نسل امروز از ایران چه میداند؟ | نقش سریالها در فرهنگسازی
سریالهای تاریخی، سهم عمدهای در جذب مخاطب دارند. این مجموعهها چه برگرفته از داستانهای واقعی دل تاریخ باشند یا چه زاییده نویسنده و کارگردان، همواره نقش تاثیرگذاری در آشنا کردن جوانان با تاریخ داشتهاند. اما پرسش این است که آیا سریالسازی در کشور در این زمینه موفق بوده و توانسته نسلهای امروزی را با وقایع و تاریخ گذشتگان این سرزمین آشنا کند؟
به گزارش ایرنا، بررسی سریالهای پرمخاطب تلویزیونی بیانگر اهمیت و جایگاه ویژه سریالهای تاریخی برای مردم و مخاطبان همیشگی آن است. تجربه نشان داده، مردم مجموعههای تاریخی را چه براساس داستان یا شخصیتی واقعی یا براساس قصهای که درباره یک برهه تاریخی باشد را با علاقه و اشتیاق بیشتری دنبال میکنند. البته شیوه پرداختن به داستانها و چگونگی تصویرسازی در زمان تاریخ مورد نظر، تاثیر تعیین کنندهای در استقبال مردم از این مجموعهها دارد.
گویی زدن پلی به گذشته و دور شدن از هیاهو و مشغلههای امروزی، برای مردم خوشایند است. تا جایی که برخی از این سریالهای تاریخی به اثری ماندگار در ذهن مخاطب تبدیل شدهاند.
«روزی روزگاری»، «سربداران»، «کوچک جنگلی»، «پهلوانان نمیمیرند»، «در چشم باد»، «پس از باران» و … آثار تاریخی هستند که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفتهاند تا جایی که حتی بازپخش آنها نیز با استقبال مواجه میشود.
هر چند تلویزیون از چنین مجموعههای درخشان و با کیفیت خود فاصله گرفته اما این شبها سریال تاریخی دیگری با نام «بوم و بانو» در حال پخش از تلویزیون است. مجموعهای که برشی به زمان رضاخان زده و برخی از وقایع سیاسی و تاریخی آن زمان را در بستری عاشقانه روایت میکند.
فارغ از هر گونه نقد و بررسی این سریال اما این پرسشها مطرح میشود که سریالهای تاریخی از چه ویژگیهایی برای جذب مخاطب نسبت به دیگر داستانها برخوردارند؟ این مجموعهها در برقراری پیوند میان زمان حال و گذشته و آشناسازی نسل جوان با وقایع رخ داده در تاریخ ایران چه نقشی دارند؟ آیا به خوبی توانستهاند گوشهای از تاریخ کشور و فراز و فرودهای پیش آمده در آن، دفاع از سرزمین، تقابلها و خسارتهای ناشی از استعمار و … را برای نسلهای امروزی به نمایش بگذارند؟
برای پاسخ به این پرسشها با جابر قاسمعلی فیلمنامهنویس سریالهای مطرح تلویزیونی که در حال حاضر مشغول نگارش مجموعه یکصد قسمتی تاریخی با نام «صد سال تنهایی» است، به گفتوگو پرداختیم.
ارائه داستانهای جذاب تاریخی با دست بازتر
قاسمعلی درباره ویژگیهای سریالهای تاریخی که در مقایسه با سریالهای دیگر موجب جذب مخاطب بیشتر میشود، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: یکی از دلایل جذابیت سریالهای تاریخی این است که مردم، سریالهایی را که داستانهایشان معاصر است و به مناسبتهای روز میپردازد را به قدر کافی دیدهاند و به عبارت دیگر از این داستانها اشباع شدهاند. داستانهایی که احتمالا بد هم تعریف شدهاند. تغییر فضا، لوکیشن، لباس و رنگها عامل جذابیت آثار تاریخی هستند.
دلیل دیگر شاید این باشد که اگر موضوع داستان تاریخی، چندان ارتباطی با سیاست نداشته باشد، دست نویسنده باز است که در طراحی داستان و شخصیتها، کارهای متنوعی بکند. اما در داستانهای معاصر، به دلیل اینکه بسیاری از صنوف، دستهجات و گروههای اجتماعی خود را مصون از هر اشتباهی میدانند و هر انتقادی به آنها بر میخورد، نویسنده آزادی عمل کمتری دارد، اما در قالب یک داستان تاریخی فرصت بیشتری برای توصیف شرایط اجتماعی و داستان پردازی وجود دارد. بنابراین سانسور کمتری روی متن اعمال میشود و نویسنده برای ارائه داستانهای جذابتر دستش باز است.
تلویزیون با تماشای دسته جمعی معنا میشود
وی در پاسخ به این پرسش که آیا استقبال از مجموعههای تاریخی میتواند به دلیل کتاب نخواندن مردم و مخاطبان تلویزیون و به نوعی جبران این مافات باشد، افزود: البته این نکته، اصل بدیهی تفاوت تصویر و کلام است. به عبارت دیگر مردم ترجیح میدهند بنشینند دو ساعت فیلم ببینند تا اینکه چند ساعت وقت بگذارند و کتاب بخوانند. چون خواندن مستلزم زحمت و شرایط خاص است. یعنی نیاز به آرامشی دارد که بتوان خلوت کرد و باید مقدماتی فراهم شود که با تمرکز کتاب خواند. اما تماشای برنامههای تلویزیونی نیاز چندانی به تمرکز و خلوتگزینی ندارد.
