منتخبی از مشاهیر بزرگ مشهد و خراسان
حکیم ابوالقاسم فردوسی
آیت اللّه خامنهای
جابر بن حیان
خواجه نصیرالدین توسی
شیخ طوسی
آیت اللّه سیستانی
نادرشاه افشار
ابومسلم خراسانی
حکیم ابوالقاسم فردوسی
آیت اللّه خامنهای
جابر بن حیان
خواجه نصیرالدین توسی
شیخ طوسی
آیت اللّه سیستانی
نادرشاه افشار
ابومسلم خراسانی
دکتر ابراهیم فیاض عصر یکشنبه 24 تیرماه، در سلسله گفتارهای «هنر حماسی» که به همت حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رضوی برگزار شد به موضوع بازتولید حکمت فردوسی در فرایند فرهنگ ایرانی پرداخت. استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در این نشست از ضرورت بازتولید شاهنامه فردوسی و توجه به حکمت فردوسی برای بقای شهر مشهد و فرهنگ ایران سخن گفت. چکیدهای از صحبتهای این جامعه شناس را درخصوص شهر مشهد، بحران هایی که این شهر را تهدید میکند و بازتولید شاهنامه فردوسی برای مقابله با این بحرانها میخوانید.
مردم مشهد جلوتر از مسئولان هستند
شهر مشهد شهر فرهیخته ای است. شاید فرهیختهترین شهر ایران است. چون مردمشناسم و میدانم. کتابهایی که از خانهها در میآد و در خیابان مدرس و چهار طبقه فروخته میشود در شهرهای دیگر پیدا نمی شود، در شیراز و اصفهان هم ندیدم. کتاب هایی مربوط به 60 سال پیش در همین کتابفروشی های مشهد پیدا کردم. آدمهای تحصیلکرده مشهدی هم نسل اول دانشگاه تهران بوده اند. نخبه هایی که اکنون 80 سالهاند و کسی هم اینها را نمی شناسد. من حتی نسل های قبل از بدیع الزمان فروزانفر را هم در مشهد پیدا کرده ام. اما مشهد از امکاناتی که داشت استفاده نکرد و به فساد گرایید. برخی مسئولان فقط به امام ر ا علیهالسلام و زائران توجه کردند و یادشان رفته مشهد شهری است که مقر فرهنگی بزرگ است. به نظر من مردم مشهد جلوتر از مسئولان هستند.
یکی از مهمترین چیزهایی که آستان قدس باید به آن توجه کند این است که بداند مردم مشهد از زوار مهم ترند. یعنی اول مردم مشهد نیاز به توجه دارند و بعد زوار. زوار برای مشهدیها دردسر ساز شدند، ترافیک ایجاد کردند و به بافت شهر ضربه زدند. نمونه آن محله «آبکوه» است. عربها میرفتند آبکوه و محله آبکوه از همان زمان از اعتبار ساقط شد. خیابان امام رضا علیهالسلام کوی طالب و محلههای اطراف حرم محله های بد شدند و محله هایی که تا وکیل آباد رفته است و تا طرقبه و جاده قوچان شدند محله های خوب. از نظر شــهری شهر مشهد از امام رضا علیهالسلام فرار میکند و نمیدانیم چقدر این مسئله میتواند برای شهر مشکل امنیتی ایجاد کند. در حال حاضر امام رضا علیهالسلام کنار شهر افتاده است و بقیه شهر به سمت دیگری رفته است یابد. اگر دچار فقدان حافظه تاریخی بشود گم میشــود. اگر الگوی باســتانی نداشته باشیم حتماً در تحوالت فرهنگی دچار بحران و میشویم که مشهد شده است. وقتی به خیابان سجاد، پارک ملت و خیابانه ای وکیل آباد وارد میشویم نمیدانیم کجا هستیم. مشهد گم شده است و این برای مردم دردسر است و مردم دچار بحران میشوند. مهمترین آرکی تایپ (الگوی باستانی) مشهدیها در بعد فرهنگی غیر از امام رضا علیهالسلام، فردوسی است.
اگر نتوانیم در مشهد فردوسی داشته باشیم مشهد آینده ندارد و ایران هم ندارد چون ایران بعد اسالم را فردوسی ساخته است. اگر اکنون کشور ما دچار انحطاط اخلاقی و بحران فرهنگی است، به دلیل نداشتن فردوسی است چون تفسیر آثار اینها روشن نیست. آثاری که درباره فردوسی و حافظ نوشته شده است همه رونویسی است و تفسیری از آثار اینها وجود ندارد. ما به تفسیر محکمی درباره فردوسی نرسیده ایم. به طــور کلی سیری از گذشته از جهت معرفتشناسی باید شروع شود تا به آینده برسد که ما در سه الگو تعریف میکنیم؛ الگوی باستانی، فعلی و آینده آرمانی. اگر فردوسی را به زمان حال نیاوریم به آینده هم نخواهیم رفت. درباره فردوسی کارهای مردمی زیادی انجام شده اما نظام مند نبوده است. شاهنامه خوانی در آذربایجان بسیار زیاد بوده است؛ چنانکه با زبان آذری شان شاهنامه می خوانند. بنیاد فردوسی باید کار کند، باید مثل کاری که یونانی ها برای هومر کرده اند برای فردوسی هم انجام دهد.
