اسطوره سازان تمدن ایرانی

والت دیزنی (Walt Disney)  کارآفرین، نقاش کارتون، انیماتور، دوبلور و تهیه‌کننده آمریکایی بود که به‌عنوان یک شخصیت برجسته در صنعت انیمیشن آمریکا و سراسر جهان محسوب می‌شد. دیزنی به دلیل تاثیرش و همچنین خدماتی که به دنیای سرگرمی ارائه کرده، به‌عنوان یک چهره فرهنگی نیز شناخته می‌شود. این شخصیت بزرگ با برادرش روی دیزنی  (Roy Disney) کمپانی والت دیزنی را راه‌اندازی کردند.دیزنی و کارکنانش شخصیت‌های کارتونی مثل میکی‌موس (Mickey Mouse)، دونالد داک (Donald Duck)  و گوفی (Goofy)  را خلق کردند که خود دیزنی به جای شخصیت معروف میکی حرف می‌زد.

والت دیزنی در زمان حیاتش برنده 22 جایزه آکادمی شد و چهار جایزه افتخاری از مجموع 59 انیمیشن به دست آورد، به طوری که رکورددار دریافت چهار جایزه در یک سال بود. دیزنی بیش از هر کس دیگری جوایز و نامزدی‌های اسکار را در طول تاریخ در کارنامه خود ثبت کرده است. والت دیزنی در 15 دسامبر 1966 بر اثر سرطان ریه در کالیفرنیا درگذشت. او میراثی عظیم از خود به جای گذاشته است، میراثی که شامل تعداد زیادی انیمیشن و فیلم می‌شود و مکان‌هایی مثل استودیو انیمیشن دیزنی و کمپانی دیزنی، دیزنی پارک که نام او را بر خود دارند.

باید فروشنده باشید

والت دیزنی معتقد بود: «باید بگویم بزرگ‌ترین مشکل من در تمام زندگی‌ام پول بوده است. پول زیادی لازم بود تا این رویاها به واقعیت تبدیل شود.» فروش، مهم‌ترین مهارتی است که می‌توانید کسب کنید. همان‌طور که والت دیزنی می‌گفت، رویاها به پول نیاز دارند و پول از فروش به دست می‌آید. والت خودش و رویاهایش را باور داشت، بنابراین می‌توانست دیگران را متقاعد کند تا او را باور کنند.

در اواسط تولید سفید برفی  (Snow White)، پول دیزنی برای تمام کردن کار تمام شد.حتی خانواده‌اش هم از او خواستند که تسلیم شود و از این کار صرف‌نظر کند، اما دیزنی مصمم بود. او به شخصه سراغ تهیه‌کننده‌های مختلف رفت و فیلم خام را به آنها نشان داد و متقاعدشان کرد که هزینه مالی تمام کردن سفید برفی را تامین کنند. سفیدبرفی تبدیل به یک نمونه‌ای موفق و درخشان در دوران طلایی انیمیشن شد. 
مدیریت روحیه، نوآوری و تمرکز است

«می‌توانید طراحی کنید، خلق کنید و خارق‌العاده‌ترین مکان جهان را بسازید، اما به افرادی احتیاج دارید که این رؤیا را به واقعیت تبدیل کنند.» کلید اصلی مدیریت والت دیزنی طرز بیان فوق‌العاده او بود. از نظر او، اینکه به کارمندان‌تان کاری را بسپارید، یک بحث است، اینکه بتوانید روحیه انجام آن کار را به آنها بدهید، بحث دیگری است. والت باید برای کارکنانش داستان تعریف می‌کرد و وارد جزییات بیشتری می‌شد و کاری می‌کرد که ایده‌هایش برای آنها زنده شوند.

او باید به کارکنانش روحیه می‌داد و آنها را به بخشی از داستانش تبدیل می‌کرد تا بتواند نتیجه بهتری از کارشان بگیرد.والت دیزنی نه تنها استعداد بی‌نظیری در استخدام افرادی داشت که از خودش بااستعدادتر بودند، بلکه آنها را روی یک هدف مشترک نیز متمرکز می‌کرد. او اقرار می‌کرد یک انیماتور افتضاح است، بنابراین تا جایی که می‌توانست بهترین‌ها را برای نوآوری در کمپانی‌اش به کار می‌گرفت. او همچنین کارمندانش را می‌شناخت. به توانایی‌هایشان آگاه بود و چیزی کمتر از بهترین‌شان از آنها نمی‌پذیرفت.

دیدگاه‌تان را نسبت به شکست تغییر دهید

«همه سختی که من در زندگی‌ام داشتم، همه مشکلات و موانع نیرومندترم کردند. ممکن است زمان این اتفاق را تشخیص ندهید، اما یک سرخوردگی می‌تواند بهترین اتفاق برای شما در جهان باشد.» والت دیزینی شکست‌های بسیاری داشت.»Laugh O’ Grams  نخستین استودیویش هرگز سودی برایش نداشت اما قابل‌توجه‌ترینش شکست اسوالد خرگوش خوش‌شانس (Oswald the Lucky Rabbit)  بود. دیزنی همه چیزش را از دست داد؛ استویو، وسایل کار، انیماتورها و کارهایی که ساخته بود، اما از خاکسترهای آن شکست تلخ یکی از دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌هایی که تا به حال به وجود آمده، خلق شد. با درس‌هایی که او از شکست اسوالد آموخته بود، شخصیت میکی موس ساخته شد.

تحمل ریسک‌پذیری را بالا ببرید

«ما به جلو حرکت می‌کنیم، درهای جدیدی را باز می‌کنیم و کارهای جدیدی انجام می‌دهیم، زیرا کنجکاویم و کنجکاوی ما را به سرازیری راه‌های جدید هدایت می‌کند.» والت دیزنی در کسب‌وکارش ریسک‌های زیادی کرد. چندین بار آینده تمام کمپانی دیزنی به دلیل کاری که ساخته می‌شد و مشخص نبود که به موفقیت برسد یا شکست بخورد، سرنوشتی نامعلوم پیدا کرد. والت حتی مجبور می‌شد اموال شخصی‌اش را در رهن بانک بگذارد یا بفروشد.

او هیچ‌وقت کاری را آسان نمی‌گرفت. همیشه با دقت تمام جوانب را می‌سنجید و تصمیمی که یک بار می‌گرفت هرگز درآن متزلزل نمی‌شد. حتی زمانی که در سال 1955 تصمیم به راه‌اندازی دیزنی‌لند گرفت، یکی از بزرگ‌ترین ریسک‌ها در تاریخ صنعت آمریکا را انجام می‌داد که اگر شکست می‌خورد کمپانی‌اش ورشکست می‌شد. در آن زمان تلاشی برای به وجود آوردن جایی مانند دیزی‌لند انجام نشده بود و همه فکر می‌کردند که کاری غیرممکن است، اما امروز دیزنی‌لند هرساله میلیون‌ها دلار درآمد و میلیون‌ها بازدیدکننده دارد.