داریوش غریبزاده: در ایران به اشتباه تنها کارگردان فیلم بلند را فیلمساز می دانند
داریوش غریبزاده که در سیوچهارمین جشنواره فیلم کوتاه تهران ۴ اثر داستانی و یک فیلم مستند از او در بخش مرور آثار به نمایش گذاشته شد، گفت: از سال ۶۴ تا کنون فیلم کوتاه ساختهام، در سال ۸۶ از سوی تهیهکنندهای با مبلغ بسیار خوب ساخت فیلم بلندی به من پیشنهاد شد اما نه تنها تا کنون فیلم بلند نساختهام بلکه میل و رقبتی نیز به آن ندارم.
کارگردان فیلم کوتاه داستانی «لاکپشت» با اشاره به اینکه تفاوت فیلم بلند و کوتاه مانند آثار داستانی کوتاه و رمان است، خاطرنشان کرد: همانطور که از اُ هنری که بهترین نویسنده داستانهای کوتاه دنیاست نمیتوان انتظار داشت «جنگ و صلح» تولستوی را بنویسد، از فیلمساز کوتاه نیز نمیتوان توقع داشت تا فیلم بلند بسازد. دانشجویان در سراسر جهان با فیلم کوتاه سینما را میآموزند اما لزوما سینماگر با فیلم بلند معرفی نمیشود.
وی همچنین در ادامه افزود: افراد فیلمساز هستند و یا نیستند؛ در صورتیکه شخصی فیلمساز باشد متراژ برایش اهمیت ندارد. با طول و متراژ اثر نباید یک فیلمساز را شناخت و عیار این است که او دستور زبان سینما را بداند در صورتیکه این دستور را آموخته باشد آثار کوتاه و یا بلند تاثیرگذاری تولید خواهد کرد. در ایران به اشتباه جا افتاده و فکر می شود اگر فردی اثر بلند بسازد به او فیلمساز گفته میشود و این بسیار مضحک است. برای من هرگز معیار و ارزش یک کارگردان متراژ فیلم او نبوده است. فیلم هیچکاک، فلینی و فورد را میبینم و تحسین میکنم و همان تحسین را نیز برای فیلمسازی دارم که در سه یا چهار دقیقه اثری را تولید میکند.
کارگردان فیلم کوتاه داستانی «بومرنگ» ضمن بیان اینکه ما نخست باید تکلیف خودمان را روشن کنیم و به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که برای چه در نظر داریم فیلم بسازیم، متذکر شد: سالها پیش که شروع به فیلمسازی کردم از خودم این سوال را پرسیدم و با غرور جواب دادم که میخواهم دیگران دنیا را از زاویه دید و تحلیلهای من ببینند و نگاه خود را به دیگران عرضه کنم. اگر فیلمسازان در فکر این باشند تا نگاه شخصی خود را به دیگران معرفی کنند و دنیا را به تماشای دنیا از دریچه چشم خودشان دعوت کنند، صد درصد موفق خواهند بود. چرا که دنیا از دریچه چشم هر انسانی به شدت زیباست.
غریبزاده در ادامه اضافه کرد: در صورتیکه آن انسان یک پیرزن بی سواد روستایی دور افتاده نیز باشد، تعریف و جهانبینی او زیبا خواهد بود زیرا او تجربیاتی دارد که دیگران ندارند و تماشای دنیا از زاویه دید او پر از رویدادها، تصاویر و موقعیتهایی است که ما هرگز در چشممان ندیدیم. مشکل ما فیلمسازان این است که به خودمان مراجعه نمیکنیم و به زاویه دید خودمان نیز اعتنا نمیکنیم و به سراغ داستانهای تکراری میرویم.
وی ضمن اشاره به اینکه آثار ایرانی در مقایسه با فیلمهای خارجی به استانداردهای لازم نزدیک شده است، عنوان کرد: اتفاق خوبی که طی این سالها افتاده، این است که سینمای کوتاه از نظر تکنیکال بسیار رشد کرده و آثار آن در سالهای اخیر از نظر کیفیت، صدا و تصویر بسیار بهتر از فیلم های ما هستند که سالهای گذشته کار کردیم.
کارگردان فیلم کوتاه داستانی «مرد آبی» نسل جدید فیلمساز را در استفاده از امکانات روز بسیار باهوش دانست و یادآور شد: فیلمسازان جوان ایرانی قابلیت و استحقاق ورود به سالنهای دنیا را دارند. سینما دو بخش است یکی روایت و دیگری تکنیک روایت. فیلمهای نسل گذشته مملو از موضوعات زیبا مانند طبیعت، اقلیم، شهرهای مختلف، تنوع فرهنگها و داستانهایی است که در فرهنگهای مختلف اتفاق میافتاد اما از نظر امکانات و کیفیت ضعیف بود اما فیلمسازان مطالعه داشتند و از نظر ذهنی پویاتر از کارگردانان امروزی بودند. نسل امروز از نظر تکنیکال و سختافزاری به روز هستند اما داستان ندارند و این همه زحمت برای مثلا دعوای زن و شوهری در آپارتمان؟! یک بار هم دوربین برود کنار رودخانه و طبیعت.
داریوش غریبزاده در پایان هیأت انتخاب را گلوگاه جشنواره فیلم کوتاه تهران عنوان کرد و اظهار داشت: هیات داوران میتوانند گلوی فیلمسازان این عرصه را بفشارند و یا با نفس مصنوعی فرد را احیا کنند. دهان و مخرج تنفس سینما به دست هیأت انتخاب است و دبیرخانه جشنواره فیلم کوتاه تهران باید به این بخش خطیر بسیار دقت کند. چرا که وجهه تشویقی این جشنواره چه بخواهیم چه نخواهیم بر مسیر زندگی یک فیلمساز تأثیرگذار است و آینده آنها را رقم میزند. باید به کسانی جایزه داده شود که مستحق و مصمم برای ادامه راه هستند. به قول اصغر فرهادی بعضیها فیلم میسازند که فیلمساز شوند اما برخی فیلم میسازند چون باید فیلم بسازند.