فیاض تصریح کرد: سیری از گذشته باید از لحاظ معرفت شناختی و فرهنگی شروع شود تا به آینده برسد که این روند، در سه الگوی باستانی، الگوی فعلی و الگوی آینده تعریف می شود. اگر نتوانیم فردوسی را به ایران بشناسانیم نمی توانیم آینده ی درخشانی داشته باشیم.
این جامعه شناس گفت: مسئولان شهر مشهد خارج از مباحث سیاسی باید فکری اساسی برای این شهر بیاندیشند. تمام مستشرقین عقیده داشتند بازسازی ایران در هر دوره ای چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، از خراسان و مشهد است. علاوه بر اینکه مشهد به فکر بازتولید خود است کشورهای همسایه مانند تاجیکستان و افغانستان هم باید این روند را طی کنند.
در خارج از ایران در شوروی سابق چهار فیلم "پرچم کاوه"، "افسانه رستم"، "رستم و سهراب" و "افسانه سیاوش" توسط بوریس کیمیاگروف در استودیو تاجیک فیلم در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی ساخته شده اند.
از آنجا که کیمیاگروف با چهار برداشت سینمایی بیشترین اقتباس را از شاهنامه فردوسی داشته، آثار او نیاز به توجه بیشتری دارند. کیمیاگروف که زیر نظر ایزنشتاین از دانشکده مسکو فارغ التحصیل شده، با دومین فیلم سینمایی اش کاوه آهنگر اقتباس از شاهنامه را آغاز می کند.
پس از آن به ترتیب افسانه رستم (1971)، داستان رستم و سهراب (1972)، و داستان سیاوش(1977) را می سازد. فیلم های کیمیاگروف با وجود تبلیغات روس ها، شاید ارزش سینمایی چندانی نداشتهه باشد. این فیلمها که در سالهای گذشته بارها در ایران به نمایش در آمده اند، بیشتر به کارهایی پرزرق و برق با سیاهی لشکرهای فراوان می مانند.
کیمیاگروف تنها برای داستان رستم و سهراب،سه و نیم میلیون دلارهزینه کرده که البته هزینه را کلاَدولت شوروی سابق تقبل کرده است. در فیلمهای او گاه متن فردوسی با تسامح و بیاعتنایی روبه رو شده و تیپسازی و شخصیت پردازی چندان مناسب نیست. مثلاً رستم به جای آن که پهلوان زابلی شاهنامه باشد، تیپی مرکب از گاوچران غربی و تاتار وحشی دارد. کیمیاگروف از کلام منظوم در صحنه های بسیج نیروها و جنگ استفاده مناسبی به عمل آورده و سادگی و بی تکلفی فیلمهایش همراه با عدم دخالت ذهنیتهای خارج از متن، مجال رویارویی با اندیشه و تراژدی فردوسی را به بیننده نمیدهد.
کیمیاگروف در مورد هدف از اقتباس شاهنامه و این که چه پیامی را در شعرهای آن در جهت دیدگاه های معاصر دنبال میکند، میگوید: «طی ساخت فیلمهایم مدام این سؤال از من میشود. من همواره حس میکنم همه دنیا در نام رستم جمع شده، رستم گوهر شاهنامه است. او نماد شاهنامه است و برای مردم اسطوره و پاسدار ارزشها محسوب میشود. رستم انسان گرا و روشنفکری است و در ظاهر یک دلاور افسانهای. سیاوش، قهرمان آخرین فیلمم، در جهت به کارگیری عقاید رستم در زندگی واقعی تلاش میکند. او همواره طرف خوبی و عدالت را می گیرد و رویای ساختن شهر جوانی را در سر می پروراند؛ شهر خورشید، جایی که مردم در شادی و تفاهم زندگی می کنند و ذهن و روحشان را به بهترین وجه آشکار میکنند.»
ابتکاری تازه در بزرگداشت شاهنامه؛ سند هویت ایرانی ها و اقوام ایرانی
افسانه های پادشاهان پارسی برای کودکان جهان در یک مجموعه شنیداری بی همتا
Shahnameh: The Epic of the Persian Kings
این یک رویداد فرهنگی بزرگ و بی سابقه در مورد حماسه ملی ایران است .
«شاهنامه فردوسی» با همراهی و کوشش «فرانسیس فورد کوپولا» یکی از مشهورترین کارگردانان و فیلمنامه نویسان بزرگ سینمای جهان به شکل کتاب صوتی برای کودکان منتشر شده است .
