سینماگران مطرح ایرانی به علت حضورشان در جشنواره های معتبر جهانی و جوایزی که از این فستیوال ها به دست آورده اند خود و سینمای ایران را به دنیا معرفی کردند. بی شک سینمای ایران حیات و اعتبارش را مدیون حضور و تلاش این فیلمسازان است.
سینماگران مطرح ایرانی به علت حضورشان در جشنواره های معتبر جهانی و جوایزی که از این فستیوال ها به دست آورده اند خود و سینمای ایران را به دنیا معرفی کردند. بی شک سینمای ایران حیات و اعتبارش را مدیون حضور و تلاش این فیلمسازان است.
«نگهبانان کهکشان» با ۸۳ هزار و ۸۷۱ تن کشته در جریان فیلم، عنوان مرگبارترین فیلم هالیوودی را از دهه ۱۹۴۰ تاکنون کسب کرد.
در این لیست نام «ارباب حلقهها» و «هابیت» دو فیلم پرفروشی که براساس رمانهای معروف «جی.آر.آر تالکین» ساخته شدهاند هم دیده میشود.
«نگهبانان کهکشان» با بازی «کریس پرت» اولین فیلمی است که نامش در این فهرست آمده است، در یکی از صحنههای پایانی این فیلم ۸۰ هزار نفر از شخصیتهای داستان کشته میشوند.
این تحقیقات از سوی وبسایت «گو کامپر» بر روی پرفروشترین فیلمهای سینمای هالیوود از دهه ۱۹۴۰ تاکنون انجام شده است. بررسیها نشان داده که تعداد مرگهای فیلمهای هالیوودی در طول دهههای اخیر افزایش پیدا کرده است.
هر فیلمی که به جنگ جهانی دوم ربط داشته باشد، به نوعی غم انگیز است اما تعداد کمی از آن فیلم ها (البته اگر همان تعداد کم هم وجود داشته باشد) به اندازه ی اقتباس سینمایی جو رایت از رمان تاوان نوشته ی ایان مک یوون ویرانگرند. رایت در این فیلم سینمایی ذره ذره تباهی رمان مک یوون را به تصویر می کشد و حتی شدت درگیرکننده تری به آن می بخشد. فیلم که به سه بخش مجزا تقسیم شده (و هر بخش با تراژدی ای که در ادامه رخ می دهد در ارتباط است) داستان زن انگلیسی جوانی (کایرا نایتلی) را روایت می کند که رابطه ی صمیمی اش با پسر خدمتکار (جیمز مک ایوی) به خاطر عدم خویشتن داری دختری کوچک به هم می خورد و به همین خاطر آنها فرصت درک خوشبختی در کنار یکدیگر را از دست می دهند و فرسنگ ها بین شان فاصله می افتد. تاوان با روایت داستانی که با ظرافت تمام جنبه های شخصی به خود می گیرد و مقطع زمانی قبل از نبرد دونکرک و وقایع بعد از آن را به تصویر می کشد، نشانه ای تکان دهنده از این واقعیت است که هر جنگ جهانی مجموع میلیون ها اودیسه ی بی نهایت شخصی است.
کسب اسکار بهترین کارگردانی توسط رومن پولانسکی با این فیلم یکی از غافلگیرکننده ترین پیروزی های تاریخ اسکار را رقم زد. کاملاً مشخص است که فیلم پیانیست برای پولانسکی، که در کودکی در پی از دست دادن مادرش در گتو کراکوف موفق به فرار از آنجا شد، اثری بی نهایت شخصی است.
پیانیست داستان موزیسین یهودی لهستانی تباری با نقش آفرینی آدرین برودی است که بعد از حمله ی نازی ها به لهستان سعی می کند هرطور شده زنده بماند. با وجود این که، کیفیت کارگردانی فیلم کاملاً از جنس سینمای پولانسکی است اما پیانیست در مقایسه با آثار دیگر پولانسکی یکی از سرراست ترین و غیرکنایی ترین روایت ها را دارد. فیلم داستان بی نهایت ساده ای را تعریف می کند و بی آنکه از ابزارهای پیرنگی برای تحریک احساسات تماشاگران استفاده کند به مسئله ی بقاء در دل ویرانی می پردازد. با وجود این، بررسی آرام و بی تکلف آن درباره ی زندگی هنر و شیطان باعث شده پیانیست به یکی از تکان دهنده ترین فیلم هایی که تا به حال ساخته شده است تبدیل شود.
