مرور فیلمهای سینمایی با محوریت امام رضا(ع)؛ ادای دین به سلطان خراسان
«هر چند حال و روز زمین و زمان بد است/ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است». ناصر شهریاری با سرودن شعری که با این بیت آغاز میشود، شوق زیارت را در قالب چند واژه شرح داده است. سینمای ایران که مجهز به تصویر و کلام است، تا چه اندازه توانسته است عظمت و شکوه این بهشت معنوی را همراه با مناسباتش به تصویر بکشد؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، در آستانه سالروز شهادت امام رضا(ع) تعدادی از فیلمهای ساخته شده در رابطه با فرهنگ رضوی را مرور کردهایم.
بیشتر سکانس های این فیلم ها در مشهد فیلمبرداری شده و مضمونشان در رابطه با جایگاه معنوی بارگاه مطهر رضوی است. مضمون اصلی همه این فیلم ها را میتوان در چند زیر شاخه شفا، معجزه و شوق زیارت و برکات آن دسته بندی کرد.
«بدون قرار قبلی»؛ زیارت بیخبر
فیلم بدون قرار قبلی ساخته بهروز شعیبی؛ همان طور که از نامش پیداست درباره زیارتی است که بدون مقدمه و بیخبر اتفاق میافتد. در این فیلم حضور یک پسربچه اوتیسمی و تغییر تدریجی او انگیزهای برای سفر به شهر مشهد میشود. این پسربچه زمانی که به مشهد میرسد تاثیر محیط معنوی را به وضوح میشود بر روحیات و رفتارش دید. الکس در دل آرامش آلمان بیقرار است، اما در هیاهوی شهر مشهد آرام میگیرد.
حضور معنوی حرم امام رضا(ع) در فیلم کاملا به اندازه است. کیفیت و کمیت زیارت یاسی نیز کاملا با شخصیتش همخوانی دارد و لحنی شعاری پیدا نمیکند. یاسی (پگاه آهنگرانی) از پیرمرد بیمار (با بازی رضا صابری) درباره دلایل حضورش در آن خانه میگوید و پیرمرد سکوت میکند.
در ادامه نمایی از گنبد طلایی حرم را میبینیم که با زبان بیزبانی دارد پاسخ یاسی را میدهد. آن پیرمرد بیمار در نقطه مقابل یاسی مهاجر قرار میگیرد. فردی که حاضر نمیشود تسلیم مدرنیته شود و هر جور شده میخواهد آب و خاکش را حفظ کند.
«شب» و عطش زیارت یک متهم
فیلم شب عطش یک متهم دستبند زده شده برای زیارت را نشان می دهد. شب بر خلاف جریان متداول فیلمهای دینی یک انسان برگزیده و متعالی را در مرکز ثقل داستانش قرار نمیدهد، بلکه سراغ یک آدم کاملا معمولی میرود. انسانی که بشدت زمینی و قابل باور است، این امکان را مییابد تا در یک لحظه حس درونیاش را نسبت به امام مهربانیها نشان دهد.
آنچه بر تمام لحظات فیلم سایه افکنده، حس شور و شوقی است که یک مجرم برای زیارت از خود نشان میدهد. این هیجان زیارت بیش از همه در لحظهای که مجرم (با بازی عزتالله انتظامی) در زائر سرا چشمش به گنبد طلایی حرم میافتد، نمایان میشود. این گونه است که شوق رسیدن به حرم، تعلیق کمرنگ فیلم را رقم میزند.
در فیلم شب خبری از تحولهای ناگهانی فیلمهای دینی نیست. اصلا قرار نیست قهرمان داستان به آدم دیگری تبدیل شود. قهرمان در پایان فیلم همان آدمی است که در ابتدا میشناختیمش؛ نه مقصدش تغییر کرده و نه جرمش پاک شده است، فقط آرزوی قلبیاش برآورده شده و توانسته با حضور در صحن حرم برای لحظهای به آرامش برسد. تحول او در این حد است که در یک لحظه پس از درک رحمت الهی دلش میگیرد و اشکش جاری میشود.
در فیلم شب نمایندگان سه نسل از بازیگران سینمای ایران گرد هم آمدهاند و ضیافتی دیدنی را برپا کردهاند. امین حیایی و عزتالله انتظامی به عنوان دو بازیگر از نسل جدید و قدیم بده بستانهای خوبی با هم دارند.
خسرو شکیبایی زمانی که برای بازی در فیلم شب (صدر عاملی) به مشهد آمده بود، می گفت: آرزو داشتم بعد از فیلم کیمیا یک بار دیگر هم افتخار بازی در فیلمی مربوط به مشهد و امام رضا (ع) را پیدا کنم.
در کیمیا یکی از حسی ترین لحظات بازی اش زمانی است که به گنبد طلایی امام مهربانیها چشم دوخته و برای رهایی از بحرانی که در آن گرفتار شده، دعا می کند. او با شب به آرزویش رسید. اگر در کیمیا فقط چند سکانس مربوط به حرم امام رضا (ع) می شد، شب فیلمی بود که تمام لحظاتش حال و هوایی معنوی و مذهبی داشت و او نقش مدیر یک زائر سرا را چقدر دلنشین بازی کرد. همه می دیدند که در پشت صحنه از درد به خود می پیچد، اما به محض روشن شدن دوربین دوباره همان خسرو شکیبایی قبراق و سرحال و آماده میشد.
