اسطوره سازان تمدن ایرانی

مرکز رسانه ای اسطوره سازان تمدن ایرانی براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است
همچنین در حوزه توزیع و پخش آثار سینمایی و سینما مارکتینگ فعال است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

کره‌‌ای‌ها علاقه بسیار زیادی به تاریخ گذشته‌شان دارند. با نگاهی به انبوه تولیدهای تاریخی در سینما و تلویزیون کره جنوبی به‌راحتی‌ می‌توان متوجه این موضوع شد. در حقیقت، آن‌ها به همان اندازه که در فیلم‌های‌شان از ترس و ضدیت با «امپریالیسم آمریکا»‌ می‌گویند، به تاریخ گذشته هم نظر دارند. بجز تماشاگران، منتقدان هم نظر مثبتی نسبت به درام‌های تاریخی دارند.
فیلم‌سازان کره‌‌ای روی سندیت داستان‌های‌شان تأکید خاصی دارند و نمی‌خواهند تماشاچی روی پرده، چیزی بجز واقعیت را ببیند. بنابراین، تماشاگران غیرکره‌‌ای‌ می‌توانند مطمئن باشند که هنگام تماشای درام‌های تاریخی کره‌‌ای، یک دوره درس تاریخ کهن را نیز مرور‌ می‌کنند!
هر سال‌ می‌توان در بین انبوه تولیدهای سینمایی کره جنوبی، یک دوجین محصولات تاریخی پرسروصدا پیدا کرد. امسال هم از این قاعده مستثنا نیست و این آثار توانسته‌اند فروش خوب و بالایی در گیشه کنند. در این‌جا منتقدان سینمایی چهار فیلم تاریخی را از بین محصولات سال جاری انتخاب کرده و درباره‌شان به بحث پرداخته‌اند؛ فیلم‌هایی که با حضور چهره‌های سرشناس صنعت سینمای کره تهیه و تولید شده‌اند.

«سلحشوران سحر»: تهاجم ژاپن به کره در سال ۱۵۹۲

کره‌‌ای‌ها نگاه مثبتی به ژاپن ندارند. البته این مسأله ربطی به رقابت شدید اقتصادی دو کشور در چند دهه‌ی اخیر ندارد. مردم کره بر این باورند که ژاپنی‌ها هر وقت که توانسته‌اند به سرزمین‌شان یورش و خون‌ریزی و مرگ به ارمغان آوردند. برای همین، فیلم‌سازان کره‌‌ای در کنار ساخت فیلم‌هایی درباره حوادث جنگ جهانی دوم، دل تاریخ خود را شکافته و دیگر تجاوزهای ژاپن به کره را به تصویر‌ می‌کشند. سلحشوران سحر یکی از آن‌هاست.

زمانی که ارتش ژاپن در سال ۱۵۹۲ به کره‌ی دوران حاکمیت سلسله‌ی چوسان حمله کرد، پادشاه کنترل امور جنگی و دفاعی را به دست شاهزاده‌اش گوانگائه سپرد و به مرز چین فرار کرد. گوانگائه سپاهی از سلحشوران و گروه‌های وفادار را تشکیل داد که وظیفه‌ی جنگ با متجاوزان ژاپنی را به عهده گرفت و خیلی زود با نام «سربازان پروکسی» معروف شد. در بین اعضای آن، افرادی از اقشار پایین جامعه حضور داشتند که در ازای دریافت حقوق، به جنگ پیوسته بودند. آن‌ها شاهزاده را در سفر طولانی‌اش همراهی کردند و با نیروهای تعقیب‌کننده‌ی دشمن مبارزه کردند.

جئونگ یون‌چئول در بخش مهمی از فیلمش به وضعیت این سربازان پرداخته است. کار خوب او در حالی با استقبال منتقدان روبه‌رو شده است که پیش از این هرگز سراغ یک درام تاریخی نرفته بود. این اولین بار نیست که شاهزاده گوانگائه در سینما و تلویزیون کره به تصویر کشیده می‌شود. با این حال، این اولین بار است که او در مقام رهبر جنگ با ژاپنی‌ها نشان داده‌ می‌شود و سلحشوران سحر از این نظر اهمیت زیادی پیدا‌ می‌کند. او‌ می‌گوید فیلم را با این هدف ساخته است که ایده‌ی «درک یکدیگر و همکاری» را (که این روزها کلماتی کلیدی در فرهنگ کره‌ای‌ها هستند) مورد مکاشفه قرار دهد. داستان فیلم نشان‌ می‌دهد چه‌گونه در یک دوران سخت تاریخی، رهبر و قانون‌گذار یک ملت و مردمش به درک و شناختی متقابل‌ می‌رسند.

«دژ»: جنگ ۱۶۳۶ مانچو  

 

سال ۱۶۳۶ در چهاردهمین سال حکومت شاه اینجو، ارتش مانچو به چوسان حمله کرد. این ارتش خیلی سریع موفق شد به دروازه‌های پایتخت برسد. اعضای خانواده سلطنتی به دژ نامهان در دل کوه فرار‌ می‌کنند. آن‌ها توسط نیروهای متجاوز محاصره و داخل دژ محبوس‌ می‌شوند. سرما و گرسنگی از یک سو و تهدیدهای دشمن از سوی دیگر، شاه را وادار به اقدامی عملی‌ می‌کند تا تکلیف آینده‌ی چوسان را معلوم کند. گروهی از همراهان شاه بر این باورند که خفت تسلیم شدن را در آن شرایط قبول کنند تا بتوانند در آینده به صلحی شرافتمندانه با خاندان کوئینگ برسند. اما دسته‌ی دیگری هم هستند که به ادامه‌ی نبرد و ایستادگی در برابر دشمن اعتقاد دارند.

