جذابیت داستانهای تاریخی برای شبکه های نمایش خانگی
سریالهای شبکه نمایش خانگی علاقه خاصی به تاریخ ایران پیدا کردهاند، به نحوی که سریالهایی که داستانشان در بستر تاریخ میگذرد، بیشترین توجه را به خود جلب کردهاند.هالیوود عاشق تاریخ است! این جمله آغازین مقالهای است که «اسکات آلن متزگر» با عنوان «آیا فیلمها روش خوبی برای یادگیری تاریخ هستند؟» نگاشته است. آلن متزگر استاد دانشگاه پنسلوانیاست و حوزه تحقیقاتیاش روشهای آموزشی است. وی در مقاله مذکور سعی کرده با آمار و ارقام نشان دهد چقدر هالیوود به ساخت فیلمهای تاریخی علاقه دارد و چقدر ساخت این فیلمها میتواند مردم و به خصوص دانشآموزان را به تاریخ علاقهمند کند.
این استاد دانشگاه همچنین به تحقیقاتی در امریکا و استرالیا اشاره میکند که در آن معلمان تاریخ مدارس به صورت هفتگی تاریخ را به وسیله فیلمهای سینمایی به دانشآموزان نشان میدهد. وی معتقد است ساخت فیلم سینمایی «فارست گامپ» باعث شد در خانوادهها درباره رخدادهای جنگ ویتنام بیشتر صحبت کنند و یک انتقال تاریخی بین دو نسل جنگ ویتنام صورت بگیرد (نسلی که جنگ را لمس کرد و نسل نوجوان که ذهنیت درباره آن نداشت).
تحقیقات در امریکا نشان میدهد فیلم «با گرگها میرقصد» که به رفتارهای نژادپرستانه و وحشی ارتش امریکا در قبال سرخ پوستها میپردازد، دو نتیجه متفاوت را در دانشآموزان بومی (سرخپوست تبارها) و دانشآموزان سفید پوست به همراه داشته و سرخپوست تبارها معتقد بودهاند این فیلم نسبت به آنچه در کتابهای درسی تاریخ بیان شده به واقعیتها نزدیکتر است و در مقابل دانشآموزان سفیدپوست کتابهای درسی را منبع معتبرتری نسبت به آن فیلم سینمایی میدانستند.
به طور کل در همه جهان نسبت به تماشای فیلمهای تاریخی و تأثیرات آن نگاههای مثبتی وجود دارد. نتایج یک تحقیق روانشناسی که از سوی دانشگاه «بوفالو» در نیویورک انجام شده، نشان میدهد تماشای فیلمهای تاریخی میتواند باعث افزایش سلامت روانی شود. دکتر «شیرا گابریل» استادیار روانشناسی دانشگاه بوفالو میگوید: تماشای درامهای تاریخی دارای اثرات مثبت رواشناختی از جمله بهبود سلامت روانی، ارتباطات اجتماعی و تقویت مهارتهای شنیداری در کودکان میشود.»
این تحقیقات مدعی است به دلیل اینکه فیلمها و سریالهای تاریخی ریشه در واقعیت دارد، مخاطب با آن همذاتپنداری بیشتری دارد و مشارکت عاطفی بیشتری در مخاطب ایجاد میکند، با این حال تماشای فیلمهای تاریخی همیشه هم بدون عوارض نیست. در مقاله دکتر «متزگر» به تحریف تاریخ در فیلمهای تاریخی و اتفاقاً برای نمونه به فیلم جنجالی «۳۰۰» اشاره شده است؛ فیلمی به ظاهر تاریخی و سراسر دروغ درباره مقاومت و پیروزی ۳۰۰ اسپارتی در مقابل ارتش بزرگ هخامنشی که «متزگر» آن را اطلاعات غلط بزرگ میداند. مشکلی که معلمان تاریخ در امریکا نیز با آن روبهرو هستند همین دروغهایی است که فیلمساز برای فروش فیلمش در فیلم میگنجاند.
