مسیر قهرمان سازی را هموار می کنیم
تولیدیک انیمیشن سینمایی عموما در کمپانی ها و توسط گروه بزرگی از هنرمندان انجام می شود که دو سه سال در کنار هم فعالیت می کنند و هم تولید فیلم را پیش می برند و هم برای تکمیل زنجیره قهرمان سازی و تاثیرگذاری بر مخاطب و برنامه ریزی های دقیق اکران ملی و بین المللی و استمرار تولیدات را پیگیری می کنند. پس همکاری هنرپویا با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان برای ما در بهبود توفیقات در تمام این موارد مفید خواهد بود.
بنابراین در تولید فیلم سینمایی و سریال بچه زرنگ کانون سرمایه گذاری کرده و ۵۰ درصد پروژه را در اختیار گرفته است و حتما این مشارکت، هم در وجهه ملی و هم بین المللی برای سینمای کودک و انیمیشن کشور مفید خواهد بود.
برای نسل ما کانون با اتفاقات نوستالژیک گره خورده و خاطرات زیادی از تولیدات و برنامه های آن داریم ضمن این که ارائه محصولی با محتوای پاک و سالم هدف مشترک هنرپویا و کانون بوده و همه اینها در موفقیت فیلم بچه زرنگ کمک می کند.
بله. شاهزاده روم در کشورهای زیادی مثل انگلیس، عراق، لبنان، کانادا، فرانسه، آلمان، استرالیا و... به نمایش درآمد و به لطف الهی با توسعه این تجربه، در پروژه فیلشاه نیز توانستیم به اکران سراسری دست پیدا کنیم و در سینماهای لبنان، روسیه و در برخی کشورهای مشترک المنافع حوزه CIS این فیلم را به صورت سراسری اکران کنیم و به موفقیت دست یابیم. البته قطعا در کنار اینها کانون هم به واسطه فیلم های کودک و نوجوانی که طی سال های گذشته ساخته و به دلیل حضور در جشنواره های متعدد جهانی و کسب موفقیت های زیاد و برنده شدن جوایز متعدد از جمله موفقیت در جشنواره های کن و ونیز و... یک برند معتبر بین المللی است که به موفقیت بین المللی فیلم کمک خواهد کرد.
به نظرم هنرمندان ایرانی به لحاظ فنی، توان تولید انیمیشن طبق استانداردهای جهانی را دارند اما نکته اینجاست که تولید انیمیشن فرد محور نیست، بلکه شرکت محور است. مردم هم اگر به ذهن خود مراجعه کنند، معمولا اسم کارگردان ها و تهیه کنندگان مطرح ترین انیمیشن های جهان را نمی دانند و عموما می گویند آثار دیزنی یا محصولات پیکسار. از طرف دیگر انیمیشن را هنر- صنعتی می دانیم که یک بخش هنری دارد و یک بخش یا فرآیند صنعتی که اینها به هم تنیده هستند. در نتیجه رسیدن به کیفیت و کسب تجربه در انیمیشن سازی با رسوب تجربه در کمپانی ها به دست می آید و موفقیت هنرپویا نیز متکی بر همین موضوع است.
بر همین مبنا مثلا کسانی که در پروژه شاهزاده روم در هنرپویا فعالیت می کردند و در بچه زرنگ حضور نداشتند ولی چون نخ تسبیح و برنامه ریزی روشمند و پایپ لاین تولید و روش مدیریت کمپانی پا برجا بوده و استاندارد و رسوب تجربه اتفاق افتاده است، شاهد رشد کیفی جدی فیلم ها هستیم.
قرار نیست ما نمره بدهیم. نکته اینجاست که همه ما در هنرپویا هر روز داریم تلاش می کنیم به استانداردها نزدیک تر شویم. کما این که در پروژه قبلی هم از استانداردها دور نبودیم. فیلشاه در بیروت اکران شد؛ شهری که نمایندگی های تقریبا تمام پخش کننده های سینمایی مهم دنیا در خاورمیانه در آن حضور دارند و همه فیلم های هالیوودی در آنجا اکران می شوند به نمایش درآمد و موفق شد، یا فیلشاه در روسیه که صاحب صنعت است در بیشتر از ۴۰۰ سالن اکران شد و تمام این اکران ها موفقیت آمیز بودند. البته ممکن است به حد اعلای کیفیت در انیمیشن سازی نرسیده باشیم اما کیفیت و استاندارد تولیدمان، حتما قابل قبول و حتی قابل رقابت با خیلی از تولیدات دنیا است و به نظرم رو به پیشرفت هم هستیم.