«راه های افتخار« استنلی کوبریک »(1957)
« راه های افتخار» نخستین اثر مهم «استنلی کوبریک» به علت مایه های ضدجنگ اش از فیلم های مهم ضدجنگ تاریخ سینما نیز به حساب می آید. داستان فیلم تلخ و گزنده است. یک هنگ از ارتش فرانسه در جنگ جهانی اول در یکی از نبردهای سنگین، شکست سختی می خورد! در این بین، سه تن از سربازان این هنگ که بی گناه هستند، انتخاب می شوند و به دادگاه نظامی فرستاده می شوند تا گناه این شکست را به عهده بگیرند! در نهایت آن سه سرباز به جوخه اعدام سپرده می شوند. آنها قربانی بی عدالتی می شوند که «جنگ» مسبب آن است. فیلم کوبریک نشان دهنده نابودگر بودن پدیده جنگ حتی به دور از جبهه های نبرد است.
ضبط سریال «گیلهوا» به کارگردانی اردلان عاشوری و تهیهکنندگی امیر بنان از ابتدای تابستان امسال با نقش آفرینی بهروز شعیبی، حسین توشه، حمیدرضا پگاه، ستاره اسکندری، مهران رجبی، مهدی زمینپرداز، امیرحسین هاشمی، علی عطایی، پریا مردانیان، ستاره حسینی و امیرحسین صدیق در کیاشهر گیلان کلید خورد.
تصویربرداری سریال «گیله وا» به کارگردانی اردلان عاشوری و تهیهکنندگی امیر بنان چند ماهی است که تمام شده است.
در حال حاضر این مجموعه تلویزیونی مرحله تدوین را سپری می کند. احتمال پخش سریال «گیله وا» در سال آینده وجود دارد که این خود از مسائل جذاب خواهد بود؛ چرا که این سریال روایتگر سال 1297 هجری شمسی است. به عبارتی اگر از سال آینده پخش آن آغاز شود، دقیقاً روایتی از صد سال قبل ایران را مشاهده می کنیم.
بخش عمده سریال گیله وا در شمال کشور تصویربرداری شده است؛ این اثر روایتگر قصهای عاشقانه در بستر اتفاقات آن زمان است.
یکی از فیلمهایی که در اسکار ۲۰۱۶ در بخش فیلمهای خارجی زبان کاندیدای دریافت اسکار بود، فیلمی در گونه ضد جنگ بود که با پرداختی درست به خوبی توانست، گویای ویژگیهای این گونه باشد...
گونه (ژانر) سینمایی، یکی از موضوعاتی است که همواره برای بسیاری از مخاطبین حرفهای سینما جذابیت داشته است. یکی از گونههای سینمایی که به واسطه قدمت و سابقه تاریخی از دیگر گونهها پیشی گرفته است، گونه سینمای جنگی است.
سینمای جنگی قدمتی تقریباً برابر با خود سینما دارد. گونهای که قبل از آغاز جنگ جهانی اول شاید به صورت مستقل مفهومی نداشت؛ اما پس از آغاز جنگ جهانی اول و ورود آمریکا به آن و ساخته شدن فیلمهای خبری و مستندهای تصویری از وقایای آن طی سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ رنگ جدی به خود گرفت. در سالهای بعد از جنگ جهانی اول تا آغاز جنگ جهانی دوم فیلمهای زیادی در این گونه ساخته شدند و به بررسی ابعاد مختلف آن پرداختند. در طول سالهای جنگ جهانی دوم نیز سینما و علیالخصوص گونه جنگی نقش خود را به خوبی انجام داد، نقشی که بر اساس آن، سینما خود را موظف میدانست که به بیان علل وقوع جنگ بپردازد و جوانان برای شرکت در آن تشویق کند. نقشی که حتی موجب میشد تا ستارگان آن سالهای هالیوود برای تشویق سربازان راهی مناطق جنگی بشوند؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم اتفاقات جدیدی افتاد.