آنچه در سینمای ایران و به خصوص در فضای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای اینترنتی نیز میگذرد، با تجربیات جهانی همخوانی کاملی دارد. در ایران ساخت مجموعههای تاریخی چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی با استقبال خوبی روبهرو بوده و است. امسال تلویزیون برای دوازدهمین سال پیاپی مجموعه تلویزیونی مختارنامه که یک سریال تاریخی- مذهبی است از شبکههای تلویزیونی پخش شد و باز هم مخاطبان خود را داشت. سریالهای تاریخی به غیر از تلویزیون در شبکه نمایش خانگی نیز با استقبال خوبی روبهرو شدند. از «قهوه تلخ» که فضای فانتزی داشت و به طور کل در فضای سیال بین حوادث تاریخی در جریان بود گرفته تا «شهرزاد» که در دهه ۳۰ و جریان ملی شدن صنعت نفت و کودتا یک عاشقانه ناآرام را روایت میکرد و نمونههایی مانند «میخواهم زنده بمانم» که داستانش در تاریخ معاصر و حوادث اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ میگذشت.
هجوم تاریخیسازها به شبکه نمایش خانگی
«شلینا جان محمد» منتقد اماراتی در یادداشتی با اشاره به تولید فیلمها و سریالهای تاریخی بر اساس حوادث واقعی تاریخی، میگوید: «چه کسی به داستان نیاز دارد، وقتی داستانهای تاریخی ما بسیار درگیرکننده هستند؟» «جان محمد» با اشاره به اینکه مردم به شنیدن داستانهای تاریخی علاقه دارند، ساخت فیلمها و سریالهای تاریخی را زمینهساز بررسی مجدد تاریخ میداند که مخاطب با تماشای آن عملاً جعبه «پاندروا» (جعبه افسانهای یونانی که محل نگهداری اسرار جهان بود) را باز میکند به چرایی وضعیت جهان امروز پی میبرد.
ما امروزه با چنین وضعیتی در شبکه نمایش خانگی روبهرو هستیم. تهیهکنندهها به این سمت رفتهاند که از دل تاریخ داستان بسازند، چون احتمالاً هیچ چیز شیرینتر از شنیدن تاریخ نیست. هم اکنون مجموعه «قبله عالم» و «خاتون» دو سریال تازهوارد به شبکه نمایش خانگی هر دو رویکرد تاریخی دارند. «خاتون» داستان خود را از شهریور ۱۳۲۰ آغاز کرده است و زمان انتشار آن مناسبت خاصی با سالگرد اشغال ایران در جنگ جهانی دوم دارد. «قبله عالم» ولی داستانی هجوآمیز با موضوع دربار ناصرالدین شاه دارد. اگرچه قبله عالم در طراحی صحنه و لباس تلاش کرده است به تاریخ نزدیک باشد، اما از نظر محتوا آنقدر ضعف دارد که مصداق نگرانی «متزگر» درباره تحریف تاریخ از سوی فیلمساز است که میتواند برای بیننده بدآموزی داشته باشد.
مخاطب ایرانی شاید آنقدر درگیر تاریخ نباشد که بداند ناصرالدین شاه چرا کشته شد، اما روایت «قبله عالم» عملاً تاریخ را تحریف میکند که با واقعیت همخوانی ندارد. این قصه برای فیلمهای دیگر نیز رخ داده است، مثل اشتباههای تاریخی «میخواهم زنده بمانم» که در آن روابط دهه ۷۰ ایران را بسیار دورتر از واقعیتها نشان داد و حتی خلافکار ایرانی آن دهه را به گانگسترهای محلات فقیرنشین نیویورک بیشتر شبیه کرده بود تا الواط ایرانی که مشکلات خود را غالباً با «تیزی و چاقو» حل و فصل میکردند. این ماجرا در «شهرزاد» سریال محبوب شبکه نمایش خانگی نیز رخ داد؛ فیلمساز فقط بستری از تاریخ را انتخاب کرده بود و آنچه از روابط «پدرخوانده» وار که در آن سریال دیده شد، هیچ گاه در ایران فرصت بروز پیدا نکرده است.
در کنار «قبله عالم» شبکه نمایش خانگی منتظر ورود دو سریال جدید با موضوع دربار ناصرالدین شاه است. سریالهای «جیران» و «آهوی من مارال» به زودی پخش خواهند شد و این نشاندهنده بخت بلند ناصرالدین شاه است که همیشه مورد لطف و توجه سینماگران ایرانی بوده است. دیگر سریال تاریخی که در حال ساخت است، «شبکه مخفی زنان» نام دارد که آن هم گفته شده فضایی تاریخی- کمدی دارد. گویا فیلمسازان شبکه نمایش خانگی نیز مانند هالیوود «عاشق تاریخ» شدهاند، اما باید دید که مثل هالیوود آنقدر قوی فیلم خواهند ساخت که مردم ایران را به مطالعه تاریخ علاقهمند کنند؟!
منبع: روزنامه جوان