بخش دیگری از کیفیت محصولات نیز به قصه و روایت برمی گردد که ضعف هایی معمولا در این زمینه ها وجود دارد و البته سعی کردیم این مشکلات را هم رفع کنیم تا قصه همه فهم شود چون مخاطب ما کودک است و این یعنی ناخودآگاه با توان عرضه بین المللی بین روبه رو هستیم. چراکه عموما همان سختگیری ها و نگرانی هایی که برای مخاطب کودک در ایران هست، در همه جای جهان وجود دارد و اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. در نتیجه از این بابت هم پروژه قابلیت عرضه بین المللی را دارد.
بله. امیدواریم به زودی فرآیند تولید به اتمام برسد و وارد مراحل پس از تولید شود.
تلاشمان را کرده ایم که بر مبنای رسوب تجربه نقطه ضعف هایی که در شاهزاده روم و فیلشاه بوده را در این کار رفع کنیم و در حد بضاعتمان، کیفیت کار را ارتقاء دهیم.
بدون تردید کیفیت این اثر به لحاظ کیفی چند قدم جلوتر از آثار قبلی است. زمانی که شاهزاده روم اکران شد از جامعه مخاطب بازخورد گرفتیم. وقتی فیلشاه اکران شد از یک گروه متخصص و دانشگاهی دعوت کردیم و همه موارد از جمله اثربخشی پیام، اثربخشی تبلیغات و تحلیل مخاطب و... را ارزیابی کنند و بر اساس همین ارزیابی یک بار در ابتدای تولید، استوری ریل های بچه زرنگ را اصلاح کردیم و حتی حاضرشدیم کمی تولید به تاخیر بیفتد.
قهرمان سازی برای مخاطب یک چرخه است. قدم اول ساختن فیلمی است که یک قهرمان را به مخاطب معرفی می کند، قدم بعدی عرضه محصولاتی است که ما به آن می گوییم محصولات جانبی و فرض کرده ایم که در کنار فیلم قرار می گیرد اما واقعیت این است که اثربخشی این محصولات شاید بیشتر از خود فیلم باشد. چون بچه ها با قهرمان ها در تخیلشان زندگی می کنند و لذت می برند که آنها را در دنیای واقعی روی لیوان و بشقاب و دفتر و میز و... ببینند.
بعد از آن برای استمرار ارتباط بین قهرمان ها و مخاطب، سریال ساخته می شود که نمونه اش را درباره بسیاری از انیمیشن های مطرح مثل پاندای کونگ فوکار، بچه رئیس و شیرشاه دیده ایم. برای اولین بار در پروژه بچه زرنگ به صورت کامل و گسترده محصولات جانبی طراحی شده و در دست تولید قرار گرفته و ساخت سریال هم آغاز شده است. اما باید توجه داشت که در آغاز راه صنعتی شدن انیمیشن هستیم بنابراین باید این مسیر بارها و بارها طی شود تا به تجربه و نقطه متعالی دست پیدا کنیم. وقتی شاهزاده روم را ساختیم هیچ شرکت پخش سینمایی حاضر نشد آن را اکران کند چون فکر می کردند نمی فروشد اما وقتی اکران شد و به رتبه سوم یا چهارم فروش رسید،یک اتفاق رقم خورد؛ سال بعد حدود هشت فیلم انیمیشنی در جشنواره فجر اکران شد. سعی ما این بود که هنر پویا در ساخت فیلم انیمیشن سینمایی پیشقدم باشد و جریان سازی کند، در زمینه تکمیل زنجیره شخصیت پردازی و خلق قهرمان هم راه را باز می کنیم و امیدواریم بازار پرباری ایجاد شود و خلا موجود در تولیدات سینمایی برای کودکان پر شود.
بچگی ما با قهرمان های خارجی سپری شد ولی ما داریم تلاش می کنیم بچه های ایرانی با قهرمان هایی بزرگ شوند که ساخت کشور خودمان باشند.