فرانسیس فورد کوپولا کارگردان و تهیه کننده ایتالایی تبار آمریکایی برنده پنج جایزه اسکار به خاطر ساخت سه گانه ی « پدر خوانده» و دو نخل طلای فستیوال کن؛ در خانواده ای هنرمند به دنیا آمدپدرش موسیقی دان و مادرش بازیگر تآتر بود . خود او مدرک تحصیلی اش رادر ادبیات نمایشی از دانشگاه هوفستر گرفت و سپس دز دانشگاه به تحصیل در سینما پرداخت .
به روایت فورد کوپولا : «تهیه این کتاب صوتی زندگی تازه ای به شاهنامه می بخشد.
این یک تجربه همه جانبه است برای همه ی کسانی که دنبال داستان های حماسی واقعی می گردند برای کسانی هم که با این اشعار و خماسه ها آشنا هستند ؛ می تواند لذت تازه ای به همراه بیاورد . » کارگردان فیلم های سه گانه پدر خوانده ؛ خبر انتشار فایل یا کتاب صوتی شاهنامه را در سایت « کینگ روما » که کتاب های صوتی منشر می کند؛ اعلام کرد .کوپولا در یک فایل سه دقیقه ای از چگونگی تولید این اثر گفته است: « با شاهنامه توسط حمید رحمانیان ؛که کارشناس موسیقی و جلوه های شنیداری ست آشنا شده؛ خواندن داستان هایی که یازده قرن همچنان زنده مانده اند و روایت پادشاهان ایرانی ست برای وی جذاب و هیجان انگیز بوده است. »
شاهنامه، اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگترین حماسه های جهان، مهمترین نامهٔ اندیشهٔ سیاسی ایرانشهری در دوره اسلامی، شاهکار حماسی زبان فارسی و حماسه ملی ایرانیان و نیز بزرگترین سند هویت ایرانیان است.
شاهنامه یکی از شاهکارهای زبان و ادبیات فارسی بوده و بنا بر آنچه در آن آمده زبان فارسی را احیا کرده است. این کتاب در طول ۳۰ سال به نگارش درآمده و همواره در مرکز توجه فعالان عرصههای مختلف هنری قرار گرفته است.
فردوسی خود در این باره میگوید:
من این نامه فرخ گرفتم به فال همی رنج بردم به بسیار سال
آخرین ویرایش های فردوسی در شاهنامه در سالهای ۴۰۰ و ۴۰۱ هجری قمری رویداد.
به پیشنهاد بنیاد فردوسی «هزارهٔ سرایش شاهنامه» در یونسکو بر پایهٔ هجری خورشیدی به نام ایران در فهرست رویدادهای علمی، فرهنگی و هنری ۲۰۱۱-۲۰۱۰ در سی و پنجمین کنفرانس عمومی یونسکو به ثبت رسید و در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۱۰ هزارمین سالگرد پایان سرایش شاهنامه به کوشش بنیاد فردوسی و از سوی ایران و سازمان یونسکو در تالار کنفرانس عمومی یوسنکو با حضور نمایندگان ۱۹۲ کشور عضو جشن گرفته شد.
موضوع داستان های شاهنامه
درباره نرمافزار شاهنامه فردوسی
هر سرزمینى براى خود آثارى ماندگار دارد که بدان افتخار مى کند و جهانیان نیز آن سرزمین را با آن اوج و فرازناى فرهنگى مى شناسند. شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسى، شاعر شیعى و نامدار ایرانى، از جمله این آثار بزرگ جهان است که پر مایه ترین دفتر شعر فارسى و مهم ترین سند عظمت و فصاحت این زبان را فراهم ساخته و داستان هاى ملى و تاریخى قوم ایرانى در آن به بهترین وجه نمود دارد. از این رو، دانستن این تاریخ گرانمایه و حماسى که با داستان ها و حکایات بسیار دلنشین و به یادماندنى همراه، و با لطایف اخلاقى و عرفانى و دقایق فلسفى و کلامى آمیخته مى باشد، بر هر ایرانى بایسته است. نظر به اهمیت شاهنامه و احیاى آن در عرصه اطلاع رسانى نوین، مؤسسه خدمات کامپیوتری نور بر آن شد تا با تهیه و تولید نرم افزارى کارآمد به همراه قابلیت هاى گوناگون، در مسیر عرضه بهینه این گنجینه نفیس ادب فارسى و کمک به پژوهشگران حوزه ادب و فرهنگ گام بردارد و به معرفى این شاهکار بزرگ بپردازد. به طور کلى، برنامه چندرسانه اى شاهنامه مشتمل بر متن کامل شاهنامه فردوسى با امکان پخش صوت ابیات آن در قسمتهاى مختلف، ۷ ترجمه و شرح به زبانهاى: فارسى، عربى، انگلیسى و فرانسوى، و همچنین قابلیت هاى متنوع و امکانات جانبى دیگراست که در مجموع، فضاى مناسب و کارآمدى را براى محققان فراهم ساخته است.