سیل سربازانی که به خاطر فشارهای جنگ و خاطرات تلخش، اغلب گوشهگیر و افسرده و روانپریش شده بودند، وارد جامعه شدند و به بیان تلخیهای جنگ پرداختند. از اینجا بود که شاخهای در گونه جنگی روییدن گرفت؛ گونه ضد جنگ. این گونه رسالت خود را در این میدید که تنها به بیان زوایای تاریک جنگ بپردازد. زوایایی که موجب شد تا میلیونها نفر کشته شوند، زوایایی که موجب شد تا فشارهای اقتصادی بسیاری بر میلیونها نفر بیاید و زوایایی که موجب شد تا انسانیت از جهان رنگ بیاندازد.
ماهیت فیلمهای ضدجنگ حول محوریت مصائب و گرفتاریهای جنگ، مشکلات جامعه پس از جنگ، مشکلات روانی و روحی انسانهای جنگ زده، فقر، فحشاء و فساد ناشی از جنگ میچرخید. البته اینها بدین معنا نبود که کل سینما دیگر ضد جنگ را شیوه روایت خود گرفته بود، بلکه از همان سالها تا الان فیلمهای متعددی ساخته شدند که هدفشان روایت جنگ، به معنای صحیحش بود. جنگی که به خاطر آرمانی بود که آن از بین برنده همه سختیها بود.
داستان
عنوان اصلی: Pelé: Birth of a Legend | پسربچه سیاه پوستی که در محله های فقیرنشین سائوپائولو زندگی می کند، برای ورود به تیم های باشگاهی، آنقدر تمرین می کند که کم کم تبدیل می شود به ستاره فوتبال برزیل؛ ستاره ای به نام «پله» که برزیل را تبدیل به قهرمان جهان کرد.
آغاز جام جهانی فوتبال در برزیل باعث شد تا اینبار در پنج برتر ، پنج فیلم فوتبالی مشهور سینما را انتخاب کرده و برای شما عزیزان معرفی نمائیم. مسلما می شد آثار بیشتری را هم در لیست زیر قرار داد ( آثاری همانند « مارادونا » به کارگردانی اِمیر کاستاریکا ) اما در نهایت لیستی که در ادامه آن را خواهید خواند، انتخاب شدند که امیدواریم مورد پسندتان واقع گردد. شما می توانید نام فیلمهای فوتبال محور محبوبتان را در بخش نظرات برای ما و دیگر سینمادوستان بنویسید تا بتوانیم از نظرات مفید شما نیز بهره مند گردیم.
خلاصه داستان : فرشتهای وظیفه دارد که آدمها را به دنیایی دیگر بفرستد، اما در یک مورد دچار اشتباه میشود و دو نفر که به آن دنیا فرستاده، برگشت میخورند. در حالی که این دو برای انجام مأموریتی به این دنیا بازگشتهاند. « الهام حمیدی در این فیلم نقش یک دختر بدکاره را بازی می کند »
کارگردان : سید مسعود اطیابی
خلاصه داستان سیزده 59:
سید جلال فرمانده دوران جنگ در اثر انفجار به کما می رود و پس از بیست سال در حالی که پزشکان از به هوش آمدن وی ناامید شده اند و تصمیم می گیرند دستگاه های تنفسی را جدا کنند، در اثر یک شوک یا معجزه به هوش می آید و…
"کفش هایم کو؟" ، هفدهمین اثر سینمایی کیومرث پور احمد را می توان در میان تمام فیلم های کارنامه ی وی، از نظر کیفی در آن میانه ها جای داد. کارگردان "شب یلدا" و "قصه های مجید" به گفته ی خودش در این اثر به سراغ یک فرد آلزایمری رفته تا به خانواده ها نشان دهد که ویژگی این افراد چیست و چگونه باید با آنها برخورد کرد؟ در کفشهایم کو ، فریده مصطفوی که به همکاری های متعدد با رخشان بنی اعتماد شهرت یافته است ، کار نوشتن فیلمنامه را به همراه پوراحمد بر عهده دارد و بازیگرانی چون رضا کیانیان ، رویا نونهالی، بهاره کیان افشار و مجید مظفری هم در نقش مختلف به هنرنمایی پرداخته اند.
