بازگشت قهرمان با سریال «سایهبان»
خیلی وقت بود از جوانهای نجیب و سر به راه، اهل خانواده و مرام و معرفت در سریالهای تلویزیونی خبری نبود؛ نه اینکه نباشند، چند نمونه خیلی خوب میتوان اسم برد، اما حیف که تمام آنها در بدترین حالت، ساکن طبقه وسط جامعه بودند و از دردسرها و گرفتاریهای جدی زندگی و معاش، به دور
حالا چند شبی است سریال «سایهبان» یک نمونه اصیل از یک قهرمان در دنیای درام به نمایش گذاشته است؛ جوان نجیب و سر به راه اما دلسوخته و دلشکسته که از شعر و شعار حسابی دور مانده و به واقعیت جاری و ساری زندگی نزدیک شده است.
سهراب سریال سایهبان، نه منتظر نشسته که چرخ روزگار بر مدار مرادش بگردد و جاده سنگلاخ کسب و کارش را هموار کند، نه اهل گلایه و شکوه است یا آرزوهای دور و دراز و نه گرفتار عاشقیهای تبآلود. او تصویر کاملی از یک مرد رنجکشیده، متعلق به طبقه فرودست جامعه است که به خدا و قدرت بازوانش تکیه کرده، دل به خانواده بسته و به قدر توان میکوشد از مرام و معرفت برای خانواده، دوست، همراه و همکار چیزی کم نگذارد. دردهایش را در سینه فرو میخورد، خم به ابرو نمیآورد و تا بوده تکیهگاه بوده حتی در دوران کودکی. وای که چقدر چنین شخصیتی میتواند رویایی و خیالی باشد و چقدر مهیاست برای افتادن در دام کلیشهها!
سهراب میتواند با یک دیالوگ اضافه، چند حرکت به جای بازیگر یا حتی چند نگاه نپخته و نسنجیده بسادگی در دام کلیشه گرفتار شود و برای همیشه از دست برود. خوشبختانه تا این لحظه از او مراقبت شده، چه توسط کارگردان، چه به همت بازیگری که بعد از تجربه اندوزی در تئاتر و سینما و همکاری با بزرگان این عرصه در مقابل دوربین برادران محمودی اولین سریالش را بازی میکند. مجتبی پیرزاده در ایفای نقش سهراب و حفظ و حراست از شمایل این قهرمان تلاش چشمگیری داشته است؛ از نگاههای دقیق و پرهیز از اغراق گرفته تا درونگرایی و برونریزی بجا و بموقع.
پیرزاده نه دستی به چهره برده و نه تلاش کرده، فیزیک ویژه و خاصی برای خودش بسازد تا احتمالا به یک قهرمان عامهپسند و جذاب، شبیهتر باشد، اما حتما به اعتبار بازی در تئاتر هم روی چهره و هم فیزیکش کار کرده و از این هر دو برای باورپذیری نقش سهراب بهرههای فراوان برده است. چه آنجا که خشمگین میشود و یکی از مشتریها و بچهمحلهای قدیمی را به زیر مشت و لگد میگیرد، چه وقتی به عنوان یک کارگر در کنار صاحب کارگاه سر خم میکند و گوش به فرمان ظاهر میشود، ترکیبی متناسب از ظاهر و باطن سهراب عینیت پیدا میکند و شعور مخاطب را قلقلک نمیدهد.
شاید اگر کنشهای داستانی در سایهبان کمی بیشتر از چیزی بود که تا امروز دیدهایم یا اگر سهراب کمی بیشتر از چیزی که میبینیم، احساسات و درونیاتش را با مخاطب سهیم میشد، حالا میتوانست قهرمان موثرتری باشد و قلبهای بیشتری را با خود همراه کند، هرچند گمان میرود روزهای سخت در پیش است و هنوز مانده که سهراب تا مرز شکستن و خرد شدن پیش برود و بعد مانند هر قهرمان دیگری، ایستادگی و پایداری را به تماشا بگذارد.
تعداد قسمت ها : این مجموعه دارای حدود 50 قسمت است.
خلاصه داستان : سایه بان قصه زندگی امروز ما و شماست. دو رفیق که در منطقه ای کارگر نشین بزرگ شده اند، تا پای جان تلاش می کنند تا با امید چراغ خانه هایشان را روشن نگه دارند. ایستاده اند در برابر سرنوشت سرکش. عشق و ایمان، خون می شود در رگ هایشان تا از پا نیفتند و دلخوش بمانند به رحمت خدا و فرداهای بهتر اما زخمی در راه است زخمی که سنگ محکیست برای رفاقت دیرینه شان … .
امین تارخ , بهزاد فراهانی , هستی مهدوی , محمدرضا غفاری , کامران تفتی , آناهیتا افشار , پریوش نظریه , رویا تیموریان و … از بازیگران مجموعه سایه بان هستند.