داستان ۴۷ روز از زندگی و نبرد خانواده سلطنتی و همراهانش در دژ را به نمایش‌ می‌گذارد. فیلم‌نامه که بر اساس داستان رمان پرخواننده‌ی کیم هون شکل گرفته است، به حوادث تاریخی وفادار است. در رمان بر سرمای کشنده و امید آدم‌ها به از راه رسیدن بهار تأکید شده است اما داستان فیلم بیش‌تر به بررسی تضاد دیدگاه شخصیت‌ها می‌پردازد؛ تضادی که در نهایت به اتحادشان می‌انجامد. بیش از هفتصد هزار نسخه از رمان کیم هون به فروش رفته است و هوانگ دونگ‌هیوک پس از مطالعه‌اش بلافاصله به فکر تولید نسخه‌ی سینمایی افتاد. او با فیلم‌هایی مثل میس گرنی و سرکوب‌شده استعداد و توانایی‌اش را در خلق آثار تماشایی ثابت کرده است. کارگردان اظهار امیدواری‌ کرده است که داستان فیلمش الهام‌بخش مردم شود تا در میانه‌ی گرفتاری‌های روزمره، به تاریخ گذشته نگاه کنند و ببینند نیاکان‌شان چه‌گونه به مصاف سختی‌ها رفتند و موفق شدند.

«آنارشیستی از مستعمره»: زمین‌لرزه‌ی بزرگ کانتو و کشتار سال ۱۹۲۳ چوسان  
به دنبال زمین‌لزره‌ی بزرگ کانتو، شایعه‌ای بی‌اساس پخش و این ادعا مطرح شد که کره‌ای‌های چوسان چاه‌های آب را مسموم کرده‌اند. شایعه‌ها می‌گفتند که آن‌ها به دنبال سود بردن از این وضعیت هستند و امکانات دولتی را به آتش کشیده و با نیروهای ژاپنی با زبانی خشونت‌آمیز صحبت می‌کنند. رواج این شایعه‌ها باعث قتل‌عام حدود شش‌هزار کره‌ای چوسان توسط گنگسترهای ژاپنی شد. کابینه‌ی ژاپن که‌ می‌خواست این قتل‌عام را پنهان و توجه عمومی را به مسائل حاشیه‌ای جلب کند، تصمیم به دستگیری پارک یوئل جوان کره‌ای چوسان گرفت. فعال بودن این جوان در دنیای سیاست و دیدگاه‌های ضدژاپنی‌اش، دلیل اصلی این اقدام بود. پارک زمانی که سال ۱۹۱۹ و در جریان راه‌پیمایی اولین جنبش مقاومت وارد ژاپن شد، هنوز یک دانش‌آموز دبیرستانی بود. او گروه آنارشیستی‌اش را تشکیل داد تا در ژاپن فعالیت کند. اتهام ترور شاهزاده‌ی ژاپن، پارک را درگیر دادگاهی تاریخی کرد که در آن به اعدام محکوم شد. لی جون‌ایک کارگردان، هفده سال قبل و در جریان تهیه‌ی آنارشیست‌ها به چهره‌های تاریخی که برای عموم مردم آشنا نیستند، علاقه‌مند شد و همین کافی بود تا به فکر ساخت داستان زندگی پارک یوئل بیفتد. ناگفته نماند که او متخصص ساخت درام‌های تاریخی است.

«جزیره ناو جنگی»: کار اجباری کره‌ای‌های چوسان در سال ۱۹۴۵

دولت ژاپن با بهره‌گیری از قانونی که سال ۱۹۳۸ تصویب کرد، جوانان چوسان را به صورت بردگان کارگر درآورد. برخی از آن‌ها را به جزیره هوشیما برد که به «جزیره ناو جنگی» معروف است؛ البته نام واقعی آن، جزیره جهنم یا جزیره زندان است تا هر چیز دیگر. جوانان کره‌ای به کار سخت در معادن زغال‌سنگ گمارده شدند و دوازده ساعت کار روزانه در زیرزمین و در هوایی غیرقابل استشمام، زندگی را برای‌شان جهنم کرد. اتفاق‌های تلخ غیرمنتظره هم هر لحظه در کمین‌شان بود. زمانی که در سال ۱۹۴۵ مشخص شد ژاپن جنگ را باخته است، این جوانان با به خطر انداختن جان‌شان سعی کردند از جزیره فرار کنند. ریو سیونگ‌وان در سال ۲۰۱۲ تصویری از جزیره دید که بسیار شبیه یک زندان عظیم بود. دیدن این عکس او را به فکر یک فیلم «فرار از زندانی»‌ انداخت؛ و مأموریت تازه‌ای که فیلم‌ساز برای خود تعیین‌ کرد، خلق دوباره تاریخ هولناک این جزیره بود. ژوییه‌ی ۲۰۱۵، یونیسف این جزیره را به عنوان سمبل مدرنیزه و انقلاب صنعتی معرفی و در زمره میراث فرهنگی قرار‌ داد.

کیکاوس زیاری/ ماهنامه فیلم

نظرات (۱)

۱۰ مهر ۹۶ ، ۱۲:۵۶ دنبال کننده
فیلماشون عالیه من کلا چند ساله تلویزیونو کامل گذاشتم کنار و فقط سریال  های کره ایی رو دنبال می کنم چون نه تنها آموزندن بلکه آرامش و شادی و عشقم توشون زیاده و برعکس سریال های مرخرف ایرانی دعوا و دادو هوار و خیانت و هزارتا دوز و کلک دیگه نداره 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی