی سینما قابل تهیه است.
کتاب های سینمایی در سال های گذشته به طور عمده در چند حوزه محدود منتشر می شوند: گروهی در برگیرنده نقد و تحلیل منتقدان سینمایی است که در طول این سال ها در جراید و نشریات نگاشته شده است، برخی دیگر نیز به ترجمه و بازنشر برخی فیلمنامههای پرفروش و همچنین اقتباس های ادبی مرتبط می شود. در این میان جای کتاب های تحلیلی که به بررسی الگوهای مرسوم در سینمای ایران می پردازد و جریان های پرطرفدار تاریخ سینما را مورد واکاوی قرار می دهد، خالی بود. بهزاد عشقی که بیشتر در میان مخاطبان سینما به نقد آثار سینمایی، تلویزیونی و بخصوص نمایش های تئاتر شهرت دارد در جدیدترین آثارش که همزمان منتشر شد به ترسیم و بررسی این دوران و تحلیل افت و خیزها، فراز و فرودها و بطورکلی جریان شناسی یکی از دوره های مهم تاریخ سینمای ایران و دلایل محبوبیت فیلم ها با تکیه بر تشریح الگوها پرداخته است.
۲ کتاب «عشق سال های فیلمفارسی و نوزایی سینمای ایران» و «کهن الگوهای سینمای ایران» نوشته بهزاد عشقی در اوایل مهر ۱۳۹۹ خورشیدی به وسیله نشر نگاه به چاپ رسید. در کتاب نخست نوزایی سینمای ایران از بطن سینمای فیلمفارسی و بر آمدن فیلمسازان تاریخ سازی چون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی و دیگران، با نگاهی جامعهشناختی مورد واکاوی قرار میگیرد.
در این کتاب مباحثی چون شخصیتهای ماندگار و اقتباس ادبی، سینمای خیابانی و ناتورالیسم ایرانی، شیدایی و عقلانیت مدرن و سینمای پرویز کیمیاوی، سیاست حذف و بازی کی بود کی بود من نبودم، ستاره مرده است و دیگر نمیمیرد، از کیارستمی استالین نسازیم، دروغ خوانی و تاریخ، ارجاعهای فرهادی و گفتگوهای بینامتنی و... طرح شده است. «ما این داستان را از واپسین سالهای دهه چهل شروع میکنیم و تا به امروز میرسیم که سینمای هنری ایران به مهم ترین سفیر فرهنگی این سرزمین در محافل جهانی بدل شده است.»
«بهزاد عشقی» منتقد سینما و نویسنده کتاب همزمان با عرضه و رونمایی کتاب «کهن الگوهای سینمای ایران» در ارتباط با نگارش این کتاب به پژوهشگر ایرنا گفت: به طور کلی اگر بخواهیم الگوهای تاریخی در سینمای ایران را مرور و تحلیل کنیم به این واقعیت و الگوی غیر قابل کتمان می رسیم که تاریخ سینمای ایران به تعبیری تاریخ تیپ های تکرار شونده ای است که در فیلم های مختلف تکرار می شوند و معمولا تحت تاثیر شرایط و وضعیت جامعه به روز می شود و در مواردی نیز از قطب مثبت داستان به قطب منفی حرکت می کنند. کارل گوستاو یونگ فیلسوف و نظریه پرداز آلمانی معتقد است «کهن الگوها تمایل کلی ذهن برای تولید اندیشه های مشابه و یکسان است، گنجینه ای از سنت های دیرینه است که در ناخودآگاه جمعی هر ملتی جمع می شود و در قالب تصاویر و انگاره ها و چهره های مثالی به جلوه درمی آید».
الگوهای کهن قدرت و مانایی بسیاری دارند و سرشار از معانی متنوع هستند و بر کنش های جمعی افراد تاثیر می گذارند. الگوهای نامبرده در واقع در ابعاد و گونه های مختلفی همچون نقاشی و معماری و صنایع دستی، گاهی در شکل ریاضی و هندسی، گاهی هم در قالب چهره هایی همچون، پیردانا، سایه، مادر، زن اهریمنی، موعود، ظاهر می شوند. چهره هایی که ریشه در باورهای قدیمی اقوام دارند و قرون و اعصار را در می نوردند و با زمان کنونی وارد گفتمان می شوند و حتی بر باورهای امروزی هم موثر واقع می شوند. از این رو نقش گذشته را نمی توان در حال نادیده گرفت و در هر صورت از الگوهای کهن میراث می بریم و آن را در شکل های جدیدتر بازتولید می کنیم.
گفتنی است که ۲ کتاب «کهن الگوی سینمای ایران» و «عشق سالهای فیلمفارسی و نوزایی سینمای ایران» به تألیف بهزاد عشقی نخستین بار در ۱۳۹۹ خورشیدی به وسیله موسسه انتشارات نگاه در ۱۸۸ و ۱۸۰صفحه و با قیمت ۲۵ و ۳۸ هزارتومان منتشر و به بازار نشر عرضه شده است.