«هر شب تنهایی»؛ حالم خوبه؛ میخوام برم زیارت
هر شب تنهایی ساخته رسول صدرعاملی بیانگر تحول مثبتی است که پس از زیارت در درون یک زن افسرده و پریشان اتفاق میافتد.
حامد بهداد و لیلا حاتمی دو ستاره جوان سینمای ایران در این سریال با یکدیگر همبازی هستند. دیدن فیلم به آنهایی که دلشان برای حرم امام رضا (ع) تنگ شده به شدت توصیه میشود. چون در بیشتر سکانسهای فیلم دوربین به داخل حرم میرود و صحنها و رواقهای این مکان معنوی را نمایش میدهد. در این فیلم لیلا حاتمی نقش زنی بیمار و ناامید به نام «عطیه» را بازی میکند که به اصرار همسرش روانه شهر مقدس مشهد میشود. در تاثیرگذارترین سکانس فیلم حامد بهداد دنبال عطیه میگردد و او را درحرم رضوی پیدا میکند. عطیه کنار حوض بزرگ این صحن نشسته و غرق در افکار خودش شده است.
او که با بیماری لاعلاج دست و پنجه نرم میکند به همسرش میگوید: «حالم خوبه؛ میخوام برم زیارت». این سکانس در صحن جمهوری حرم تصویربرداری شده است. در پشت سر عطیه فوارههای رنگین حوض را میبینیم که زیبایی خاصی به قاب تصویر بخشیده است. در این فیلم نماهای شب و روز حرم در کنار هم دیده میشود. در نماهای روز چرخ زدن کبوترها در اطراف گلدستهها جذابیت بصری خوبی دارد. در نماهای شب هم لحظهای که زوج جوان از کنار فرشهای پهن شده در صحن جمهوری عبور میکنند زیبا و خاطره انگیز است.
«رضای رضوان»؛ افتخار خدمت به امام مهربانیها
چند سال پیش مجید مجیدی فیلم مستندی به نام رضای رضوان ساخت که در چند قسمت از تلویزیون پخش شد. این فیلم با روایتی ساده و دلنشین به جزئیات زندگی خادمان حرم امام رضا (ع) میپرداخت. مجیدی پای صحبت خادمان نشست و نشان داد که آنها با چه عشق و علاقهای به زائران و مجاوران امام هشتم خدمت میکنند.
خادمانی که در قاب تصویر ظاهر شدند شغلهای متفاوتی داشتند؛ از استاد دانشگاه گرفته تا مهندس و پزشک که افتخار خدمت به امام مهربانیها را پیدا کرده بودند. نکته جالب توجه در آن مستند نگاه نادرست برخی از مصاحبهشوندگان به خادمان بود. برخی از مردم نمیدانستند که این خادمان دلسوز به صورت افتخاری در حرم فعالیت میکنند و شغل و حرفه اصلیشان کار دیگری است.
این مستند روایت مردانی است که بی مُزد و منت در حرم امام رضا (ع) مشغول امر کفشداری زائران هستند. عشق کفشداران حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) در خدمت رسانی به زوار حرم مطهر ثامن الحجج و شرح لذت این توفیق از زبان خود آنها و همچنین عشقی که زوار به این امام همام دارند در این مستند تصویر می شود.
«یا ضامن آهو»؛ اتفاقات یک روز کامل در حرم
پرویز کیمیاوی در فیلم مستند یا ضامن آهو آنچنان شیفته زیبایی های بصری حرم امام رضا(ع) می شود که تصمیم می گیرد، دوربین را از فضای معنوی آنجا بیرون نیاورد. تمام لحظات فیلم به نمایاندن رابطه عاشقانه مردم با امام رضا (ع) در داخل حرم، اختصاص یافته است.
نکته مهم درباره یا ضامن آهو آن است که برای اولین بار ورود دوربین به داخل حرم با بازدید یک هیئت سیاسی خارجی همزمان شده است و مسئولان به همین خاطر حرم را قرق کرده اند. این خلوت فرصت مناسبی را برای فیلم برداری از آینه کاری ها و معماری حرم فراهم کرده است فیلمساز در یک سکانس به وضوح از این تمهید استفاده کرده است. جایی که دورتادور ضریح حرم کاملا خلوت است در یک لحظه درها از چارچوب به طرفین باز می شوند و مردمی که در پشت درهای بسته بی صبرانه انتظار می کشیده اند با شتاب به سوی ضریح می دوند و آن را در آغوش می کشند، یا ضامن آهو فرمی دایره ای دارد. فیلم با طنین خوش صدای نقاره چی ها آغاز می شود و با تکرار همین لحظه به پایان می رسد.
در بین این دو لحظه شاهد نماهای زیبایی هستیم از حرم، خدام، زنی که شمع روشن کرده و دخیل بسته است، بیمارانی که برای شفا گرفتن آمده اند و مشتاقانی که در خلوت خودشان با حضرت راز و نیاز میکنند. زوایای دوربین و انتخاب فرم تصویری که کیمیاوی انتخاب کرده یکی از به یادماندنی ترین مستندها درباره حرم رضوی را رقم زده است. فیلم به مرور اتفاقات یک روز کامل در حرم می پردازد و در نهایت با غروب آفتاب به اتمام می رسد.
کیمیاوی همزمان با یا ضامن آهو ۱۵ فیلم مستند درباره خراسان ساخته است. فیلم هایی که در آنها به مکان ها و موضوعاتی چون مسجد گوهرشاد، بازارهای مشهد، فیروزه تراشی، سنگ تراشی، پوستین دوزی و ... می پردازد.