وقتی در تلویزیون اثری پخش میشود، اهالی خانواده دور هم مینشینند، ضمن خوردن شام و گفتوگو با هم، تلویزیون میبینند. ذات تلویزیون با حضور خانواده و تماشای دسته جمعی معنا میشود. به همین دلیل مردم تلویزیون را ترجیح میدهند.
این نویسنده معتقد است که این خاصیت زندگی در دنیای مدرن است؛ انجام چند کار توامان، سرعت در رسیدن به نتیجه، کوتاه کردن زمان و …. این روزها مردم ترجیح میدهند فیلم و سریال را با دور تند ببینند تا یک رمان چند صد صفحهای تاریخی یا حتی معاصر بخوانند.
نقش سریالها در فرهنگسازی
قاسمعلی در خصوص نقش سریالها در فرهنگسازی و آشنا کردن نسل جوان با تاریخ کشور بیان کرد: سریالهای تاریخی به طور قطع تاثیرگذارند و در صورتی که نویسنده تحقیق کافی در آن دوره زمانی داستان خود داشته باشد، فضای آن برهه خاص تاریخی را به درستی خواهد شناخت و اطلاعات دقیقی به نسل جدید و مخاطبانش خواهد داد. آنها که قرار بود از مطالعه کتاب چیزی بیاموزند، حالا فیلم و سریال را جایگزین کتاب میکنند. البته همانطور که گفتم این مساله به توانایی نویسنده هم بستگی دارد که اطلاعات درست بدهد و کارگردان تصویری منطقی و جذاب از آن ارائه کند.
به گفته وی، اینکه حکم کنیم نویسندگان و سریالسازان باید سراغ ساخت آثار تاریخی بروند، درست نیست، اما به نظرم این ضرورت وجود دارد. دنیای امروز آنچنان شتابان حرکت میکند که به سرعت امروز و حال را تبدیل به گذشته میکند. سیر حوادث و وقایع فرصت اندیشیدن و وقوف در گذشته نمیدهد. این وظیفه هنرمندان و نویسندگان است که با تحقیق و دقت نظر، گذشته و تاریخ را در دل داستانی جذاب به مخاطب ارائه کنند و آنها را با گذشته سرزمینشان آشنا کنند.
«صد سال تنهایی» داستانی از دل تاریخ
جابر قاسمعلی در ادامه به تجربه شخصی خود در این زمینه اشاره کرد و گفت: اتفاقا این روزها مشغول نوشتن یک سریال ۱۰۰ قسمتی با عنوان «صد سال تنهایی» برای تلویزیون هستم. از سال ۱۳۹۳ نوشتن طرح اولیه را آغاز کردم. بعدتر با کمک چند تن از شاگردانم قصه را گسترش دادم. با توجه به ویژگی اثر تاریخی و با توجه به وسواسی که دارم، بعد از حدود ۶ سال به نیمه داستان رسیدهام. به دلیل آنکه این سریال، نخستین نوشتهام در زمینه تاریخی است، حساسیت ویژهای در حوزه زبان و ادبیات دوران قاجار و ابتدای پهلوی اول دارم.
نگارش همچنان ادامه دارد. البته در این فاصله چند سریال که داستانش در زمان قاجار بوده، ساخته و پخش شده، اما عمیقاً اعتقاد دارم داستان سریال صد سال تنهایی نسبت به نمونههای پخش شده، بسیار متفاوت است و پرمخاطب خواهد بود.
جهان مدرن به پیش میتازد و قرار هم نیست توقف کرده و به عقب برگردد. این وظیفه تاریخنگاران، هنرمندان، نویسندگان و فیلمسازان است که گذشته و تاریخ را به مثابه هویت برای نسل جوان تبیین کنند.تبیین تاریخ به مثابه هویت برای نسل جوان
نویسنده سریال «وارش» درباره اینکه ساخت فیلم و سریالهای تاریخی در دیگر کشورها در چه جایگاه و مرتبهای قرار دارد، افزود: به طور کلی باید بگویم جهان مدرن چهار نعل به پیش میتازد و بیش از گذشته، به آینده میاندیشد.
تعدد فیلمهای علمی تخیلی مصداق این ادعاست. آنها اگر به تاریخ هم برگردند، تاریخ را به شمایل اسطوره در میآورند؛ مانند «ارباب حلقهها» و … .
واقعیت اینکه جهان مدرن به پیش میتازد و قرار هم نیست توقف کرده و به عقب برگردد. این وظیفه تاریخنگاران، هنرمندان، نویسندگان و فیلمسازان است که گذشته و تاریخ را به مثابه هویت برای نسل جوان تبیین کنند.