نقد فیلم ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه / قسمت سوم
یک سال پس از اکران «ارباب حلقهها: دو برج»، قسمت سوم این سهگانه حماسی در سال ۲۰۰۳ اکران شد: «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه». با توجه به اینکه دو قسمت قبل یک راه را آغاز کرده بودند که باید در این فیلم به سرانجام میرسید، مخاطبان این سهگانه برای قسمت سوم درخواستهایی بسیار بزرگ داشتند و این بار بر دوش بازگشت پادشاه بود که هم داستان را تمام کند، هم به درخواست مخاطبان جواب بدهد و هم نشاندهندهی قدرت و سید تکاملی استودیو برای خلق صحنههای حماسی باشد. با فیلمجی و نقد فیلم «بازگشت پادشاه»، آخرین سروده از سهگانه ارباب حلقهها همراه باشید.
در قسمت سوم، ما با دو داستان عظیم کاملاً متفاوت روبهرو هستیم؛ ماجرای سم و فرودو در کوه هلاکت و نبرد گاندور و بازگشت پادشاه
بدون شک بازگشت پادشاه توانست مخاطبان را راضی کند و در سال ۲۰۰۳ به پرفروشترین فیلم سال تبدیل شود و صحنههای نبرد باشکوه نیز نمایانگر قدرت بالای جلوههای ویژه بود، ولی شاید فیلم از نظر داستان و فیلمنامه به اندازه کافی رشد نکرد. اولین مشکلی که داستان فیلم دارد، در این نهفته شده که دو قسمت قبل (علی الخصوص «ارباب حلقهها: یاران حلقه») داستانکها و اتفاقات زیادی را نیمهتمام رها کردند تا در این قسمت به سرانجام برسد و همین باعث شده که بازگشت پادشاه بشدت سردرگم بنظر برسد. در اینجا باید به نکتهای خارج از فضای فیلم اشاره کرد: تفاوت میان نسخهای که روی پردههای سینما نمایش داده شد و نسخهای که بعد از اکران فیلم پخش شد که شامل صحنههای بیشتری بود. نسخهی سینمایی، به دلیل زیاد بودن زمان فیلم، مجبور به بریدن صحنههایی بسیار مهم (مانند مرگ سارومان یا صحبت با دهان سائورون) شد و بنابراین سردرگمی فیلم بیشتر از پیش در این نسخه نمایان شد.
در قسمت سوم، ما با دو داستان عظیم کاملاً متفاوت روبهرو هستیم: رسیدن سم و فرودو به سرزمین سائورون و نابود کردن حلقه، و تهاجم ارکها به گاندور و بازگشت آراگورن بعنوان پادشاه. برخلاف قسمت دوم که سه داستان فرعی را در کنار راهی که قرار بود به این داستان ختم شود با مهارت بسیار در کنار یکدیگر گسترش پیدا کرده بود، در بازگشت پادشاه، به دلیل حجم زیاد اطلاعاتی که نیاز به جواب داشت، داستان به هیچوجه استحکام یا روند روان قسمت دوم را ندارد. صحنههای خارج از نبرد معمولاً هیچ کمکی به روند شخصیتها نکرده و به جز چند مورد استثناء اغلب صحبتها و دیالوگهایی که بین شخصیتها رد و بدل میشود، توضیح اتفاقاتی است که افتاده یا قرار است که بیافتد.
با اینحال، فیلمنامه همچنان به دست پیتر جکسون و فرن والش نگارش شده و قدرت آنها را داراست. فیلم از استحکام بالایی از نظر روند داستان برخوردار نیست و بسیار تکه تکه بنظر میرسد، ولی با این وجود تک صحنههایی بسیار عالی در طول فیلم پراکنده شدهاند که باز قدرت بالای جکسون را نشان بدهند. این تک صحنهها (برای مثال، صحنهای از صحبت گاندولف و پیپین قبل از حملهی ارکها به درون دژ) خود به تنهایی قابل ستایش هستند، ولی وقتی در کنار صحنههای توضیحات دیگر قرار میگیرند، نمیتوانند با تعداد و مدت زمان آنها برابری کنند و بدینترتیب زیر بار آنها ناپدید میشوند.
«بازگشت پادشاه»، همراه با صحنههای نبرد خارقالعادهای است که به جهت شلوغی نمیتوانیم با کارکترهای اصلی داستان همراه شویم
با وجود مشکلات فیلمنامهای بازگشت پادشاه، فیلم در دیگر دپارتمانها قدرت بالای خود را اثبات میکند. در بازگشت پادشاه ما با صحنههای نبرد، فیلمبرداری خارقالعاده و موسیقی بسیار عالی هاوارد شور روبهرو هستیم که در دو فیلم قبلی تنها ذرهای از آن را چشیده بودیم. بازگشت پادشاه بدون شک نسبت به دو برج و یا یاران حلقه، فیلمی حماسیتر و متمرکزتر بر نبردهای غولآسا و چشمنواز است، به طوری که بسیاری از مشکلات فیلمنامهای آن در کنار قدرت بالای صحنههای نبرد و طراحی جلوههای ویژه آنها کمرنگ میشوند؛ و فیلم از این نکته نهایت استفاده را میبرد. بازگشت پادشاه سراسر پر از صحنههای نبرد است و با ریتمی تندتر از دو فیلم قبل داستان را جلو میبرد تا صحنههای نبرد را نشان بدهد.
در این میان، فیلم از یک نظر دیگر نیز ضربه خورده. صحنههای نبرد خارقالعاده طراحی شدهاند ولی به دلیل نشان دادن وسعت آنها یا شلوغی نبرد ما معمولاً نمیتوانیم با شخصیتها از نزدیک روبهرو شویم و برای همین نسبت به دو برج، ما هنرنماییهای کمرنگتر و حتی در برخی صحنهها ضعیفتر داریم. بازیگران همچنان سعی کردهاند که بهترین بازی خود را نشان بدهند، ولی قدرت بازیگری آنها که در دو فیلم قبل با کلوزآپها و صحنههای کندتر همراه بوده و تمامی حرکات ریز و زیرکانه آنها را نشان میداده، اینجا در کنار ریتم تند، حجم زیاد اطلاعات و صحنههای نبرد قربانی شده.
در انتها باید گفت که بازگشت پادشاه، فیلمی بشدت هیجانانگیز و بشدت چشمنواز است و هر آن چه که دو فیلم قبل وعده داده بودند را به بهترین نحو نشان میدهد. فیلم پر از صحنههای بیهمتای نبرد در مقیاسی باورنکردنی است و مدت زمان و تعداد این صحنهها به قدری هست که مخاطب را راضی نگه دارد. اما فیلم از سمت داستان ضربهای خورده که بیشتر آن را میتوان ناشی از حجم زیاد اطلاعاتی که در دو فیلم قبل تخلیه نشد دانست. شاید بازگشت پادشاه در داستانگویی به قدرت دو برج نباشد، ولی توانسته که آن را پنهان کنه و میتوان ادعا کرد که بازگشت پادشاه، پایانی بسیار عالی برای یکی از مهمترین و بهترین سهگانههای حماسی تاریخ سینماست.
منبع: فیلمجی