گفتنی است، فیلم "کفش هایم کو" در بخش رقابتی سی و چهارمین دوره ی جشنواره ی فجر حضور داشته و در نهایت در بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد (کیانیان) ، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.
خلاصه داستان:
نهال که چهار ماهه حامله است، ناگهان میفهمد که جنین در شکمش مرده. او تصمیم میگیرد سکوت کند و به کسی چیزی نگوید.
"پریدن از ارتفاع کم" اولین اثر حامد رجبی ، کارگردان جوان همدانی سینما به حساب می آید . وی که دانش آموخته ی سینما از دانشگاه های سوره و تهران است، کار حرفه ای در این عرصه را با همکاری با امیر شهاب رضویان در فیلم های "تهران ساعت 7 صبح" و "مینای شهر خاموش" آغاز نموده است ولی مهمترین کار سینمایی وی را می توان نوشتن فیلمنامه "پرویز" با مشارکت مجید برزگر و بردیا یادگاری دانست که این اثر بعد از نمایش در سینماهای هنر و تجربه ، با رضایت گسترده ی مخاطبان مواجه شده و به غافلگیری سال بدل گشت.
تبدیل شوندگان یا ترنسفورمرز (Transformers) مجموعهای از پنج فیلم علمی تخیلی به کارگردانی مایکل بی است. از سری فیلمهای پرهزینه و پرفروش هالیوودی یا همان بلک باستر است که قریب به یک دهه از اکران اولین قسمت آن بر پرده نقرهای میگذرد.
مایکل بی در این مجموعه دنیایی فانتزی را به تصویر کشیده که در آن شاهد پرواز انواع رباتها در آسمان و تردد آنها روی زمین هستیم که در کنار انسانها به امور روزمره خود میپردازند. در میان این رباتها هم دوست وجود دارد هم دشمن، بنابراین موضوع اصلی این مجموعه دفاع از زمین در برابر حمله دشمنان فضایی است که در هر قسمت با ترفندی جدید اقدام به نابودی سیاره زمین میکنند.
نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی (متولد ۷ مرداد ماه ۱۳۲۰ در تهران) کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی است. کیمیایی از چهرههای بحثانگیز و جنجالی سینمایی ایران است. اکثراً وی را کارگردانی مؤلف و مؤثر دانستهاند که در شکلگیری بدنه اصلی سینما در ایران نقشی محوری داشته است.
خلاصه داستان: فیلم قاتل اهلی به کارگردانی مسعود کیمیایی در بخش مسابقه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت. قرار است اولین نمایش «قاتل اهلی» در جشنواره فجر امسال باشد. تهیه کنندگی تازه ترین فیلم کیمیایی را منصور لشکری قوچانی برعهده دارد که تاکنون فیلم های «خط ویژه»، «کوچه بی نام» و «عصر یخبندان» از او اکران شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: این فیلم داستان زندگی حاج آقا دکتر جلال سروش است که نقش آن را پرویز پرستویی بازی میکند.
مسعود کیمیایی در حواشی پرحاشیه گرفتن مجوز قاتل اهلی گفت: «فیلمساختن برای مهرجویی، تقوایی، فرمانآرا و… همینطور سختتر، پرعذابتر و پرخاطرهتر میشود. عباس کیارستمی که رفت و آسمان ما را بیستاره کرد. آخرین فیلمی که ساختهام در ٧۵ سالگی و سیاَُمین آن است. باور کنید به آن ٢٩ فیلم قسم که هیچکدام عذابآورتر از این قاتل اهلی نبود.